آنتونی Barboza پرتره از نویسنده و استاد اوون Dodson گرفته شد و در سال 1979. من نوزده و دوستان شده بود با اون برای حدود پنج سال است. تحسین مدیر بود در منهتن زندگی می کنند; برای دهه او co-ریاست تئاتر گروه در دانشگاه هاوارد که در آن او در شمارش تونی موریسون Phylicia Rashad و رابی مک کالی در میان دانش آموزان خود را. من همراهی او را به Barboza استودیو در سمت شرق در منهتن. اوون پس از آن تا به حال در مورد او هوا از خستگی و زرق و برق; بخشی از آن به دلیل این واقعیت است که در اوایل میانسالی او متحمل شده بود تعدادی از بیماری ناتوان کننده ساخته شده است که راه رفتن دشوار است. زمانی که او نیاز به کمک من اغلب وجود دارد به قرض دادن یک دست هر چند در استودیو من به نحوی به یاد داشته باشید Barboza با تلاش قابل توجهی موقعیت اون در بلند barstool برای تصویر.
اون بخشی از یک کهکشان از ستاره های سیاه و سفید حذف شده از تئاتر, فیلم, چاپ و نشر و غيره آنها Barboza بود و عکاسی در آن زمان. او نام این سری از "مرز" برای تعدادی از دلایل یکی بودن ضخامت مرزهای سیاه و سفید است که قاب بسیاری از تصاویر. یکی دیگر افراد خود را " نژاد: بسیاری از آنها سیاه و سفید و در برخی از حس مرز فرهنگی جهان باید به آنها مسلط شده اند. به دنبال در اطراف Barboza, استودیو آن روز در محل کار بود که دوخته به در و دیوار دیدم Barboza تصاویر از Toukie Smith, مدل و Willi اسمیت برادر او; او را مرگ از ایدز در سال 1987 و خواهر خود را به ایجاد یک پایه و اساس است که کمک خواهد کرد که حرکت ایدز تحقیقات رو به جلو است. اما در آینده است. که بعد از ظهر در سال 1979 یکی از آخرین بار است که من می خواهم صرف با اوون. من احساس وزن با خواسته های خود را; من می خواستم خودم زندگی مستقل و باز به احتمال عشق, هر چند در نگاه به گذشته است که واقعا درست است. من به عنوان ترس از نزدیکی به اون بود. که ترس نگه داشته ما را با هم نگه داشته و ما از هم جدا.
هنوز هم ما پیوند عمیق بود و به جای صحبت کردن در مورد خودمان—آنچه که ما مورد نیاز و یا می خواستم از یک دیگر—ما در مورد هنر و به تئاتر رفت و نگاه در تصاویر توسط هنرمندان مانند آنتونی Barboza. من آگاه شده است کار خود را قبل از آن که طولانی قبل از ظهر. من می خواهم دیده می شود برخی از آن در ایجاد صداو کارت پستال. و آنچه مرا تحت تاثیر قرار داد تا حد زیادی در مورد کار این بود که چگونه متصل به آن احساس سبک عاقلانه به سورئال و جالب پرتره که Cecil Beaton گرفته بود از جوان و با استعداد در انگلستان در قرن نوزده-بیست سالگی. من عاشق این عکس و به خصوص چگونه Beaton ساخته شده جهان پر از فویل نقره ای و (بدون شک Florine Stettheimer-تحت تاثیر قرار) سلفون به ایجاد اتمسفر است که ترویج خواب. در سری Barboza با استفاده از زمینه های که روشن و خاموش شدن و درخشش مطابق با درخشش ستاره خود را از بسیاری از مطالب جذاب دارد ولی با این وجود عمق در تصاویر خود را که نمی بهره Beaton بود که مجذوب خود سطوح. در عکس های خود را Barboza مطرح این ایده که سطوح—با موضوع و مجموعه ای را—نه تنها قدردانی یکی دیگر اما می تواند برخورد ایجاد یک نوع تنش بین هواپیما از یک چهره و یا از خود مجسمه پس زمینه. کسانی که juxtapositions کشید من بیشتر به تصاویر خود را و در نتیجه به هوش و شهود خود را در مورد افراد و مکان است.