به عنوان یک بومی نیویورکر من همیشه در سهولت با این شهر محیط خوش خیم اجتماعی پرخاشگری و بومی noodginess و حتی انجام شود سهم من برای حفظ آن است. بخشی از زیبایی شهر ذاتی جمع گرایی است جبران درایو برای فضا و تنهایی در ازدحام; شهر محل برای تنها بودن در یک جمعیت. به تازگی هر چند تعادل خاموش است; در یک زمان از سرایت حکم از اجتماعی فاصله, مغایر با زندگی شهر در حال جوش وسوسه های ضد اجتماعی فاصله که همیشه اینجا بوده است. حس سوء ظن است که خطر سرایت وادار بی رحمانه است تناقض از یک بحران است که خواستار همبستگی—به خصوص در نیویورک است.
من زندگی می کنند در منهتن در بخشی از شهر که زمانی که من نقل مکان کرد به آن در اواسط دهه هشتاد بود که بیشتر rumpled سن فرسوده و متنوع (به خصوص با آن بسیاری از آلمانی و مجارستانی ساکنان و فروشگاه ها) از آن است که در حال حاضر. آن را نیز بسیار کمتر شلوغ; بسیاری از ساختمان های بلند که جای کوچک walkups و فروشگاه های بزرگ (مانند سابق Gimbels در هشتاد و ششم و Lexington) در حال حاضر disgorging خود را بسیاری از مردم -- که بسیاری از آنها گیر کرده در صفحه اصلی بر روی خیابان های محله, آیا برای کارهای لازم برای کمی هوای تازه و یا حتی به صورت ظاهر به دنبال عادی. (من دیدم در یک تقریبا خالی خیابان یک پدر آموزش پسر جوان خود را به دوچرخه سواری.) نتیجه این است که یک نوع جدید از شهری پارانویا که شد آن نوشته شده به فیلم حتی می تواند به نظر می رسد سرگرم کننده است.
سوپر مارکت ها شده اند انجام بخشی خود را به منظور محدود کردن تعدادی از مشتریان مجاز در هر لحظه—در عین حال نتیجه این شده است خطوط از مردم در خارج و گاهی کشش تقریبا تمام بلوک و شش پا حکومت نمی کند و غالب وجود دارد. (تا به حال شش پا فاصله در یک خط در نیویورک—یک شهرستان که در آن شعار غیر رسمی است که "اگر آن را میخ"—دعوت به سه نفر برش در.) من شده است با اجتناب از فروشگاه ها با, هوای آزاد, خطوط نزدیک شدن به آنهایی که بدون آنها و چک کردن از طریق پنجره برای دیدن اینکه آیا آن را به نظر می رسد نسبتا مواجه نگردند با کالا و نسبتا خالی از خریداران. حتی پس از, یک روانی, آژیر با هیچ پزشکی پایه و اساس باعث می شود من تقریبا hold my breath, پس از ورود, به عنوان اگر هوا بسیار بودند یک سوپ از سرایت. در هر صورت اکثر همکار-خریداران آیا نقاب و دستکش یا نه شده اند با احتیاط اجتناب از یک دیگر برای آن ماده اجتناب از یکدیگر زل زل نگاه کردن و ضمنی سوال شما یک حامل?—و darting گذشته یکی دیگر در راهرو سریع با سر تبدیل به دور. در عین حال کسانی که چند که آیا پیاده روی با سرعت کسانی که فشار در خط پرداخت انجام معادل تنظیم کردن زنگ هشدار—سکوت در سر سر در گم و وحشت زده. هنگامی که بیش از حد شلوغ در واقع من بانگ زد: "فضا!"—فایده ای نداشت.
راه رفتن در خیابان, در ضمن تبدیل شده است استادانه درست شده شطرنج مانند مانور با شهرستان ظاهری وسعت در حال حاضر به کاهش مجازی زمینه مبارزه با آن همراهی لازم را از راه دور نیاز به یک canny ترکیبی از استراتژی و تاکتیک های متفکر دوراندیشی و سریع بداهه پرش به دور از یک مکان با یک چشم و در جایی که حرکت زمین را به من. هنگامی که من برای اولین بار شنیدن اصطلاح "اجتماعی فاصله"? من آرزو می کنم من تا به حال تاریخ دقیق آن را علامت گذاری یک شرکت مرزی در طول عمر یک تاریخ شبیه به یک ازدواج یا تولد یا مرگ—برای تغییر رادیکال در وقت واقعیت است که آن را نشانه.
گوشه بلافاصله من به عنوان یک تهدید—که در آن وجود دارد چراغ مردم خوشه بندی بدون توجه به فاصله. بیشتر چه, بسیاری از گوشه و کنار هستند در اثر کور—و من متوجه نزدیک شدن به آنها در چند روز اول سرعت القا عادات جدید است که چند نفر با نزدیک شدن perpendicularly تحت فشار قرار دادند و با بی تفاوتی چند دونده نقش برآب شده و در معرض خطر برخورد. اتوبوس متوقف می شود? در حالی که نزدیک شدن به یک احساس کردم کسی در واقع برس به او برای ورود وسیله نقلیه. داربست? آن را نه تنها باریک پیاده رو فضای عمودی آن stanchions بلکه با آن میله های افقی باعث می شود اجتناب غیر ممکن است. دیدن راه رفتن مردم دو یا سه پهلو به پهلو تا بلوک من به قطره قطره شدن یا عبور از خیابان به طور کامل. در هر صورت آنچه که شش پا ؟ من می دانم آنچه در آن مانند به نظر می رسد به صورت عمودی بیشتر یا کمتر اما آنچه که به نظر می رسد فاصله در پیاده رو هنوز فرار من از آنجایی که من نمی توانم تجهیز خودم با کمربند از شش پا خوشه در اطراف کمر من برای قرار دادن ذهن من در سهولت من شده است با حفظ چیزی بیشتر شبیه به شش متر است.
برخی از عناصر این غیر ارادی ترس و aversions کاملا جدید هستند; دیگران جفت به راحتی با عادات دیرینه. من همیشه کمی germaphobic; من همیشه تمرین طولانی تر از حد معمول شستن دست اجتناب از دست زدن به دستگیره های درب و مترو قطب دوری در معرض مواد غذایی در اماکن عمومی. (من هرگز به نمونه های ارائه شده در فروشگاه های مواد غذایی.) ناگهان این عصبی شیوه ویژه هر نویسنده به نظر می رسد نه ناخوشایند اما حیاتی مفید است; مثل این است که یک gawky هفت-پاورقی زمانی که بازی بسکتبال ابداع شد.
یکشنبه روز اول بود که من احساس به عنوان اگر اکثر مردم در محله مصرف شد از سرایت به طور جدی. مردم قدم زدن در این محله بودند به طور ناگهانی بسیار نادر است. در عرض چند بلوک از آپارتمان من یک خط از شعر مورد علاقه: رابرت فراست را "آشنایی با شب" به ذهن آمد: "من هنوز ایستاده و متوقف صدای پا"; یکشنبه من همان چیزی که در حالی که آشنا با نور روز روشن. با این وجود, به عنوان من همچنان به قدم زدن سریع در حالی که گردان برگشت به سمت خانه من گذشت یک گره از مردم از من در زمان استفاده از پراکنده ترافیک و راه می رفت در جاده آگاه از امکانات جالب برای اجتناب از ویروس و حال با یک ماشین تصادف.
در بسیاری از راه های جمعی روح غالب و در واقع قوی تر رشد می کند در مواجهه با این بحران است. قهرمانانه شجاعت از مردم که در حال ساخت یک صورت ظاهر روزمره و عادی زندگی امکان پذیر است که کارکنان سوپر مارکت ها و رستوران ها و ارائه مواد غذایی به آنها و از آنها که در حفظ و داروخانه ها و نانوایی باز که مطمئن شوید که زیرساخت های این شهرستان باقی مانده صدا (مانند یک گروه از سخت hatted کارگران دیدم صعود از نردبان به یک گودال در وسط خیابان, سه روز پیش) به یاد من بالاتر از همه از فداکاری خواسته از کسانی که در خدمت سربازی در زمان جنگ. حس یک شهر تحت محاصره تقویت شده توسط حس مجازی محاصره بی رحمانه دست-رویکرد دولت فدرال; اگر یک سیاست می تواند گردد به هدف قرار دادن شهرها و ساکنان آن این خواهد بود آن است. من نه تنها در حال حاضر عادت ضمن تشکر از افرادی که شغل اغلب به عنوان بیهوده نیست برای ارائه خدمات و یا خرید تکمیل شده اما به سادگی برای بودن وجود دارد; متقابل به طور منظم با سلام در درب فروشگاه های محلی متقابل درود در ترک با لفاظی و خواسته های به ماندن بگیرید امن و خوب تبدیل blandest معاملات تجاری به نمایش عمومی در روح و غرور مدنی. نیویورک غرور مدنی همواره coexisted با پارانویا است که در بخش مرکزی شهرستان ذاتا هنری ذاتا سینمایی هویت; من به دنبال به جلو به زمانی که ضد اجتماعی فاصله رزومه خود محترم نقش به عنوان ناراضی خلاقیت است.
راهنمای Coronavirus
- چگونه برای عمل اجتماعی فاصله از پاسخ به یک بیمار همخانه به جوانب مثبت و منفی از سفارش غذا.
- چگونه مردم را به مقابله و ایجاد گمرک در میان یک بیماری همه گیر.
- آنچه در آن به معنی برای مهار و کاهش شیوع کروناویروس.
- چقدر از جهان است که به احتمال زیاد به قرنطینه?
- دونالد مغلوب ساختن پیشی جستن در زمان coronavirus.
- Coronavirus است به احتمال زیاد به گسترش بیش از یک سال قبل از واکسن می تواند به طور گسترده ای در دسترس است.
- ما همه وحشت غیر منطقی خریداران.
- عجیب و غریب ترور از تماشای coronavirus را رم.
- چگونه بیماری های همه گیر تاریخ را تغییر دهید.