چگونه "عشق کور است" فراتر از هنجارهای تلویزیون واقعیت

به جای استفاده از آرکه تایپ "عشق کور است" به افراد مختلف و متناقض که توسعه در برخی از موارد آنچه به نظر می رسد

توسط NEWS-SINGLE در 27 اسفند 1398
Jessica and Mark stand at the altar.
به جای استفاده از آرکه تایپ "عشق کور است" به افراد مختلف و متناقض که توسعه در برخی از موارد آنچه به نظر می رسد درست باشد محبت به یکدیگر.عکس حسن نیت ارائه میدهد Netflix

یکی از لذت های فراهم شده توسط رئالیستی رمان توهم صمیمیت. به تنهایی در حمام یا احاطه شده توسط دیگران در یک مهمانی: رمان حداقل در تئوری می تواند افشای یک شخصیت در هر دو وضعیت برابر با سهولت. تنها افکار یک شخصیت می تواند نگه داشتن به خودش هستند کسانی که او نویسنده تصمیم می گیرد نه به فاش کردن. از چگونه بسیاری از مردم در زندگی واقعی ما می توانیم انتظار یک سطح مشابه از فیزیکی و عاطفی و معنوی دسترسی پیدا کنند ؟

توهم صمیمیت وعده داده شده بود نیز حداقل در ابتدا توسط نوع خاصی از واقعیت را نشان می دهد. دام یک گروه از شرکت کنندگان در یک مجلس محدود کردن دسترسی به دنیای خارج ارائه آنها را با الکل و روشن کردن دوربین در: مطمئنا سرانجام راز حقیقت انسان خواهد بود اسیر در فیلم است. اما حتی در تلویزیون قوانین فیزیک مربوط: فرد تحت نظر است و لزوما تغییر آن است. و کسانی را انتخاب کنید که به نظر می رسد در تلویزیون بیشتر تبدیل دانش تغییر که مشاهده می تواند به تحریک و همچنین فرصت هایی که آن را ارائه می کنند.

به عنوان یک به طور طبیعی اضطراب فرد برای همیشه نگران است که او خود رفتارهای غریزی در واقع منحرف, من فکر می کنم هیچ چیز جذاب تر و اطمینان بخش تر از این فرصت به نظر می رسد تا به طور کامل در دیگر حریم خصوصی فرد. متاسفانه این داستان که این برنامه در حال گرفتن چیزی شبیه "واقعیت" است که در حال حاضر تقریبا غیر ممکن است برای ساخت. شرکت کنندگان در واقعیت تلویزیون نشان می دهد در حال حاضر می دانم که هر چه به انتظار (انزوا و محرومیت از خواب گمراه کننده ویرایشهای) و آنچه که از آنها انتظار می رود (اشک دعوا هر چیز دیگری که ممکن است سقوط تحت موضوع "درام"). آگاهانه یا ناخودآگاه آنها خیاط رفتار خود را بر این اساس. آن را برای تلفن های موبایل مانند یک گو, اما آن را نمی: تنها افرادی که می خواهند در تلویزیون در حال حاضر به نظر می رسد در تلویزیون واقعیت.

پانزده مرد و پانزده زنان از Netflix را واقعیت نشان می دهد "عشق کور است" سرپیچی از این واضح. هر یک به نظر می رسد رانده آنچه می خواند به عنوان یک تمایل واقعی برای پیدا کردن یک شریک رمانتیک. در محل منسجم شخصیت ما مردم مختلف و متناقض اقدام از ترس و یا شهوت و یا امیدوارم که دروغ گفتن به خود و دیگران و در حال توسعه در برخی از موارد آنچه به نظر می رسد درست باشد محبت به یکدیگر.

نشستن در اتاق مجاور است که نشان می دهد و شرکت کنندگان در آن اصرار بر تماس "غلاف" زوج صحبت می کنند اما قادر به دیدن یکی دیگر. (این باعث می شود "عشق کور است" به طور تصادفی مناسب برای زندگی در جهانی همه گیر. در حال حاضر که ما در حال هشدار به هر دو خودمان را به دور جسمی و نگه داشتن در لمس دیجیتالی, تماشای ارتباط افراد در انزوا طریق مانع نفوذ ناپذیر به نظر می رسد کمتر مانند یک توجه فرض و بیشتر شبیه به ما اجتناب ناپذیر آینده.) در سراسر مات دیوار آبی—"به نظر می رسد" یکی از بازیگران عضو اظهارات "مانند یک صحنه از" یخ زده "—بیش از یک تعداد انگشت شماری از روز مردان و زنان (که جفت هستند طراحی شده است که علاقمند به جنس مخالف) تبادل تعارفات ساخت صمیمیت می گویند "من شما را دوست دارم." تنها پس از پیشنهاد ارائه شده است و قبول می کند یک زن و شوهر را وادار به دیدار چهره به چهره. عروسی تاریخ برای چهار هفته بعد.

این غرور صحبت می کند به دولت مدرن و عاشقانه است. خواندن این متفکر BuzzFeed, مقاله در مورد یک مرد که دوست پسر می شکند تا با او سه روز پس از ساخت همکاری رسمی من تعجب که آیا گرفتن مشغول به کسی که در دوربین چشم نهان ممکن است در واقع می تواند نسبت به پایدار برنامه را فعال کنید (و انحرافی) آیین دنیای واقعی دوستیابی. فرمت تضمین یک مقدار مشخصی از شفافیت. در یکی دیگر از حق رای دادن بازیگران عضو ممکن است انتخاب آگاهانه قربانی همدردی را در دستیابی به شهرت در "عشق کور است" اگر شما نمی توانید درگیر شما رفته قسمت سوم.

برخی از ترکیبی از این عوامل منجر به یک نشان می دهد که امتیازات آرام اصالت. یک عدد تعجب آور از مردان در "عشق کور است" تبدیل به preternaturally عاطفی و سواد و اگر آنها تمایل به توصیف احساسات خود را به آرامی و به عمد به عنوان اگر مستغرق در زیر چندین متر از آب و یا فقط در حال ظهور از آرام بخش. لورن سی و دو سال از خالق محتوا که جفت کردن اولیه با کامرون, بیست و هشت ساله دانشمند (هر هنرمندی است برچسب زده شده با دقیق سن و مبهم شغل) دارای اعتماد به نفس و عزت اختیار به او بگویید نامزد روز قبل از عروسی خود را که او مطمئن نیست او قادر خواهید بود به می گویند "من" هنگامی که زمان می آید. (آن را به عنوان معلوم شد; این زوج باقی مانده است ازدواج کرده است.)

و بر خلاف دیگر واقعیت ارائه "عشق کور است" پاداش تکرار viewings. من binged نشان می دهد به ساعت اولیه صبح چند روز در حال اجرا از جان گذشته برای کشف هر یک از زن و شوهر را از سرنوشت. زمانی که من از قسمت آنچه که من بیشتر می خواستم به انجام بیش از شروع از ابتدا. ضربه ای بود شبیه به یک من پس از اتمام یک textually متراکم اما طرح محور رمان: حالا که من می دانستم که چگونه از آن همه معلوم شد من می خواستم برای رفتن به عقب را انتخاب کنید تا کاهش یافته است سرنخ من می خواهم از دست رفته اولین بار در اطراف.

بازیگران عضو برای روح من درد ترین جسیکا یک سی و چهار سال مدیر منطقه ای از ایالت ایلینوی که burrowed عمیق به قلب تاریک از heterosexist مردسالاری و ساخته شده است یک خانه برای خودش وجود دارد. جسیکا رابطه به وضعیت ارتباط است که از بیست و شش ساله آستن قهرمان است که می گویند: خوب نیست. او در "عشق کور است" چرا که او "آماده برای شروع یک خانواده" و "باید کامل ترین ازدواج است." در دنیای واقعی او اذعان می کند او استاندارد شده اند بیش از حد بالا است. ("من تنها تاریخ یک پسر بین یک تا پنج سال مسن تر است. من تنها تاریخ ورزشکاران چون من واقعا ورزشی است.") در حال حاضر او آماده است به آنها را پایین تر.

جسیکا به سرعت خودش را پاره بین دو مرد: علامت یک بیست و چهار ساله مربی تناسب اندام و بارنت بیست و هفت ساله مهندس. هر چند او نمی توانید ببینید یا, جاذبه او به بارنت آشکار است (او توصیف صدای خود را به عنوان "سکسی"), به عنوان او است عدم وجود جاذبه به علامت. زمانی که چند روز به "آزمایش" یک فورا تحت تأثیر قرار نمیگیرند علامت گذاری آزمون آب—"شما می دانید, شما از من بپرسید, شما می دانید, آیا شما می خواهید به صرف بقیه عمر خود را با من ؟ مانند جایی که ذهن خود را،"—جسیکا قبل از جسارت که او می توانید ببینید که دو تا از آنها "راه رفتن از اینجا با هم." در غلاف, علامت exclaims در تسکین "این چیزی است که من صحبت کردن در مورد!" در او جسیکا لبخند بیش از حد به طور گسترده ای. "که ژله," او می گوید.

اما پس از یک سری از شرم آور وارونه آن را علامت گذاری به چه کسی جسیکا به پایان می رسد تا مشغول اند. او طول می کشد بیش از حد به طور جدی ولرم تعهد از بارنت ("اگر این مکان تا به حال هیچ کس دیگر و هیچ دیگر, مثل, من می خواهم به شما پیشنهاد فردا") و چیزهایی را می شکند با علامت. "شما ده سال جوان تر از من," او می گوید او. و: "مانند من ایجاد اتصالات دیگر که نگاه مانند آنها به طور بالقوه می تواند پلاگین به زندگی من, شما می دانید." اما زمانی که بارنت می شکند همه چیز با او و پیشنهاد کهربا بیست و شش ساله سابق مخزن مکانیک, جسیکا قطره قطره rekindles رابطه خود را با علامت گذاری و صرف اجرای عروسی خود همه اما gritting دندان های او در گریم تعیین. در صحبت کردن-سر مکالمات با خارج از دوربین تولید جسیکا سرسختانه اعلام عشق خود را برای علامت گذاری. ("علامت گذاری شده است سنگ من و من می دانم که این رابطه درست برای من. آن را فقط سخت است برای من به قبول آن است.") در دوربین او همه اما recoils از خود را لمسی می کشد و فرصت برای بررسی در با بارنت به مطمئن شوید که او "انجام آنچه برای شما مناسب است, شما می دانید."

آن را آسان توصیف جسیکا به رنگ unflattering تصویر. اما به ذهن من پر انرژی او ظاهرا موفق خود فریبی می کند اگر نمی یابم پس قطعا قابل فهم حتی دلسوز. (در طول مراسم قسمت جسیکا رام حتی chastened; او به نظر می رسد واقعا وحشت زده با خود او رفتار به عنوان اسیر توسط Netflix بکشد دوربین است.) او افزایش سطح پریش همیشه فاصله بین احساسات بیان شده توسط کلمات او و کسانی که نشان داده با او رفتار را یک نوع خاصی از حس داده آشکارا پوچ وضعیت که در آن او قرار داده شده است.

حتی وجود ندارد و بهانه ای از واقعیت را نشان می دهد لقب جسیکا رفتار است که متاسفانه قابل تشخیص است. او به دام افتاده است در دو طرف انتظار: در, یک, که او ازدواج و شروع یک خانواده; دیگر که فرد با آنها او این کارها را انجام بلندتر و بزرگتر و ثروتمندتر از علامت. اتصال او در این است که به سختی یک تراژدی اما عمق جسیکا خود بیگانگی آموزنده است. او زندگی می کردند با دریافت ایده ها برای مدت طولانی است که او به نظر می رسد از دست داده اند حداقل به طور موقت توانایی—شاید حتی تمایل—به تشخیص خودش آنچه احساس می کند درست از آنچه احساس می کند اشتباه است.

در ششمین قسمت یک inebriated جسیکا گوشه بارنت در جشن تولد خود را. او تلاش برای قاب سوالات خود را به عنوان انگیزه توسط خود خواهی تمایل به دیدن بارنت مبارک. ("آیا شما احساس می کنید مانند شما در حال عاطفی متصل است ؟" او می پرسد از رابطه اش با کهربا. "مثل من می خواهم به مطمئن شوید که" او روشن بعد "که در خانواده وجود دارد.") جسیکا اشتیاق آشکار و دردناک به سازمان دیده بان. "من فقط می خواهم به دوباره برای یک دقیقه مانند این واقعیت است که مثل شما خیلی اشتباه دو هفته پیش" او می گوید چشم او darting امیدوارم به بارنت.

مکالمه به پایان می رسد و دوربین کاهش به جسیکا cuddling در یک علامت تعجب اسلحه. او سگ خود را گوش و مورموری "من شما را دوست دارم بیشتر." شرم احساس کردم در حالی که تماشای نبود فقط برای جسیکا; آن را نیز برای نسخه گذشته خودم. من بیش از حد شده اند دختر در حزب که احساسات واقعی برای پسر که با او آه چندان معمولی صحبت کردن یک راز از هیچ کس جز خودش. در حال حاضر به لطف "عشق کور است" من می دانم که چه غریبه را دیدم زمانی که آنها به من نگاه کرد. و اگر من وحشت, خوب, هیچ یک وعده داده است که راز حقیقت انسان خواهد بود ،



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.detny.im
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن