یک تاریخ برای اولین بار بلافاصله پس از قرنطینه

عکس از نرم افزار Adobe سهامFacebookتوییترایمیلنسخه قابل چاپصرفه جویی در داستانصرفه جویی در این داستان برای بعد

توسط NEWS-SINGLE در 17 اردیبهشت 1399
A couple holds hands across a table.
عکس از نرم افزار Adobe سهام

مرد و زن نشسته با هم در یک رستوران. او رژ لب بر روی پیشانی خود را. کراوات خود را آویزان پایین خود را به عقب. روشن است که آنها انجام داده اند و این در در حالی که.

زن: این خیلی خوب است برای دیدار با شما.

مرد: شما بیش از حد. شما نگاه کمی متفاوت از خود عکس; آیا شما—

زن: نه اصلاح برای شش ماه ؟ کاملا.

زن آسانسور اسلحه خود را بر سر او به فاش چشمگیر, زیر بغل مو. آنها را به خنده و خنده و خنده.

زن: پس چه چیزی شما را برای تفریح ؟

مرد: این روزها? من ترک خانه و لمس چهره من در حال حاضر که من با اجازه! گاهی اوقات من حتی استحمام در Purell از آن دیگر گونه های در معرض خطر.

آنها را به خنده و خنده و خنده و خنده.

زن: "گونه" که خنده دار—

مرد: من واقعا خنده دار آره. این در واقع یکی از ویژگی های اصلی.

زن: من دوست دارم که در مورد شما. آنچه می خواهم شما را برای سرگرم کننده در . . . قبل از بار ؟

مرد: من می خواهم تعداد تمام سکه در, سکه شیشه هفده بار و یا تنظیم مجدد من پشته از کاغذ توالت را به نگاه مانند کشتی که در Manet نقاشی جنگ داخلی—

زن: نه قبل از زمان است.

مرد (مکث رواقی): اوه. آن زمان است. من فکر می کنم من . . . آیا یوگا?

زن (چراغ): من فکر می کنم من یوگا بیش از حد! قبل از من شش ماه را صرف قفل در آپارتمان من.

مرد قرار می دهد دست در دست.

مرد: من هم فقط شش ماه را صرف قفل در آپارتمان من. آن را به خوبی به سرانجام دیدار با کسی که من خیلی مشترک با.

زن: شما می دانید دوستان من گفت که من دیوانه هستم. آنها گفتند: "چرا شما در حفظ و صحبت کردن به که از آتش زنه? شما نمی خواهد او را ببیند و شما هرگز ملاقات کرد و او یک عکس از خود را ضرب و شتم قفسه سینه خود را در حالی که نگه داشتن یک چاقو." اما من گفتم: "شما فقط آن را دریافت نمی کند."

مرد لبخند می زند. وجود دارد یک مکث طولانی.

مرد: پس آیا شما هر گونه خواهر و برادر?

زن: یک برادر.

یکی دیگر از مکث طولانی.

مرد: برادران من درست است ؟

آنها را به خنده و خنده و سپس به طور ناگهانی سقوط آرام.

مرد: من استفاده می شود به صحبت کردن به مردم است.

زن: من می دانم. من احساس می کنم باید وجود داشته باشد یک صفحه نمایش در حال حاضر توقف من در واقع از دست زدن به شما.

او نگه می دارد دست خود را صاف در مقابل صورت خود را مانند یک mime. او به وضوح ناراحت کننده, اما, هنوز, آنها, خنده, و خنده, و خنده. واضح است که هیچکدام از آنها دارای خندید در ماه. این نیز واضح است که هیچ یک از آنها را می یابد که دیگر خنده دار است. پیشخدمت وارد.

گارسون: چه می توانم شما شروع به نوشیدن ؟

زن و مرد نگاه در هر یک از دیگر و پس از آن صحبت در صدا.

مرد و زن: هیچ چیز به جز لوبیا!

آنها را به خنده و خنده و خنده. مانند بسیار است. مانند بسیاری. آن را عجیب و غریب. پیشخدمت خنده نیست.

پیشخدمت: که در واقع یک نوشیدنی در هر صورت.

مرد و زن (هماهنگ): ودکا بر روی صخره ها لطفا. دو. سه گانه.

پیشخدمت خروجی. وجود دارد یکی دیگر از مکث طولانی.

مرد: پس آه آیا شما را در کل جهان مشاهده تلنگر بر سر آن در پاسخ به این جهانی همه گیر?

زن: بیایید پرش بحث کوچک. من لمس یک مرد در شش ماه!

زن تا جهش بر روی میز و شروع می شود و با مرد است. مرد بوسه او اما پس از آن می کشد دور. مرد سرفه دو بار. زن پایین می پرد در ترور.

زن: این است که یک سرفه خشک? من می دانستم که من می توانم به شما اعتماد!

مرد: من در حال حاضر آن را! من ایمنی بدن!

زن: ما نمی دانیم که برای اطمینان حاصل کنید! شما سرفه قبل از این ؟

مرد: از آن آب در گلو من! آب, I promise!

زن: شما نمی نوشیدن آب! شما یک دروغگو. شما فقط نیست که من فکر می کردم وقتی که من پیش بینی یک کل شخصیت را بر روی شما را به نگه داشتن من رفتن را از طریق قرنطینه. دوستان من گفت که من دیوانه اما من گفتم: "شیلا او را تنها برگزاری یک چاقو در دو از آتش زنه عکس—بسته هک کردن!" من باید به او گوش. این یک ایده بد است.

تلفن های خود را روشن. آنها نگاه کردن در آنها.

مرد: اوه این یک هشدار اضطراری—ظاهرا قرار است ما برای رفتن به قرنطینه. به آنها اجازه دهید ما را خیلی زود. موج دو.

زن: آره. بد شانسی. متن فردا ؟

مرد: اطمینان حاصل کنید.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب