زندگی با کروناویروس اضطراب در سنگاپور

A woman wearing a mask in precaution of the coronavirus.
در سنگاپور به یک جمعیت متنوع از 5.7 میلیون coronavirus را تبدیل به یک کمی درک متغیر در یک نوع زندگی در آزمایشگاه آزمایش در مناطق شهری و اجتماعی و مدیریت.عکس توسط ادگار سو / ایسنا

چگونه یک ویروس را بیش از یک جامعه? به آرامی. Perniciously. Inconclusively. اولین خط حمله است نه یک درد بدن و یا آبریزش بینی اما خبري تراوش می کند که به هر گوشه ای از زندگی است که غیر ممکن است برای توضیح دلیل آن است که معقول و منطقی و حتی ضروری است. شما باید گوش دادن به این ترس است. شما باید کالیبره کردن پاسخ خود را به درستی. در غیر این صورت شما غیر مسئولانه شما بی دقتی; در بدنه جامعه شما یک شکست داشت.

در اینجا در سنگاپور ما نشسته ناشیانه در لبه coronavirus بحران منطقه. همانطور که از نوشتن این نود و دو نفر در این جزیره شناخته شده به قرارداد COVID-19 ویروس. اول آن بود مسافران که می خواهم به شهر ووهان کانون شیوع اما به تدریج این بیماری چشمانداز به جامعه و شروع به گسترش کرد. تا کنون هیچ کس در سنگاپور درگذشت این بیماری است.

اما ترس آن معلوم است یک ویروس است. سطح پایین ترس از این کمی درک بیماری گرفته شده در مدرسه بین المللی که در آن کودکان خود را صرف روز و وسیع مشاع پیچیده که در آن زندگی می کنیم همراه با ترکیبی از سنگاپوری خانواده ها و خارجی ها. این ترس غیر طبیعی قدرت به زور از این سوالات ناراحت کننده است که معمولا در خفا انجام دادن ناگفته در جوامع آن را حمله. شما شروع به صحبت کردن در مورد این ویروس و در نهایت چیدن از هم جدا سبک های فرزند پروری و یا روابط خارجی.

این ویروس تبدیل به یک کمی درک متغیر در یک نوع زندگی در آزمایشگاه آزمایش در مناطق شهری و اجتماعی و مدیریت. سنگاپور به یک جمعیت متنوع از 5.7 میلیون از آنها نزدیک به دو میلیون نفر بود و خانواده ما آمده اند به زندگی می کنند و یا کار در اینجا به طور موقت. تقریبا در هر جنبه ای از زندگی در اینجا از مسیرهای حمل و نقل به گفتمان سیاسی است که با دقت کنترل شده توسط دولت است.

طبیعی ریتم از شهرستان در حال حاضر مربوط توسط ویروس پی در پی مربوط به اطلاعیه ها: اورژانس, ایمیل, stern اطلاعیه در تابلو اعلانات و فوری پیام های واتساپ از دولت است. دو مورد را تایید کرد. مدرسه مجامع به حالت تعلیق درآمد. اگر شما بوده ام به سرزمین اصلی چین در دو هفته گذشته ماندن خانه از مدرسه و کلیسا و هر چیز دیگری. آن را بدتر از سارس. وحشت نکنید.

خسته کننده حقیقت این است که ما نمی دانیم آنچه که ما در حال زندگی می کنند. دانشمندان هنوز در حال تقلا برای درک حقایق اساسی در مورد coronavirus مانند این که چگونه آن را گسترش می یابد و طول آن دوره کمون. در صورت عدم وجود دانش ما را بررسی کنید به طور مداوم برای دیدن آنچه که هر کس دیگری در حال انجام است و داشتن مکالمات است که تنها منجر به عدم اطمینان بیشتر و قضاوت است. در محافل اجتماعی است که دغدغه با خانواده و مدارس coronavirus تبدیل به یک عالم صغیر از پدر و مادر خود: یک بحران است که فشرده همه ناخرسندی و بی اعتمادی و شک است که در خفا انجام دادن در اطراف لبه های پرورش کودک به یک حرکت آهسته اضطراری که خواسته همه ما همکاری و پیگیری سفارشات.

یک روز صبح در حالی که شوهر من راه می رفت و بچه ها را به خارج از اتوبوس را باز کردم یک e-mail از طرف مدرسه. این یک پیام طولانی و به عنوان خوانده شده, من من قهوه. من تا به حال احساس سرگیجه و مثل من در اوج اولین لپ تاپ صفحه نمایش.

یکی از آموزش دستیاران در زبان چینی برنامه بود ووهان بومی است. والدین او که آمده بود به بازدید بیش از سال نو چینی در حال آزمایش مثبت برای coronavirus. خوشبختانه آنها در شرایط با ثبات و معلم خود به نظر نمی رسد به این ویروس اما پس از آن دوباره, دوره کمون طولانی ساخته شده است آن را بیش از حد به زودی برای اطمینان می دانم که آیا او می خواهم آلوده شده است. پدر و مادر او شده بود و ماندن با او را به عنوان او رفت و برگشت به جلو و عقب به مدرسه. او شده است می خواهم در کلاس درس و به حال انجام شده در سال نو چینی, کارکنان, کنسرت.

اگر شما می خواهید برای پایمال کردن یک شبکه ارتباطات, در اینجا یک ترفند خوب: نوشتن ایمیل به هزاران نفر از نوع پدر و مادر اعلام کرد که ویروس کشنده پخش در سراسر سرفصل شاید نفوذ خود را در مدرسه کودکان. مطبوعات ارسال فقط به عنوان اتوبوس های مدرسه می رویم, به ترافیک صبح.

"صبح به خیر." این اولین متن از یکی از درجه دوم مادران: یک خط باز پس بی ثمر از علامت تعجب و emojis که در حالت عادی صبح این امر حاکی از یک قبر تخلف در بخشی از فرزند من. "دیدم ایمیل ؟" او ادامه داد. ما پیامک جلو و عقب و در ضمن من پیام کوتاه با دیگر پدر و مادر و با دو نفر از دوستان که پزشکان در ایالات متحده است.

"این بسیار کشنده" دوست من که یک تحقیق دکتر نوشت. "اگر آن را به نظر می رسد به طور جدی است."

"صادقانه آن را کمتر شدید از آنفلوانزا" من اورژانس-اتاق-دکتر دوست نوشت. "حتی اگر بچه های خود را در آن آنها می شود خوب است."

در اینجا در سنگاپور یک مادر و میخواستم بدونم که آیا کافه تریا مواد غذایی ممکن است آلوده شود; دیگر بود و گرفتن عکس از کلاس درس که در آن آموزش دستیار کار کرده بود با کودکان. این آرام ارزیابی از امریکا ارائه شده است که به نوعی مسخره است. من مطلع مادر که می خواهم texted که من می دانستم که یک دکتر که گفت: ما نباید نگران باشید. او پاسخ داد که او هم می خواهم صحبت با دکتر و گفته شده بود به نگرانی نیست.

که در آن نقطه من فرض ما می خواهم به اجماع رسیده. اما فقط پس از آن او به طور ناگهانی اعلام کرد که همسرش به رهبری بود به مدرسه را انتخاب کنید تا بچه خود را. "ما راحت نیست," او نوشت. "من درک می کنم" من پاسخ داد. ما شکننده داد تا به حال شکسته به نوعی در امتداد خطوط است که تا به حال با ما برای تحمل ریسک. ما نمی خواهد در متن هر یک از دیگر برای بقیه هفته در حالی که او را نگه داشته و او را در خانه و من فرستاده معدن به مدرسه.

اگر ویروس است که با ما والدین عصبی آن را نیز poking در نقاط حساس از سازمان ملل. در هنگ کنگ که در آن دموکراسی تظاهرات را خروشان برای بسیاری از سال گذشته دولت های محلی امتناع به مهر و موم کردن گذرگاه به سرزمین اصلی شد و تقبیح به عنوان یکی دیگر از شکست برای حفاظت از خاک از تهدید پکن.

در اینجا در سنگاپور بیش از حد ویروس لایروبی تا برخی از تنش کمین در زیر روکش از هماهنگی جمعی. سه چهارم از شهر قومی چینی و معناداری وجود دارد و اقلیت های سرخپوستان و بومی مالزی. این شهر همچنین به ده ها هزار نفر از ساکنان از سرزمین اصلی چین است. روابط میان این گروه شده اند و با دقت صاف توسط دولت که به رسمیت می شناسد چهار زبان رسمی اجرا قومی سهمیه عمومی-مسکن بلوک و جرم هر گونه اقدام از جمله سخنرانی که می تواند به تضعیف نژادی یا مذهبی هماهنگی. در حال حاضر اگر چه coronavirus تبدیل به بهانه ای برای برخی از صاحبخانه ها که تلاش کرده اند برای به دست گرفتن در سفر و قرنطینه دستورالعمل به اخراج سرزمین اصلی مستاجران از ساختمان های خود را.

"از جمله اقدامات مفید نیست و آنها هیچ جایی در جامعه ما" لارنس وانگ ملی-وزیر توسعه بدحجابی در یک سخنرانی در پارلمان. "من امیدوارم که هر سنگاپوری را هم ایستاده و ما را به انجام بخشی خود را برای مقابله و محکوم کردن چنین تعصب و تبعیض است."

در وسط این همه برخی از دوستان از هنگ کنگ به شهر آمد; من و همسرم برنامه ریزی شده برای دیدار با آنها را برای صرف شام. شب قبل از یکی از آنها پیامک به ما هشدار می دهند که او می خواهم در سرزمین اصلی چین است. Unprompted او ارائه شده تا تاریخ دقیق از سفر شهرستانها بازدید و شرکت های هواپیمایی پرواز. هر دو او و شوهرش احساس خوب اما اگر ما می خواستیم به لغو آنها می خواهم به درک.

باید ما از دوستان قدیمی ما مانند lepers یا ما باید خطر آوردن ویروس در صفحه اصلی به ما بچه ها ؟ در پایان, ما سعی در به سازش.

"آیا شما فکر می کنم ما در حال مجموع آجیل اگر ما پیشنهاد ملاقات در رستوران نه بغل کردن و به اشتراک گذاری ظروف؟" من نوشت. "من احساس می کنم افتضاح حتی تایپ کردن آن است."

"که کاملا حس می کند به او پاسخ داد.

از آن ساخته شده کمتر حس صبح روز بعد وقتی پسر ارشد ما به من گفت که ما راه می رفت به ایستگاه اتوبوس که بچه او می خواهم با بازی قبلی دو روز اقامت داشت از مدرسه به خانه برای دو هفته.

"آه" به من گفت. "او است ؟ چرا؟"

"از آنجا که او در چین است."

"آه" من می خندیدند و شروع کننده بیشتر به خودم نسبت به او. بنابراین همه ما اقدامات احتیاطی بودند شل و ول من فکر کردم مثل تلاش برای استفاده از شاخه و رشته به سد جریان تعامل انسان. ما نمی دانیم چه کسی می شده است که در آن یا کسانی که ممکن است بیمار و نه می تواند ما زندگی می کنند در یک حالت عقیمی. ما نمی تواند ساخت یک دیوار در برابر میکروب ها و فشار به نگه داشتن در تلاش برای انجام این کار طاقت فرسا بود.

که بعد از ظهر که ما رفت و برگشت از ایستگاه اتوبوس همراه آمد بچه. او خزید پایین مسیر خود را در روروک مخصوص بچه ها یک لبخند بر روی صورت خود, پوشیدن چیزی جز یک لباس شنا و یک جفت عینک در اطراف گردن خود را. "هی" او گفت: به پسر من. "می خواهم برای رفتن به استخر؟"

"مادرم می گوید من نمی توانم با شما بازی دلیل این که شما به چین رفت" پسر من گفت.

"من نگفت که" من کمربندش را بست unconvincingly.

"آیا شما بیش از حد" او گریه.

"من نیست." من احساس می کنم چهره من در حال سوختن است. "شما به کسی که به من گفت او شده است می خواهم در چین است."

دیگر بچه تماشا ما را با نیمه روشن-لبخند مودبانه ورزشی تماشاگر.

"اما من نمی گویند—"

"اما این چیزی است که شما به معنای!"

"به اندازه کافی به داخل برویم!"

من تا به حال این ایده که ما در حال نزدیک شدن به پایان هر چه ما همه پایدار. ما نیست, البته, اما من نمی توانستم تکان انتظار است که این مشکل به زودی جایگزین برخی از تازه نگرانی است. معلم و دستیار ماند و سالم و در نهایت بازگشت به کلاس درس اما تعداد بیمار نگه داشته در حال رشد است. یک نگهبان ارسال شده در ورودی ما مشاع با یک دماسنج و یک تحمیل پمپ بطری ضد عفونی کننده دست. مدرسه به خانه فرستاده ورقه که تا به حال به ارسال هر روز صبح که متوسط خواندن. در پشت ذهن کمین دانش است که وجود دارد گزارش از مردم تست مثبت بدون تب به طوری که دماسنج بودند به سختی وشکست. از کوره در رفته خریداران رانده شده توسط شایعاتی که دولت ممکن است نزدیک مدارس و محدود کردن بیشتر مردم به خانه های خود فشار می آوردند سوپر مارکت ها به قفسه های رشته فرنگی و کاغذ توالت.

من در خانه آماده را به ما پسر جوان به یک جشن تولد روز وحشت خرید به صورت جدی آغاز شد. گوشی من شروع به دینگ مصرانه. این مادر پرتاب حزب; او می خواهم فقط شنیده ام که کسی که در زندگی خود را توسعه مسکن تا به حال رمان coronavirus.

"من نمی باید هر گونه اطلاعات در این مرحله," او نوشت. "این است که از یک منبع قابل اعتماد است." این حزب هنوز در اما آنها می خواستند دیگر پدر و مادر به درک انتخاب آنها ساخت.

ما تصمیم به نگه داشتن ما پسر, صفحه اصلی, اما من آن را دوست ندارم. من احساس بد برای بچه من و حتی بدتر برای خانواده هایی که برنامه ریزی شده بود ، بنابراین من پیچیده در کاغذ رنگی و رهبری را در یک تاکسی به عذرخواهی می کنیم. به عنوان ما کشیده تا به دروازه گارد محقق در ماشین درب و شنود گذاشته و پیشانی من را با یک دماسنج الکترونیکی قبل از nodding ما از طریق. گردشگاهها و لابی احساس عجیبی آرام است. طبقه بالا هر چند حزب بود در نوسان کامل; بزرگسالان نوشیدن آناناس و بچه ها نقاشی روی سلس.

من هر دو رها میگردند و برای دیدن که تعداد محترم پدر و مادر شجاع تر از ما بودند. یا شاید آنها بی پروا—من نمی دانم دیگر. من می خواستم به چسبیدن به اطراف و چت; من می خواستم پسرم را به وجود داشته باشد ، و من متوجه شدم که این نیش: در این شرکت از دیگران به ما مشتق بیشترین راحتی در حالی که به طور همزمان در حال اجرا بزرگترین خطر است. ما به یکدیگر نیاز دارند و ما به دنبال هر یک از دیگر, ما آلوده با میکروب موذی و تقویت احساسات. من در آنجا ماند برای یک زمان کوتاه و سپس سمت چپ هدیه و به خانه رفت.

در محل ما سوار آسانسور تا کف ما من خواندن یک اطلاعیه ضبط به دیوار. آن را از شهروندان کمیته مشورتی که رله ارتباطات از دولت به مردم توضیح داد هنگامی که و که در آن ما ساکنان باید جمع آوری ما ماسک رایگان. من می خواهم در حال حاضر برداشت این چهار ماسک را به خود اختصاص داده خانواده ما, اما من هنوز هم لذت بردم از خواندن این یادداشت ، وجود دارد به راحتی در دقت در این سند که در یک بار شدید و خوش بینانه: "با هم و با عزم پولادین ما می تواند غلبه بر این به عنوان یک جامعه."



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de