الیزابت وارن آورده و به صحت انتخابات

ایده های من هرگز انتظار می رود برای ایستادن در عکاسی از خط و یا خرید خود را hoodie. اما من انجام داد.

توسط NEWS-SINGLE در 20 اسفند 1398
سارا برنج / گتی

Elizabeth وارن خروجی کلمات به کارکنان برانگیخته تصویر از یک حلقه بوکس: "ما در سمت چپ مقدار زیادی از خون و دندان در طبقه" او به آنها گفت. صدای او را نمی کرک از غم و اندوه اما فقط از ساخت خود را شنیده و از طریق هر آنچه که باقی مانده بود از تارهای صوتی.

او رفت یک جنگنده خسته اما نه ضرب و شتم. خروج اولیه مسابقه به عنوان آخرین محتمل زن نامزد او می دانست که او نمی باید لوکس اشک نیست اگر او می خواست صاحب نظران به پوشش و کلمات او را به جای احساسات او.

من وارن-حمایت از دوستان زن در سراسر کشور, اما, آزاد از انتظارات سیاسی, خبرنگاران, گریه زیادی است. و در حالی که همه ما خیلی در تماس با احساسات ما هیچ یک از ما به اندازه کافی جدید سیاست را به ناامیدی بیش از حد شخصی. معمولا. من متن گروه از طرفداران وارن ("سگ بچه بیلی" اگر شما باید بدانید) بود و جمعیت با گریه از emoji و حداقل یک selfie دارای چشمان قرمز و اشک رگه. وجود دارد مقهور پذیرش: "من teared است." "خیلی غم انگیز است. من فقط خیلی غم انگیز است."

زمانی که من با اشاره به شدت از واکنش من تو را دیدم یک زن آشنایی کسی که من حتی نمی دانند که حمایت وارن او پاسخ داد: "من گریه بیش از حد." یکی از دوستان که تا به حال اظهارنظر برای برنی ساندرز به من گفت: "انتظار نداشتم به احساس تا آنجا که من انجام داد."

وارن کمپین شگفت زده کرد من بیش از حد: انتظار نداشتم به حمایت از او. من به صورت جدی در مورد بسیاری از چیزهایی که من در بهبودی از اعتیاد به الکل, ایمان من, من, روابط, حیوانات خانگی من. اما نه در مورد سیاست نه در مورد سیاستمداران است. بنابراین من فکر نمی کنم من می خواهم در باد یکی از کسانی که عکاسی از خطوط—سپس سفارش قاب کپی از عکس. انتظار نداشتم به خرید یک وارن hoodie—سپس به طور مداوم به روز کردن وب سایت یو پی اس, اصرار بسته برای رسیدن به در خانه من در زمان کارولینای جنوبی بحث است. البته من هرگز انتظار می رود که من شروع به ضربه زدن بر روی غریبه ها' درب به او صحبت می کنند. انتظار نداشتم به احساس غم و اندوه من احساس می کنم در حال حاضر. رفتن به اولیه من فقط انتظار در مورد وارن کمپین این بود که من کاملا مطمئنم که او در حال رفتن به از دست دادن.

پس من صرف مقدار زیادی از زمان تلاش برای درک اینکه چرا من—کسی که می خواهم همیشه حفظ جالب فاصله از سیاست گاهی اوقات بسیار صریحتر—آیا احساس می کنم به شدت در مورد یک نامزد. نه یک کاندیدای; این نامزد است. حتی بیشتر به نقطه, چرا من غرق من ظرفیت محدود برای جدی تعامل انسان به یک علت که تمام شد اما قطعا از دست داده ؟

وجود دارد تعداد زیادی از استعاره برای چه صادقانه ایستادگی در برابر تقریبا قطعی شکست احساس می کند مانند. شما می توانید نقطه به صندلی عرشه در تشکل های مختلف در تایتانیک و یا سرعت و مسیر لنس با هدف یک آسیاب بادی. به نظر من مبارزه برای وارن احساس می کردم که تمام بار در کالج من harangued همکلاسی های من در مورد مستقل باند من دنبال کرد و نوشت: در مورد کشیدن آنها را به استریو با برخی از نسخه های "شما رو به شنیدن این."

من متولد شد و در سال 1972 قرار دادن من در صدا غذا خوردن-dab اواسط نسل X. در اوایل '90s زمانی که من یک دانش آموز کالج, چند چیز احساس به عنوان مهم به عنوان مطمئن شوید که همه من می دانستم که شنیده در مورد آن دسته از گروههای موسیقی است. و چند چیز به عنوان تضمین به ملاقات با مودب بی تفاوتی و یا تهاجمی چشم-نورد—توسط هر کسی که نیست در حال حاضر بخشی از آن خود انتخاب خرده فرهنگ است. اما من اهمیتی نمی دهند. من این باند در نشان می دهد در فروشگاه ثبت که بوی مانند مقوا و میخک سیگار در کالج ایستگاه های رادیویی. آنها تا به حال مرموز نام (ضرب و شتم اتفاق می افتد, نقره, یهودیان, Bettie Serveert ذوب-موز) و محدود pressings. پیدا کردن گروههای درگیر جستجو برای آنها و تلاش های درگیر در کشف الهام بخش هر دو ارضی حس داشتن (این باند شدند و معدن) و نشئه بشارت. نبود هر کس دنبال چیزی این واقعی است ؟

در عفونی صدای تودماغی از پاپ indie در, آسیب زدن انفرادی خواننده و ترانه سرایان و باطل قلاب از پانک راک من چیزی است که پوست به اندازه کافی به احساس واقعی چیزی معتبر که جهان ارائه شده صحت™.

من سفید و پدر و مادر من بودند طبقه متوسط بنابراین من فرهنگی touchstones آمده از یک فرهنگ مردمی است که ظاهرا با هدف دقیقا به من—اما تکنولوژی در حال تغییر بود جهان خیلی سریع من کوهورت می توانید ببینید میکرو-هدف قرار دادن آینده. بنابراین من سلیقه پدید آمده از تیره گرگ و میش بین کاهش سه عمده شبکه های تلویزیونی و ظهور همه چیز-موجود-در همه جا اینترنت لحظه ای بین خرید و سوابق و بی نهایت محبوبیت.

و من بخشی از نسل فمینیست که از سیاسی سن تماشای کلارنس توماس جلسات و بیل کلینتون استیضاح. افراد سن و سال من دیدم دیوان عالی کشور تصمیم گیری یک انتخابات و یک رئیس جمهور شروع جنگ بر اساس یک دروغ است.

در این محیط شما به سرعت آموخته که چهره های قدرت را فریب شما و اگر شما می خواهید چیزی متفاوت از آنچه بود suffocatingly محبوب شما باید برای پیدا کردن آن را به خودتان. این ایده ها مرتبط شد: اگر چیزی بود که محبوب آن احتمالا استراحت در نوعی از دروغ است. برندها نمی تواند مورد اعتماد باشد و ما قابل درک است که سیاستمداران بودند فقط یک نوع از نام تجاری.

هیلاری کلینتون و آنیتا هیل به من آموخت دیگری ترش حقیقت: زن بودن—به سادگی موجود در جهان و مردان—به معنای اینکه همیشه چیزی کمتر از معتبر. حتی دنیای موسیقی مستقل خواستار ساخت سازش داشتن من کلمات و ایده های برداشته از اختیار من است. من خودم را ناتوان از مقاومت محافظ رنگ آمیزی. من سعی کردم به خودم اما من هم همیشه منعکس کننده را در مردم آنچه را که آنها می خواستند برای دیدن. به عبارت دیگر زن بودن در جهان از خبرگزاری مستقل راک بود که یک زن در هر نقطه.

هنوز هم من در بر داشت من هویت خود در تهاجمی خصیصه های ذاتی آن '90s در باند به دلیل منحصر به فرد خود را پیشنهاد کرد که من می تواند منحصر به فرد باشد. من می خواستم آنها را به موفقیت به دلیل آن اجازه می دهد من به این باور است که خود من لبه های خشن نمی نیاز به نرمش بیش از حد. اصالت ممکن است پاداش.

با اینحال من بالغ شد فرض کنید که من هرگز از شنیدن آنچه که من واقعا دوست داشتم در رادیو و تلویزیون و اینکه من هرگز در یک رای گیری برای شخص من به طور فعال می خواست در دفتر بیضی.

منn سال 2008من با شوق و ذوق رای برای باراک اوباما, اما من بسیار آگاه است که من در رای دادن به یک نام تجاری حتی بیشتر از من رای گیری برای یک مرد است. (و من هم بسیار آگاه است که من در رای گیری برای یک مرد است.)

همانطور که برای هیلاری کلینتون یک نام تجاری چیزی بود که او تا به حال مجبور شده اند برای تبدیل شدن به, و من او را سرزنش برای که. حتی که قربانی نیست به اندازه کافی به اینچ گذشته خروشد به سختی حساس تاول زده از خشم و تعصب او زد علیه در سال 2016 یک مرد بی وقفه بوق و کرنا کردن برای خود "اصالت" اگر چه هیچ چیز در مورد او از فولیکول به امور مالی واقعی است.

