زندگی زندگی در تبعید

برخی از 3.6 میلیون پناهنده سوری در ترکیه زندگی می کنند, داشتن میهن خود فرار کرد جنگ داخلی در جستجوی ایمنی. بی

توسط NEWS-SINGLE در 17 اسفند 1398

برخی از 3.6 میلیون پناهنده سوری در ترکیه زندگی می کنند, داشتن میهن خود فرار کرد جنگ داخلی در جستجوی ایمنی. بیش از سال های ترکیه استقبال خوبی از آنها با دولت تامین می شود و برنامه های یک درجه آزادی به طور معمول در دسترس نیست به پناهندگان بسیاری از آنها پروری به اردوگاه. به عنوان یک نتیجه, سوری می توان زندگی و کار در شهرستانها در سراسر ترکیه و به دور از کشور خود را به عنوان مرز استانبول و به عنوان نزدیک به عنوان غازی عینتاب (در واقع نزدیک تر هنوز هم).

غازی عینتاب نهفته است حدود یک ساعت رانندگی از سوریه و پناهندگان در اینجا زندگی می کنند تقریبا شبیه داوطلبانه مهاجران—تقریبا—تحصیل در دانشگاه محلی برای کسب و کار محلی و برخی از فقیر دیگران ثروتمند.

پس از یک بحران اقتصادی ترکیه در سال 2018 بیگانه احساسات نسبت به سوریه را افزایش داده و پناهنده شده اند بیشتر و بیشتر scapegoated برای افزایش نرخ تورم و بیکاری است. به عنوان رئیس جمهور بشار اسد دستمزد وحشیانه صهیونیست گذشته باقی مانده شورشی holdout در ادلب و در عین حال بیشتر سوریه در حال انتظار برای عبور به ترکیه ستون فشار بیشتر بر روی هر دو ترکس و پناهندگان.

در میان کسانی که بیشتر در معرض هر دو در حال حاضر و از طریق این دوره از جنگ در سوریه. خارج از کشور خود را با پدر و مادر امیدوار است که کوتاه خواهد آمد به زودی منجر به وضوح و آزادی آنها در حال حاضر باید خود را صرف سازنده ترین سال در تبعید زندگی در طولانی برزخ نه متعلق در هر نقطه و نمی دانستند چه اقداماتی را برای آینده خود را. (اطلاعات دقیق سخت به جمع آوری اما سیاست های اقتصادی بنیاد پژوهش ترکیه تخمین می زند که حدود 2.2 میلیون نفر در سن کار برای پناهجویان سوری در حال حاضر در کشور زندگی می کنند.)

به دنبال آنها است تا شاهد یک نسل تلاش برای پیدا کردن جای پایی در جهان است که دیگر ایشان است. در طول سال من ده ها تن از جوانان سوری در ترکیه و سوریه است. من به دنبال زندگی خود را تحت محاصره خود جاده را برای همیشه تبعید و اشتیاق خود را برای میهن آنها نمی تواند بازگشت به.

در حال حاضر و احتمالا تا ابد آنها را با زندگی خود را در ظریف سرپیچی از جنگ است که محروم آنها را از جوانان خود را.

محمد حسن مشغول به کار ساعت های طولانی در یک کارخانه نساجی و فرستاده بیشتر از دستمزد خود را به خانواده اش بازگشت به خانه.

"از آن گذشته من زمان برای یادگیری و آموزش," محمد حسن گفت: من سر خود را کاهش داد به عنوان او mulled آینده خود را. در اطراف ما ده ها تن از مردان جوان قوز بیش از ماشین آلات دوخت در کارخانه نساجی که در آن محمد 19 ساله مشغول به کار بود در سال گذشته است.

او و خانواده اش زندگی کرده بود تحت داعش افراطی حکومت زمانی که یک آمریکایی به رهبری توهین آمیز علیه این گروه تروریستی آغاز شد و در سال 2016. محمد و بستگان خود فرار کرد روستا در شمال سوریه به یک اردوگاه برای آوارگان داخلی در این کشور است. یک سال بعد با پول کم و محدود چشم انداز محمد ساخته خطرناک عبور به ترکیه برای پیدا کردن کار برای حمایت از خانواده اش که در اردوگاه باقی مانده بودند. او در حال حاضر در حدود 270 دلار در ماه است که می فرستد به بستگان خود را.

"وجود دارد هیچ زمان و یا پول برای تفریح" محمد به من گفت. هر شب پس از 11 ساعت در روز کاری او را برمی گرداند به مرطوب و سرد خانه یک طبقه او سهام با چهار عموزاده. وجود آنها با پخش کردن تشک نازک در کف اتاق خواب آنها در نور سیگار و مرور اینترنت بر روی تلفن همراه خود را برای حدود 20 دقیقه—یک لحظه فرار قبل از پخت یک شام ساده از نیمرو و تخم مرغ و گوجه فرنگی برش و flatbread با چای.

زندگی محمد و او عموزاده اساسی این است که با کمی زمان و یا پول برای نوجوان به هر گونه سرگرم کننده است.

جوان ترین سوریه چاره ای اما برای کار فصلی در مزارع و یا در کارخانه ها مانند محمد مشغول به کار در حالی که پذیرش به طور قابل توجهی کاهش دستمزد از ترکان. زندگی یکی از بی ثباتی ثابت: کسانی که با برخی از پس انداز نمی تواند بازگشت به خانه و نمی تواند تصمیم بگیرد که آیا برای قرار دادن پایین ریشه در ترکیه و یا سعی کنید شانس خود را در خارج از کشور. هفته بعد از من برای اولین بار ملاقات محمد او به من گفت که او دیگر مشغول به کار در کارخانه نساجی—تقاضا برای محصولات خود را که فروخته شد به سوریه, خشک بود که از حمله نظامی و خروشان در ادلب. او و پسرعموهای خود را داده بود تا خود را در خانه محمد بود با دوستان در حالی که او در نظر گرفته گزینه های خود را.

میرا Jerrah خواهد بود نه خارج از محل در بیشتر جهان وطنی تنظیم از Gaziantep.

در استارباکس در سراسر شهر با من ملاقات کرد میرا Jerrah که زندگی موازی هر چند در مجموع ممتاز تر زندگی. برای او 21st, تولد, دو, دوستان تا به حال شگفت زده او را با یک تکه کیک هویج صدر با روشن چای شمع. میرا با خوشحالی فریاد می زد و باز او هدیه. سه نفر داشتند حرف زدند برای ساعت ، whiling بعد از ظهر دور بیش از قهوه; میرا رنگ خود ناخن شنگرف قرمز تغییر از نوزاد آبی آنها بوده است.

جوانترین از چهار فرزند میرا بود تنها 14 هنگامی که خانواده او معامله حلب برای غازی عینتاب و اگر چه در اوایل دوره در ترکیه شد "واقعا دشوار" او به من گفت که او "نمی خواهید برای رفتن به سوریه تا کنون."

میرا زندگی بین کلاس خرید و گذراندن وقت با دوستان است که کمی متفاوت از دیگر تا حدودی مردم ثروتمند و جوان اما مادر او در می یابد آن را سخت تر است.

در حال حاضر در سال آخر خود را در غازی عینتاب دانشگاه, جایی که او برای تحصیل در رشته سینما و تلویزیون و از آن جایی که نیمی از بدن دانش آموز است که سوریه میرا برنامه بی وقفه در زبانهای عربی و ترکی و نمی تواند خارج از محل در بیشتر جهان وطنی تنظیم از این یکی.

در عین حال خانواده او و مادرش در ویژه پیدا کرده است حرکت می کند سخت تر است. "من در اینجا و در آن سن و سال که من تشکیل شده من شخصیت" میرا به من گفت. "من نمی متعلق به یا ترکیه یا سوریه, فرهنگ, اما من در اینجا زندگی می کنند در حال حاضر." مادر این مبارزات با زبان ترکی است. در یک نقطه زمانی که من با آنها بود او منتظر خارج از فروشگاه به عنوان میرا وارد, ترس از تبعیض علیه سوریه حتی ثروتمند هستند. "كليشه اي است که واقعا بدترین" میرا گفت: در انزجار.

Nadra پدر و مادر هنوز برای دیدار با نوه خود اسلام.

"ما روز عروسی وحشتناک بود" Nadra Kazmouz به من گفت خنده. "ما ازدواج کردم در این ساختمان بدون برق نزدیک به خط مقدم از آنجا که وجود دارد کمتر بمباران وجود دارد." او ادامه داد: "آرایش هنرمند ساخته شده من شبیه شخص دیگری است."

Nadra و نقل مکان کرد به غازی عینتاب برای ایمنی اما جدا از خیلی از بقیه خانواده خود را.

Nadra زندگی متناسب با جایی بین محمد و میرا را شوهر او یک جایزه اسکار-نامزد دریافت جایزه تولید کننده و در عین حال این زن و شوهر تا به حال به حرکت به غازی عینتاب برای ایمنی بدون بقیه خانواده خود را که قادر به عبور به ترکیه قبل از آنکارا بسته کردن مرز خود را با سوریه است. Nadra پدر و مادر هنوز برای دیدار با دخترش اسلام. در سوریه Nadra شده بود تحصیل در رشته بیوتکنولوژی, مهندسی, اما او در حال حاضر ثبت نام در برنامه فیلمبرداری در دانشگاه غازی عینتاب.

برای Nadra و میلیون ها نفر از دیگر سوری در اینجا در ترکیه زندگی روزمره مبارزه—آیا مواد روانی یا عاطفی. جدایی از خانه را ایجاد کرده است تسلی ناپذیر غم و اندوه برای این افراد جوان و حمل آنها زخم (روانی و همچنین فیزیکی) و وزن های آینده.


این داستان حمایت شد GroundTruth پروژه.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب