لورن Hansberry غربت چشم انداز جهانی

Hansberry
Hansberry تلاش برای سنتز او علاقه ای به سیاست اومانیسم و زیبایی است.عکس های دیوید Attie / گتی

از اوایل ماه آوریل زمانی که بزرگ منتقد ادبی و استاد زبان انگلیسی Cheryl A. دیوار مرگ من شده فکر کردن در مورد آخرین کتاب او منتشر شده "در آزادی و اراده را به زینت" در مورد آفریقایی-آمریکایی مقاله سنت است. دیوار یکی از مهمترین دانشمندان و مفسران کار زورا نیل Liquid و در "در آزادی" دیوار چفت و بست به Liquid این ادعا که "را به زینت"—گرایش به زبانی شکوفا حتی تحت فشار—جنبه های مهم از "Negro بیان است." دیوار معتقد است که مقاله اغلب انجام دو به سختی extricable اهداف: به استدلال می کنند, سیاسی, اقتصادی و اجتماعی و نژادی و آزادی جنسی و ارضای یک نویسنده اصرار برای بیان خود از طریق زیبایی شناسی.

دیوار بینش فراتر از این مقاله آن را بیشتر شبیه به یک رونمايي از انگیزه—گاهی اوقات هماهنگ گاهی اوقات ناهنجار—که گرد هم می آیند برای ایجاد هنر از هر نوع که لنگر در محل و زمان اما همچنین می تواند حرکت کند گذشته آن پارامتر است. ممکن است هیچ مثالی بهتر از این ظرفیت در مدرن آمریکایی تئاتر نسبت به زندگی و هنر از نمایشنامه نویس لورن Hansberry که در سال 1965 در سن سی و چهار و اما در سمت چپ پشت به اندازه کافی نابغه برای دوستداران ادبیات به دنبال مانند یک دنباله از سخاوتمندانه خرده. (May 19th را علامت ninetieth سالگرد Hansberry تولد.)

حتی قبل از او درخشان حرفه ای به عنوان یک نمایشنامه نویس آغاز شد Hansberry راه می رفت سیاسی-هنری tightrope ساخت شخصی و خلاق تنظیمات به منظور دستیابی به این نوع از تعادل که دیوار توصیف. در اوایل دهه بیست سالگی با داشتن فقط در نیویورک از میانه او با انتشار اشعار در رادیکال مجلات; مشغول به کار به عنوان یک روزنامه نگار برای آزادیسیاه چپ روزنامه منتشر شده توسط بازیگر و خواننده پل رابسون; مورد مطالعه قرار گرفت و با W. E. B. Du Bois, در, Jefferson, دانشکده علوم اجتماعی. او شروع به سنگ تیز کردن مادام العمر چپ سیاست به غربت بی وقفه همدلانه چشم انداز جهانی.

در اطراف آن زمان—با توجه به "به دنبال لورن: درخشنده و رادیکال زندگی لورن Hansberry," داستان پری صمیمی, ruminative کتاب از سال 2018 بیشتر مستند پرتره از سخت بیوگرافی—Hansberry با ارسال نامه ای به دوست پسر او را, رابرت, Nemiroff, چه کسی او را بعد از ازدواج. این نامه به پایان رسید با یک tellingly تعیین مانیفست:

1. من یک نویسنده هستم. من می خواهم برای نوشتن.
2. من می خواهم برای تبدیل شدن به یک نویسنده است.
3. هر سهم واقعی من را می توانید به جنبش تنها می تواند در نتیجه یک زندگی منظم. من می خواهم به موسسه نظم و انضباط در زندگی من است.
4. من می توانید رنگ. من می خواهم به رنگ.
پایان

Hansberry شد نه تنها شخصا بلند پروازانه اما همچنین امیدوار به ادغام زیبایی شناسی و نگرانی های سیاسی که تا به حال رشد با هم مانند یک درخت با دو تنه—بالاترین شاخه آمیخته, آن روزی coursing از طریق متقابل سیستم ریشه.

پری کتاب ظریف و آرام و ذهنی بازخوانی حقایق Hansberry زندگی. اگر Hansberry داستان خود یک نوع درام, پری ترین و حساس و باهوش unabashedly مغرضانه منتقد کمک به تکرار و ساخت تم و عملکرد خود را زندگی می کنند دوباره. "به دنبال لورن" تونل عمیق به Hansberry را روان نشان میدهد که چگونه این ناهماهنگی از جوانان خود را به همراه داشت آماده هنرمند قطع بیش از حد در اوایل بیماری است. Hansberry تا به حال نسبتا بورژوا لیبرال طبقه متوسط و تربیت در شیکاگو بود اما حلقه دار با خشونت است. هنگامی که او پدر واقعی املاک و کارآفرین خریداری یک خانه در یک محله خانواده روبرو شد با یک بلوک سیمان از طریق پرتاب خود را مقابل پنجره; آن فقط از دست رفته لورن سر و تسلیم خود را به یک دیوار.

اگر پری یکی مداوم وسواس آن است که چگونه پس از این دلخراش لحظه Hansberry تلاش برای سنتز جاذبه خود را به سیاست های عمیقا احساس اومانیسم و بومی علاقه به زیبایی: چگونه او آموخته است که به حرکت از درماندگی و سرخوردگی به یک تفکر از زمین شکوه در یکی روانی سکته مغزی. "وجود دارد او سیاست محور در فقر و حاشیه های مظلوم و غیر خودی" پری می نویسد: "و در آنجا بود که او بتواند در داخل کشور زندگی است."

در سال 1959 Hansberry تا به حال موفقیت حیرت انگیز با "کشمش در آفتاب" تبدیل شدن به اولین زن سیاه به یک بازی début در برادوی است. طرح مراکز در شیکاگو خانواده عوارض در حال حرکت به یک سفید محله. از آن راضی هر نیاز یک "خوبی ساخته شده در" داخلی, درام, تنظیم آن شخصیت نسل, مذهبی و سیاسی بخش به طوری هنرمندانه در برابر یک دیگر است که به احتمالی اوج والتر جوان را از دست دادن خانواده اش ارث—احساس می کند مانند یک نگاه اجمالی فراتر از محیط و شخصیت و به آینده کشور از commingled امید و خواسته.

پس از "کشمش" 's اجرا Hansberry نوشت: یک آخرالزمانی فانتزی به نام "چه استفاده از گل؟" او تصور آن را به عنوان یک تلویزیون خاص, اما تصمیم گرفت آن را به یک بازی به جای. بخش هایی از آن اقتباس شده اند برای رادیو و صحنه خوانش و برخی از متن آن استفاده شد "به جوان با استعداد و سیاه" که پس از مرگ بازی بود که ویرایش توسط Nemiroff. به عنوان خوانده شده "گل" در حال حاضر در کنار دیگر پس از"کشمش" با این نسخهها کار مانند "له Blancs" و "نوشیدن تنبل" که همراه با "گل" جمع آوری شده در یک کتاب به نام "Les Blancs: جمع آوری آخرین نقش لورن Hansberry" از سال 1972—است به یادآوری است که برای Hansberry, "کشمش" یک آغاز بود و نه یک پایان. تئاتر با آن نیاز به ایجاد فضای داخلی قابل مشاهده است و به زور تناقضات از طریق پالايشگر آتش از برخورد یک وسیله نقلیه مناسب برای او به توسعه هر دو سیاست و هنر.

"گل ها" شروع می شود در یک چشم انداز تاریک و دلگیر خالی به جز یک گروه از خسیسانه لباس کودکان. آنها prelingual و نگاه گرسنه است. این معلوم نیست چه اتفاقی افتاده است به تمدن اما روشن—مرجع با توجه به زمان و Hansberry جهانی نگرانی های سیاسی—است که به بمب اتمی است. Hansberry در حال تماشا Du Bois او مربی و یک خانواده دوست خود دستگیر و متهم پس از شروع یک دادخواست علیه سلاح های هسته ای. او طرد در محافل مودب هر دو سیاه و سفید و برچسب یک عامل اتحاد جماهیر شوروی.

Hansberry را تحسین Du Bois کل بود. در یک مجله ورود او به نام او "آزادی شور و تصفیه شده و سازمان یافته است." که فرمول برای تلفن های موبایل مانند یک وهم آور پیش بینی از دیوار: Du Bois را 1903 کتاب "روح سیاه, قوم,", که در آن او را گرد هم آورده علوم اجتماعی گزارش موسیقی انتقاد و حتی داستان یک بنای سیاه مقاله سنت است. او با استفاده از خود بی همتا آموزش و پرورش, شخصی, fastidiousness و استعداد هنری به عنوان یک مجرا برای احساسات خود را, نه بهانه ای برای تعدیل آنها را به نام احترام. او تا به حال آسفالت یک جاده که Hansberry امیدوار به سفر.

در "گل" بچه ها کشتن یک حیوان و مبارزه در سراسر بدن است. هیچ کس coöperates; آن را عالم صغیر هابز "جنگ همه علیه همه است." مبارزه تحقیق و بحث و Hansberry یادداشت در مرحله جهات "کسانی که قوی ترین پیروزی است." آخرالزمان در معرض بشر سبعیت و تنظیم آن را سست به عنوان بالاترین قانون است.

به این صحنه وارد یک مرد که توصیف خود را به عنوان یک زاهد گوشه نشین. او راه می رفت به جنگل بیست سال پیش و در حال حاضر بازگشت به یک کابوس. هنگامی که او متوجه آنچه اتفاق افتاده است او باعث می شود که کودکان خود پروژه. او یک معلم زبان انگلیسی در جهان است. او می گوید مردم او را به سمت چپ در پشت همه آنها به جز این کودکان در حال حاضر احتمالا مرده "چه عجیب و غریب قبیله بودند! دیوانه و قهرمانان تمام!" فرزندان او می آموزد آورده بودند و در اینجا توسط یک مرد و یک زن که امیدوار شاید که آنها برای زنده ماندن و زنده به انتشار این گونه است. (ناشیانه وجود دارد تنها یک دختر در میان آنها است.) زاهد گوشه نشین می آموزد کودکان به صحبت می کنند, معرفی آنها به مفاهیم ساده ،

اما انتزاعی هستند دشوار است. زاهد گونه به خصوص برای توضیح آنچه در آن به معنی "استفاده از چیزی". به زودی ارگان های تمدن شروع به بازگشت. یکی از بچه ها می آموزد به صحبت passably هست. یکی دیگر از "اختراع" چرخ. خشونت هنوز هم می شکند, اما در زیر آن امید peeks از طریق. وجود دارد یک سوال که زاهد هرگز با موفقیت پاسخ هر چند—که به نظر می رسد که مربوط به امروز که ما راه رفتن را از طریق خود ما در زندگی واقعی آخرالزمان که در این نازا تصور چشم انداز است. یک کودک می پرسد چه "استفاده از" گل—چرا زیبایی ؟ زاهد مبارزه برای پاسخ به احساس تمام عذاب خلقت است. ریسک به نظر می رسد به شدت بالا است, اما آن را قابل قبول تشخيص انسان مشکل حل تنها با نگه داشتن یک چشم بر روی سطوح و دیگری در روح: تصور کنید و یا می میرند. ♦



tinyurlbitlyis.gdclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de