جای تعجب نیست که دوستان من و من تمایلی به صدای تحسین الیزابت وارن ، وجود او باور نکردنی تن-ناشنوا باز gambit بیش از حد: زمانی که او به اطلاع عموم کسانی که DNA-نتایج آزمون من نوشت او تقریبا به طور کامل خاموش. او یکی دیگر از ناامیدی یکی دیگر از آینده سازش را.

اما به عنوان سیاست های انباشته و عکاسی از خطوط کشیده دوستان من و من شروع به بحث در تحت اللفظی تن مسکوت در مورد احساسات ما آغاز شد ، او شور و شوق و قابل لمس شادی در مبارزات گرفتار چشم ما. او شوخ طبعی سریع با مته سوراخ تکرار. من به یاد داشته باشید یکی آرام و گفتگو در تاریکی هواپیما با روزنامه نگار دیگر که می خواهم او را ملاقات کرد; شاید ما در تلاش برای جلوگیری از بیدار شدن دیگر مسافران, اما آن را نیز به نظر می رسید به عنوان اگر ما تلاش برای نگه داشتن یک راز: من واقعا او را دوست دارم او گفت:. من می ترسم چون من او را دوست دارم و من مطمئن هستم که من می خواهم به.

من شخصا او را در بر داشت برنامه های جذاب, اما آنها به نظر می رسید بسیار, شما می دانید, با نام تجاری. فکری, من با اعتماد به نفس است که او نامزد من می خواهم بیشتر به رای اما "نامزد من می خواهم بیشتر به رای" یک بار مجموعه ای خودمانی کم است.

آنچه اتفاق افتاد این بود که من شروع به ریشه های خود در بحث. در ابتدا به نظر من زن دیگر نامزدها. تماشای شلوغ اولیه بحث شد در واقع یک کمی مانند رفتن به کسانی که نیمه خالی میله برای دیدن یک صف از 12 باندهای مختلف و بسیاری از آنها در همان بازی دقیق گه اما پس از آن شما می خواهم به شنیدن یک شعر یا ریف شات که شما مستقیم از طریق قلب است. من می توانم به شما بگویم این خط که من از یک بازی گاه به گاه شنونده را به یک فن جان سخت است که یک گروه خاص: "من فکر می کنم شما فقط به من به نام دروغگو در تلویزیون ملی."

خواننده من شروع به پریدن کرد و روی نیمکت. من ممکن است باید رقصید.

وارن بود که در پاسخ به یک شبه tiff بود که 90 درصد رسانه های اختراع و 10 درصد چشم-نورد "خوب": او خواسته شده بود در مورد یک حکایت منابع به افراد نزدیک به او در مبارزات انتخاباتی که در آن برنی ساندرز گفته بود وارن چیزی در امتداد خطوط از یک زن نمی خواهد بود قادر به اجرا برای ریاست جمهوری و پیروزی (آن هرگز روشن آنچه را که نقل قول مستقیم بود). پرسید: در بحث مرحله اگر این حکایت درست بود ساندرز گفت: هیچ. فرصت داده شده به پاسخ قبلی خود تعامل وارن گفت: (آنچه من می خواهم نظر قابل توجه داری) "من مخالف بودند."

این تبادل احساس بسیار آشنا برای من و من مطمئن هستم که برای هر زن است. رئیس طول می کشد اعتبار برای ایده های خود را; شما ثبت شکایت خود را. هر کس حرکت می کند. یک همکار مذاکرات بیش از شما در جلسه; شما اشاره می کنند که آن اتفاق افتاد. هر کس حرکت می کند. یک غریبه به خانه اش شما; شما راست خود را روی شانه های باریک و چشم خود را. هر کس حرکت می کند. من هم عصبانی شدم اما چه می خواهید انجام دهید ؟

اما وارن نمی حرکت می کند. او با نزدیک شدن ساندرز با آرامش با او صحبت کرد و به طور مساوی; او را ندارد یک تقاضا یا درخواست برای هر چیزی در او نیست به او این شانس را انکار. "من فکر می کنم شما فقط به من به نام دروغگو در تلویزیون ملی."

آن را به عنوان روح یک سپر دشنه به عنوان "رویای بزرگ مبارزه سخت" اما آن عبارت است از همان ایده است.

او استادانه kneecapping از مایکل بلومبرگ بهتر بود تلویزیون و مدت کوتاهی پس از او آخرتی صبر با مات و مبهوت کریس ماتیوز بود بیش از حد. او lopped کردن امکانات حرفه ای از هر دو مردان با دقت جراحی.

اما همه من نیاز به دیدن بود وارن ایستاده تا برای خودش زمانی که او نمی دانم که هر کسی که به تماشای. یا دقیقا زمانی که او اهمیتی نمی دهند چه کسی بود. او گرفتار بودن خودش—به عنوان معتبر و الهام بخش به عنوان هر indie سرود. چیزی در مورد اتفاقی راه لحظه ای دستگیر شد ساخته شده آن را احساس می کنم مثل یک کشف بیش از حد. سراسیمگی از متون با بگیرید و یاد دهید که پر بود از "آیا شما می بینید که ؟ آیا شما?"

سپس به من اهدا کرد. یک زن و شوهر از هفته بعد من با برچسب همراه با یکی از دوستان که مشغول به کار بود در آیووا حزبی و هنگامی که وارن نشان داد تا در دبیرستان ورزشگاه پارک شده بودند در من تکان داد کردن آخرین بقایای باقی مانده از تردید کردم و در آن selfie خط.

که البته آخرین لحظه ای که آن را مانند به نظر می رسید او نامزدی واقعا تا به حال شانس. او آمد و در سوم در آیووا و سپس چهارم در نیوهمپشایر و در هفته سوم فوریه او در رای گیری پشت بلومبرگ در سراسر کشور و پیش بینی شده به از دست دادن خانه خود دولت است. من خریداری یک hoodie به هر حال.

و هنگامی که پس از مصرف در آن بیشترین تعریف من شروع به ضربه زدن بر روی درب. دو هفته قبل از سه شنبه تنها barest بریدن از یک مسیر به نامزدی وجود داشته است (برای تماس با آنچه که او نیاز به یک معجزه خواهد این مفهوم را میرسانند که خدا می تواند چیزی در مورد مردسالاری وجود دارد و نه شواهد زیادی از آن).

من در مینه سوتا زندگی می کنند بنابراین مردم خوب بودند اما من نمی می توانید بسیاری از داوطلبان است. من در خواست جزوه در تمایلی جو بایدن حامیان با توصیه این است که آنها می تواند آنها را ذخیره کنید به عنوان سوغاتی: "شما می توانید بگویید که بچه های خود را در مورد شایسته ترین کاری که تا کنون برای فرار رئیس جمهور!" من ایستاده بود با یک بلاتکلیف پدر در ایوان خود را برای 20 دقیقه به کودک نو پا خود را پسر صعود به بالا و پایین پاها و صحبت در مورد سیاست های آموزش و پرورش و نژادی عدالت است. او از من پرسید: "اما آنچه در مورد ساخت خود را شمارش آرا?" همه من می توانم بگویم این بود که من احساس رای دادن به او رای که شمارش. من می خواستم—من هنوز هم می خواهید—جهان به می دانم که او انتخاب من بهترین انتخاب است. من می خواهم به رای دادن برای بیشتر مردم—زنان—مانند او. به عبارت دیگر: شما واقعا به گوش دادن به این گروه است.

من به تماشای سوپر نتایج روز سه شنبه با خشکی چشم unsurprised و در نتیجه نه ضعف. هنگامی که او به او وداع بیانیه ای به رسانه ها و حتی feistier گفتار به کارکنان خود احساس کردم دل و روده من پیچ و تاب اما آن را ندارد به زور گرفتن هر اشک.

کسانی که در متون و گفتگو با دوستان من زمانی که من متوجه شدم این قدر از آنچه ما به اشتراک گذاشته و خیره دانه خردل از امید من تا به حال با وجود خودم. ما می خواستیم او را به نفع خود زیرا ما می خواستم به نفع خود. پیروزی او نمی تواند یک پیروزی برای "زنان" اما یک پیروزی که در تأیید یک زن می تواند موفقیت بدون اینکه چیزی جز او را خاص خود است. صحت خواهد بود.

من احساس می کنم کمی مضحک رفتن در مثل این مورد یک فرد. البته او ناقص بود به عنوان مبارزات انتخاباتی خود را. و این به صورت جدی در این محیط سیاسی است کمی وحشتناک است. نگاه کنید چه اتفاقی برای او افتاده.

در عین حال هنگامی که شما در پیدا کردن همبستگی در جشن singularity, از دست دادن آن احساس می کند مانند از دست دادن بخشی از خودتان را. به چیزی می خواهید به طوری که شما می خواهید دیگران به آن را می خواهم بیش از حد نادر است. آن را که همان ارزش مخلوط من در موسیقی: احساس دیده می شود به عنوان یک فرد و هنوز هم داشتن مطلق اعتقاد است که دیگران را ببینید و خود را بیش از حد. چگونه می تواند اغلب این احساسات وجود دارد و در تعادل با یکدیگر ؟

من می توانستم گریه در مورد بی عدالتی از وارن از دست دادن و یا از خشم برای تمام سوء استفاده او است که هنوز هم رفتن به. اما من نمی. من گریه کردم چون من عاشق این ایده از ریاست جمهوری خود را به طوری که من می خواستم شما را به آن را دوست دارم بیش از حد.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب