"در اینجا می آید کسی که نام من باید بدانید"
ما ملاقات بسیاری از بار
شما و I.
و در عین حال من هیچ نظری ندارم
خود را چه نام است
که من ایستاده
یخ زده
پوچ پوزخند روی صورت من.
آیا شما یک نام ؟
در اینجا شما می آیند
خندان
calling my name
و همچنین به عنوان نام به جهنم همسر من
کودکان
و سگ Fortinbras.
که من نوعی نمی توانم باور کنم که شما به یاد داشته باشید.
خدای من شما تقریبا در اینجا است.
و من نیاز به شما معرفی
به فرد در کنار من
که نام ممکن است بث. یا والنتینا. من مطمئن نیستم.
در اینجا یک فکر سریع—
نه در مورد نام خود را
اما در مورد اصرار من در حال حاضر
فقط شروع به در حال اجرا.
خواهد بود که یک چیز عجیب و غریب انجام دهید, اگر چه,
در یک جشن تولد کودکان.
اما نه به عنوان عجیب و غریب به عنوان آنچه که من انجام.
است که مسائل دو کیک
به دهان من
بنابراین به عنوان نه قادر به صحبت می کنند
اما پس از خفه کردن
و آنها تف کردن
بر روی مرد
که نام آن معلوم است آلن.
که من در حال حاضر را هرگز فراموش نکنید.
"یک روز خوب"
در مدرسه drop-off,
یکی از مادران گفت:
معمولی
"روز خوبی داشته باشید!"
و من فکر
چه جهنم او آن چیست ؟
آیا او فکر می کنم من اصلا خوب روز ؟
او بود که ا ...
او به نوعی ضربه زدن به کلمه بعد
همانطور که اگر به می گویند
روز خوبی داشته باشید, شما دمدمی مزاجی.
آیا من می گویند چیزی اشتباه است ؟
چرا او با استفاده از کلمه خوب?
آیا او فکر می کنم من روز نیست به طور معمول خوب است ؟
شاید آن اند.
باید یک روز خوب.
چه که حتی معنی است ؟
مثل من هیچ هدف به روز است ؟
من به شما بگویم آنچه که من در حال حاضر.
من درد در گودال از معده
از این بمب شما فقط کاهش یافته است بر من.
خیلی ممنون که.
شما یک روز خوب بیش از حد!
این چیزی است که من باید می گفت.
"ما آخر هفته را بدون بچه ها"
تنهایی
در نهایت
در ماشین
فقط ما دو نفر.
یک شب را در هتل فانتزی.
ما باید آنها را?
از شما خواسته
در درایو خندان.
بلکه جدی است.
نوچمن گفت. ما نباید.
پدر و مادر خود را در حال خوب با بچه ها.
حق با شماستشما گفت.
این بسیار سرگرم کننده است و بدون آنها.
وقتی رسیدیم به اتاق ما می گفت:
آن است که عجیب و غریب است که من آنها را از دست?
من فکر کردم آن بود فوق العاده عجیب و غریب
که من به سختی به یاد نام خود را در این نقطه است.
من می خواستم به نوشیدن یک آبجو آسیا
و رابطه جنسی.
شما تا به حال سرگرم کننده دیگر برنامه های.
این برنامه شامل نشستن
در پای تخت
با یک لیوان شراب
گریه
در حالی که به دنبال در تصاویر از کودکان و نوجوانان بر روی تلفن خود را.
به طوری که احتمالا از روی میز من گفت:
همانطور که ما در چک.
من فکر می کنم انسان در میز جلو فکر می کردم به صحبت کردن به او.
"بدون جواب ایمیل به من Editor"
عزیز سالی
تلاش کمی با اضطراب کتاب.
نیست که خنده دار است ؟ من مشتاق نوشتن آن است.
هکتار در هکتار.
اضطراب و همچنین کمی مست.
که آن هم خنده دار است.
در اینجا یک فکر—
شاید ما تغییر عنوان به
"اشعار عاشقانه (برای افرادی که گریه بدون هیچ دلیل)".
من می توانم نوشتن که یکی! شوخی. مرتب کردن بر اساس.
E-mail من به زودی.
از شما شنیده در حالی که.
جان (کنی)
(من یکی از نویسندگان)
P. S.
من می دانم که من قرارداد موظف به تحویل در ماه ژانویه 30.
اما این که یک دیوانه-قاب زمان . . . شاید شما شوخی? (امیدوارم!)
جان (کنی)
از "عشق اشعار برای مردم مضطرب" توسط جان کنی به منتشر شده توسط G. P. پوتنام پسران.