یادگیری طناب

تصاویر توسط فی MoorhouseFacebookتوییترایمیلنسخه قابل چاپصرفه جویی در داستانمن من خود استاد و فرمانده. من در خد

توسط NEWS-SINGLE در 9 اسفند 1398
Two pirates and a little girl
تصاویر توسط فی Moorhouse

من من خود استاد و فرمانده. من در خدمت هیچ پادشاه و ترس نه خدا. من زودتر برش صد گلو از توجه یک سفارش از زندگی انسان است. زمانی که من در اعتصاب من هیچ سه ماهه برای هیچ رحمت در قلب من فقط سرما یخ سیاه. من قمه است که من تنها دوست. شیطان است برادر من. من نمی بازیافت. هنگامی که من انجام می شود با یک بطری, من فقط پرتاب آن است. حتی اگر بازیافت شود ساخته شده آسان است برای من مانند وجود یک سطل سمت راست وجود دارد و آن را دارای برچسب "بازیافت" من بود من پرتاب بطری در زباله ها به طور منظم. من سیاه و سفید, استخوان ستمکاران بد ترین مهیب دزدان دریایی تا کنون شناخته شده است.

مرد تنها اعتماد من است و من همسر اول فاسد پیت رذل و من فقط به او اعتماد تا آنجا که من می توانم نگه داشتن من چشم و پوست کنده در قلاب خود را به دست. فاسد پیت است بنابراین فاسد, او می خواهم به فروش مادر خود را برای یک قطعه از هشت. من او را دیده ام چاقو خود میخکوب کردن محکم کردن پای خود را از طریق برادر جیغ چهره فقط به خود خنده. او یک ریش سیاه و سفید سمت راست به چشمان او و او را دوست دارد به نگه داشتن آن را نرم و صاف کردن با مرده خون مردان است. یک چیز در مورد او این است که او بود عدم تحمل لاکتوز و غیره وجود دارد برخی از چیزهایی که او نمی تواند غذا خوردن. اما دیگر از آن او هیچ ضعف و مثل من در قلب او وجود داشته باشد نه مرسی فقط یخ سیاه شبیه من بود.

در سال دو نفر از ما شده اند نمودار خونین البته در سراسر briny, آبی, غارت هر گاری روپوش دار احمق به اندازه کافی برای رانش به ما کن. هنگامی که ما از گرفتن یک جایزه ما صرف تمام غارت در عرق خوردن و آواز خواندن shanties 'til dawn. سپس ما را به جایی که بود باز اولیه در وعده صبحانه. و هر کس به ما می دهد و کثیف به نظر می رسد چرا که ما جدول بود با صدای بلند اما ما مهم نیست چرا که ما دزدان دریایی بود و چه چیزی باعث دزدان دریایی دزدان دریایی است که ما فقط به فکر خودمان.

داستان ما شروع می شود در این, خوشمزه, سه دکل ناوچه ساخته شده برای حمل و نقل قند بیسکویت. ما می hornswoggled کاپیتان به crewing ما با این ادعا ما مشترک بود تاجر ملوانان. اما به عنوان به زودی به عنوان ما میره گذشته قطع ما شلاق از ما اسلحه و اعلام کرد ما نیت واقعی.

"آمدید!" ما گفت. "ما دزدان دریایی است!"

در این مرحله خدمه کردم عصبانی کاپیتان برای crewing ما و او دفاعی و گفت: "چگونه من قرار بدانید که این آقایان بودند دزدان دریایی؟" و خدمه اش با اشاره به برخی از "پرچم قرمز" من و فاسد پیت داشتن مثل ما میخ و چشم ما تکه و طوطی من بود نگه داشتن بر من شانه که همیشه بود و گفت: "shiver me چوب" که بود خیلی دزدان دریایی چیزی می گویند. و کاپیتان را به صورت تبدیل شده رنگ قرمز-بود و او اعتراف کرد که او احتمالا باید اخذ شده است او را به برخی از مراجع است.

در هر صورت ما او را به راه رفتن تخته همراه با تمام خود را که زباله hoity-toity تحصیل افسران. و این زمانی است که من در زمان من نقشه گنج. من می خواهم آن را به دست آورد در یک بازی تاس بازی بزور و با تهدید در برابر دیوانه و آن را به ما جهت به تمام خاک سپرده طلا در جهان شناخته شده است. من میخ آن را به mainmast که در آن هر مرد می تواند آن را ببینید و ما همه ایستاده بود و اطراف آن را برای در حالی که خیره در آن در جوش آفتاب ظهر. و بعد از مدتی پاک می شه من گلو و گفت: "پس آیا کسی اینجا بود دانستن اینکه چگونه به خواندن؟" وجود دارد و برخی از ناله و لعن و من متوجه شدم شاید این یک اشتباه بوده است به قتل باشد تمام افسران تحصیل کرده.

در هر صورت با ما گنج تلاش و تحقیق در یک لحظه وقفه وجود دارد اما دریافت سه ورق به باد. بنابراین فاسد پیت شکست را به کاپیتان اسکله های فوق العاده درب پایین با چهره و ما نوشید تا همه عرق خوردن و سنگ خودمان برخی از shanties با من آواز قطعات اصلی و فاسد پیت انجام تمام هارمونی و ما در تلاش بودند به کار کردن دشوار پل بخش زمانی که ما شنیده عجیب و غریب زوزه سر و صدا که از عرشه. آن را تنها می تواند به معنای یک چیز: ما خودمان یک مسافر قاچاق.

در حال حاضر من و فاسد پیت را نه بیش از حد مهربانی به freeloaders. بنابراین به عنوان به زودی به عنوان ما شنیده خود را yapping ما لود کردن ما تپانچه با سخت ترین گلوله های ما می تواند پیدا کردن و رفت تا به یک مرد را. ندبه بود که از شکسته جعبه قند بیسکویت و ما دنده به انفجار چیزی به بیت زمانی که برخی از ابرها جدا نگاه داشته و در سفید روشن مهتاب, ما می توانید ببینید دو تا چشم مشابه در آمریکا و این زمانی است که ما متوجه قاچاق یک دختر کوچک.

او کوچکتر از یک ملوان را duffle, با, کوچک, مامان و scraggly ظروف سرباز یا مسافر از مو به عنوان وحشی به عنوان یک انبوه از اشنه دریایی. او به تن ژنده پوش از یک خیابان خارپشت و بدن او آغشته با خرده و بیت از شکر. او می خواهم سرگردان در هیئت مدیره از اسکله ما حدس زده به همه بیسکویت و در حال حاضر در اینجا او گیر با ما دزدان دریایی در دریا.

در حال حاضر من انتظار او را از ترس دولا شدن در نزد ما زیرا که او بود بسیار کوچک بود و ما آنقدر بزرگ و همچنین ما بود دزدان دریایی است. اما در عوض زمانی که او را دیدم ما او لب های خود را متوقف لرزش و او استشمام چند بار و دور چشم او اشک و سپس خیلی آهسته مانند او برگزار شد تا دست او فشرده چاق مشت به من نگاه کرد به من و گفت:"؟"

و فاسد پیت رو به من به آرامی گفت: "Arr من فکر می کنم او می تواند درخواست شما را به انتخاب کنید تا." و من snorted در فاسد پیت و گفت که مسخره بود. و او گفت: "Arr چرا آن را مسخره?" و من به یاد او که من نمی توجه به سفارشات از هر انسان زنده است. من زودتر برش صد گلو. که می تواند مانند یکی از من چیز اصلی. و فاسد پیت گفت: "Arr اما آن را نه یک مرد, آن را فقط یک دختر کوچک." و به من گفت: اگر او می خواست تا او را انتخاب کنید که کسب و کار خود را. و او گفت: "Arr, پس از آن من حدس می زنم من خواهد بود که یکی از ما برداشت او حتی اگر من با داشتن یک قلاب و آن را سخت تر برای من برای بلند کردن همه چیز است." و من می دانستم که او بود در تلاش برای منفعل-تهاجمی اما من چیزی نمی گویند چرا که وقتی او انجام می شود که من فقط آن را نادیده گرفتن.

و بنابراین فاسد پیت برداشت و ما او را به ما اسکله و ما او پیچیده در پتو و خشک کردن صورت خود را و به ما خیره شد در حالی که واقعا مطمئن نیستید که چه باید بکنید. از آنجا که ما می خواهم از طریق squalls و mutinies با هم غرق شده, شات, آوازهای سرزمین مادری ام و سمت چپ برای مرده. اما داشتن یک بچه بود متفاوت است. آن را مانند "هیچ دستی برای این کار است."

و پس از آن دختر شروع به صحبت و او گفت که او بود دو سال است که او را گرسنه تر بیسکویت. و فاسد پیت کشید کنار و گفت: "Arr چه چیزی شما فکر می کنم ما باید به او بیشتر بیسکویت ؟ او در حال حاضر شده است با خوردن مقدار زیادی از بیسکویت امروز. شاید ما تنها به او نیمی از بیسکویت و همچنین ساخت او بگو لطفا؟" و من گفتم: "چه جهنم می گذرد ؟ ما دزدان دریایی. ما فقط باید پرتاب او را در دریا و خوراک خود را به کوسه ها." و فاسد پیت winced و گفت: "Arr, بیا, ما نمی تواند انجام دهد." و من از او پرسیدم اگر او نرم است. و او گفت: "Arr, هیچ, من فقط فکر شما می دانید اگر ما بازی شیر یا خط او در دریا در شب کوسه ها خواهد آمد و آنها ممکن است کرک هال باز با باله های خود." بنابراین من تشکر کرد و گفت: "او می تواند باقی بماند سرنشین امشب اما به هیچ وجه او را در خواب در خواب." و او گفت: "ورود در آن ما خواهد بود با قرار دادن او؟" و من گفتم: "Arr, ما فقط می توانید با چوب او را در خود نگه دارد." و او گفت: "Arr آن را تاریک می شود به پایین وجود دارد و او را از ترس و جیغ." و من گفتم: "اگر او فریاد ما را بشنود و به پایین بروید." و او گفت: "Arr خواهد شد تا شما را به پایین اگر که اتفاق می افتد ؟ و یا آیا شما از من انتظار برای رفتن پایین؟" و در نهایت ما تصمیم گرفتیم ما را به نوبت رفتن به پایین.

