لیونل شرایور است که به دنبال مشکل

رمان نویس خارج از خانه اش در Bermondsey لندن. "کل من حساسیت بسیار وحشیانه است," او می گوید.عکس توسط لوئیس خان

توسط NEWS-SINGLE در 6 خرداد 1399
Lionel Shriver
رمان نویس خارج از خانه اش در Bermondsey لندن. "کل من حساسیت بسیار وحشیانه است," او می گوید.عکس توسط لوئیس خان برای نیویورکر

در لیونل شرایور را رمان "آرواره" این 2029, ایالات متحده است و قصور در آن وام و کشور است غوطه وری را به یک پرتگاه اقتصادی. ناگهان یک کلم هزینه های سی و هشت دلار است. پس انداز انباشته بیش از یک عمر تبخیر در یک ساعت. سابق پرچین-مدیران صندوق رقابت برای شغل به عنوان پیشخدمت. (جدید خود را به مشتریان خارجی هستند; آمریکا مانند دیگر دولت های شکست خورده تبدیل به یک آهنربا برای گردشگران است که می توانیم از تجملات است که بومیان تنها می تواند از خواب.) هر کس کثیف به دلیل کمبود آب باید رندر دوش مختصر و نادر. این ساخته شده است به خصوص مزاحم با دیگر آخرالزمانی موضوع: کافی وجود ندارد کاغذ توالت.

"من در بر داشت که واقعا لذت بخش" شرایور گفت: به عنوان او را در نظر گرفته prescience یکی اخیر بعد از ظهر در لندن است. از آنجا که مستند به اثر رفت او شده است منزوی با شوهرش جف ویلیامز در ردیف خانه در Bermondsey. این یک متواضع محل تزئین شده با صرفه جویی-فروشگاه می یابد و کوچک سرامیک مجسمه—صاف بیچهره آمار و ارقام—که شرایور ساخته شده همراه با یادگاری که ویلیامز جمع آوری شده در چند دهه خود را به عنوان یک درامر موسیقی جاز. اما شرایور بود نه احساس گرم و نرم. "حقیقت این است که من هرگز به این متزلزل" او به من گفت. او نگران بیمار شدن. "ویروس نمی faze من," او گفت:. او نگران بود که او را به اثبات oracular در مورد بیش از کاغذ توالت است که ما در حال برخورد به سمت مالی جهانی تحولات ناگهانی و عمده—چه او شرح داده شده در "آرواره" به عنوان "یک جریان بی مرز کابوس به پایان رسید تنها با مرگ است."

بررسی کتاب برای باردر سال 2016 ، اموزش فرانکلین به نام شرایور که در اصل از کارولینای شمالی "کاساندرا آمریکایی نامه" و به یاد خوانندگان که "نفرین کاساندرا بعد از همه این بود که او به حقیقت است." شرایور اغلب متقاعد شده است که ما در حال ناجور در مورد کارهای اشتباه—تمرکز بر تغییر آب و هوا به جای فکر انفجار جمعیت است که سوخت آن است. Coronavirus او معتقد است در نهایت ثابت کمتر مخرب تر بین المللی مالی انقباض است که آن را برانگیخته است. "تاپیک مرجع در رسانه ها در همه زمان ها در حال حاضر به 'کسب درآمد از بدهی' به عنوان در صورتی که عادی ترین چیز در جهان است. اما هیچ تفاوت واقعی بین کسب درآمد از بدهی و قراردادی در آن—آن را فقط طول می کشد," او گفت:. "ما در حال حاضر چنین به هم پیوسته و پیچیده مالی جهان است که ما نمی دانیم که آنچه ما در حال بازی با." شرایور که شصت و سه فکر می کند مردم مسخره برای تبریک خود را در پایدار قرنطینه زمانی که بدترین هنوز به آمده است. "این است و نه بد," او گفت:. "این است که هیچ بخشی—تا زمانی که شما یکی از افرادی که به شدت بیمار و یا از دست داده اند و کسی که شد به شدت بیمار است. بدیهی است که من نمی خواهد کاهش دهد که. با توجه به این که من می تواند به عنوان یک مستند شکاک یکی از مشکلات است که نقش به بازیگران به عنوان کسی که فکر می کند که این ویروس بی اهمیت است و من نمی خواهم به در گیر شدن با آن است."

خوانندگان به طور منظم از شرایور ستون در تماشاگر—مجله است که بوریس جانسون ویرایش قبل از او یک سیاستمدار—ممکن است تعجب به یاد بگیرند که آخرین نگرانی است. در آوریل شرایور نوشت که حتی تکان دهنده مرگ و میر در ایتالیا و اسپانیا به نظر می رسید خیلی ناراحت کننده در مقایسه با دیگر خطرات: "من فریاد در تلویزیون: 'این اعداد پایین و مسخره!' "یک ماه بعد او افزود: "Covid مرگ و میر را به سختی ثبت نام در تصویر بزرگ حتی اگر کل آنها تکثیر چند بار." او بی حرکت توسط این امکان که مرگ عوارض نیست بالاتر به دلیل قرنطینه در حال کار است.

به جای نگرانی در مورد ویروس او استدلال می کند شما باید به نگرانی در مورد حساب بانکی خود را—و همسایگان خود کارفرمای خود و کشور خود را. "وجود دارد رفتن به یک راش از پیش فرض ها در سراسر هر نوع وام" او پیش بینی کرد. "وام خودرو, خانه پیش فرض بر روی کارت های اعتباری است." ویرانگر تورم را به دنبال خواهد داشت و در نهایت پول خواهد شد خشک از ارزش. اگر شما می خواهید گوجه فرنگی شما را به تجارت چیزی برای آن است که در واقع مفید—مانند کاغذ توالت. "من باور نمی کنم شما می توانید دور با conjuring ارزش از هیچ چیز به نهایت درجه" شرایور گفت. "ما خیلی نزدیک به همه چیز فقط رفتن به طور کامل به جهنم در سال 2008 است که من فکر نمی کنم هیچ یک از ما را که نگه داشته تا حتی کمی در این دوره می توانید وانمود کنید که این امکان نیست. و آن را می ترساند این زندگی گه از من است."

همه این ممکن است نگه داشتن شرایور در شب اگر نیست آن را برای این واقعیت است که او نمی خواب در شب به هر حال. او معمولا به رختخواب می رود و در حدود 5 یک.M. شرایور است که بی وقفه contrarian نه تنها در مواضع سیاسی—او یک طرفدار Brexit ضد بیدار, #MeToo-تردید دموکرات—اما در بسیاری از جنبه های زندگی است. او می خورد و تنها یک وعده غذا در روز: شام معمولا حدود نیمه شب اغلب شامل "رایت کردن صورت خود را" مقدار فلفل فلفل قرمز. او دوست نداشتن بچه ها. قبل از رفتن به انگلستان در سال 1999 او انتخاب برای زندگی در بلفاست برای ده سال طول مشکلات است. او و ویلیامز ترک لندن هر تابستان, اما نه برای, ساحل,: آنها یک محل در ویندزور, تراس, بروکلین, بدون هوا و تهویه مطبوع. او به ندرت با استفاده از مترو یا تاکسی ترجیح می دهند سوار دوچرخه مهم نیست فاصله آب و یا زمان از روز است. او یک زن با یک مرد که نام او را انتخاب کرد برای خودش در سن پانزده. شرایور همواره قانون اساسی تمایل نسبت به سرپیچی.

جاست رمان تمایل به کشف تقریبا ناخواسته نچسب مسائل. "بازی کنترل" است که در مورد جمعیت شناسی و ایدز, "برادر بزرگ" در مورد مرض چاقی و فرزندی وظیفه. "بسیار برای آن" (ملی کتاب جایزه فینالیست) توصیف کند مرگ توسط سرطان شده و حتی بیشتر پر از بدبختی با شکست آمریکا سیستم مراقبت های بهداشتی. در "We Need to Talk About Kevin" شرایور برک آوت آمار یک مادر می آید به نظر با پسرش مرتکب قتل عام در مدرسه. (این کتاب که برنده نارنجی جایزه در سال 2005 است تکان دهنده موثر است. من پیدا کردم خودم نگه داشتن شرایور ساعت وقتی که من آن را بخوانید چرا که من بیش از حد رو به خواب.) "من دقیقا مقابله با این افراد است که هر کس آرزوی برای جلوگیری از" شرایور گفته است. جدید رمان "حرکت بدن از طریق فضا" است notionally در مورد تناسب اندام تعصب اما واقعا در مورد جسمی و کاهش مرگ و میر: "یکی از بزرگترین تحولات پیری بود که راه بهبود رشد به طرز وحشیانه ای کند که اگر خود را در سلول بودند و تمایلی به اتلاف انرژی جایگزین در یک ارگانیسم در مسیر به قراضه پشته."

شرایور دارای چرمی imperviousness به جنگ که می تواند یا علت و یا اثر ضربه او را به تحریک. در پاییز گذشته در جهان از تجمع و صحبت کردن به مردم با کشف چهره های آشنا شدم شرایور اواخر یک شب در یک نوار شلوغ در منهتن. او به بحث در مورد مبارزه با تروریسم در اروپا با زبان انگلیسی آشنایی از معدن که به اوج خود رسید در واقعی ، او در سمت چپ خشم و از طریق پست الکترونیکی من صبح روز بعد هنوز هم ناراحت است. زمانی که از من خواسته شرایور اگر اختلاف تا به حال زحمت او تا به حال هیچ حافظه از آن است. او بسیار عادت کرده اند به دور انداختن که آن را ثبت و برای او به عنوان کمی بیش از بحث کوچک.

اگر coronavirus ساخته شده است که همه ما warier از هموطنان ما-انسان و بیشتر بدبینانه در مورد آینده و سپس شرایور یک عمر صرف کرده است در حال آماده شدن برای آن است. "من یک نوع. من نمی خواهم شدند. من حفظ چند عضویت" شرایور نوشت: اخیرا در یک ستون با عنوان "من گله ایمنی است." "من leery اسلام ، من را از مشترک فرهنگی enthusiasms. همه را از ملاقات چنین غوغایی دیگر نمونه های اصلی خود مقره."

ماه گذشته در لس آنجلس, تایمز, شرایور توصیف قرنطینه برنامه: "جف و من بوجود می آیند در سپیده دم, بنابراین ما می تواند نشستن پشت و تماشای طلوع آفتاب. لندن بسیار صلح آمیز تر زمانی که هیچ کس در حال انجام هر چیزی بی ارزش تولیدی در آن است." آن زمان تمرکز شدید بر او گزارش داد. او در خواندن پروست; Williams یادگیری سه تار; آنها می خواهم هر دو تصمیم به خودداری کردن از الکل تا زندگی عادی را از سر گرفت. سپس او نوشت: "من دروغ گفته. ما در ظهر. من با خواندن این تلگرافنیویورک تایمز و تماشاگرسپس دیوانه وار مشغول به کار جدید من مقاله تنها داستان من ایستاده می تواند به عنوان خوانده شده. ما به تماشای کانال 4 اخبار Newsnight, آسمان, اخبار, PBS NewsHour و یک ماشین تصادف ریاست جمهوری در نشست خبری در سی ان ان. ما کشته شدن یک دوم بطری شراب. ما ساخته شده یک بی مهارت زخم زدن در رابطه جنسی اما جف بود که بیش از حد مست."

شرایور دوست دارد به توصیف رابطه او با ویلیامز گفت که آنها هر دو "طلاق از همان زن است." اولین همسر او بود شرایور عامل و سال آنها تا به حال صرف شام با هم هر تابستان. سپس ویلیامز و همسر خود تقسیم تا در سال 2000 و سنت حل شده. یک سال بعد شرایور به عامل خود یک پیش نویس از "We Need to Talk About Kevin." عامل شد "وحشت" شرایور گفت: باور است که آن را بیش از حد تیره به فروش برساند و آنها را جدا از راه به زودی پس از آن. (رمان پایین تبدیل شده بود توسط یک دوجین دیگر از عوامل و برخی از سی انگلیسی ناشران قبل از آن خریداری شد توسط مار دم برای چهار چهره. آن را فروخته است و تقریبا دو میلیون نسخه.)

ویلیامز به یاد می آورد مهم مطرح کنید تابستان زیر: "من تا به حال یک فرفره در نیویورک و لیونل آمد و ما تا به حال ما سالانه شام. آن را از آنجا رفت." اول هر چند شرایور تا به حال به رها کردن خودش از نه سال رابطه با یک روزنامه نگار آمریکایی از او می خواهم زندگی می کردند با در بلفاست. "احساس واقعا کشیده در دو جهت مختلف بین دو کاملا متفاوت مردان—این خجالت از ثروت و همچنین بدترین چیزی است که همیشه می تواند به شما اتفاق می افتد" او به من گفت. تجربه الهام بخش بعدی او با رمان "پس از تولد جهان" کتابی است که به عنوان آرام به عنوان "We Need to Talk About Kevin" نگران کننده است. "پس از تولد جهان" آهنگ دو واقعیت: یکی است که در آن شخصیت ایرینا یک امر پرشور با یک بازیکن اسنوکر (شروع زمانی که آنها تلو تلو خوردن به داشتن شام با هم در روز تولد خود را) و یکی که در آن ایرینا در برابر وسوسه. شرایور ارائه شخصیت او احساسات نفیس ويژگی و همدلی است. ایرینا را دو دل حسرت در هر دو سناریو است دردناک و در عین حال عجیب اطمینان بخش است. پیام کتاب این است که: مهم نیست. هر تصمیم شما ایجاد خواهد شد که آن پاداش و هزینه های خود را و شما گاهی اوقات عذاب جایگزین, چون برای انسان به شک.

آنچه قابل توجه است که شرایور که در بیشتر تغزلی و قانع کننده هنگامی که او شخصیت تردید است و بنابراین بی اندازه مطمئن مواضع او در دنیای واقعی مسائل است که بسیاری از ما پیدا کردن مخدوش. مهاجرت به عنوان مثال. "من حاضر به اعتراف است که سیاست های سختگیرانه به طور بالقوه خوب برای 'ما' و بد برای آنها " شرایور گفت: من در پاییز گذشته هنگامی که او در خانه در لندن آماده کردن شام برای برخی از دوستان. "اما اروپا حساسیت بسیار ناراحت کننده با منافع خود. شما هرگز چیزی را فقط به خاطر اینکه آن را خوب است برای شما—آن را به خوبی. و من رد که!" او ضرب دیده یک ظرف در خانه cannelloni به فر. (شرایور شد وراج قبل از او یک نویسنده است.) "کل من حساسیت بسیار وحشیانه است," او گفت:. "من اعتقاد دارم آن است که حق کشورها برای تصمیم گیری است که حتی اگر همه این مردم می خواهید برای آمدن به کشور شما و کار در ناخن سالن و ارسال یک دسته از پول خانه این بدان معنا نیست که شما لزوما اجازه دهید آنها را در." آن روز لندن مقالات منجر شده بود با داستان سی و نه ویتنامی به مردم در تلاش برای دزدکی حرکت کردن به انگلستان در یک کانتینر یخچال کامیون. "پوشش شده است فوق العاده احساساتی" شرایور ادامه داد: به عنوان ویلیامز دراز و باریک مرد شصت و نه شراب ریخت. "من متاسفم برای خاطر است که آنها مرده اند اما تا آنجا که آن را تحریک و در عین حال یکی دیگر از گفتگو در مورد مهاجرت—" خوب این تقصیر ما نیست چون ما نمی اجازه دهید مردم می آیند در توسط کانال های منظم به طوری که آنها مجبور به آمدن در فریزر ظروف'—اگر شما پیش که استدلال شما اجازه دهید همه در, و پس از آن کشور آنها در آینده برای دیگر وجود ندارد." او استدلال کرده بود قاطعانه برای مبارزه با تروریسم در اروپا در ستون و در تعداد زیادی از برنامه های تلویزیونی و پادکست ها. او قادر به آن رای خواهم داد چرا که او نه یک شهروند: او یک مهاجر است.

شرایور تا به حال موهای خود را در یک کلیپ بود و او با پوشیدن لباس زیر, سیاه, پالتو, که او را تمام شب. ویلیامز تا به حال در یک پیراهن فلانل تحت سنگین پشمی ژاکت کش باف پشمی. آن را باور نکردنی سرد در خانه خود را به دلیل شرایور حاضر به نوبه خود گرما بر روی مگر اینکه جایگزین است که واقعا خطرناک است. او به اشتراک گذاشته شده است این تناقض گویی با چند تن از شخصیت او: در "آرواره" او شخصیت خیلی apocalyptically شکست برای گرم کردن خانه; در "پس از تولد جهان" ایرینا را مغرور مادر خود را نگه می دارد آپارتمان در ساحل برایتون آنقدر سرد است که ایرینا به پوشیدن دستکش. ایرینا مانند شرایور—رنج می برد از چينهاي سندرم گردش خون بیماری است که باعث درد و حساسیت به سرما. شرایور شانه خالی گرما تا حدودی برای عملی دلایل: "من ارزان!" اما او نیز شیفته تست خود سختی.

مانند شخصیت در رمان شرایور مادام العمر است fitness fanatic: تر و تمیز و عضلانی و bristling با قدرت است. "من لازم نیست برای استفاده از آن," او گفت:. "شما فقط می خواهم به دانستن اینکه شما آن را کردم در رزرو." در سی سالگی او گاهی اوقات روزه به مدت سه هفته در یک زمان. او افتخار رو حتی بدترین چیزها در زندگی با شکیبایی. در یک ستون در زمان برت Kavanaugh دیوان عالی کشور تایید جلسات او نوشت: "من خود من سوء استفاده جنسی و راه آن را بدتر از کریستین فورد. . . . چه اتفاقی افتاد به من نمی امد و شد زیاد من و بزرگسالی ام را توضیح دهد تمام مشکلات من و نه نتیجه در یک میزبان از قلع و قمع نا پذیر neuroses. منظورم این نیست که دیگران که هنوز نبرد با شیاطین به عنوان یک نتیجه از آسیب جنسی به سادگی نیاز به آن را خورد. منظورم تنها به ایجاد که در حال حرکت است که ممکن است نشان می دهد که ما شروع جشن انعطاف پذیری و همچنین عریان ما زخم."

زنگ زنگ زد و به عنوان ویلیامز رفت و برای پاسخ به این درب شرایور زمزمه conspiratorially, "مهمانان ما هستند Remainers." او احساسات خود در مورد مبارزه با تروریسم در اروپا آغاز شد و با سیاسی بستم ("اتحادیه اروپا یک پف کرده بوروکراسی بسته بندی شده با pampered timeservers," او نوشت: در هارپر) و تشدید به خشم اخلاقی ("اگر عواقب ناخواسته شد و زمینه را برای بی اعتباری رای ما می خواهم که به خنثی ترین انتخابات و یا به سادگی متوقف کردن آزار به آنها را نگه دارید"). اما این موضوع با دقت اجتناب شود تا حدود 1 A. M.زمانی که هر کس به یک کمی مست و حفر به شرایور اپل-پای تمشک. در آن نقطه او در هیچ خلقی را به استدلال می کنند در مورد کمبود اتحادیه اروپا است. او در حالت دیگر: سرگرم کننده, deprecating, آموزش او غیر قانونی در یک زمان خوب به جای یک نقطه خوب است. "گاهی اوقات من تعجب می کنم که چرا من را گه؟" شرایور خواسته خوش از سر میز, تنومند, در یک e-سیگار که شبیه یک blowtorch. "من فکر می کنم من باید شخصیت اعتیاد آور و آن را نه تنها به گسترش نوشیدن کمی بیش از حد شراب قرمز. این هم یک روایت اعتیاد. من فکر می کنم وجود دارد یک اصل درگیر با Brexit اما آن را نمی خواهید را به هر گونه بزرگ اقتصادی تفاوت یک راه یا دیگری و همه چیز را صدای پا همراه در هر صورت! پس چرا من مراقبت می کند ، من کاملا نمی تواند پاسخ آن را جدا از این واقعیت است که این داستان باید یک حرکت. و هنگامی که شما تعهد خودتان را با یک طرف و یا دیگر آن را مانند یک ورزش است."

شرایور بالاترین-مشخصات لحظات در چند سال گذشته شده است به عنوان یک رقیب ایدئولوژیک. بسته به نقطه نظر شما ریسک بازی بودند یا عمیق کوردلی به نژادی و فرهنگی صدمات و یا یک کلاه و یک صندوق پستی بود. در وهله اول شرایور به یک سخنرانی در سال 2016 بریزبن نویسندگان, جشنواره, که در آن او استدلال در برابر مفهوم فرهنگی تخصیص است. او به طور خلاصه ملبس به کلاه لبه پهن اسپانیولی در همبستگی با دانشجویان در Bowdoin, کالج, که محکوم به میزبانی تکیلا حزب در آن revelers عینک و کلاه. "اخلاقی از کلاه لبه پهن اسپانیولی رسوایی روشن است: شما قرار نیست به سعی کنید بر روی افراد دیگر و کلاه" شرایور گفت و هشدار داد "نهایی نقطه پایان از نگه داشتن دستگیره های ما را تجربه می کنند که نمی تواند متعلق به ما است که هیچ داستانی." مردم راه می رفت در اعتراض. یک قطعه در نگهبان گفت که این سخنرانی "میگذرد از برتری نژادی." جشنواره انکار شرایور و چشم انداز خود را. دو هفته بعد فرانسین نثر نوشت: در The New York Review of Books, "شرایور طول می کشد یک آشنا رویه اغلب مورد استفاده در فاکس نیوز: trivializing نگرانی های معتبر با مسخره ترین مظاهر پوچ." او افزود: "شایان ذکر است که شرایور خود دید تا حد زیادی افزایش یافته و پس از او بریزبن سخنرانی."

"که همه به خوبی و خوب است اما آیا ما باید به اندازه کافی غیر-perishables?"
کارتون توسط Sophie Lucido جانسون و Sammi Skolmoski

اخیرا شرایور به نظر می رسد محبوب بریتانیایی نشان می دهد بحث "سوال زمان" و گفت: مخاطبان زندگی می کنند که او را درک نمی کنند که چه معامله بزرگ بود در مورد بوریس جانسون نوشتن در این تلگرافکه زنان در burqas شبیه صندوق های پستی. "به همین دلیل است که پس از توهین به?" شرایور پرسید. مخاطبان هو و یک زن در حجاب فریاد زد: "من از اینجا! از که حرف من گفت: برای بازگشت به کشور خود من! مسئولیت!"

"آیا شما به عنوان خوانده شده اصلی op-ed?" شرایور خواسته و زن نورد چشمان او بیزارند. (قطعه ای که جانسون نوشت: قبل از او نخست وزیر معرفی شد با خط "بله برقع است ظالمانه و مسخره است—اما هنوز هم هیچ دلیلی برای ممنوعیت آن است.") زمانی که تعامل آغاز شد شرایور تا به حال به نظر می رسید به سختی حاوی یک پوزخند اما در حال حاضر تن او معطوف به التماس: "او ایستاده بود تا برای زنان مسلمان حق پوشیدن هر آنچه که آنها می خواهند!"

یک هفته بعد او به من نوشت: "من باید موفق به دریافت خودم را به دردسر دوباره" و اضافه کرد که او می خواهم به نظر می رسد در برنامه "در برابر من بهتر قضاوت—و من باید بگویم که من بهتر قضاوت نمی کند و بسیاری از ورزش این روزها." پس از یک کلیپ از تف رفت, ویروسی, یک دوست قدیمی از شرایور به پایان رسید خود را در ارتباط است. "همه بیش از یک اختلاف نظر در مورد اینکه آیا 'جعبه نامه" و " تحقیر امیز کیفیت. برای به خاطر ترحم به یک نفر می تواند به عنوان به خوبی می شود برای تخطئه گفت: "شما مانند یک صندلی است.' "

شرایور استدلال می کند که مخالفان شرکت در "مخرب سوء تعبیر" شکار بدترین نژادپرست ترین جنسیتی ضد همجنس—امکان خواندن هر آنچه که آنها روبرو می شوند. در یک ستون مثلا شرایور ابراز بی میلی برای Penguin Random House طرح خود را از نویسندگان و اعضای هیات منعکس انگلستان جمعیتی شکست "قومیت و جنسیت و تمایلات جنسی, تحرک اجتماعی و ناتوانی است." او متهم شد که یک ادبی سفید supremacist و او در پاسخ indignantly. "در یک قطبی و گسترده بی سواد دیجیتال جهان پر از شکارچیان gorging در دشمنی که مصمم هستند برای خواندن هر آنچه که آنها مایل به کلمات به تابع بس," او نوشت. "همه نکات دقیق وظریف از پنجره به بیرون زبان دیگر در خدمت به برقراری ارتباط و آنچه که ما نویسندگان برای یک زندگی بدتر از بی معنی است."

اطمینان حاصل کنید. اما آن را سخت به این باور است که شرایور نبود خراب برای مبارزه هنگامی که او پیش بینی کرد که به زودی حتی اگر یک کتاب است "داغون خسته کننده پر پیچ و نامحسوس" آن را کمتر از هویت نویسنده: "اگر یک عامل تسلیم یک مقاله نوشته شده توسط نما کارائیب که از مدرسه کاهش یافته است در هفت و قدرت در سراسر شهر بر روی یک روروک مخصوص بچه ها تحرک آن منتشر خواهد شد."

در ماه نوامبر گذشته طی یک سخنرانی در آکسفورد اتحادیه شرایور خواسته شده بود در مورد تفاوت بین نوشتن داستان ها و ستون ها. "داستان بسیار ظریف تر" او پاسخ داد. "این بیشتر گریزان آن را بیشتر مستقیم باید آن را کمی سخت تر برای تشخیص چه پیام است—نه این که آن را باید یک پیام است اما این پیام است که معمولا پیچیده و گاهی اوقات متناقض است." خواسته بود که به احتمال زیاد به تغییر ذهن مردم او بلافاصله جواب داد, "داستان."

