خصوصی شل پیام وارد در 12:15 بعد از ظهر بود که من toasting یک سال نان شیرینی حلقوی که از فریزر من: "شما؟" این مدیر عامل مستقیم من مدیر. به طور معمول او متون گوشی من زمانی که او می خواهد به چت. عجیب و غریب. "آره!" من تایپ بازگشت. دیگری را که در آن من بود ؟
من گسترش این آخرین پنیر بر روی نان و در زمان نیش می زنند. قابل قبول است. چگونه به سرعت یکی سازگار با واقعیت های جدید در یک بیماری همه گیر. در طول ماه گذشته, من می خواهم قطع من بچه مو دوخته چهار ماسک با دست پرداخت جهات من در یک زوم شیوا و تحویل من بیمار سگ به یک غریبه کشته شود به تنهایی. دیگر چه جری-تقلب جهش عادی آداب زندگی روزانه در انتظار?
"آیا شما متوجه خواهید شد برای همه دست?" رئیس من نوشت.
من تا به حال نه دیده ایمیل او فرستاده بودم کمتر از یک ساعت قبل. من مشغول به کار در یک op-ed برای او در روز طبیعت جمعی از غم و اندوه و اثرات آن بر مغز است.
برای دو سال گذشته من وقت سر نویسنده در دره سیلیکون بهداشتی-تکنولوژی شروع به کار از راه دور از بروکلین با مکرر متقابل کشور سفر--قبل از همه گیر است که--به mothership. نوشتن پست های وبلاگ, op-eds و پیچیده مبتنی بر علم محتوا برای برنامه ما طول می کشد بدون وقفه تمرکز بنابراین من سعی کنید به طور منظم در مورد حواس او را پرت چک کردن صندوق پستی من به ندرت. به طور معمول هر چیزی را فوری--ورود یک کیک را در یک درخواست برای چیزهای بی اهمیت موضوعات به صورت هفتگی جلسات ستاد--او می شود بیش از شل. تنها قبلی آتش من می خواهم برای قرار دادن زمانی بود که مدیر عامل شرکت به من نیاز به ویرایش کشف یک پیشنهاد با توجه به بعد در طول برادرزاده من نوار حکم کتاب مقدس. او می خواهم texted آن را به تلفن همراه من در یک صبح یکشنبه است و من می خواهم به سرعت تضعیف خانواده صبحانه به داد و بیداد کردن کلمه سالاد قانع کننده به نثر.
من تماس گرفته شده به زوم جلسه در 12:16 بعد از ظهر-به معنی 9:16 صبح در کالیفرنیا شروع همکاران من' روز کاری--و دیدم تنها یک صفحه سفید خالی. جلسه شروع شده بود در ساعت 9 صبح به پایان رسید و فقط قبل از 9:07 بنابراین من می خواهم آن را از دست رفته به طور کامل. دو عجیب و غریب. به طور معمول همه ما دست زوم جلسات گذشته بین 45 دقیقه و یک ساعت. در شب. ناگهان جدید شل کانال به نظر می رسد: #خداحافظ.
تا این لحظه من تا به حال نه نگران اقتصادی خرید اینترنتی از COVID-19 مؤثر خود من توانایی پرداخت اجاره و یا خرید مواد غذایی. من در صنعت رستوران من اصلا قطع مو (و نه حرفه ای است که) من نه یک کنسرت پروموتر و نه یک ستاره برادوی من خود را نمی, ناخن, سالن, من می توانم در قرعه کشی خالکوبی. من یک نویسنده هستم/عکاس با ثابت روز کار در بهداشت و درمان فن آوری: این دو واژه به تنهایی بهداشت و فن آوری, شده اند باید قادر به محافظت از من در این روز مناسب است ؟
"صبر کنید, شرکت تاشو?" من تایپ به رئیس من.
در آن زمان غیر منتظره ای طولانی برای کلمه اخراج به نظر می رسد به دنبال خبری که من می تواند تبدیل از یک کارمند تمام وقت به یک قرارداد کارگر با کاهش ساعت. او می خواهم امیدوار به توضیح تمام این طول عمومی زوم و سپس بیش از یک بحث خصوصی بعد. او فرستاده من یک لینک به این جلسه را ضبط بنابراین من می تواند آن را تماشا قبل از اینکه ما صحبت کنید. ما ساخته شده یک قرار ملاقات به صحبت می کنند بعد.
"من تماس بگیرید همراه خود را در 3" نوشتم.
هیچ. خصوصی تلفن تماس من مطلع امکان پذیر خواهد بود. یک نماینده از منابع انسانی را به پیوستن به ما در زوم لینک. معنی من بود در مورد اخراج ... بیش از زوم? و در اینجا من فکر کردم من برش مو بچه ها سخت شده بود.
من در زمان یکی دیگر از نیش فریزر-سوخته نان و بلافاصله کلیک به ضبط همه دست به دست. به جای 25 کوچک زوم جعبه آن یک مستطیل بزرگ از مدیر عامل شرکت ما با پوشیدن پیراهن سیاه و سفید و نشستن زیر آشنا سفید پیش امدگی لبه بام از او بژ دفتر خانه. و یا شاید که اتاق خواب خود را چه کسی می دانست ؟ هر چند همه ما تبدیل شدن به صمیمی با رنگ و شکل و دکوراسیون یکی از خانه های آنها به سختی رنگ یک تصویر کامل که ما چگونه ما اندوهگین و یا آنچه که ما را نگه می دارد تا در شب هنگامی که آن دیوار منعکس کننده نه نور و نه رنگ.
در این ویدئو مدیر عامل شرکت گذاشته نابسامانی های COVID-19 در کسب و کار ما و منطق پشت این کاهش قابل توجه در نیروی صفوف ما: RIF به صورت کوتاه, من بعدها یاد بگیرند که پس از مخفف بود batted در اطراف بسیاری از بار در یک جلسه بعدی من تا به حال به طور مخفیانه گوگل آن را اواسط زوم. آخرین نیمی از اعلام نظر گرفته شد تا با قلبی در حال حرکت عذرخواهی مملو از تشکر و قدردانی از درد او می دانست که این را تحمیل بر زندگی ما و کسانی که از خانواده های ما به خصوص در حال حاضر. او را شکست و گریه کرد و چندین بار به عنوان او صحبت کرد و به نقطه ای که او تا به حال توقف و پاک کردن اشک با بافت قبل از ادامه. او است که گونه های نادر: مدیر عامل شرکت با همدلی.
این است که چرا من او پیوست شرکت. من تا به حال نشده است به دنبال یک کار جدید زمانی که او با من تماس از آبی در کار های قبلی پس از خواندن یکی از رمان تیره تر. "من نیاز به صدای خود را," او می گفت و از آن به بعد رابطه ما تنها رشد در احترام متقابل و حسن تفاهم. خواهد من او را دوست من ؟ بله من خواهد بود. من عاشق کار کردن برای یک زن مدیر عامل? اجازه دهید من حساب راه. تماشای گریه های من اشک خود را سقوط کرد. عدم تمایل به زنگ بچه ها من که جوانترین آنها بود و هنوز هم مشغول زوم تحصیل من بسته کامپیوتر من انداخت و بر روی یک ماسک و رفت و برای یک پیاده روی در بروکلین خیابان ها خلوت.
چگونه از خود راضی من شده بود و من فکر کردم که من راه می رفت در وسط خیابان برای جلوگیری از دیگران باور یک موقعیت با گزینه های سهام در دره سیلیکون راه اندازی خواهد عمل به عنوان یک سلامت-بیمه-تزریق سدی در برابر نابسامانی های ناامنی که رسانه های حرفه ای است شامل. اما البته COVID-19 به طور کامل تغییر تعریف ما از bulwarks و ایمنی. من در حال حاضر فقط یکی از ده ها میلیون نفر از آمریکایی ها در همان غرق شدن قایق 20.5 میلیون نفر از آنها شغل خود را از دست در مارس به تنهایی با توجه به آخرین جمعه ویرانگر وزارت کار گزارش. من حتی یکی از شمارش در عین حال چون من هنوز به فایل بیکاری: یک لجستیکی و هفتگی نا امیدی که من به یاد بیاورید که در آن یکی در نظر گرفته شده است به جرم تقلب تا اثبات بی گناهی.
آخرین باری که من تا به حال به درخواست بیکاری در اوایل سال 2017, من می خواهم گذاشته شده از یک کار به عنوان یک معاون رئیس جمهور و معاون سرمقاله مدیر روابط عمومی شرکت چند ملیتی. دونالد مغلوب ساختن پیشی جستن در انتخابات و عدم اطمینان است که تا به حال در گرفت در آن ماه اول سال تا به حال کوبیده روابط عمومی بودجه به ویژه در بخش سلامت است. خواهد Obamacare برچیده شود? اگر چه آن را جایگزین ؟ شرکت ما نه تنها صفر درصد رشد در نیمه اول سال 2017; درآمد بودند توسط $1.2 میلیون. از آنجا که این سران تا به حال به رول. آن را شخصی به من گفته شد این کسب و کار است. LIFO: یکی دیگر از جدید مخفف من را به یاد راه سخت است. تاریخ و زمان آخرین در. آه. مانند بسیاری از کارگران این روزها من مجبور به امضای یک "در را" قرارداد کار به طوری که شرکت نمی مدیون من هر قطع.
"در را" یک معنی را می توان به اخراج در هر زمان و بدون علت است. این است که هر دو منحصر به فرد آمریکایی تغییر ناگهانی از قانون کار به عنوان به خوبی به عنوان یک بسیار بحث برانگیز یکی. این اجازه می دهد تا شرکت ها برای گسترش و رشد توجهی نشد مسئولیت مالی به کارکنان خود را که ایجاد ارزش برای سهامداران است. قانون دانشمندان و اقتصاددانان دلسوز به حقوق بشر و کرامت کارگران دیدن در خواهد قرارداد دقیقا برای عدم تعادل قدرت آنها عبارتند از: یک مدون مدرن روز سلطنت. "این است که اشتغال در را و آن فرض اساسی است که مانع اصلی برای ایجاد یک سیستم چانه زنی جمعی" نوشت: کار وکیل Clyde W. تابستان است. "در آمریکا قانون کار به سلطنت هنوز هم زنده می ماند."
من متولد 1966. من نباید این اعتراف به دلیل سن تبعیض برای زنان در جستجوی کار به عنوان من در حال حاضر هستم واقعی است. این باعث می شود من در 54 یکی از قدیمی ترین نسل Xers. مانند بسیاری از نسل من, من صرف 32 سال گذشته رقص بیش از Frogger سیاهههای مربوط از بی رحم فرفره اقتصاد است. جامعه شناس آلیسون Pugh دوبله شده است این "تاج خروس جامعه" که در آن "کار نا امنی شایع است و به طور گسترده ای دیده می شود که اجتناب ناپذیر است." اگر COVID-19 می توان گفت که هر upsides آن است که آن ویرانگر اقتصادی نابسامانی در نهایت آشکار حقیقت از اواخر مرحله سرمایه داری آمریکا: این یک سیستم است که در آن هر کارگر به مصرفی که هر سهامدار مقدس است.
در 3 p. m., داشتن دوباره من آرامش من کلیک بر روی لینک زوم. عذاب لینک, من فکر کردم که من در تصویر به نظر می رسد به صورت عمودی بین مدیر عامل و رئیس ما از منابع انسانی است. در Brady دسته از نظر من می تواند آلیس رئیس من خواهد بود کارول و سر ما از منابع انسانی خواهد بود مایک.
"من خیلی متاسفم" رئیس من گفت. چشم او سیراب از نو. او تا به حال ساخته شده است این همان تماس چندین بار در طول دوره از آن روز هفت بار از یک هیات از 44 تا 16 درصد کاهش یافته. بسیاری از ما اجازه رفتن آن روز در میان بالاتر بگیر معنی از دست دادن ما اجازه می دهد بیشتر به باند برای شرکت از اگر آنها می خواهم را رد کرد و کسانی که درآمد کمتر است. در پایان با سرمایه گذاری-سرمایه کمربند سفت و معاملات در حال سقوط از طریق چپ و راست به دلیل ویروس این شرکت را بقا بود در مورد باند. من درک این, حتی اگر آن را pained مرا به قبول آن است.
"من متاسفم ، بیش از حد" به من گفت: خفگی خود من اشک. "اما این بی سابقه است و من آن را دریافت کنید. حال شما خوب است ؟ من نگران شما است."
Hyper-همدلی آخرین کوچک هنگامی که برچسب این گرایش از معدن برای جلوگیری از درد خودم بیش از شناسایی با درد از دیگران: یک صفت است که به طور همزمان هر دو محافظ خود و خود مخرب است. که ما در یک بیماری همه گیر من ممکن است مبارزه کرده اند سخت تر است. شده است angrier. خواستار بیشتر قطع. سپس دوباره, شد, اقتصاد نه تبخیر, من نمی خواهد که گذاشته شده. من تا به حال به نگه داشتن یاد خودم از این واقعیت است. به علاوه من در حال ارائه این شانس را به نگه داشتن کار بر اساس قرارداد با کاهش ساعت, بنابراین من در شکل بهتر از بیشتر است. "هنگامی که این بیماری همه گیر است بیش از, شما تصور کنید که من به آینده را به عنوان یک کارمند تمام وقت?" از من خواسته.
کاملا من رئیس است. او pained بیان شد و صدمه زدن به من. در واقع اخراج بیش از زوم بدون عادی نشانه های بصری و تماس چشمی در ارتباطات فرد تنها بزرگ surreality از لحظه ای. من تجربه مدیریت منتزع درد دیگران احساسی تخلیه. "زوم خستگی" این لقب این simulacrum از تعامل انسان است که در آن همه ما در حال حاضر زندگی می کنند. تا به حال سه نفر از ما شده است نشستن در یک اتاق در فرد در حالی که من از کار اخراج شد به جای شناور همراه به عنوان پیکسل مرده بر روی صفحه نمایش به درد من می دانستم که هر یک از ما احساس شد در آن لحظه-بله حتی سر ما از منابع انسانی که صحبت لمس کردن کلمه در مورد کار من و ارزش--ممکن است به نظر می رسید به همان اندازه به اشتراک گذاشته. به جای آن احساس به عنوان اگر من مصرف آن را تمام کنم.
خوشبختانه من درست بر سلامت-بیمه جلو تا سپتامبر 1 و بنابراین نمی خواهد که به پوسته از بیش از 2000 دلار در فوق کبرا هزینه هر ماه تا آن زمان چون من خودم محافظت این زمان. (این یکی از بزرگترین کیهانی ironies آمریکا سیستم مراقبت های بهداشتی این ناگهانی ضرورت به پرداخت اضافی اجاره ماه بیمه حق بیمه فقط در لحظه ای که شما از دست رفته خود را منبع درآمد.) من از طریق زندگی می کردند به اندازه کافی تحولات در این نقطه در زندگی حرفه ای من است که من مانند یک افسردگی دوران محتکر نه از شکر و بوفه کلوچه اما از مشاغل است. سال گذشته در طول نزدیک به بی خوابی دوره سه ماه من به طور همزمان برگزار شد را از دیگر مباحث در بالای کار تمام وقت من یکی که به عنوان یک نویسنده کارکنان در یک برنامه تلویزیونی جدید. معنی من به طور ناگهانی واجد شرایط برای نویسندگان انجمن صنفی بیمه بهداشت و درمان است که جام مقدس, حفاظت از سلامت است که هر دو مقرون به صرفه و خوب است. در واقع WGA بیمه خیلی بهتر و مقرون به صرفه تر از یک ارائه شده توسط من, دره سیلیکون, نزدیکی پستانی, من در حال حاضر می خواهم روشن به آن زمانی که من می تواند در سپتامبر گذشته.
خدا را شکر به دلیل آن را به من از طریق یک ماه از مبارزه با خود من COVID-19 عفونت بدون پرداخت یک سکه. اما البته من تا به حال نیاز به یک سوار آمبولانس در طول ماه است که از نفس نفس زدن برای هوا مثل یک ماهی در ساحل--که یک شب من تقریبا--من ممکن است به نام UberPool دوباره فقط به عنوان من در سال 2017, وقتی که من تقریبا مرده بود پس از یک عمل جراحی botched. من می خواهم به عنوان خوانده شده بیش از حد بسیاری از داستان های ترسناک از چهار رقم تعجب آمبولانس صورتحساب. آیا هیچ جای تعجب است که چرا بیشتر فقیر و قهوه ای و سیاه مردم در حال مرگ هستند از COVID-19 از غنی و سفید ؟ این نابرابری اقتصادی احمق. بومی و نژاد پرستی. و ما پوچ سیستم مراقبت های بهداشتی.
اما شاید این ویروس آلوده خواهد شد به پا زدن در شلوار ما تاج خروس جامعه نیاز به توقف بستن دسترسی به مراقبت های بهداشتی به اشتغال تمام وقت. در نهایت به اعتراف است که قادر به یک آمبولانس در مواقع اضطراری بدون هیچ گونه نگرانی در مورد چقدر که آمبولانس هزینه خواهد شد فقط به عنوان مهم به ما بافت اجتماعی به عنوان قادر به احضار یک آتش نشان هنگامی که خانه خود را در ور.
یک ساعت پس از من اخراج من شریک زندگی من خیره به فضا. من فقط متوجه شدم که یک همکلاسی از یک مادر و پنج گرفته شده بود زندگی خود را. به نظر می رسید اشتباه برای من به نگرانی در مورد من چگونه خواهد شد پرداخت هزینه برای مواد غذایی و نیمی از اجاره هنگامی که او مرد زن مرده و کودکان بار شد بسیار بیشتر است. اما من به خودم فکر کردم. هیچ بیش از حد همدلی برای دیگران به عنوان یک گروه کمک به پوشش خود من درد. من فقط اخراج بیش از زوم در حین اقتصادی-رویداد انقراض. آن صدمه دیده است. من می ترسم. من نگران آینده فرزندانم آینده زمین را در آینده. من اجازه نزول به وان حمام از احساسات خود را.
"من یک ایده دارم اما واقعا بیشتر از یک سفارش" شریک زندگی من گفت. "ما در حال رفتن به یک دوچرخه سوار است."
"خوب," من گفت: ممنون.
ما قرار داده و ما ماسک و سوار دوچرخه ما به پایان Red Hook جستجو برای یک محل برای تماشای غروب خورشید در پشت مجسمه آزادی. هر راه ما روشن کردن led به یکی از سمی-تخلیه زباله و یا یکی دیگر. در نهایت یکی از خیابان منجر به یک اسکله مشرف به بندر نیویورک. بهتر است آن را به حال یک فروشگاه کیک. من عاشق پای. بنابراین آیا شریک زندگی من است. در حالی که او ایستاده اجتماعی در دور خط به خرید یک من خیره شد در بانوی آزادی. ضخیم خاکستری ابرها شناور بالای سر او dwarfing او. اما در حال حاضر او هنوز ایستاده بود.
شریک زندگی من بازگشت و با یک پای جعبه. اما چگونه به آن را نگه دارید ثابت در طول مدت طولانی و پر از دست انداز سوار ؟ "آها!" من گفتم: بیرون کشیدن یکی از, اضافی دست دوخته شده ماسک از کیف من. اگر من می تواند اخراج بیش از زوم مطمئنا ما می تواند استفاده از یک ماسک صورت به عنوان بند ناف طناب از ارتفاع به ثابت یک پای. آن را یک پیروزی کوچک در غیر این صورت دردناک در روز است. با ابرهای تیره سربار و ما جری-تقلب پای امن ما سوار به خانه امید آن را نمی خواهد باران.
ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.