و آن شب بود که شبیه هیچ دیگر من زندگی می کردند از طریق بلندتر و باطل از blimeyist Sou'wester. این دختر کوچک نگه داشته گریه و درخواست ما برای بیسکویت و هنگامی که ما در نهایت داد و آنها را به او شروع به پرسیدن هر دوی ما برای عروسک. و من مدام به او "Arr ما بود دزدان دریایی ما نمی تواند با داشتن عروسک" اما او فقط گریه و فریاد و درخواست دوباره برای عروسک. و بنابراین در نهایت به تعطیل کردن من به او من پا میخ و گفت: "در اینجا این بود یک عروسک" و این کار را برای یک طلسم, اما پس از آن او شروع به گریه دوباره و فاسد پیت رفت و هنگامی که او آمد تا او شروع به ساختن چیزی از بوم و من او را خواسته آنچه او انجام می شود و گفت: خیلی بی سر و صدا "Arr من بود ساخت یک عروسک تخت برای او peg-پا عروسک به دلیل آن خواهد شد نیاز به یک تخت بود و او چگونه با داشتن یک تخت. آن را بخشی از بازی است که او به بازی با عروسک. و همچنین فقط بنابراین شما می دانید که نام او peg-پا عروسک بود پگی بنابراین اگر او درخواست می شود برای پگی که بود و آنچه که او بدان معنی است." و سحر من تا به حال ساخته شده ذهن من است که کوسه یا هیچ کوسه ها در آن زمان برای به راه رفتن تخته.

بنابراین من منتظر ماند تا فاسد پیت بود conked کردن و خروپف-مثل من و صعود او را به نگه دارید. و هنگامی که دختر کوچک را دیدم من او برگزار شد تا دست او و گفت:"؟" و من به او یک لبخند کج و گفت: واقعی شوم مانند "Arr من توان بلند کردن اجسام ، و او لبخند زد چرا که او بیش از حد جوان برای درک مفهوم ضمنی.

من و برداشت من پا میخ و پیچ آن را به عقب. و او خندید و گفت: "پگی چرخش مانند بالت" و هنگامی که من او را نادیده گرفته او گفت: آن را دوباره و دوباره و دوباره و دوباره تا زمانی که در نهایت به من گفت: "Arr بله او بود انجام pirouettes" از آنجا که آن فقط می تواند آسان تر به همراه آن. و او به عنوان او پیچیده سلاح های کوچک در اطراف گردن من متوجه شدم که موهای او تا به حال بوی مانند بیسکویت و من تعجب که چگونه بسیاری از این بیسکویت های او بود و چقدر از آن را فقط در راه او بود بوی طبیعی-مانند چگونه بعضی از بچه ها فقط بوی شیرین مانند کوکی ها. و من متوجه شدم که احتمالا به همین دلیل برخی از پدر و مادر خود را فراخوانی کودکان و نوجوانان "کوکی" از آنجا که آنها را کوچک و شیرین, فقط مانند یک کوکی. در هر صورت آن زمان به ارتکاب قتل است.

بنابراین من شروع به راه رفتن عقبی بنابراین من می تواند بازی شیر یا خط کردن مدفوع عرشه. و من barrelling گذشته mainmast زمانی که او اشاره کرد من بیش از شانه و گفت: "من می بینم X!" و من متوقف در آهنگ من و گفت: "Arr چه به شما می گویند؟" و او اشاره کرد و دوباره گفت: "X! من X!" و من به دنبال او چاق, انگشت با من یکی چشم و این زمانی است که من تو را دیدم که او بود و با اشاره به نقشه گنج.

و در این زمان فاسد, پیت صعود به حال بر روی عرشه و هنگامی که او را دیدم من با دختر او squinted و گفت: "Arr چه کار می کنی؟"

و من گفتم: "Arr فقط صرف برخی از وقت با کیفیت با من کمی مورد علاقه در تمام جهان!"

پس از آن معلوم شد که دختر می دانست که حرف و نه تنها که او می دانست که همه برای تلفن های موبایل است که آنها توان ساخت, مثل, مثلا, "P" برای "شاهزاده" و "S" بود "جلوه" و "L" برای "Lollipop." و با استفاده از این اطلاعات در داخل ما قادر به صدا کردن برخی از کلمات بر روی نقشه و شروع به آن را بگویید طلایی خود را قصه.

گاهی اوقات آن را آهسته رفتن. دختر می خواهد به یک زن و شوهر از حروف"این است که 'T' این 'R' "—اما پس از آن یک مرغ دریایی خواهد زمین در برخی از تجهیزات و او می خواهم اجرا کردن تعقیب آن است. و اگر وجود دارد یک دسته از مرغ دریایی, پس از آن او می شود هیجان زده شدن و به زودی او می تواند وانمود مانند او بود یک مرغ دریایی گفت: "قات قات قات قات" زدن و سلاح های خود را مانند بال و گاهی اوقات آن را سخت خواهد بود برای تغییر مسیر ،

اما پس از آن من نمیفهمد ترفند از رشوه دادن به او را با بیسکویت و خیلی زود من تا به حال انجام نامه در تمام طول روز طولانی است. و پس از یک یا دو هفته من نمیفهمد که اولین نقطه که در آن من فکر وجود داشته باشد برخی از گنج یک جزیره کوچک در سواحل مالت یا به عنوان او بود خواستار آن "پری دریایی, سیب, لیموناد, تاج اپل."

پس من مجموعه ای از دوره ما بود و من مردان تحمل پایین و قبل از اینکه طولانی مواظب بود فریاد "زمین آمدید!" بنابراین ما کاهش یافته است لنگر و ردیف ما سریع قایق داخل کشتی بازرگانی در ساحل و مطمئن شوید به اندازه کافی گنج درست بود که در آن نقشه گفت: درست در زیر "X" برای "سنتور چوبی."

و بنابراین ما حفر کردن براق طلایی, سکه و کمی آنها را با دندان های ما مانند ما انجام می شود و سریع به پورت که در آن ما معامله می شود همه آنها را برای عرق خوردن. و فاسد پیت گفت: "Arr شاید ما باید تجارت برای برخی از چیزهای دیگر بیش از حد در حالی که ما در اینجا مانند کودک هویج و ماست و چیزهایی که سالم هستند-مانند برای دختر کوچک." و من گفتم: "Arr او بیسکویت" و او گفت: "Arr او نمی تواند تنها با خوردن بیسکویت و او را از گرفتن حفره و اسکوربوت است." و من گفتم: "او می تواند غذا خوردن هر آنچه که او می خواهد چرا که او یک دزد دریایی." و هنگامی که من به او گفتم من بزرگ طرح آن بود که من در حال رفتن به جمع آوری دختر در یک راه مناسبی را به طوری که او به پایان رسید تا بودن سرد است. و به جای او پیروی از قوانین مانند یک ادم دریا ندیده من که قرار بود به او یاد می دهد به رد انطباق و شورشی در برابر جامعه و همچنین برای گوش دادن به سرد باند. و فاسد پیت گفت: "Arr من فکر می کنم شاید این فلسفه جدید از مال شما چیزی است که ما باید به بحث در مورد با هم در خصوصی." و من گفت: ما می تواند انجام شود که در برخی از زمان های دیگر چون در حال حاضر آن زمان برای یک دزد دریایی جشن. و او آهی کشید واقعی چشمگیر و راه می رفت به زیر عرشه. و من تغذیه دختر بیسکویت و تدریس او برخی از دستگاه های ما در آنجا ماند تا تمام شب خنده و رقص با مراقبت و یا نگرانی در جهان است.

و بنابراین ما نگه داشته و در سفر دریایی از جزیره ای به جزیره اهدای کردن گنج و عبور از تمام "X"s off لیست ما است. و تا پایان این ماه ما را غارت بسیار لوت که نگه تقریبا گران از وزن تمام طلا و نجار تا به حال برای رفتن و پچ ترک با مسدود کردن. و در ضمن او بود در حال تبدیل شدن به طور فزاینده ای دزدان دریایی-مانند. مانند به عنوان مثال او در آغاز گفت: "arr" زیادی است که من مطمئن هستم که اگر شما آگاه است یک کلمه ما دزدان دریایی مانند اغلب می شود. و یک بعد از ظهر آفتابی در میان گنج متوقف می شود من به او آموخت که چگونه به سوت زدن با دو انگشت در دزدان دریایی راه رو خیلی خوب در آن من می توانم گوش پاک او در سراسر کشتی و آن را به یک نوع شوخی بین ما بود و من سوت و پس از آن او خواهد سوت و ما را سوت عقب و جلو و آن را مانند در داخل چیزی است که ما انجام خواهد داد. و من به او برخی از دزدان دریایی همه چیز برای پوشیدن مانند یک روسری قرمز به سر او بود که در واقع تنها یک دستمال و یک قمه به بند تنبان او بود که در واقع تنها یک خنجر کوچک. و هنگامی که فاسد پیت دیدم او را با خنجر او گفت: "ورود او را قرار داده و یک چشم." و من به او گفتم به دلیل این که فقط بیان و گفت: "Arr آن است که نه فقط بیان. ما هر دو چشم قرار داده است. آن بود بسیار رایج تصادف و اتفاق افتاده است به هر دوی ما و به طور کامل تغییر زندگی ما است." و دختر ترسیده و شروع به دست فاسد پیت او خنجر اما پس از آن من گیر دو انگشت در دهان و سوت کشید. و دختر سوت کشید عقب و قرار دادن خنجر را به جیب خود.

و بعد از آن شب من آواز shanties در اسکله و متوجه شدم که فاسد پیت انجام نمی شد هارمونی مانند او چگونه به طور معمول انجام می شود. مانند فنی او توان انجام آنها را, اما او واقعا بود نیم آنها را در. و من فکر کردم در مورد اجازه دادن به آن بروید چرا که من می دانستم که اگر من توان گفت چیزی از آن خواهد بود که منجر به یک مبارزه و من نه فقط در خلق و خوی. اما پس از آن او شروع به زدن این همه بدیهی است که تخت یادداشت به خصوص در "یو هو هو"و در نهایت من فقط نگاه او در چشم و گفت: "آیا چیزی وجود دارد که شما مایل به می گویند به من؟" و او گفت: "Arr هیچ." چرا که او همیشه مرا بکشید و همه چیز را از او. اما بعد از تلنگر او انداخت تا قلاب خود را به دست کرد و گفت: "ورود من فقط خسته از همیشه نیاز به این پسر بد با او." و من به او گفتم این بود که نه تقصیر من است که او بود بسیار عصبی بود ، و او گفت: "Arr آن است که عصبی به سعی کنید به او چند قوانین." و من به یاد او که ما را دزدان دریایی و دزدان دریایی متنفر قوانین. و او گفت: "Arr من آگاه بود اما او نه یک دزد دریایی او یک دختر کوچک است که نیاز به ساختار و روال به احساس امنیت و او در این کشتی برای ماه و ما حتی نمی باید او را در هر نوع برنامه خواب." و سپس او شروع به لیست تمام کارهایی که من انجام اشتباه چگونه به من بیسکویت بود و به شکم او درد من و لعن توان تنظیم یک مثال بد و من داستان درباره من گرافیک قتل بود و او را دچار آسیب های روانی-بود و به من گفت: "Arr یا شاید شما فقط گرفتن حسادت چرا که او بود میل من بیشتر است." و لحظه ای که من آن را گفت: من می دانستم که من می تواند با توجه به چیزهایی که بیش از حد-اما آن را خیلی دیر به آن را به طوری که من فقط دو برابر-و از آن نقطه به مبارزه با رشد و رشد تیره تر و murkier مانند امواج در توانا squall. و آن را به نقطه که در آن ما تصمیم به سفری مختلف در اسکله آن شب. و البته من می دانم این ضرب المثل معروف در مورد چگونه یک کاپیتان و همسر اول هرگز نباید از رفتن به رختخواب عصبانی, اما آن را فقط به یک نقطه که در آن بود مانند "Arr ما هرگز به حل و فصل این امشب ما هر دو بسیار خسته بیایید سعی کنید فردا دوباره زمانی که ما هر دو بیشتر clearheaded."

بنابراین من از crawled از اسکله و صعود کردن به عرشه پایین تر و است که زمانی که من دیدن آب است. آن تراوش در از طریق برگزاری چکیدن و drabbing از طریق مومی آب بندی. و هنگامی که من برای باز کردن این قفل را به یک نگاه این بود عجله کردن خیلی سریع آن را تقریبا من زدم peg leg سست است. و زمانی که من نظیر را به نگه داشتن من می بینم همه چیز بود جاری شدن سیل و دختر نشسته در بالای یک چیز قابل از عرق خوردن فقط شناور در اطراف اشتباه بود ،

بنابراین فاسد پیت زد و او را برداشت در حالی که من صدا زنگ سفارش همه دست به دست در عرشه. و ما سرنشین دار پمپ و bailers تا صبح با کشتی مثال تقریبا به پرتو به پایان می رسد. و آن را خیلی بد تنها راه برای نگه داشتن ما از مرگ رول بود به counterflood نگه دارید و در زمان ما رو کشتی برای دریانوردی مستقیم-مثل ما بود از دست دادن همه ما سخت برنده گنج هر بیت از طلا غرق شدن را به دیوی جونز را قفل. و این دردناک ترین لحظه از من دزدان دریایی حرفه ای شمارش نیست که یک هشت پا با بیت خاموش من پا.

بنابراین من شروع به لعن در نجار چرا که او گفت که او می خواهم caulked ترک, اما آنها به پایان رسید تا داشتن حفره های بیشتر از یک تور یا دام! و او گفت که او نمی دانم که در آن سوراخ بود از آمدن و او قسم می خورد که آنها "جدید سوراخ است." بنابراین من گفت: "Arr خوبی وجود دارد برای رفتن به یکی جدید تر سوراخ و آن را به یکی از من بود ساخت در قفسه سینه خود را زمانی که من بود سلاح سرد شما وجود دارد در حال حاضر واقعی سخت بود!" و به من گفت: آن من می دانستم که نه من بزرگترین "کشتن خط" اما من اهمیتی نمی دهند زیرا من بود خیلی عصبانی بود ، و من در زمان من قمه و آماده سازی خود را بشکند او را به سینه وقتی که من گرفتار چشم از دختر خنجر یکی که به من داده بود و متوجه این نکته بود که آغشته به رنگ زرد است.

بنابراین من خم شد بنابراین من می تواند نگاه او در چشم من گفت: "Arr من فقط رفتن به درخواست شما این بار. شد شما ایجاد سوراخ در caulk?" و دختر شروع به گریه و او سرش را تکان داد و به من گفت: "Arr در حال حاضر شما به دروغ گفتن در مورد آن بیش از حد ؟ که می تواند حتی بدتر!" و این زمانی است که من احساس یک قلاب در من شانه و من به نوبه خود در اطراف و در آنجا بود فاسد پیت. و او به من می گوید: "Arr فقط آرام این نمی شود تقصیر او است." و من گفتم: "Arr آنچه شما در حال صحبت کردن در مورد ؟ او فقط از دست همه ما گنج!" و فاسد پیت گفت: "Arr من شنیده ام در این مورد آن بود به نام" حد تست.' او عمل شود چرا که او اشتیاق نظم و انضباط و این بود آنچه که اتفاق می افتد زمانی که محیط زیست بود مجاز-مانند." و من گفتم: "Arr بنابراین شما در حال سرزنش من است؟!" و فاسد پیت زمزمه "Arr شاید ما باید این بحث در جایی دیگر و نه در مقابل دختر" و او لبخند زد و گفت: "ورود من و استخوان تنها با داشتن یک بحث است و این یک چیز سالم رشد یو پی اس انجام می شود و همه چیز بود O. K.," و دختر کوچک sniffled و راننده سرشونو تکون دادن. و من کف واقعی طعنه آمیز و گفت: "Arr, من حدس می زنم شما کامل شود و من بود وحشتناک, تبریک می گویم." و فاسد پیت گفت: "Arr, من نمی گویم شما بود وحشتناک, من فقط گفت که این ثابت می کند که او مایل قوانین است." و به من گفت: "که بود مسخره او متنفر قوانین!" و فاسد پیت گفت: "Arr یا شاید شما فقط نفرت دادن آنها به او؟" و تمام خدمه رفت "آه" که به نوعی موجب فاسد پیت و او با اشاره قلاب خود را به من و گفت: "دلیل شما هرگز تنبیه او این است که شما ترس است که او نمی خواهد شما را دوست دارم. شما نگران این هستید که او را رد می مانند چگونه شما احساس رد به عنوان یک کودک و این است که چرا شما نیاز به در, درمان, دلیل این همه رفتن به پدر و مادر خود را طلاق است که شما هرگز نمی تواند با خرید و فروش." و من گفتم: "Arr من نیازی به برخورد با هر چیزی! من یک دزد دریایی!" و او گفت: "Arr یا شاید شما یک دزد دریایی به طوری که شما لازم نیست به برخورد با هر چیزی است." و خدمه گفت: "آه" دوباره حتی بلندتر از این زمان و به من گفت: "Arr من انجام می شود با این اراجیف."

و گفتم فاسد پیت که اگر او فکر می کنم من می تواند چنین بد کاپیتان شاید من فقط باید ترک کشتی. من و برداشت من دوفل و آن را انداخت در قایق داخل کشتی بازرگانی. و فاسد پیت گفت: "Arr نمی انجام این کار شما خواهد شد در حسرت آن است." و من به او گفتم من خوب خواهد بود چرا که من در نظر گرفتن تنها چیزی که در این کشتی که به معنای هر چیزی به من در هر سطح عاطفی. و به من لبخند زد و من گفتم: "Arr نه شما نقشه گنج." و من پاره پاره آن را خاموش mainmast. و من به یاد فاسد پیت که هنوز هم وجود دارد یکی "X" در سمت چپ و آن را بزرگترین "X" از همه سایت های افسانه ای صندوقچه مرد مرده. وجود دارد بیشتر طلا در قفسه سینه از دیگر سینه ما در بر داشت ترکیب شده و این بار من نمی خواهد که به اشتراک گذاری آن را با امثال او! و من خندید در چهره خود را به عنوان من را کاهش داده من قایق داخل کشتی بازرگانی را به دریا چون من می دانستم که او از اب اشباع کشتی هرگز نمی تواند همگام شدن با من. بقیه گنج مال من خواهد بود و می شد به اندازه کافی برای نگه داشتن من در عرق خوردن برای یک عمر.

و فاسد پیت گفت: "Arr آیا شما ببینید که چگونه شما فقط تکرار چرخه ؟ شما ترک شود ما درست مثل چگونه پدر شما بود می روم." و من گفتم: "Arr ممنون از psychobabble" املاک طعنه آمیز-و من برداشت من طوطی و رهبری برای قایق داخل کشتی بازرگانی که دختر برگزار شد دست او و گفت:"؟" و من به او گفتم من نمی توان برداشت او دیگر چون من می روم برای همیشه لطفا برای و او اقامت قرار داده است. و هنگامی که من تبدیل من به او, او شروع به سوت مانند من می خواهم به او آموخت اما من نه سوت من فقط کاهش من قایق داخل کشتی بازرگانی به دریا و من به عنوان cut the rope من شنیده ام فریاد خود را پایین نامه به تحت تاثیر قرار دادن من و گفت: "من می دانم '،' من می دانم 'B!' من می دانم 'C!' "امید او می تواند من را به ماندن اما به جای من شروع به پارو زدن چون من یک دزد دریایی با هیچ چیز در قلب من اما سرد و یخ سیاه.

این صندوقچه مرد مرده بود و فقط به عنوان من می خواهم تصور در من آرزو: بزرگ و به شکل مکعب. در آن زمان من به پایان رسید در حال بارگذاری تمام لوت بر روی من بر من بدنه تقریبا ترک خورده تحت وزن خود. وجود دارد dubloons و piece-of-هشت و حتی برخی از عرق خوردن که من نوشید راست دور. و سپس من آن را در زمان برای جشن بنابراین من خواند من مورد علاقه shanty. اما برای برخی از دلیل آن بود صدایی عجیب و غریب به من. بنابراین من سنگ آن را بالاتر و سپس پایین تر و پس از آن سریع تر و سپس آهسته تر و در نهایت من متوجه شدم چیزی که در آن بود گم شده بود و هارمونی به خصوص در "یو هو هو"است. و من این درد در قفسه سینه من بود و چگونه آن را احساس زمانی که شما دریافت واژگون در squall و شما در حال تلاش برای شنا کردن به سطح اما شما نمی دانید که کدام راه را تا. اما پس از آن من نوشید بقیه عرق خوردن و shanty آغاز صدایی بهتر است. و بنابراین من برداشت من oars و تنظیم من البته غرب برای ماداگاسکار که با داشتن یک خوب طلا-به-عرق خوردن ارز است. و آن را در اطراف این زمان است که من شنیده ام یک صدا می گویند, "است." و من قلب دارای عقاید مانند زمانی که شما گرفتن یک معامله باد در بادبان کامل و من rummaged در اطراف قایق به دنبال که در آن دختر بچه به حال مخفی خودش اما در نهایت متوجه شدم این فقط من طوطی صحبت کردن. و آن را به من خیره شد با آن کسل کننده چشمان سیاه گفت: "تا! تا! تا! تا!" و بنابراین من گفت: "Shiver me چوب" شما می دانید تلاش برای دریافت آن به بحث بیشتر دزدان دریایی-مانند. اما پرنده نگه داشته و گفت: "دارم" و "من می دانم که 'A'!" و "من می دانم 'B'!" و شاید آن عرق خوردن و یا گرما و یا من اسکوربوت یا من اواخر مرحله سفلیس اما من شروع به صحبت کردن به طوطی, درست مثل آن را به یک فرد گدایی از آن برای جلوگیری از شفاعت با پرنده به من ترک بود. اما این تنها فقط بلندتر درخواست بیسکویت و پتو برای پگی و زمان آن شروع به سوت زدن من می خواهم به من تبدیل قایق در اطراف و شروع به پارو زدن در شرق بازگشت به کشتی. اما من در حال حرکت بود بیش از حد آهسته به سازگاری با آنها را در حساب از همه به من گنج بنابراین من پرتاب سنگین قطعه دریا و سپس به قطعات متوسط و سپس برخی از تکه های کوچک بیش از حد و در آن زمان من تا به حال mainmast در من مناظر, من فقط به حال یک زن و شوهر از قطعات سمت چپ. بنابراین من پرتاب آن نیز همراه با من پا میخ و من قمه و من گوشواره شال و تپانچه و من hairpiece که هنوز بسیاری از مردم توان دانستن که من اما من نمیفهمد, در این نقطه, چه کسی اهمیت میدهد و در آن زمان من در گوش رس را از کشتی من برهنه شد به جز من طولانی جانز. و من گیر من دو انگشت در دهان و سوت کشید برای همه که من ارزش داشت تا زمانی که من زبان بود سوزش و ریه ها سوختن شد. و زمانی که من دیدم دختر گام از تاریکی برگزاری فاسد پیت قلاب برای حمایت از من فریاد زد و آنها را در مورد چگونگی ببخشید من بود و من شروع به گریه حتی اگر تمام خدمه بود مشاهده و آن را یک کل ، و من می توانم بگویم فاسد پیت بود و هنوز هم عبور از من به خاطر او بود عبوس و درهم و نیز او بود هدف یک توپ بزرگ در چهره. اما پس از آن دختر سوت کشید در من و من سوت کشید بهترین من می تواند با من متورم زبان. و صدای این دختر خنده و او هم به تقلید از من سوت و بنابراین من طوطی و این چیزی است که در نهایت فاسد پیت برای شکستن و من می توانم ببینم او smirking حتی از طریق ریش خود را. و سپس دختر کوچک کشیده بر روی پیراهن خود و زمزمه چیزی در او. و او بسته چشم خود تعمق مانند. و من زانو زد روی من زانو و برگزار شد تا من دست به او و زمانی که خط سقوط به پایین در کنار من و من هم بر روی آن را فقط مانند یک مرد در حال غرق شدن.

و پس از آن دختر بوده است, خیلی خوب برنامه خواب. گاهی اوقات او بود پسرفت اما در کل او بود توسط هفت زنگ و یا حداقل در اسکله خواندن. و چیزهای دیگر را نیز بدست مختلف-مانند. برای مثال به جای تمیز کاری بالا دریاهای گنج ما عمدتا فقط ماندن در مثلث برمودا چرا که حتی اگر شما گاهی اوقات احساس می کنید به دام افتاده وجود دارد و آن داشتن بهترین مدارس.

ما نیز تصمیم به دختر یک نام. در ابتدا ما فکر رفتن با چیزی منحصر به فرد مانند "کشتن دختر" یا "قتل سر." اما پس از آن فاسد پیت گفت: "Arr اما چه می شود اگر او می شود سرگرم کننده ساخته شده از کودکان و نوجوانان می تواند بسیار معنی دوست دارم که چگونه آنها را برداشته به من برای من عدم تحمل لاکتوز." و من می دانستم که او احتمالا حق با شماست چون غرایز او معمولا صدا. بنابراین ما به پایان رسید تا رفتن با "کیرستن" از آنجا که من در اواخر عمه اسم کیت و همچنین پیت پدربزرگ بود Kevin بنابراین با "K" ما مرتب کردن بر اساس مانند احترام به آنها را هر دو. و ما او را نام "گنج" از آنجا که او بود ما گنج با ارزش تر از هر قطعه از طلا. و همچنین "گنج" بود صدایی خوب با نام و نام خانوادگی کیرستن گنج Screamface.

و همه چیز آرام و مسالمت آمیز در حال حاضر به جز شب گذشته پس از پهلو-در زمان من تو را دیدم من انعکاس در من قمه و من به سختی من به رسمیت شناخته شده خود. من دست های نرم افزاری از عدم کشتار و من معده بود همه شکم گنده-مانند. و من گفتم: به فاسد پیت "Arr, من استفاده می شود به ترین و پلید دزدان دریایی تا کنون شناخته شده است و در حال حاضر من به سختی دزدان دریایی در همه." و من اعتراف من دیگر احساس انسان است که او برای اولین بار مجموعه ای از دریا. من با توجه به سفارشات. من سه ماهه. من حتی بازیافت چون کیرستن آیا چیزی در آن برای مدرسه و در حال حاضر او در من نیست.

و فاسد پیت مرا دست در قلاب خود را و نگاه او به من یک چشم و او گفت: "ورود شما به من گوش دهید. شما قوی ترین است که شما تا کنون بوده است." و ما رو از یک بطری عرق خوردن و سنگ های مورد علاقه ما shanties نه بیش از حد با صدای بلند و البته با صدای بلند به اندازه کافی به طوری که ما می تواند انجام تمام هارمونی و "یو هو هو"s صدا صاف تر از هر که من می توانم به یاد داشته باشید.

ما هنوز مطمئن شوید که اگر کیرستن می خواهید به یک دزد دریایی اما فقط در مورد, ما, آموزش طناب. و بعضی از شب ها اگر ماه بود و او بود همه با او انجام می شود, اسپانیایی, اجازه دهید ما او را اداره و هدایت کشتی. و ما را نگه دارید بر روی rigging در حالی که او حمالت در داخل و خارج از باد و رسم نمودار دوره خود و ما احساس می کنیم درست مثل stowaways در یک ماجراجویی بزرگ مانند سفر این است که فقط شروع, مانند, ما فقط در حال حاضر قایقرانی به دریا.



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.detny.im
آخرین مطالب