اما به عنوان وضعیت فرهنگی از رمان نویسان کاهش یافته است قدرت provocateur توییتر جنگجو و مبارز سیاسی افزایش یافته است. شرایور است که همیشه در تقاضا به عنوان یک مفسر برای طرف دیگر—از تقریبا هر موضوع است. در نهایت او ترجیح داستان به مبارزه با: جدید رمان او چهاردهم. برای شرایور مشکل با اینکه هر دو یک pugilist و یک رمان نویس است که نقش اول تمایل به تحت الشعاع دوم.

"همه این مسائل شما در حال انجام یک حواس پرتی از نوشتن رمان دیگر که شما قصد مرد" ویلیامز گفت: هنگامی که خود را Remainer مهمان به خانه رفته بودند. آن را کاملا اواخر جاز شد کشویی از سخنرانان و هوا خیلی ابری با نیکوتین بخار آن را تقریبا مانند بودن در یک کوچک بسیار سرد ، (پس از سال ها از بازی با چنین نوابغ موسیقی جاز به عنوان Stan Getz و Dizzy Gillespie, ویلیامز فلفل سخنرانی خود را با کلماتی مانند "حفاری" و "گربه" و "پرنیان." شرایور وام خود واژگان و حرفه خود را به عنوان شخصیت در "برادر بزرگ" که در دفاع از آن گفت: "در هر حرفه ای رو آن لهجه محلی.")

شرایور خواسته شده بود برای تدوین یک کتاب از او ستون و او پاره شده بود در مورد اینکه آیا برای ادامه. "شما نمی توانید نوشتن داستان اگر شما صرف سال آینده و نیم در آن!" ویلیامز ادامه داد. "بین ظاهر و کتاب جدید میاد بیرون ؟ این فرآیندهای مرد شما می دانید منظورم چیست؟" ویلیامز استدلال کرد که شخص دیگری باید برای رفتن از طریق شرایور را غیرداستانی برای جمع اوری بهترین کار است. "اگر آن را به من, O. K."

"این فقط طول می کشد تا به بازخوانی این گه" شرایور گفت. "شما واقعا نمی خواهید به انجام این کار است. شما می خواهم برای پیدا کردن آن اهانت آمیز."

"این است که من نمی خواهم به من هم تعهدات," او گفت:. "سپس به من گفت: شما مهم تر از من."

"دیدن؟" شرایور گفت:. "پرونده بسته شد."

"که شما احتمالا در حال" ویلیامز گفت, تنومند خود را در e-سیگار. "در واقع شما قطعا هستند."

ویلیامز به من گفت که در طول سال زمانی که او و شرایور شد دوستان او هرگز فکر خود را در مورد تبدیل شدن به یک زن و شوهر. "من فکر نمی کنم من به اندازه کافی خوب برای او," او گفت:. "او خیلی باهوش—oh my God! اما معلوم شد که ما در واقع یک بازی کامل است." شرایور جدید رمان به خود اختصاص داده است ویلیامز با توجه "هم اضافه شده و تقسیم بر دو ما را کاملا متعادل فرد است." پرسید: اگر آنها مخالف زیادی در مورد سیاست ویلیامز پاسخ داد: "اساسا نه. او کمی شدید تر از من است. من بیشتر از یک دیپلمات نوع—من می توانید ببینید که هر دو طرف است. گاهی اوقات ما در مورد آن بحث می کنند."

در حال رشد در Raleigh, North Carolina, شرایور شناخته شده بود به عنوان مارگارت ان و نه شناخته شده به عنوان یک مزاحم. او به خاطر مطرح شده در "بالا-پایین خانواده—نوزده-پنجاه خانواده در نوزده-دهه شصت." مادر او پگی ماند خانه با بچه ها زمانی که آنها جوان بودند و پدرش دونالد بود یک کشیش پروتستان به دنیا آمد و دانشگاهی. هر چند او به لحاظ سیاسی مترقی—فعال ضد جنگ و حقوق مدنی جنبش—شرایور توصیف او به عنوان "طبیعی مستبد."

از اوایل شرایور برادر گرگوری که تا به حال یک نابغه I. Q. و بزرگتر-از-زندگی جاذبه مشغول شد در مبارزه قدرت با پدر و مادر خود را. از آن به اوج خود رسید در خود رها کردن از مدرسه و ترک خانه زمانی که او چهارده به زندگی با دو زن با او می خواهم درگیر شدن. "او کسی است که ایستاده بود تا پدر و مادر من—او ایستاده بود تا برای همه," شرایور به من گفت. "من واقعا او را تحسین. او نمی چه به او گفته شد. و من حدس می زنم من کپی کردن او بوده است."

"وجود دارد یک نوع از اساطیر است که پدر و مادر من ساخته شده است تا در اطراف او" شرایور برادر کوچکترش تیم یک هلو کشاورز در آیووا به من گفت. "آنها تا به حال یک مورد علاقه عبارت که گریگوری 'بیش از حد هوشمند به صورت خود به خود خوب'—کدام نوع از عجیب و غریب ساخت و ساز. لیونل و من عمل نمی کند و این می تواند گاهی اوقات احساس می کنم مثل با رفتار خوب ما بودند نه به عنوان هوشمند به عنوان او بود." در انگلیسی, برنامه رادیویی "My Teenage خاطرات" شرایور خواندن از یک ورودی مجله او نوشته بودم در سن دوازده توصیف او خشم در حال تحت الشعاع توسط برادر بزرگتر. "در همه جا برم: 'آیا شما گریگوری؟' "او نوشت. او می خواست به شناخته شده به عنوان خودش—و یا نه به عنوان تونی شرایور یکی از بسیاری از نام مستعار او سعی در. "من در حال حاضر کشیده شده به یک مرد نامگذاری," او گفت: "تمایل به سمت یک هویت مردانه." این تنها منطقی او پیشنهاد کرد: "من بین دو برادر. و آن را بسیار روشن به من در خانواده است که پدر من بهتر می کند."

او با توجه به نام مارگارت ان, نمایندگی همه چیز را که او را خوار بودن یک دختر است. "از دوران کودکی من با تجربه زن بودن به عنوان یک تحمیل," شرایور نوشت: در یک قطعه به نام "جنس خوب برای هیچ چیز." "دوره بودند شنیع. آیا برادران من پف کرده یک بار در ماه دچار وحشتناک کمر درد و بازگشت به پوشیدن بد بو عملا پوشک? من یکی هم که تا به حال ترس از خدا قرار داده و در مورد حامله شدن. در مقایسه با فرزندان خود پدر و مادر من به وضوح کاهش انتظارات برای من چشم انداز حرفه ای. Ruefully در هشتاد و هفت پدر من در نهایت اذعان سال گذشته: 'شما می دانید که ممکن است ما را دست کم گرفت ، او هنوز نه کاملا آورده خود را به چرا اعتراف: من دختر بود."

