گرتا Thunberg خود را آغاز کرد "مدرسه اعتصاب برای تغییر آب و هوا" در 20 اوت سال 2018 زمانی که او پانزده سال. طرح او این بود تا نشان دهد در مقابل پارلمان سوئد از اولین روز پاییز مدت تا زمانی که این کشور در انتخابات پارلمانی سه هفته بعد. هر روز صبح او را از دوچرخه به مجلس, ورود, وقتی کلاس را شروع کرده اند. پس از ارسال در رسانه های اجتماعی او را به خاموش کردن تلفن خود را به عنوان می شده اند مورد نیاز در کلاس درس. در طول روز او نشسته بر روی زمین در خارج از ساختمان مطالعه کتاب های درسی خود را, اگر چه او روشن ساخته است, در مصاحبه های که او در حال آماده شدن برای آینده می شود بی معنی است. "چرا باید هر فرد جوان توان به مطالعه برای آینده ای که هیچ کس در حال انجام است به اندازه کافی برای نجات آینده?" او نوشت: در نگهبان در نوامبر آن سال. در ساعت زمانی که مدرسه به طور معمول پایان او بسته بندی شده تا به همه چیز خود و حدودا خانه. در یک ماده از روز او شد در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده و از چهره های شناخته شده برای خود را دقیق بیان علمی علل تغییر آب و هوا و قطعی محکومیت او بارید بر او بزرگان برای عدم به آن آدرس. پس از سوئد در انتخابات او تصمیم گرفت برای ادامه مبارزات انتخاباتی توسط قابل توجه تنها در روزهای جمعه جرقه چه جهانی تبدیل شده است, جنبش دانشجویی به نام جمعه ها برای آینده است. این اعتراض او ادامه داد: هر جمعه که آیا پیشرو هزاران نفر از دانش آموزان در شهرستانها در سراسر جهان و یا به عنوان در هفته گذشته در حالی که او از بهبود از یک مورد مشکوک از coronavirus ارسال آنلاین از صفحه اصلی.
در سوئد یک سال پس از Thunberg شروع حرکت او او همکاری نویسنده کتاب "ما و خانه در آتش: صحنه ای از یک خانواده و یک سیاره در بحران است." منتشر شد در ایالات متحده در ترجمه انگلیسی توسط پل Norlen و Saskia وگل در مارس 17th, یکی از روزهای اولیه از جرم اختلال در زندگی عمومی در پاسخ به گسترش coronavirus در ایالات متحده است. در سال گذشته برخی از Thunberg سخنرانی نیز منتشر شده به عنوان یک کتاب به نام "هیچ کس بیش از حد کوچک است برای ایجاد یک تفاوت." او missives زنگ—"من می خواهم شما را به وحشت" است که مکررا در سخنرانی های—عجیب و غریب هستند به عنوان خوانده شده در طول بیماری همه گیر. در اینجا ما وحشت در مقیاس جهانی اما به صورت های مختلف هر چند نامربوط دلیل.
"ما در خانه در آتش" یک خانواده خاطرات. نویسندگان آن ذکر شده به عنوان Malena Ernman و Svante Thunberg, گرتا پدر و مادر و گرتا و خواهر کوچکترش بیتا Ernman. اصلی قصه این است Malena Ernman یک خواننده اپرا شد که یک شبه مشهور در سوئد پس از برنده شدن در یک سخنرانی تلویزیونی آهنگ مسابقه و رقابت در یوروویژن در سال 2009. در epigrammatic فصل ترین محور در صحنه زندگی خانوادگی این claustrophobic کتاب روایت یک داستان از ناامیدی که در آن آب و هوا-تغییر فعالیت تبدیل یک خانواده احاطه روانی تشخیص به یکی که حس هدف و آژانس است. Thunberg مدرسه اعتصاب معلوم شد اوج و پنج سال مملو داخلی بحران شامل قسمت بیماری های روانی که موجب Ernman و خانواده اش به این سوال که آیا مشکل ذخیره کردن با آنها و یا با جهان است. پس از یک زمان خانواده تصمیم گرفت که ناجور بود و در واقع تنها پاسخ منطقی نه تنها به این واقعیت از آب و هوا را تغییر دهید اما به زندگی مدرن است. توسط Ernman را به حساب هر دو تغییر آب و هوا و روانی ضعف عواقب ناشی از جامعه ای که overvalues بهره وری, خوش بینی, توسعه اقتصادی و برون گرایی بیش تفکر سکون و کوچکتر کمتر زندگی فعال است. "من باید یک کتاب نوشته شده است در مورد احساس من" Malena Ernman می نویسد. "اما من تا به حال. از آنجا که ما احساس می گه. من احساس می گه. Svante احساس می گه. کودکان احساس می گه. این سیاره احساس می گه. حتی سگ احساس می گه." آنها او نتیجه می گیرد که "سوخته مردم در سوخته سیاره است."
Malena Ernman که متولد سال 1970 بود که در حال حاضر موفق mezzo-soprano که به طور منظم تور opera مدار اروپا هنگامی که او باردار شد و با گرتا در سال 2002. Svante Thunberg دوست پسر او کمتر از شش ماه بود که یک بازیگر. که سال زن و شوهر تصمیم گرفت که Malena که به دست آورده پول بیشتری را به کار و Svante قرار خواهد کار خود را در انتظار نگه داشته به افزایش گرتا که متولد شد و در ژانویه 2003 در استکهلم. "شما بهترین در جهان در آنچه شما انجام" Svante گفت: Malena در آن زمان با توجه به Malena. "همانطور که برای من بیشتر شبیه من باس, بازیکن, اما در سوئد تئاتر است."
برای دوازده سال بعد Svante خود توصیف "خانه دار است." زن و شوهر فرزند دوم بیتا متولد شد و سه سال پس از گرتا در سال 2006. زمانی که دختران کوچک بودند خانواده رهبری یک منزوی زندگی صرف بیشتر در جاده ها سفر در سراسر اروپا با توجه به Malena برنامه از اجرای برنامه. "هیچ بستگان به جز مادر بزرگ مونا. هیچ دوستان است. بدون شام. بدون احزاب است. فقط ما." Malena و Svante لذت می برد تنهایی. "زندگی روزمره ما بود و هیچ کس دیگری را. زندگی روزمره ما بود شگفت انگیزی است." زمستان سپری شد با هم در "روشن fin-de-siècle آپارتمان" و چشمه "برگ پارک." تابستان زمان خانواده به کلاسیک-موسیقی و اپرا جشنواره در Glyndebourne سالزبورگ و Aix-en-Provence.
در سال 2009 Malena برنده Melodifestivalen های تلویزیونی سوئدی آواز مسابقه. بعد از آن سال او به پایان رسید در نهم در یوروویژن که در آن او نشان داده سوئد با یک آهنگ به نام "La Voix"نیم یورو-پاپ سرود رقص و نیم آریا اپرا. در این کتاب Malena می نویسد برای مخاطبان برای آنها شهرت او در حال حاضر شناخته شده است. گرتا را تلخ شخصیت و ظاهر یک تضاد کامل با او درخشنده telegenic مادر پلاتین-بور گیسوان و درخشان دندان های سفید و آن سخت است به عنوان یک غیر سوئدی به سنج چه نوع از افراد مشهور Ernman است دقیقا. ناگهان محبوب علاقه opera او به ما می گوید تلقی شد نتیجه "Malena اثر است." اما شهرت او نه تغییر عادات. "اجتماعی بودن خجالتی باعث می شود یک فرد فوق العاده کارآمد" او می نویسد. "به محض این که من کنسرت یا اجرای بیش از من مستقیم به خانه بروند."
با توجه به Malena Ernman, گرتا همیشه استثنایی کودک با حافظه عکاسی. او می دانست که پایتخت هر کشور و منطقه در جهان است و می تواند تلفظ نام از شهرستانها به جلو و عقب. او تا به حال یک کپی از جدول تناوبی عناصر حلق آویز بیش از رختخواب بلند می خوانند و آن را از حافظه در کمتر از یک دقیقه. در مدرسه این دانش آموزان دیگر مورد آزار واقع شدند و او با اتکا بر مداخله خصوص مراقبت از معلم به حفظ نمرات او.
در سال 2014 زمانی که گرتا یازده ساله بود او شروع به گریه در همه زمان ها. "او گریه در شب هنگامی که او باید خواب بوده اند. او گریه در راه خود را به مدرسه. او گریه در کلاس و در طول او را می شکند و معلمان به نام خانه تقریبا در هر روز است." گرتا متوقف نواختن پیانو خنده و صحبت و به نظر می رسید برای پیدا کردن راحتی و تنها با خانواده سگ شکاری طلایی موسی.
در پاییز 2014, گرتا, خوردن را متوقف. Malena می نویسد که در ابتدا معلوم بود که آیا باعث شد جسمی یا روانی. گرتا تا به حال اولین حمله وحشت یک روز در ماه سپتامبر هنگامی که خانواده پخت دارچین نان و پدر و مادرش او را تشویق به خوردن. زمانی که گرتا رد Svante و Malena فریاد زد و او را به اطاعت. دختر خود Malena می نویسد: اجازه دهید "گردابی فریاد زدن که طول می کشد بیش از چهل دقیقه." پس از آزمایش خون از بیمارستان نشان داد که وجود دارد هیچ جسمی مشکلی با او گرتا شروع دستخوش گسترده ارزیابی روانی. در توصیه پزشکان خانواده شروع به نگه داشتن یک لیست بر روی دیوار چقدر او را خوردند هر روز و به چه مدت آن را در زمان او را به خوردن آن. ("صبحانه: 1/3 موز. زمان: 53 دقیقه.") اگر قوام گرتا را gnocchi نبود کامل او آن را رد کرد. بیش از حد بسیاری از gnocchi در یک صفحه و او غرق شد. ("ناهار: 5 gnocchi. زمان: 2 ساعت و 10 دقیقه.")