الحاق آپارتاید و من.

ایده های من فرار به دور از نژادپرستی نهادی; من نمی توانم تماشای در حالی که من به تصویب رسید و کشور حرکت به

توسط NEWS-SINGLE در 13 تیر 1399
سیمونا Ghizzoni / contrasto / Redux

اگر اسرائیل ضمایم بخشی از غرب بانک در اوایل ماه جولای و رد فلسطینی که با آن آمده برابر حقوق من را با یکی از عمیق ترین معضلات من تا به حال به چهره از سال 1965 زمانی که من در مهاجرت به اسرائیل از آپارتاید آفریقای جنوبی است.

من مبارزه را به عنوان یک سرباز چترباز اسرائیلی در جنگ شش روزه بود مستقر در صحرای سینا در طول جنگ فرسایشی; نه ماه را صرف در بلندی های جولان پس از جنگ در سال 1973 یوم کیپور جنگ و انجام شده به طور متوسط 60 روز فعال رزرو وظیفه سالانه برای حدود 15 سال است.

من زندگی با خانواده من از طریق Intifadas و بمب گذاران انتحاری جانشینی غیر ضروری و جنگ و حملات موشکی از عراق و پراکنده اما مداوم موشک و خمپاره barrages از طول مرز با غزه. همسر من راه می رفت چهار ساله ما به یک جشن تولد در مدت کوتاهی پس از یک انتحار کننده خود را. سر او فرود آمده بود در بالکن نزدیک مهد کودک و نارنجک داشت در زمین بازی نه چندان دور از کیک تولد.

من را دیده اند نخست وزیر ترور برای تلاش برای ایجاد صلح و صرف چند شب بی خوابی نگرانی در مورد کودکان به عنوان هر یک خود را در خدمت سه سال از خدمت نظامی اجباری.

اما آنچه در قلب من شکسته است حال تماشای آنچه اتفاق می افتد به کشور تحت دهه رهبری بنیامین نتانیاهو: فرسایش دموکراسی; نهادینه حرص و آز; پف کرده دولت و مشروعیت زدایی از مطبوعات (روزنامه نگاران منتقد دولت را در حال حاضر خطر آسیب بدنی گزارش در جناح راست طرفدار نتانیاهو تظاهرات); مستقیم بی امان حمله به حکومت قانون به رهبری نخست وزیر در حال حاضر در دادگاه برای رشوه خواری و تقلب و نقض اعتماد; و در حال حاضر کوردلی به کسانی که از دست داده اند و همه به این ویروس در حالی که کسانی که در قدرت خط جیب خود.

اسرائیل امروز احساس می کند مانند یک اجاق گاز فشار با انتشار سوپاپ در بالا. وجود دارد بسیاری از نقاط تنش: سکولار و مذهبی; اسرائیلی ها و فلسطینی ها; مهاجران و کسانی که مخالف اشغال; سفاردی یهودیان از جهان عرب و اشکنازی یهودیان از اروپا و اسرائیل و اعراب و صهیونیست ها—لیست بی پایان است.

در عین حال در بیش از 50 سال از ضرب وشتم من هرگز به طور جدی مورد سوال من تصمیم به اینجا زندگی می کنند. اسرائیل به من هویت من نیست که در حال رشد به عنوان یک یهودی در آپارتاید آفریقای جنوبی است. وجود من تحمل بود چون من سفید و متنفر بودم چون Afrikaners آموخته بودند در مدرسه یکشنبه به این باور است که یهودیان کشته شدن مسیح است. آن آپارتاید نه یهودی ستیزی که به من رمه را به ترک آفریقای جنوبی به عنوان به زودی به عنوان من می توانم. من نمی تواند پایبند زندگی در یک کشور با بومی تبعیض علیه اکثریت قریب به اتفاق مردم بر اساس نژاد.

من متنفر بودم از تاریکی سانسور و ترس و ظلم و ستم و خشونت و ظلم و ستم غیر قابل باور است که آمد با آن. مجبور جنبش از میلیون ها نفر از مردم از خود را سرسبز و غنی از مواد معدنی قبیله ای به زمین های خشک Bantustans که در آن ساختارهای خانوادگی و اجتماعی سقوط به سمت چپ به کار معادن و مادران رها کودکان برای تبدیل شدن به بندگان داخلی بود و شیطانی در مفهوم و پیاده سازی.

تا آنجا که من متنفر بودم آپارتاید مبارزه با آن نمی شود. برای من, آفریقای جنوبی یک تصادف بود تولد من نیست کشور است. از سن من دیدم اسرائیل به عنوان خانه نور در انتهای تونل. آن وعده داده شده هویت آزادی بیان مقبولیت بین المللی—و نه یک دولت منفور در سطح جهانی اما پر رونق دموکراسی و چالش ایجاد یک جامعه جدید با ارزش های سالم: نور امتها.

که نور خواهد بود پوشیده برای من اگر الحاق می رود و من خودم در یک کشور است که شیوه های تبعیض و نابرابری به عنوان سیاست.

من هیچ شهروندی دیگر از اسرائیل.

من سوخته من, آفریقای جنوبی گذرنامه در محوطه دانشگاه عبری در اورشلیم در سال 1966 پس از گوش دادن به آرتور Goldreich صحبت می کنند در یک فضای باز, تجمع در حمایت از برابری برای اسرائیل و اعراب.

او یکی از 13 نفر دستگیر و با نلسون ماندلا—هفت نفر از آنها یهودی—توسط آفریقای جنوبی نیروهای امنیتی در سال 1963 و او پس از آن به جرم خرابکاری و محکوم به زندگی است. با سوزاندن گذرنامه من, من فکر کردم من تا به حال سمت چپ آپارتاید ،

من استدلال کرد که اسرائیل با وجود اشغال کرده است که در حال حاضر به طول انجامید بیش از 50 سال بود و نه یک دولت آپارتاید بود.

اگر الحاق پیش می رود با اسرائیل حاکمیت و قانون تمدید تنها به اسرائیل و ساکنان این مناطق درگیر, اما نه به فلسطینی ها من مطمئن هستم که من قادر خواهد بود به این صورت در آینده است. آن را نمی ممکن است آپارتاید بود که یک منی و رویداد منحصر به فرد. اما این امر می تواند جدایی زیر یک حاکمیت با قومیت—و این یک خط قرمز من نمی تواند عبور.

من از طریق پنج دهه در یک اجاق گاز فشار به زندگی در یک دولت منفور در سطح جهانی دوباره رد با جهان و موضوع را به تحریم های بین المللی. من فرار به دور از نژادپرستی نهادی; من نمی توانم تماشای در حالی که من به تصویب رسید و کشور حرکت به سمت آن در حال حاضر.

و در عین حال من بیم فکر دوباره در حال اجرا. بر خلاف آفریقای جنوبی, من یک خطر در اینجا است. من را دیده اند آپارتاید را شکست داد. من بسیار به جای ماندن و مبارزه برای آنچه حق است. و بر خلاف کسانی که unshackled آفریقای جنوبی از آپارتاید در برابر همه شانس در اینجا ما باید از این ابزار در دست به انجام این کار.

مطبوعات باقی می ماند رایگان; سیستم حقوقی جامد; کنست پر جنب و جوش; سرویس های امنیتی و ارتش مستقل و پلیس همه-چیز-در نظر گرفته شده هنوز هم به دور از بودن در جیب سیاستمداران است.

این است که آپارتاید آفریقای جنوبی اما یک سکته مغزی از یک بدبینانه قلم الحاق بخش هایی از کرانه در حالی که انکار حقوق برابر شهروندی برای همه کسانی که زندگی در قلمرو تحت تاثیر قرار است که مطمئن شوید که ناقوس مرگ برای اسرائیل به عنوان یک یهودی و دموکراتیک کشور به عنوان تعریف شده در اعلامیه استقلال.

دفاع از جوهر و روح از این مکان منحصر به فرد است که جنگ در حال حاضر.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب