خواننده و ترانه سرا Bill Withers دوست داشتم به توصیف خود را به عنوان یک "مرد به طور منظم." بسیاری از ستاره ها می خواهند ما را به این باور است که آنها relatable چرا که آنها به نحوی درست مثل ما اما این نبود آنچه که او به معنای. زمانی که جدوگاه بیشتر یا کمتر راه می رفت دور از کسب و کار موسیقی در دهه هشتاد آن بود چرا که او هرگز احساس به عنوان غنایم از شهرت. آهنگ های خود را صمیمی بودند و عمیقا مشاهده شده به عنوان هر چند او در زمان جهان اطراف او—از درد و متورم خود را مادر بزرگ دست به گرد سرگردان از یک ناشناس راه آهن به غم از بازگشت ویتنام—جدی تر از او همیشه در زمان خودش.
جدوگاه در گذشت روز جمعه در سن هشتاد و یک با توجه به عوارض قلبی. او متولد کوچک زغال سنگ-معدن شهر به نام دال چنگال غرب ویرجینیا در چهارم ژوئیه 1938, جوانترین فرزند از شش فرزند. او اغلب در توصیف خود را به عنوان یک آرام و محفوظ است و از آن آسان بود به هنوز هم انتخاب کنید تا آثار خود را پایین کلید عفت حتی هنگامی که او یک ستاره تبدیل شد. اما زمانی که او یک کودک بود هرگز آن را به نظر می رسید مانند عملکرد در کارت های خود را. جدوگاه گل نشسته بود با لکنت باقی مانده است که به خوبی به اواخر خود را ، او عضو نیروی دریایی در سن هفده سالگی و علاقه مند شد و در اجرای موسیقی است. او خدمت نه سال. در سال 1967 او نقل مکان به لس آنجلس. او می تواند در هوانوردی و دنبال یک موسیقی حرفه ای در سمت. او بیست و نه.
جدوگاه صدا گردیده که او خواند shorn از تئاتر زور هیچ اضافی huffs و پاف. در آن زمان او منتشر و دستیابی به موفقیت رسید "ain't No Sunshine," او در سی سالگی خود و نه به طور کامل متقاعد شده است که موسیقی می تواند به عنوان امن یک مسیر حرفه ای به کار در خط مونتاژ. او اشتباه بود. در سال 1971 او منتشر شد اولین آلبوم "فقط به عنوان من هستم" که ویژه زرق و برق دار, folky "مادر بزرگ دست." بیش از چند سال آینده او منتشر شد یک رشته از موسیقی کلاسیک است که پل chasms بین بلوزی, بی کس, روح, صاف کردن wiggly, فانک و suaveness از دیسکو. او ادامه داد: فقط به صدای خود را.
مورد علاقه من جدوگاه آلبوم "زندگی در کارنگی هال" از سال 1973 یکی از بزرگترین کنسرت های ضبط شده تا کنون ساخته شده است. آن را فقط به اجرای آن هستند شگفت انگیزی; آن را در راه است که جدوگاه مذاکرات به عنوان او معرفی آهنگ ها منجر شما به آرامی به خود حالات و گیرایی. هر آهنگ را ارائه می دهد یک فرصت برای به رسمیت شناختن چیزی عمیق تر در مورد اوراق قرضه بین ما. "من فکر می کنم در مورد بچه ها جوان که بودند مثل من زمانی که جوان بودم" او می گوید: در آغاز از "من نمی توانم نوشتن چپ دست" گروه او مناجات و پشت سر او. او به خاطر دیدن یک جوان کهنه که از دست داده بود بازوی راست خود را در ویتنام و پرسید چگونه او انجام شده بود. "من سعی کردم برای قرار دادن خودم در موقعیت خود. شاید او گریه کرد. شاید او گفت:"—و در این مرحله او شروع به آواز خواندن—"من نمی توانم نوشتن چپ دست / آیا شما لطفا با نوشتن نامه ای به مادر؟"
ما سوگواری جدوگاه برای ابد نشاط بخشی, عروسی, آماده, آهنگ, مانند "به من تکیه کن" یا "روز دوست داشتنی." اما effortlessness از صدای او به ندرت همسان محتوا از آهنگ های خود را. عشق و دوستی هستند سخت تر برای رسیدن به بیش از یک شیرین هماهنگی قافیه تحویل با برخی از گاه به گاه نیرومند و درشت هیکل گرما. او هرگز ترس از بازنده—کسی که صرف و پرتاب کنار در "استفاده از من" عاشق رد در "او چه کسی است (و آنچه او به شما)?" "یک لبخند برای من" او آواز می خواند در یک زرق و برق دار لحن از سال 1974. "به تازگی من در پس تنهایی / و لبخند از شما / ممکن است این بلوز از بین برود." او رسیدن از تاریکی و در عین حال او برای تلفن های موبایل بسیار آرام و صلح آمیز حل به امواج الکتریکی پیانو و ملایم strums. یک لبخند نیست بیش از حد به درخواست و در عین حال او می داند که بهتر از انتظار می رود آن را به سادگی به خاطر او درخواست.
جدوگاه راه می رفت دور از ستارگی سرخورده با بازاریابی و انتظارات اطراف موسیقی سیاه و سفید. او فقط یک مرد به طور منظم و محتوا در یکی شدن. نه این که او را فراموش کرده اید. سابقه موسیقی است که بسیار در مورد آنچه شما ساخته شده است به عنوان آن را در مورد آنچه که مردم دیگر را با خلاقیت خود را. و آن را یک ادای احترام به جدوگاه آهنگ که نسل های بعد نگه داشته و آوردن او را به عقب. شما شنیدن جدوگاه خویشتن داری در d'angelo و Anthony Hamilton خود داستان سرایی جزئیات در تمام دهه نود هیپ هاپ. باز ناله از "مادر بزرگ دست" شد Blackstreet را "No Diggity." من جمعیتی و منطقه ای اخلاق که می شنود "روز دوست داشتنی" به عنوان کل لعنت به ماهواره را "بازیکن تعطیلات." در سال 2009 جدوگاه موضوع "هنوز لایحه" یک فیلم مستند در مورد زندگی حرفه ای خود و پس از بازنشستگی زندگی است. او نگه داشته و نسبتا مشخصات پایین در طول چند دهه گذشته گهگاه متداول شدن برای مصاحبه های که در آن او به وضوح دیگر علاقه مند به موسیقی-کسب و کار hagiography و برای به اشتراک گذاشتن نگرانی های خود را بیش از جهت سیاست های ملی.
"اگر من به بهشت من دنبال / مادر بزرگ دست" جدوگاه سنگ در اوایل دهه هفتاد. آن را غیر ممکن است برای گوش دادن به این آهنگ و نه فکر می کنم از خود ریشه این دست که به ما نشان داد راه.
وجود دارد هیچ چیز ناامید مورد جدوگاه حتی اگر او اغلب صدا تنهایی و یا سودا. او به خود ریتم و او وجود دارد اگر شما نیاز به او آماده برای شما را دوست دارم. آن را در راه او گام سخنان خود ambling به آيات [خود] را بی شتاب. شما فقط مجبور به گرفتن و یا کم کردن سرعت. "فقط دو نفر از ما" او آواز می خواند در او شکوه 1980 ضربه "ما می توانیم آن را اگر ما سعی می کنیم." که اخلاق کار هرگز او را ترک کرد. شما فقط باید به مایل به امتحان کنید.