کیم گوردون در Instagram, جاه طلبی و لس آنجلس

"سیاره در راه است اگر ما نمی ما با هم عمل می کنند" کیم گوردون نوازنده و آوانگارد polymath گفت. "و سپس شما به ا

توسط NEWS-SINGLE در 12 اردیبهشت 1399
Kim Gordon
"سیاره در راه است اگر ما نمی ما با هم عمل می کنند" کیم گوردون نوازنده و آوانگارد polymath گفت. "و سپس شما به اطراف نگاه کنید و ببینید یک بودایی عبارت حک شده در کف آب محل: 'در اینجا در حال حاضر. "عکس توسط Annabel مهران برای نیویورکر

کیم گوردون متولد شد و در شمال ایالت نیویورک در سال 1953 مطرح شد اما در سمت غرب لس آنجلس که در آن پدر خود را در تدریس جامعه شناسی گروه در U. C. L. A. و مادرش مشغول به کار به عنوان یک خیاط. او به شهر نیویورک در سال 1980 با طرح در حال تبدیل شدن به یک هنرمند. در سال 1981 گوردون و گیتاریست لی Ranaldo و Thurston مور آغاز شده Sonic Youth تجربی گروه راک است که سهوا کمک راهنما در جایگزین-رونق اوایل نوزده-نود. Gordon نوع سرد—مبهم دور غیرممکن شیک intimidatingly هوشمند—ساخته شده است که زنان جوان مثل من احساس می کنم قسمت مساوی وحشت زده و شیفته. در طول زمان هنگامی که آن را هنوز هم تا حدودی غیر عادی به دیدن زنان در گروه های موسیقی راک و به خصوص در گروههای به عنوان باطنی و پرماجرا به عنوان Sonic Youth گوردون بود یک فانوس دریایی.

او همچنین یک آوانگارد polymath. گوردون تولید چاله اولین آلبوم "بسیار در داخل" co-تاسیس-X یک streetwear نام تجاری برای زنان (بازیگر Chloë Sevigny شد رسمی آن صورت) تشکیل شده از یک سری از موسیقی پروژه های جانبی و در نهایت شروع به نشان می دهد او نقاشی نقاشی و کلاژ در گالری های سراسر جهان است. در سراسر سال 2011 ازدواج خود را به مور از هم جدا افتاد و Sonic Youth رفت نامحدود وقفه. چهار سال بعد گوردون منتشر شد "در گروه" یک متفکر گاهی اوقات داغدار که خاطرات خود را بازگو سال های شکل گیری صوتی در جوانان, رابطه او با مور تولد دخترش و ریشه های هنری. او صرف چند سال گذشته انجام به عنوان نیمی از بدن/سر با تجربی نوازنده لایحه Nace در سال 2019 در سن شصت و شش سالگی او منتشر شد اولین آلبوم "هیچ صفحه اصلی ثبت."

در مارس گوردون و من شروع به مکاتبه و او افکار خود را در Instagram, Los Angeles, آسیا, قهوه و canvassing برای برنی ساندرز. این مصاحبه شده و تغلیظ شده و ویرایش شده است.

کیم من شروع با آشکار سوال: از کجا باید می ماندم, به آنچه در آن است مانند وجود دارد و چگونه شما مقابله با این بیماری همه گیر? این تجربه شروع به تغییر راه شما فکر می کنم و یا مصرف هنر ؟

من تا به حال برخی از اسرار آمیز سرگیجه چند روز گذشته. من امیدوارم که آن را فقط استرس و نه یک تومور مغزی است که در آن ذهن من معمولا می رود. آن را بسیار آسان برای تبدیل شدن به فورا پارانوئید و اضطراب بیش از هر sniffle یا آلرژی ناشی از عطسه. من در سمت شرق لس آنجلس در جایی که من زندگی می کنند. بنابراین من نزدیک به تپه که زیبا به در نگاه کنید و تا زمانی که من می تواند وجود دارد برای پیاده روی است. حتی اگر من در نیویورک, من به یاد داشته باشید رفاقت که 9/11 الهام گرفته و راه که تنها نیویورکی ها با هم می آیند. این خنده دار است که راه برخی از لیبرال ها هستند تملق گوی بیش از اندرو کومو اما این اطمینان را به دیدن کسی را کنترل. او چشمگیر است. اما گاوین Newsom مرد است!

من سعی می کنم هر روز به انجام نوعی از ورزش—رایان Heffington رقص جلسات Instagram های گاه به گاه GST بدن کلاس زوم شش دقیقه نیویورک تایمز تمرین. من خوش شانس هستم که من یک خانه برای زندگی در من می توانید استطاعت به خرید مواد غذایی و من لازم نیست که بلافاصله به نگرانی در مورد درآمد—حتی اگر من ندارد و درآمد در حال حاضر. اساسا همه من می دانم این است که از کار و واجد شرایط نیست برای هر بیکاری چرا که ما همه آزاد نوازندگان و یا افرادی که در صنعت کار می کنند. آن را بسیار تیره و تار برای [بصری] هنرمندان ، آن را کمی سخت برای به دست آوردن انگیزه برای ایجاد هنر در حال حاضر به کار بر روی نشان می دهد که ممکن است اتفاق می افتد. اما آن را هنوز هم یک پناهگاه از انواع—فقط قادر به منطقه چیزی نیست که در مورد این بیماری همه گیر. من پیوست معیار کانال سرانجام بنابراین من احساس می کنم باید مجوز برای تماشای فیلم شگفت انگیز است که من هرگز به دیدن. من می خواهم به نگه داشتن خیساندن تا بشریت در اشکال مختلف.

حتی اگر آن منتشر شد در سال گذشته, خود, جدیدترین آلبوم "هیچ صفحه اصلی رکورد" احساس خیلی ترسناک مناسب برای این زمان من شده است گوش دادن به آن را به طور مداوم. شما گفته اید که عنوان شد بر اساس Chantal Akerman نهایی فیلم "هیچ صفحه اصلی فیلم" است که در مورد زندگی و مرگ و بقا و به حد خانوادگی. شما ساخته شده "هیچ صفحه اصلی رکورد" در یک دوره از شخصی انتقال—شما در روند حرکت بازگشت به لس آنجلس شهر خانه خود را و ماندن در یک Airbnb. این دوره در حال حاضر بیش از حد احساس می کند فوق العاده آستانه ای—ما بین دو چیز, اگر چه هیچ کس کاملا می داند که چگونه به تعریف پارامترهای نشده است. شما می توانید بحث کمی در مورد چگونه شما را و عنوان رکورد ؟

من خواندن در مورد مفهوم خانه در یک کتاب توسط Trisha کم است. او نوشتن در مورد احساس آواره عاطفی و جسمی از اصلی فرهنگ در سنگاپور است. او به آمریکا برای آموزش و پرورش به عنوان پدر او بود. اما پدر او در بازگشت به سنگاپور, در حالی که او در حال حاضر وجود دارد در یک فرهنگ در کشور است که او در هر دو بخش و نه بخشی از. او صحبت کردن در مورد Chantal Akerman فیلم "هیچ صفحه اصلی فیلم" و "Jeanne Dielman" اما در diaristic حالت نوشتن.

به عنوان من فکر کردن در مورد چگونه من جا به L. A. چشم انداز یا نه و از کجا خانه من واقعا پس از فروپاشی ازدواج من, من شروع به نگاه در L. A. به عنوان یک نوع از دادا چشم انداز است. یکی از دوستانم که در اینجا نقل مکان کرد چند سال پیش یک پاسخ بزرگ هنگامی که مردم از او بپرسید که چگونه او را دوست دارد زندگی در L. A. او می گوید: او کلاژ به این که من فکر می کنم یک راه مناسب از قرار دادن آن است. من آگاه تر شد الگوهای اطراف محله من مانند مردم—وای—رفتن به چهار دلار و قهوه و مکان و دیدن استادانه درست شده تشریفاتی ساخت قهوه هر روز صبح. همه چیز مانند وجود دارد که در نیویورک و دیگر "بیدار" مکان اما به نوعی همه چیز در L. A. به نظر می رسد مانند یک مرحله است. این فاصله—بدسم, خارج-یک-ماشین-پنجره تجربه. من احساس می کنم حتی گسترش یوگا و پیلاتیز استودیو تر است در نیویورک. نیویورک سکسی است که راه و مرموز در حالی که L. A. می پوشد رابطه جنسی خود را در آستین خود را.

برای پاسخ به سوال شما من فقط دوست داشتم ایده ساخت یک منفی عنوان که قرار نیست به یک ایده خوب است.

من می دانم که شما اظهارنظر برای برنی ساندرز در اوایل این سال است. چه شد که تجربه مانند شما بودند شما را به رسمیت شناخته است ؟ —و در حالی که شما ضربه زدن بر روی درب, آیا شما در یادگیری و یا شنیدن هر چیزی که تعجب و نقل و یا شما ؟

بیشتر من در اسپانیایی محله. من تنها بیرون رفت و چند بار. وجود دارد بسیاری از دروازه ها و پارس سگ, اما برخی از مردم که خانه شد و پاسخ داده شد فوق العاده پذیرا و آن را لذت بخش تر از تلفن های بانکی. بسیاری از متوسط لیبرال ها به نظر می رسد رای بیشتر بر سیاست هویت از مسائل واقعی. برای طبقه کارگر اسپانیایی, جوان, مردم و طبقه کارگر سیاه پوستان اهمیت می گویند مدیکر برای همه یک چیز واقعی است که جان خود را کمتر استرس زا باشد. اگر شما از دست دادن شغل خود را به شما از دست دادن بیمه درمانی خود را. که اتفاق می افتد در حال حاضر در یک مقیاس عظیم. ما عمدتا در تلاش برای مطمئن شوید که مردم از حق رای برای رای دادن از طریق پست پس از مستقل باید برای درخواست دموکراتیک رای گیری برای رای دادن. جالب بود دیدن نوع مختلف از ترکیبات مردم در برخی محله ها در دره. آن را احساس بسیار روستایی—تقریبا مانند یک کشور دیگر.

وجود دارد یک نوع همیشه سبز گفتگو در مورد چگونگی و زمانی که هنر و سیاست باید از وسط قطع و چگونه موثر هنر را می توان در تصویب تغییر فرهنگی است. در حالت ایده آل این است که یک مکالمه هر آمریکایی—و نه فقط هنرمندان—باید در ارتباط با خود: چه نقشی بازی کنم اگر هر یک در شکل دادن به آینده از نژاد انسان ؟ اما من با این وجود تعجب: چگونه می توانم به شما فکر می کنم در مورد نقش هنرمند در زمان بحران ؟

من نمی بینم هنرمند نقش در حال حاضر به عنوان هر گونه مختلف در حال حاضر بیش از یک سال پیش -- به نگه داشتن چیزی به عنوان یک آینه. اما شاید یک شخص چگونه می شود به نقطه ای از هنر در حال حاضر متفاوت است. آنچه که به عنوان یک سیستم بسته ممکن است تبدیل شده اند بیشتر باز است. من همیشه فکر می کنم هنر من به عنوان سیاسی که در آن اجتماعی است. اما هیچ تنها راه برای هنر بود یا سیاسی. چیزی که به نظر می رسد کاملا سیاسی فقط ممکن است یک طراحی و چه به نظر می رسد مانند یک طراحی ممکن است سیاسی.

هنر خود را نشان می دهد در ایرلندی موزه هنر مدرن "او نیش مناقصه او ذهن" احساس می کند در بخشی مانند کیفرخواست معاصر sloganeering یا راه ما خستگی ناپذیر نام تجاری همه چیز. یکی از قطعه های مورد علاقه من است بوم با هشتگ "#خلق" در چکیدن زرد رنگ. می تواند به من به شما بگویم کمی در مورد ایده های پشت نشان می دهد ؟

عنوان نمایش های گرفته شده از یک قطعه از یک شعر سافو. من زده شد چگونه مدرن شعر او است. این احساس نزدیک—به عنوان اگر او یک خواهر از زمان دیگری است. فضا [در ایرلندی موزه هنر مدرن] تا به حال کلاسیک معماری جزئیات شومینه با mantles و اندود گچ و سیمان. ساخته شده است که آن را احساس می کنید ، بنابراین من reënvisioned [گالری] به عنوان یک Airbnb. به جای استفاده از هنر بر روی دیوارهای بودن یک generic مرتب کردن بر اساس من پیش بینی سخت تر برای هضم فمینیستی theme—کار که مراجعه کننده به بدن و همچنین غیر قابل اجتناب از بدن تبدیل شدن به یک نام تجاری. بنابراین من مرتب کردن بر اساس داشتن سرگرم کننده با آن, اما نه لزوما از قضا.

"هوا BnB" یکی از آهنگ های مورد علاقه من در رکورد جدید. من فکر می کنم برای یک لحظه کوتاه Airbnbs به نظر می رسید به عنوان اگر آنها ممکن است ارائه یک نوع انسان اصلاحی به soulless, شرکت, هتل, اما در حال حاضر آنها فقط یک نوع متفاوت از بی روح: به جای مدرسه قدیمی تولید انبوه نقاشی چشم انداز شما رو جدید-مدرسه تولید انبوه نشانه ای که می گوید "Live Laugh Love." در "هیچ صفحه اصلی رکورد" که با "او نیش مناقصه او ذهن" شما با این بازی مرتب کردن بر اساس مدون زبان. یک آهنگ در این آلبوم به نام "رسیدن سال زندگی" که من به عنوان یک نوع حیله گر تفسیر خالی سلامتی اصطلاحات مخصوص یک صنف. بسیاری از ترانه "هیچ صفحه اصلی رکورد" هستند punchy, مدرن, imagistic و مدیون در راه روی حیله و تزویر برای تبلیغات. چگونه شما می آیند برای نوشتن آنها ؟ آیا شما در حفظ و یک نوت بوک?

من نمی نگه داشتن یک نوت بوک دقیقا اما بله—من لیست از عبارات در گوشی یادداشت و یا بر روی تکه های کاغذ حقوقی پد. گاهی اوقات من به رانندگی در اطراف به دنبال نشانه هایی است. L. A. بسیاری از مینی مراکز با کسب و کارهای مختلف این ماجرا در پس وجود دارد بسیاری از نشانه های مختلف. برای آهنگ "هوا BnB" من در زمان نامزدان به بازی گرفته و مستقیم از خود سایت. من فقط یه دوست دارم کپی آگهی. Faux-شخصی. من همیشه مجذوب تحت اللفظی تفسیر آگهی کپی و چه تفرقه از واقعیت را ارائه. که فقط به آنچه در چشم انداز مدرن است به من. من همیشه می خواهم برای متوقف کردن و فکر می کنم "اگر ما واقعا در زمان به طور جدی به آنچه آنها می گویند در یک تبلیغ؟" تاپیک های زیادی در مورد نام تجاری در تاریخ ثبت است. در "هوا BnB," من مرتب کردن بر اساس در نظر گرفتن در شخصیت کامل و یا مشتری ایده آل و پخش آن و آن را کمی هولناک: "Airbnb میخوام set me free." اما من فکر نمی کنم از آن به عنوان طنز—آن چیز دیگری است. این در نظر گرفتن این موضوع به عنوان یک پرش کردن نقطه و سپس دادن بشریت به کسی یا چیزی است که در سطح خواهد بود صرفا یک نام تجاری یا یک آیکون به عنوان یک حالت از اصلاح آن است.

در همان زمان لعنتی در حال سقوط از هم جدا و به معنای واقعی کلمه. این سیاره در راه است اگر ما نمی ما با هم عمل می کنند. و سپس شما به اطراف نگاه کنید و ببینید یک بودایی عبارت حک شده در کف آب محل: "اینجا در حال حاضر است." آن را فقط به نوع پوچ. مغلوب ساختن پیشی جستن قطعا نمی خواهد [هر چیزی] و بایدن درک نمی کند که وضعیت خواستار عمده حرکت سرهم بند در اطراف لبه های. در ضمن ما در حال نوشیدن ما چهار دلار قهوه و بهبود بدن ما است. سرمایه داری جهانی به فروش می رسد همه ما در آسایش است. که هدف نهایی و آن را آسان به فروش برساند. و آنچه در مورد طبقه کارگر و فقیر هستند که تنها در تلاش برای به دست آوردن و برخی نیستند گرفتن در تمام ؟ آنها یک راه طولانی را از ما ممتاز زندگی می کند.

وجود دارد یک حس در دهه نود و به خصوص در اصطلاح جایگزین فرهنگ است که همه چیز همیشه در حال برگزار شد در جالب راه دور. به عنوان شما به تکامل به عنوان یک هنرمند آیا شما احساس به عنوان اگر شما تا به حال به عقب راندن برابر آن ایده است ؟ آیا طنز همیشه احساس می کنید مربوط به خود کار می کند ؟

وجود دارد مقدار زیادی از طنز در دهه نود. بسیاری از مردم اشتباه گرفته بودند توسط Sonic Youth وجود دارد جنبه های فرهنگ عامه و موسیقی است که ما را دوست داشت که ما را در آغوش گرفت و پیچ خورده در اطراف. ما می خواستیم به شناسایی و با فرهنگ در بزرگ به جای اینکه در یک indie-rock, محله یهودی نشین. ما تأثیرات گسترده بودند. "نیام (آهنگ برای کارن)" [در مورد کارن کارپنتر] نبود من جالب بودن. در دهه نود نجاران شنیده می توان به عنوان چیزی که خود را بدون زمینه موسیقی در نظر گرفته محافظه کار, مودب "استقرار" موسیقی است. یکی می توانید سعی کنید و گوش دادن به چقدر زیبا صدای او بود و چگونه شعر به طرز مرموزی جا غم انگیز او در زندگی و راه پیچیده ریچارد تنظیم و لایه بندی شده موسیقی است.

شما گفته اید شما لازم نیست به طور کامل خود را شناسایی به عنوان یک موسیقیدان و من تعجب می کنم اگر وجود دارد یک حالت ایجاد—نوشتن و نقاشی, طراحی, عمل, نما xxx, پدر و مادر—احساس می کند که بیشتر غریزی به شما ؟

من اصلا با شناسایی یک نوازنده چون من فکر می کنم بیشتر به عنوان یک هنرمند تجسمی. پست-پانک موسیقی و مرکز شهر مناسب من تمایل به دور از قدرت و احساس نمی اتصالات به جهان است. اما چیزی که من همیشه می خواستم به انجام بود به هنر. من هیچ موج چون در واقع من آن را دیدم به عنوان هنردر راه است که به نظر می رسید به نیاز اعتبار می شود و یا در مورد پول است. من آمده از یک دانشگاهی وسط کلاس تربیت, اما من همیشه احساس من بود و مبارزه با آن. شاید آن شد که یک کودک از دهه شصت و مایل به اقتدار سوال. آنچه من در مورد ساخت موسیقی بود و در فضایی فیزیکی جنبه بازی و حس تعالی—که بخشی احساس غریزی. هنر این است که همیشه تا حدی غریزی اما من اغلب مبارزه با آن را به چیزی بی دست و پا که من فکر می کنم بسیار دشوار است برای رسیدن به, چرا که همه چیز انجام شده است.

من فکر می کنم این ایده از هدفمند ساختن چیزی بی دست و پا است جالب است. تداخل چیز بسیار دشوار است برای در آغوش و در عین حال بسیاری از زیبا ترین چیزهایی که در جهان نیز معتبر می تواند به عنوان بی دست و پا. شما می توانید به من بگویید بیشتر در مورد آنچه شما معنی این کلمه و چگونه آن را مربوط به خود کار می کند ؟

آن را سخت به توضیح دهد اما از آنجایی که همه چیز در حال حاضر انجام شده است در هنر همیشه وجود دارد یک حس "من می دانم که این جریان است. این کار رو کردم. من می دانم که چگونه به آن را بخوانید." چیزی وجود دارد بسیار حرفه ای در مورد هنر جهان است که لغو هنر خود را و چگونه ما در آن نگاه کنید. این سخت است نه به چیزی که نمی بلافاصله در حال حاضر خود را به عنوان یک کالا و در عین حال همه ما باید به غذا خوردن. من rewatched Antonioni را "سرخ کویر" شب گذشته. او پس همه چیز در مورد استفاده از ضعف به یک راه جدید به همه چیز نگاه کنید. من دوست دارم وقتی که Monicia ویتی شخصیت توصیف شده است: "کشویی پایین شیب" و سپس او به سختی می تواند راه برود, به جز در امتداد دیوار و یا bumbling همراه, به عنوان اگر او را فراموش کرده چگونه به استفاده از بدن مانند سر و بدن نیست با هم کار کنند. آن را نقطه مقابل آنچه یک ingénue مانند قرار است. آن را عجیب و غریب, در حال سقوط از هم جدا شکنندگی مجموعه برابر سمی صنعتی چشم انداز است. آن را فقط باعث می شود شما نگاه و احساس متفاوت در مورد یک فیلم است که قرار است انجام می شود و یا مانند.

برای برخی از مردم گمان می کنم هنر است که انتظار می رود به زیبا. اما ممکن است ارزشمند به چیزی کامل نیست—در واقع نشان می دهد شکست و یا مایل به ناپدید می شوند به عنوان هنرمند. من مطمئن هستم که این پاسخ سوال شما در مورد تداخل. من فکر می کنم آن را فقط در تلاش برای هر چه من انجام یک گام بیشتر از آنچه که من انجام داده ام و گاهی اوقات اتفاق می افتد که با ساخت یک بی دست و پا, حرکت جادویی که مناسب نیست به انتخاب منطقی از کار را به عنوان شما آن را دنبال کنید.

من کنجکاو چگونه رابطه خود را با مد سال تکامل یافته است—شما طراحی شده است شما مدل شما به طور گسترده ای محبوب برای سبک شخصی خود را. ما همه هزینه های خدا مقدار از زمان در sweatpants در حال حاضر. چگونه می توانم به شما فکر می کنم در مورد لباس این روزها?

راستش من مطمئن هستم که چگونه من آمد به فکر به عنوان یک سبک. اما زمانی که من به عقب نگاه در برخی از چیزهایی که من عینک [در دهه هشتاد و نود] آنها مرتب کردن بر اساس از کار امروز در چشم انداز. در آن زمان من فکر کردم آنها وحشتناک است. در حال حاضر وجود دارد به نظر نمی رسد هیچ دلیلی برای خرید هر چیزی به جز sweatpants و شاید خوب زیر اگر کسی استطاعت آن را. من خرید دو جفت sweatpants, نه برای تخمگذار در اطراف و چکیدن روغن بادام ، یک جفت دارای هشتاد پرنیان—آنها با طرف زیپ و اندکی ruching بیش از زانو. چیزی است که من هرگز قبل از خرید. دیگران هستند بیشتر در دهه شصت با درز کردن دو طرف و زیپ در پایین. به عنوان یک بزرگتر می شود آن را تبدیل به بیشتر از یک چالش به احساس خودتان را دوست دارید اما نه مجنون-به دنبال مانند "اوه می توانید من واقعا هنوز هم پوشیدن شورت در مرحله؟" من همیشه فکر می کردم تینا ترنر یکی از بهترین نوازندگان و او آن را کشیده برای مدت زمان طولانی با کسانی که پاهای, اما چرا که او ملکه و او به ارمغان آورد و آتش!

من تعجب می کنم اگر شما تا به حال مبارزه با بلوک نویسنده و اگر پس چگونه شما آن را مدیریت کنید ؟

من با الهام از هر نقطه من می توانید آن را دریافت کنید. به تازگی در آن آمده است از تماشای فیلم از گذشته مانند کسانی که زیبا Antonioni, سینما—"قرمز صحرا" به "مسافر" "شناسایی یک زن"—که در آن زمان واقعا به نظر می رسد برای ایستادن هنوز هم در روایات. این نوع از آینه سکون زندگی ما در حال حاضر. بلوک نویسنده هر چند که یکی از سخت. من فقط باید آنقدر خسته که خودم بنشینید و آن را انجام دهد و امیدوارم که چیزی بیرون می آید برای ساخت در. به دنبال در فیلم باعث می شود من احساس می کنم اگر آن را می سازد هیچ حس.

من می دانم که شما گفته اید برخی از کار شما ساخته شده با بیل Nace به عنوان بدن/سر الهام گرفته شده بود توسط کارگردان فرانسوی Catherine Breillat. قطعا نام آن پروژه—بدن/سر—به نظر می رسد به طور مستقیم به آدرس تنش میان فیزیکی ما می خواهد و ما عاطفی یا فکری نیاز دارد. من تعجب می کنم که چگونه شما احساس آن چیزهایی تکامل در زندگی خود—وجود داشته اند زمان که در آن شما احساس بیشتر اسیر توسط خود بدن و یا بیشتر اسیر سر خود را ؟

من فکر می کنم ما بسیار گسترده ای ایده بدن/سر. آن می تواند ما را در مقابل مخاطبان. چه کسی رئیس و چه کسی بدن که ما حرکت در مرحله تسلیم شدن به مخاطب و نه مایل به در همان زمان ؟ و ما آن را از Catherine Breillat کار است. زمانی که من احساس می کنم در گیر زندگی و یا کمی از دست من همیشه بازگشت به بدن است. من استفاده می شود به رقص مارتا گراهام و زمانی که احساس کردم در پایین در اوایل دهه بیست سالگی من شروع به گرفتن باله پنج روز در هفته است. آزمایشگاه مدرسه رفتم به [at U. C. L. A.] تا به حال eurhythmics هر هفته که در آن ما خواهد تصویب چیز ما بودند مانند حیوانات در حال سقوط به چاله تار. که سبک یادگیری با انجام تا به حال تاثیر بسیار زیادی بر روی من است. من می توانید ببینید بدن یا حرکت در تقریبا همه چیز من انجام دهد. در بسیاری از کار وجود دارد اثری از بدن است. این روند من از طریق مرتب کردن بر اساس معتدل که با سر. این مبارزه است که باعث می شود برای چیزی بی دست و پا و در نهایت رضایت بخش است.

من کنجکاو در مورد رابطه خود را به رسانه های اجتماعی و Instagram در خاص است. برای من یک مقدار زیادی از "هیچ صفحه اصلی رکورد" احساس می کند مانند یک بازی بسیار هوشمند و برش در پاسخ به غرابت و ناهماهنگی از Instagram و چگونه ما این بدسم-اما-نه-واقعا نگاه اجمالی به زندگی شخص دیگری. آن را کاملا می تواند تقلا ما خود مفهوم. چه چیزی شما فکر می کنم Instagram به عنوان یک رسانه هنری-ساخت و چگونه برنامه خود را به جا روز به روز زندگی اگر در تمام ؟

من فکر می کنم Instagram یک راه خوب را امتحان هنر-دانا است. آن را قطعا یک فضای نمایشی. من شروع به یک سری از پرتاب اشیاء به عنوان راهی برای ارسال یک "عکاسی از خود" بدون نشان دادن خودم. این ممکن است بهترین کار من. این فقط یکی دیگر از راه برای رسیدن به یک جامعه و در حالی که آن را بر اساس تجارت است. در حال حاضر که تغییر با مردم و قرار دادن تبلیغات و اثرگذارندهها فروش محصولات و برای آن پرداخت می شود. اما آن را هنوز هم در واقع یک فرم رایگان است که به نظر می رسد به کار در بسیاری از راه. اما چیزهایی که به نظر می رسد مانند یک ایده خوب در ابتدا می تواند تبدیل به یک مشکل. و رسانه های اجتماعی اینترنت—منظور من وجود ندارد بازگشت. استفاده از آن برای راه های آن شاید نبود در نظر گرفته شده خوب است. اما آنچه قصد آن را داشته باشد ؟ آن را تنها مردم پشت آن است. تکنولوژی مانند طبیعت—بی گناه است.

شما مدت طولانی است که چیزی از آیکون فمینیستی و در مصاحبه اخیر خود با گاردینوقتی پرسیده شد که در مورد تبعیض جنسی شما گفت: "برخی از نهان دیوار از مردان بیچهره که من باید برای صعود به عنوان اگر در یک ماموریت است." من تعجب می کنم که چگونه است که دیوار بیچهره مردان اتحادش را تغییر راه شما کار می کنند و چه آن را به معنای به شما در اوایل زندگی حرفه ای خود را. آن را بسیار آسان برای دریافت spooked و تسلیم به خصوص برای یک هنرمند جوان—اما شما نمی.

این واقعا چیزی نیست که من فکر کردم تا همین اواخر. من تا به حال یک پسر که من را متهم به حال فوق العاده رقابتی و است که واقعا چگونه من خودم دیدم. اما من فکر کردم در مورد اینکه چرا من ممکن است هدایت می شود. سپس من انجام یک مصاحبه و فقط ظهور از دهان من. اما آن را بیشتر شبیه "من مطمئن هستم که بسیاری از زنان لزوما رقابتی با خاص اما فقط در حالت زنده ماندن." من هرگز در تماس با آن رقابت است. یک زن را به خلاق تر و هوشمند و توانا و با استعداد و متعادل در جهت به رسمیت شناخته شده. در پایان شاید شما به عقب نگاه کنید و ببینید چه چیزی در پشت سمت چپ و رفتن "اوه!"

من ممکن است به خواندن این, دانستن آنچه که من می دانم در مورد شخصی خود مسیر و تغییر را تجربه کرده اید این چند سال گذشته—پایان ازدواج خود را به پایان Sonic Youth ترک سواحل شرق و بازگشت به شهر که در آن شما به دنیا آمده اند—اما "هیچ صفحه اصلی رکورد" هنوز هم بسیار احساس می کند مانند یک آلبوم در مورد اختراع مجدد است. آن را کاملا مورد بخشش من فکر نمی کنم اما به نظر می رسد برای رسیدگی به یک نوع خاصی از تولد دوباره است. من کنجکاو در مورد چگونه شما فکر می کنم در مورد ایده های تولد دوباره و اختراع مجدد هر دو حرفه ای و شخصا ؟

من آهسته بدانند چه من می خواهم به انجام ، این نوع بصری روند و از آن مدتی طول می کشد. اما به تازگی متوجه شدم که من قصد دارم برای همیشه زندگی می کنند و در واقع می تواند در هر زمان به عنوان در حال حاضر وضعیت بیش از حد متاسفانه نشان می دهد. بنابراین من حدس می زنم من فقط گفت: "چرا یک رکورد؟" من نمی هر گونه پروژه های هنری در آن زمان و جاستین ریسن تولید کننده هرگز متوقف چک کردن برای دیدن اگر من می خواستم به. من واقعا فکر می کنم از آن به عنوان اختراع مجدد است. به نظر من این درست است که من آهسته توسعه دهنده. آن را تمام شده است در سر من. من حدس می زنم من می توانم تنبل در مورد خروجی و یا جاه طلبی های حرفه ای. در پایان من فقط مانند "برو به آن اجازه دهید ببینیم که چه چیزی بیرون می آید!" من بسیار شگفت زده شد که مردم به آن پاسخ دادند. من همیشه هستم.



tinyurlbitlyis.gdclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن