قابل توجه چیزی که برای من اتفاق افتاد روز بعد از کریسمس در حالی که من در بازدید از خانه. در وسط یک اجرا در یک گیاهی, levee که دیوار خاموش اخر خور از بقیه New Orleans گوشی من درگذشت. موسیقی وافغان از بلوتوث من از earbuds متوقف شد و با یک دفعتا bloop و متوقف من اواسط گشاد گشاد راه رفتن. در حال حاضر عرق کردن من شد و حتی clammier در فکر اجرای همزمان چندین مایل به بازگشت به خانه در, مرده, صبح زود و سکوت. هیچ بالا-bpm مربا از Travis Scott یا مدعیان برای دفع خستگی و سوق دادن زانو همراه است. با هیچ گزینه های دیگر من شروع به بازی برگشت ؛
چند لحظه گذشت با هیچ نزدیکی و صدا اما ریتم من قدم به قدم و من زحمت کشیده تنفس در یک حلقه و آن را به من رسید که این اولین بار در هفته (و یا آن را ماه؟) که من تا به حال واقع شده است به تنهایی با افکار من برای بیش از 12 ساعت.
من زندگی خودم را در یک استودیو در نیویورک است. اما حتی زمانی که من خانه هستم, من نمی تواند کمک کند اما تماشای چیزی است که متن و یا خواندن یک ایمیل از کسی به گوش دادن به برخی از پادکست و یا قرار دادن در برخی از آلبوم. در راه به کار من گوش دادن به اخبار است. در کار من, پیمایش, تماس, کلیک, جلسه, ویرایش و یا گزارش در سیاست و در واکنش به اخبار. پس من هستم "خاموش" کار من سر به نوشیدنی یا شام با من شریک زندگی و یا دوستان است. دوش (شاید) به عنوان خوانده شده (احتمالا برای کار) دزدکی حرکت کردن در یک بیت بیشتر کار خواب تکرار کنید.
جزئیات: فضائل خستگی
من را فراموش کرده ام آنچه در آن مانند به حوصله بلکه آنچه زندگی است مانند بدون استاتیک همهمه از بینابینی محرک در بین زنده گفتگو. بیست سال از حباب دات کام, اینترنت ساخته شده است که دسترسی به دانش و سرگرمی اصطکاک. در عین حال وب سایت است که در حال حاضر نیز creepily مرکز ساخت ما همیشه antsier زندگی پیچ و تاب و مدار محکم تر در اطراف آن است. تأمل در چگونه انسان ها تبدیل شده اند بیش از حد جذب می شود برای لذت بردن از آنالوگ وجود خود است که مسلما بسیار 2016. اما مطمئنا مانند بسیاری از خوانندگان از آن بازتاب من tech خارش احساس نمی حاد پس از آن.
در حال حاضر همراه با تعداد بی شماری از مردم من می دانم که من در حال استراحت وضعیت تبدیل به یک گردن craned و پشت قوز بیش از یک صفحه نمایش با انگشتان دست, کشش سراسر بی پایان به خوبی از اطلاعات و تصاویر; قفسه سینه کمی سخت تر. وقتی, سکس در رختخواب, در یک آسانسور و یا در هر نقطه بین—همیشه وجود دارد به نظر می رسد چیزی بیشتر بلافاصله پاداش برای انجام کار (اعم از تولیدی و یا اتلاف وقت در طبیعت) از در سر خود ما. بهتر است که از خطر اجازه اضطراب های روزانه و وجودی وحشت.
در پایان که اتفاقی خاموش تنه زدن در طول فصل تعطیلات با این حال من به یاد بود از آنچه پاکسازی ذهن باید واقعا احساس مانند: چیزهایی که من سرکوب شده یا داده نشده کامل انعکاس—مانند مناسب گناه من احساس کردم برای فراموش کردن یک وعده به یک دوست و یا گرما من هنوز هم احساس از صبح کریسمس را صرف گوش دادن به B. B. King با من 89-سال-پدربزرگ—تا به حال با خوشحالی پردازش شده است و یا تا به حال شکر خدا شناور دور.
بهتر از روزمره دونده بالا من در هنگام دویدن با موسیقی من احساس تنظیم مجدد. و من در تعجب که آیا این عمل باستانی قلبی در تنهایی—که راستش کمی کسل کننده برای اولین بار چند صد مراحل بود, در واقع یک کلید به کاهش پست مدرنیته را ضعف. طولانی مورد ستایش قرار داد به عنوان یک استرس آزادی بسیاری از ورزش شده است noisily بلعیده بازگشت به tech-لادن بهره وری و کمک به شوق: چگونه بسیاری از مراحل که چگونه بسیاری از کالری چقدر خوب در مقایسه با هر کس دیگری در این برنامه در این سالن در این کلاس. به عنوان نیویورکر's جیا تلنتینو و دیگران mournfully نوشته بود همه از این قرار است کمک کند ؟
برای بسیاری از دین سازمان یافته است, رک و بی فایده است. درمانی برای همه نیست. و من در میان کسانی که نمی توانید مدیتیشن حداقل خوب نیست; سکون آن نیاز باعث می شود من تنها آگاه تر از خود من بی قراری. بنابراین به جای صبر و حوصله نشستن با افکار من, من شروع به اجرا با آنها در عوض چند بار در هفته اگر من می توانم گوش همه ورودی علاوه بر سر و صدای محیط از خیابان. هیچ اکتان بالا, مرزی-شرم آور EDM به طور موقت انفجار نگرانی دور و نه هر بالا و ابرو رادیو برای منحرف کردن من از تقطیر خود من فرهنگی نظرات. تنها تاب ریه ها و گردش اندام و سموم بودن exorcised از طریق عرق.
درست است که آن را تبدیل به سخت تر به ماندن کاملا به هیجان زده در مورد در حال اجرا مایل سه و چهار. در عین حال نادر مسکوت امتداد ذهنی انزوا خیط و پیت کردن دور خرده قولنج و تقویت آنچه که من دوست دارم که آن را جذاب مانند ذن عادت اگر نه دقیقا اعتیاد آور است. من رشد کرده ام به ترک من گوشی در جیب من در مترو (اکثر مواقع) پیمایش کمتر و تماشای مردم بیشتر است. و در تعطیلات آخر هفته من سعی کنید برای رفتن در ماموریت sans تلفن. به طور کلی من احساس می کنم jauntier بیشتر در لحن.
که به احتمال زیاد هیچ اتفاقی: در سال های اخیر گروه از دانشمندان کشف کرده اند که تمدید لحظات ارامش منجر به طور مستقیم به افزایش شناخت و بازسازی سلول های مغز. بودن در سر شما نیست معمولا در مورد نوشته یا صحبت از مثبت زمینه; شاید به این دلیل که عبارت است به طور معمول یک chastened توضیح برای ظاهر ناسازگار ، اما حتی این خداگونه ماشین هایی که ما ایجاد کرده اید و تسلیم خودمان را برای خاموش کردن و راه اندازی مجدد به منظور عملکرد.
من به طور کامل بازسازی. گاهی اوقات اعمال دیجیتال حذف می توانید احساس می کنید مجبور,,,, حتی اگر آنها به معنای واقعی کلمه ، قانع کننده خودم را به ابتدا که خارش—و یا که در یک ساعت یک مبارک می تواند جذاب تر از توییتر موضوع در جیب من—است که هنوز پر جنب و جوش داخلی بحث است. من هنوز بازی تقلا از جنگ و واکشی با لاک پشت من 10 ماهه-توله سگ و به مبارزه با اصرار به قرار دادن در یک پادکست در پس زمینه به یک کمی بیشتر مولد.
هفته دیگر در برخی از خوش عادی شب من رسیده برای گوشی من اواسط یدک پس از آن zizzed. لاک پشت به من تک و بی تزویر پایین-ثبت نام پود. من نمی تواند کمک کند اما خنده و اشاره.
ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.