اسحاق اسکات است که بیست و نه. مطرح شده در مدیسون ویسکانسین او به فیلادلفیا نقل مکان کرد یک زن و شوهر از سال پیش به مطالعه سرامیک در Tyler دانشکده هنر و معماری در دانشگاه, جایی که او مشغول به کار ساعت های طولانی در یک پاتر چرخ. بنابراین زمانی که این بیماری همه گیر تعطیل مدرسه و استودیوی خود او باقی مانده بود بدون هنری خروجی. او شروع به گرفتن یک دوربین با او در همه جا راه رفتن در سراسر شهرستان "تلاش برای قرار دادن برخی از تصاویر و ایده ها برای, بعد," او گفت:. اما پس از قتل جورج فلوید در مینیاپولیس و گسترش تظاهرات در سراسر این کشور او را به راهپیمایی در میان راهپیمایان به ویژه در امتداد کشش از شهرداری به موزه هنر فیلادلفیا. او دوربین خود را در آنجا ماند و با اعتراض از اوایل روز رویارویی خرابکاری و ماشین های پلیس در شعله های آتش به مراتب بیشتر مسالمت آمیز روز است که به دنبال.
"من teargassed دو بار" اسکات گفت: به عنوان او در زمان صبح ، "مردم گرفتن maced توسط پلیس در نقطه ای خالی محدوده است." او به سختی و با تجربه جنگ روزنامه نگار و در عین حال او را به طور منظم دریافت به عنوان نزدیک به عنوان او می تواند به خطوط مقدم جبهه—و این به معنای نزدیک شدن به آشفته پلیس ضد شورش. "من شش پا-سه شخص سیاه و سفید و من می دانستم که آنها می خواهم که هیچ مسائل مربوط به ضرب و شتم من و افرادی مانند من بر سر" او گفت:, توصیف یک لحظه خاص از رویارویی و ترس است. "من فقط می تواند چیزهایی مانند که اگر من واقعا از نزدیک و با مردم است. این نوع از چیزی که من آنجا را به تصرف خود."
در بسیاری از شهرستانها در اثر تظاهرات منتقل شده از قلمرو نمادین به عرصه سیاست. در فیلادلفیا به حذف یک مجسمه برنزی از شدت نژادپرستانه فرانک ریزو بود که شهردار این شهرستان برای بسیاری از دهه هفتاد بود و پس از یک قایق از صورت حساب های معرفی شده در شورای شهر برای اصلاح اداره پلیس. "انرژی وجود دارد و این شهرستان است که در نهایت احترام به آنچه اتفاق می افتد" اسکات گفت. "در حال حاضر من باید خارج وجود دارد دوباره. بیشتر برای آمدن وجود دارد."
—دیوید Remnick