خانواده به آتلانتا نقل مکان کرد هنگامی که شرایور پانزده بود و او وارد جدید دبیرستان به عنوان لیونل. "من فقط دوست داشتم صدای آن را," او گفت:. "این نوع خودسرانه و خارج از هوا است." (شرایور به نظر می رسد به استخدام یک استراتژی مشابه برای نامگذاری شخصیت او: Serenata Terpsichore, Glamour فک Goog Stackhouse مردخای McCrea.) دونالد شرایور که در حال حاضر نود و دو معتقد است که دخترش شد, ساخت حرفه ای حرکت می کند. او اعلام کرد تصمیم خود را برای تبدیل شدن به یک نویسنده زمانی که او هفت. "من فکر می کنم او را انتخاب و یک نام است که ممکن است برخی از خوانندگان سوال که آیا او یک مرد یا یک زن" او به من گفت.

پس از دبیرستان شرایور با حضور در دانشگاه اموری برای یک سال و پس از انتقال به بارنارد در نیویورک است. پدر و مادر او به تازگی به شهرستان نقل مکان کرد زمانی که دونالد استخدام شد و به عنوان رئیس اتحادیه کلامی حوزه علمیه. این Shrivers هنوز هم زندگی می کنند در سمت غرب بالا در شلوغ آپارتمان در نزدیکی هادسون. وقتی که من رفتم برای دیدن آنها در بهار گذشته یک عکس از لیونل در بیست و پنج شنبه در یک جدول: او تا به حال شدید مطمئن کمرنگ از خود راضی نگاه است که او در بسیاری از نویسنده عکس, اما اثر متفاوت بر روی یک زن جوان است. ("چیزی که در مورد آن سن و سال" شرایور به من گفت: "شما فقط تا . . . punchy.")

دونالد نشسته در صندلی چرم. پگی که دچار سکته مغزی چند سال پیش به او نشسته در سکوت نگه داشتن دست خود را. "پگی و من در یک کلیسا, سازمان, بنابراین ما باید یک بدهی بزرگ به آنها خواهیم ازدواج شصت و هفت سال در ماه اوت نهم" دونالد گفت و همسر خود را به یک لبخند کوچک. "او از میانه و یکی از آزمایش های در حال حرکت از آیوا به ویرجینیا بود و نیاز به تنظیم به جنوب ایران. من در راهپیمایی سلما با مارتین لوتر کینگ و من بود ممنون که به دلیل آن را به من یک تماس از آنچه جنبش بود. پدر من و من تا به حال بزرگ درگیری بیش مدنی-جنبش حقوق. من مطمئن هستم که لیونل آگاه است که. واقعیت این است که من در راهپیمایی برای رای دادن حقوق—من می توانم کار من از دست رفته به عنوان یک دانشگاه کشیش."

شرایور و خواهر و برادر او تبدیل به دور از کلیسا; مثل بقیه از همگروهی آنها به چالش کشیدن عرف. در سطح شخصی آنها احساس کردند که فروتنی پدر خود را موعظه بود در تعارض با ماهیت واقعی: بلند پروازانه فردگرا و خود در مورد. شرایور به من گفت: "من در یک خانواده است که بر این باور بود که فقط ذهن blowingly نوع دوستانه. و این یک فرمول برای اینکه بدبینانه در مورد نوع دوستی."

در یکی از اوایل رمان "بازی کنترل" یک آمریکایی do-gooder می رود به کنیا برای ترویج تنظیم خانواده در میان فقرا. او در عشق سقوط با یک misanthropic متخصص که chides او: "خود را dowdy همدردی است نه کمک به آنها است و قطعا کمک به شما است." (شخصیت مطلع شد توسط عکاس Peter ریش آنها شرایور رو به می دانم که در طول یک سال او صرف در نایروبی. در سی سالگی او فکر کرد که او می خواهم حرکت از یک کشور به کشور بررسی تنظیمات برای او رمان—به دنبال فرهنگ مناسب آن را به عنوان شد. اما هنگامی که او به بلفاست او نمی خواهید به ترک.) در برخی از راه های این جمعیت است شرایور پروکسی: تنها بیش از حد مشتاق به تهمت ناروا زدن به صورت جدی همکاران با سخت دلی. "چرا ما هنوز در تلاش برای کاهش مرگ و میر نوزادان" او می پرسد در یک کنفرانس. "ما را بیشتر از کودکان زنده به گرسنگی و رنج می برند." شرایور به من گفت: "مشکل با نوع دوستی است که در آن لزوما خوب انجام دهد چرا که این طراحی به منظور جلب توجه به do-gooder. من فکر نمی کنم من باور امکان واقعی نوعدوستی."

او فکر, موسسه خیریه خود علاقه و تنفر در او رمان "کاملا خوب خانواده" در مورد یک زن جوان از جنوب که حرکت به لندن برای تبدیل شدن به یک هنرمند سپس به خانه برگشت به حل و فصل امور با او دو برادر و بعد پدر و مادر او می میرند. اواخر پدر شد و پر اب و تاب حقوق مدنی وکیل بود که بیش از حد افتخار خود را پیشرفت. "برادران من ممکن است نارضایتی خود را پدر خوانده ادعا می کنند به لیبرال مسائل نه فقط به دلیل این استفاده شد با چماق زدن پسران به تسلیم اما به دلیل کمی سخاوتمندانه باقی مانده بود برای آنها" شخصیت می گوید. مادر خود را نیز در نظر گرفته به اندازه کافی معتبر است. "اگر stagy fakery که مورد تاخت و تاز مادر من رفتار شده بود محدود به 'صدای تلفن,' " شرایور نوشت: "و این که فسیل لبخند به غریبه ها من می توانستم او را ببخشند به عنوان یک اجتماعی رسمی زن پوشش برای این واقعیت است که او خجالتی بود. اما آن را در خصوصی او در اکثر نادرست است."

شرایور تقدیم کتاب به پدر و مادر خود را. زمانی که آنها آن را بخوانید آنها خشمگین بودند. "من را تهدید اساسا خارج از خانواده" شرایور گفت. پرتره هر دو بی تردید و unflattering; همراه با مانور پدر و مادر است و کمتر سخت گیر می شه و شدیدا زخم. "وجود دارد مقدار زیادی به ناراحت بود و آن را گیج کننده به ما گاهی اوقات به همین دلیل او را درک نمی کنند که" تیم به من گفت. او اذعان کرد که او تصویر از خود مادر مرده بود-در: "او تا به حال راه و رسمی صحبت کردن و شما گرسنه برای چیزی به بیرون کردن کاف مستقیما از روده."

تنها عضو خانواده است که دوست داشتم این کتاب گرگوری. برادر بزرگتر در رمان مردخای است مکار خودخواه و خود ساخته و خود-مخرب—مغناطیسی شکل که پس از سال های سخت نوشیدن می شود در یک موتور سیکلت تصادف و به پایان می رسد تا در یک صندلی چرخدار برای مراقبت توسط خواهر و برادر خود را. شرایور رمان ثابت نبوی: گرگوری بیش از حد مصرف به شدت و سال پس از آن منتشر شد او تی-اندام خود موتورگازی شد و متکی به مسکن. "زمانی که او شروع به غذا خوردن بیش از حد" شرایور گفت. او چاق و وابسته به پدر و مادر خود را در یک راه است که او می خواهم از آن به عنوان یک چهارده ساله. او بر اثر نارسایی قلبی در سن پنجاه و پنج.

در رادیو شرایور خواندن نامه ای که او نوشته بودم به او جوانتر خود: "گرگوری را متوقف خواهد کرد برای تحت الشعاع قرار دادن شما. در طول شما را تحت الشعاع قرار دادن او به درجه ای است که باعث می شود شما خجالت تا زمانی که شما در آرزوی به او برخی از فراغت خود را موردتوجه وتماشای عموم به روشن خود را غمگین شب." او نوشت: در مورد رابطه خود را در "برادر بزرگ" که قراردادن موشواره در اطراف یک بررسی از وظیفه. هنگامی که شخصیت پاندورا می رود تا خواهر و برادر او در فرودگاه او آنقدر بزرگ است که او را به رسمیت نمی شناسد. "به دنبال که در آن مرد بود افتادن به یک چاله" شرایور می نویسد: "و من تا به حال به نگاه دور به دلیل آن بی ادب بود به خیره و حتی ruder به گریه." این درمانده عذاب suffuses کتاب به عنوان پاندورا تقریبا از بین می برد و ازدواج او در تلاش برای نجات برادر خود را از خود.

"او نه یک جانباز مبارک انتهای" دونالد شرایور به من گفت. "گاهی اوقات من فکر می کنم او شک و تردید بیش از حد عمیق است. من آرزو می کنم او می خواهم به نوشتن در مورد برخی از افراد که در آن شما می توانید در پایان گفت: "من فکر می کنم او واقعا تحسین آن حرف باشد.' "

یک شب در ماه اکتبر یک متر.c. ایستاده بود روی صحنه در سالن مرکزی وست و بازگو ساختمان ، U. N. مجمع عمومی اول نشسته وجود دارد. گذشته سخنرانان گنجانده شده بود ماهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ و وینستون چرچیل—همه آنها میزبان گفته بود "اتصالات warmup عمل برای امشب."

شرایور راه می رفت روی صحنه با یک جلف, jockish با تکبر راه رفتن همراه با داگلاس موری نویسنده از "جنون جمعیت: جنسیت و نژاد و هویت." خانه فروخته شد و برخی از دو هزار صندلی پر از مردم مشتاق برای بعضی از زنده iconoclasm. "ما در اینجا به بحث در مورد هویت سیاست" شرایور گفت. "اگر شما می دانید هر چیزی در مورد ما به کار شما می دانید که ما در اینجا به بحث در مورد چه چیزی اشتباه است با آن."

"و یا ترک در حال حاضر" موری گفت و من خنده.

شرایور به ارث برده برخی از پدرش هدیه برای رهبری وفادار پایین آشنا ایدئولوژیک مسیر. او توصیف یک فرهنگ درگیر در بازی های المپیک قربانی—"دسته از افرادی که به طور ضمنی برابر یکدیگر بازمی گردد برای همدردی خود را"—و جمعیت سر به کف زدن. "این است که در مورد تبدیل شدن به قدرتمند است. آن را در مورد دیدن ناتوانی خود را به عنوان قدرت خود را," او رفت. "ما در حال تشویق مردم به آغوش خود شکنندگی و خود به خود مشکلات را به عنوان منبع خود هویت."

موری گفت: "من نمی مخالفم" و شرایور پاسخ داد: "من نمی تصور کنید که ما در حال رفتن به مخالفت بر هر چیزی است."

کاریکاتور بروس اریک کاپلان

آنها تا به حال یک بازی دوستانه ارز مورد فعالیت. "بدترین چیزی که می تواند اتفاق می افتد به هر جنبش آزادی است آنچه در آن می خواهد" شرایور گفت.

"یک زمان وجود دارد که گی-گروه های حقوق مدنی-حقوق مدنی در امریکا و غیره تا به حال یک نقطه" موری, که, گی, اضافه شده. "در حال حاضر در چه نقطه ای از این اشخاص?"

اما پس از آن موری پیشنهاد کرد که دستور کار واقعی در پشت هویت سیاسی سرنگونی سرمایهداری است. "آنها با استفاده از ترانس به عنوان یک کوب" او فرض می با هدف "قاچاق در مارکسیسم."

شرایور نگاه دردناک باعث, شما ممکن است می گویند. "راه را به شما در حفظ و صحبت کردن در مورد 'آنها' من نمی دانم که شما در حال صحبت کردن در مورد" او گفت:. مخاطبان خندید اما او شوخی کرده است. اینجا میان او اختصاص داده شده طرفداران شرایور یافت تنها راه ممکن و قابل تصور به خلاف او دفاع آنتاگونیست. "بسیاری از افرادی که گرفتار شدم تا در این راه از فکر آنها نیست كه" او گفت:. "آنها در پاسخ به یک نیاز انسان برای هدف برای معنی و حتی برای عدالت است." برای یک لحظه شرایور رمان نویس های عاشق پیچیدگی پدید آمده است. مردم در طرف دیگر از این استدلال نشان می دهد که شما می آیند "از پیش ساخته شده," او گفت:. "و این است که نه تجربه من از بودن یک فرد است. تجربه من—و من نمی خواهم برای رفتن بیش از حد عصر جدید بر شما—اما آن است که مستمر عمل تبدیل شدن به خلقت است. اگر هیچ چیز دیگری, شما به طور مداوم به روز دیگری است. . . . به جای تمرکز بر روی چیزهایی هستند که هرگز تغییر نمی کند—از روزی که شما به دنیا می آیند—مانند قفل خود را در یک اتاق است."

Windsor, تراس در لبه جنوبی بروکلین چشم انداز پارک بسیار سبز رنگ و برگ در ماه اوت است که آن را احساس می کند تقریبا روستایی. یک شب شرایور و ویلیامز نشسته در ایوان جلو با درب و تمام پنجره های باز, حلق آویز کردن با تونی Sarowitz, شرایور بهترین دوست. Sarowitz که دراز, مایل به خاکستری و زندگی بخش در وودستاک به تازگی تکمیل شده از یک رمان علمی تخیلی می نویسد و مالی کپی به عنوان یک بعد کار است. او و شرایور ملاقات در دهه هفتاد به عنوان دانش آموزان در کلمبیا M. F. A. برنامه. "این اصلی ترین چیزی که من از آن" شرایور گفت. "که من باید بگویم این است که بسیاری. آنها هنوز به دعوت از من برای تدریس وجود دارد ، من نفرت, آموزش خلاق نوشتن, اما . . ."

"این یک کمی عجیب و غریب است که آنها نمی خواسته شما" Sarowitz به پایان رسید ،

"من دریافت بهترین از هر دو جهان" شرایور گفت. "من نمی باید به آموزش خلاق نوشتن, و من می تواند رنجش!"

شرایور و Sarowitz بازی تنیس سه بار در هفته در طول تابستان—یکی از دلایل اصلی که او می آید به بروکلین. (آنها نمره نگه نمی; آنها بیش از حد رقابتی برای رسیدگی به از دست دادن.) شرایور زانو شده اند مشکل خود را هر چند, و او وحشت زده از عمل جراحی چرا که او نمی خواهد بود قادر به ورزش در طول دوره بهبود. "پدر من است گفت: برای ده سال گذشته او را کمی نگران او را نمی خواهد قادر به بازی تنیس روی دیگر" شرایور گفت. "که فقط درد من. من واقعا دلسوز با travails بودن نود و دو سال." (در "حرکت بدن از طریق فضای" شرایور می نویسد: "چقدر مهربانتر آن شده اند که به نوبه خود مانند لوازم خانگی. تدریجی و کشیده-از فساد بدن در حالی که میزبان آن بود و هنوز هم به دام افتاده در داخل یک شکنجه از مرتب کردن بر اساس آنها را ساختگی در گوانتانامو یا برگن-بلزن. هر سن بود که ادگار آلن پو داستان است.")

"شما در حال رفتن به همان راه مرد" ویلیامز گفت.

"به جز شما هنوز هم می خواهید بازی" Sarowitz اضافه شده است. "شما باید یک سکته مغزی. شما از دست دادن یک دست اما شما هنوز هم بازی می شود."

به عنوان مردان صحبت در مورد موسیقی و کتاب شرایور آنها را تماشا و اغراق در blowtorch. او شناخته شده Sarowitz از آنجایی که آنها جوان بودند اما او ملاقات ویلیامز زمانی که آنها به خوبی به وسط سن. "من از دست رفته مطلق نخست که من احساس می کنم اذیت" او به من گفت. "هنگامی که شما واقعا می دانم که کسی که شما را در درک خود را که آنها شده اند و شما قادر خواهید بود برای دیدن آنها را در یک فولر حس, اما این همچنین بدان معنی است که یک تاری از زمان حال است. من می خواهم تمرکز گاهی اوقات در جف جوان visage." او بازدم بخار. "لعنتی خوب به دنبال," او گفت: در یک تن است که شما نمی اغلب می شنویم استفاده از زنان به بحث در مورد شوهران خود: بیشتر wolf whistle از خاطره.

ویلیامز به ارمغان آورد او را به این گفتگو. "شما خشمگین زن بودن" او گفت:.

"من نفرت زن بودن" شرایور اصلاح شود. "آنچه را دوست دارید؟"

"اما شما را وادار به لذت بردن از آن را برای چند سال" Sarowitz گفت.

خیلی از شرایور ارزش سیستم حول سخت فکری. توقف قرض گرفتن پول شما را پرداخت نمی کند به عقب و توقف اعطای وام آن هم در حالی که شما در آن هستید. نمی ساکن در خود صدمات بازیابی از آنها. شادی در قدرت خود را نه در خود ظلم و ستم و هرگز شروع جمله با "به عنوان یک . . ." شرایور اتحادش را تغییر نام کشور او لهجه او وابستگی مذهبی و تعریف "زن" که او مطرح شد به تجسم به منظور تبدیل شدن به یک خود-ایجاد خود را علاقه مند به چیز عجیب و غریب مجزا از آداب و رسوم ادبی جامعه است. اما شما نمی توانید گول زدن همه چیز. بدن به ناچار می شود حرف آخر را وادار همه ما را به قبول یک هویت که هیچ فرار: فانی.

من FaceTimed با شرایور در یک صبح سرد در مارس روز پس از او به پایان رسید و اولین پیش نویس یک رمان جدید. آن را در مورد یک زن و شوهر که تصمیم گیری در وسط سن که آنها را بکشند خود را زمانی که آنها به نوبه خود از هشتاد; آنها باید سریع تمیز, مرگ, جست و خیز همه درد و رنج خاموش مانند لوازم خانگی. شرایور در هیچ خلق و خوی برای جشن اتمام آن است. "یکی از ناخالص چیز درباره آرامش و مقایسه ای سکوت در خارج از پنجره است که در همان زمان چیزهای وحشتناک اتفاق می افتد و ما نمی توانیم آنها را بشنود" او به من گفت: نشستن در قرمز دیواره مطالعه پوشیدن لباس ضخیم سیاه و سفید چرم faux-ژاکت shearling در برابر سرما. "اگر شکست کسب و کار اتفاق افتاده در یک قلمرو فیزیکی مانند یک ساختمان سقوط سپس آن را می تواند پر سر و صدا وجود دارد. و ما نه فقط صحبت کردن در مورد گربه های حریص چربی. آن را به طور منظم افرادی که در حال از دست دادن شغل خود است."

قبل از همه گیر من خواسته بود شرایور اگر او احساس می کند که کار خود را به عنوان یک مقاله نویس به پیشنهاد پادزهرها به جهان مشکلات. "راه حل هیچ سرگرم کننده،" "مشکلات واقعا سرگرم کننده و آخرالزمانی و آنها را به یک نوع gorgeousness—وجود یک لطفی وجود دارد در awfulness. این مردیا جوان زن صفت کمی راه حل های من را دریافت نمی رویم." این مشکل هر چند نه چندان زرق و برق دار. برای لحظه ای او حتی نمی خواهم در مورد آن.

"من دوست دارم به اشتباه—از آن خواهد شد فوق العاده" شرایور گفت. "ما می توانیم بحث یک یا دو سال از در حال حاضر و شما می توانید سرگرم کننده از من است." او به یک نیم لبخند. "ما می توانیم با هم در رستوران فانتزی و بحث در مورد چگونه احمق هستم. خواهد بود که درخشان است." ♦



tinyurlbitlyis.gdclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب