در سال گذشته نویسنده کتاب آشپزی و Netflix ستاره ثمین نصرت چپ او دیرین اجاره آپارتمان در برکلی و نقل مکان به یک ترد سفید panelled کلبه در اوکلند. خانه جدید خود را تقریبا نامرئی است از خیابان; برای رسیدن به آن شما باید برای رفتن از طریق یک ضامندار دروازه و سپس حرکت به یک باغ سرسبز و پر از درختان میوه و گل و تخت مطرح گیاهی برای باغبانی و سپس شما باید برای کشف کردن که یکی از چندین خانه قبل از شما است.... اموال چیزی از مدرن کمون درست شمال کالیفرنیا fantasia: چهار مرتب خانه را می چرخاند در اطراف یک حیاط مشترک و جمعیتی بین نسلی یک آرایه از دوستان که با هم طبخ جمع آوری هر یک از دیگر ایمیل و تماشای هر یک از دیگر کودکان است. وجود دارد یک جمعی گودال آتش. درب بعدی وجود دارد یک بز است. زمانی که من وارد نصرت گفت: "خوش آمدید به خانه که Netflix خریداری شده است."
"نمک, چربی, اسید, گرما" نصرت اولین کتاب یک clear-eyed, مکالمه اغلب کاملا خنده دار وجودي از اصول اساسی خوب پخت و پز, نقشه کشی, در سال به عنوان یک حرفه ای آشپزی و پخت و پز ، منتشر شد در سال 2017—در چرخه زندگی اشپزی ابدیت پیش—و در عین حال حتی در حال حاضر آن را ثابت نگه می دارد در لیست بهترین فروشنده. (در سال گذشته, من نام آن را یکی از ده بهترین آشپزی از قرن بیست و یکم). Netflix بکشد سری به همین نام débuted یک سال بعد آن را به چهار قسمت سفرنامه که در آن نصرت به بررسی هر یک از این کتاب مرکزی موضوعات درجا—یادگیری در مورد نمک در ژاپن اسید در مکزیک, چاق, در ایتالیا و گرما به خانه در کالیفرنیا است. که نشان می دهد منتشر شد این احساس همه با Netflix ورود سقوط در عشق با نصرت همه در یک بار: او را خلع سلاح پوزخند او unselfconscious شور و شوق راه او انداخت و خودش را تا exuberantly به لذت های حسی هر دو ساخت و غذا خوردن. نشان می دهد طول می کشد این کتاب پایان نامه اعتماد به حواس خود را در آشپزخانه و آن را گسترش ظاهری: روی صفحه نصرت جشن دست anniversary تجهیزات صنعتگر-ساخته شده از مواد تشکیل دهنده, و, کند, کوچک, ثابت کسب و کار از تغذیه خود (و دیگران) با جدیت تمام لذت.
در فرد نصرت همان شدت و خلوص اما واضح تر لبه به او کمی کمتر از یک گرایش به طور پیش فرض به شادی. بیش از یک ناهار از چیپس سیب زمینی و سالاد تن ماهی را از فروشگاه مواد غذایی محلی و بعد با تلفن صحبت ما در مورد چالش های نوشتن کتاب بعدی او رابطه به شهرت او تلاش در گیاه خواری, و بیشتر.
این مصاحبه ویرایش شده و تغلیظ شده برای طول و وضوح.
وای این سالاد تن ماهی است که واقعا خوب است.
این خیلی خوب است. این خیلی بد است, اما آن را بسیار خوب است. من نمی تواند به توقف آن را خرید. این کاهو, تن ماهی, گشنیز.
و سس مایونز و—است که sriracha?
این کنسرو jalapeños! من سعی کردم به آن را در خانه, اما آن را فقط هرگز طعم راست. من با وسواس آن است.
شما احتمالا باید در مورد آن بنویسید.
من باید! من واقعا فقط می خواهید به نوشتن در مورد چیزهایی که من واقعا هیجان زده به غذا خوردن.
چه چیز دیگری شما واقعا هیجان زده به غذا خوردن در حال حاضر ؟
مرکبات و بیشتر. من واقعا خوشحال هستم در مورد مرکبات. این کمی Kishu ماندارین—آنها یکی از چیزهای مورد علاقه من است که به بازار آمده و در هر سال فقط این کوچک کامل میوه ها. و من عاشق oroblanco گریپ فروت اما چقدر مرکبات می تواند یک نفر بخورم ؟ بنابراین من فقط شروع به ساخت آب و نوشیدن آن. در سال گذشته شده است وجود دارد بسیار سفر بسیار overscheduling که به تازگی من فکر می کنم من را فراموش کرده ام آنچه من می خواهم به خوردن. بنابراین من تلاش برای انجام این کار کوچک همه چیز به پیدا کردن شادی.
شما در حال کار در حال حاضر در یک دوم کتاب است. به عنوان مشخصات خود را رشد کرده است ارتباط خود را به کار شما تغییر کرده است ؟
آن است. من بسیار احساس می کنید در حال حاضر دارم این محصول است. این یک چیز عجیب و غریب به نظر می آیند ، مهم است برای من به یاد بگیرند که چگونه به اعتماد که آنچه مخاطب می خواهد که فقط به من که من که من واقعا هستم چیزی است که آنها می تواند مربوط به. این مستلزم آن است که من خیلی صادقانه در مورد هر آنچه در آن است که من می گویم که من واقعا به معنی. از آنجا که من متوجه شده ام که اگر من دروغ گفتن کمی یا مبالغه احساسات من در مورد چیزی است که مردم پس از آن مانند "من دوست دارم که چیزی بیش از حد!" و احساس وحشتناک. بنابراین یکی از چیزهایی که من متوجه شدم این است که فوق العاده مهم است که مطمئن شوید من احاطه شده و این که من برای کار و با افرادی که می خواهید برای محافظت از نیروهای که تهدید صداقت و تهدید واقعی بودن—که مایل به دوست مایل به موفقیت. گاهی اوقات من هستم که با تهدید و زور! بنابراین من باید به مردم من می توانید اعتماد برای محافظت از من از خود من بیمار مغز است.
آیا شما احساس می کنید مانند شما یک دسته شهرت ؟
آن سخت است. من هنوز هم در حال آمدن به شرایط با آن است. من گاهی اوقات احساس خجالت در مورد موفقیت من اما من تصمیم گرفتم به توان احساس که در راه است. دوست من تامار آدلر اینجا بود که در طول تعطیلات و او گفت:, "من می توانید ببینید که چقدر سخت است برای شما دلیل این که شما صرف تمام عمر خود را که عملا نامرئی و در حال حاضر شما رفته ام تمام راه را به افراطی دیگر." آن زمان من در حالی که به تفسیر آن, اما این درست است. من قهوه ای, بچه, در یک سوپر سفید جهان است. من به نام یک "تروریست" در درجه دوم. من همیشه بسیار آگاه باشید که من متفاوت بود و من در مناسب نیست اما من هم همیشه تلاش بسیار سخت برای مناسب بودن بهترین هوشمندانه ترین مودب—هر آنچه در آن است شما باید از من به طوری که شما و مردم شما را قبول من است. من پشیمان نیستم که آن چه من در مقابله با چیزهایی که دلیل آن چیزی است که باعث می شود من قادر به در دسترس خواهد بود برای همه مردم—آن را به یک ابرقدرت. اما من احساس می کنم مثل من همیشه درخواست از جهان "ببینید من, see me, please." و در حال حاضر من مانند "نمی بینم من!"