متی Klam در جنون از تبدیل شدن به یک پدر و مادر

Facebookتوییترایمیلنسخه قابل چاپصرفه جویی در داستانعکس توسط پری Klamداستان خود را در این هفته موضوع "کبد" در ر

توسط NEWS-SINGLE در 19 اسفند 1398
عکس توسط پری Klam

داستان خود را در این هفته موضوع "کبد" در راه بر میدارد تا جایی که آخرین داستان خود را در مجله "طب آسترید Chipewee یاس" به سمت چپ خاموش. در این داستان یک زن می رود به زايمان زودرس. در این داستان ما با دیدن یک زن و شوهر تجربه اولین روز از خود preemie, دختر, زندگی, در, نوزادان, I. C. U. است که آن را عادلانه می گویند که این داستان الهام گرفته از یک تجربه شخصی از زایمان?

کاملا. آنها با الهام از تجربیات من به عنوان به خوبی به عنوان کسانی که از دوستان و عزیزان و دوستان از دوستان که می خواهم تلاش برای تصور مقابله با ناباروری به حال سقط جنین یکی پس از دیگری خارج رحمی حاملگی های متعدد I. V. F. s, پره اکلامپسی, تخت استراحت اضطراری C-بخش زودرس و تولد مشکل شیردهی شما نام آن را. باز کردن صحنه ؟ یک شب در اواسط دهه نود من راننده تعیین شده به عجله همخانه من خیلی حامله, خواهر, از طریق شهرستان در قرض S. U. V. در وسط کولاک حمایت مسدود خیابان نورد تا به بیمارستان که در آن پانزده دقیقه بعد او به هنگام تولد.

و اگر چه تمام صحنه ها و امتداد از گفت و گو و شخصیت های بنیاد هم از این داستان و همچنین از خود من تخیل کردم و با یادداشت ها از لحظات پس از دختر من تولد. نوت بوک من بود دو یا سه قطعه خورده کاغذ که من انجام شده در اطراف بیمارستان در جیب عقب. من تا به حال مرتب کردن بر اساس از دو شدید روش برای یادداشت برداری به طوری که در یک طرف بود و مستقیم گزارش از نام های از مراحل و ماشین آلات و چیزهایی که من شاهد و یا شنید—صحنه های شادی و سرخوشی بلکه از سردرگمی یک دست اول چگونه از نوزاد medevac نجات و دیگری پس از سانحه نتیجه برای یک کودک متولد شده در بیست و یک هفته و در طرف دیگر یک دفتر خاطرات شخصی من دولت از ذهن است.

اما در مورد تجربه شخصی من: من تمایل به درک بسیاری از آنچه برای من اتفاق می افتد در حالی که آن اتفاق می افتد و من اغلب واکنش نشان می دهند ایستاده با دهان باز در حیرت زده سکوت بدانم که آیا کسی قرار داده LSD در میلک شیک دوباره. و سخت تر از من سعی کردم به تکرار تجربه من به عنوان من پیش نویس این داستان بیشتر متوجه شدم که همه چیز را من می خواهم گرفته شده در رنگی بود توسط خود من تحریف برداشت. هنوز هم مانند من راوی من صرف چند روز در نوزادان بال یک بیمارستان در یک تحریک آمیز تی شرت من می خواهم به صورت اتفاقی انداخته و در تاریکی به خانه برگشت. من تی شرت گفت: "Kiss me, i'm pro-choice."

زن و شوهر در داستان رفته در حال حاضر از طریق یک نوع ارتباط دادن تروما تلاش برای باردار شدن و سپس به طور ناگهانی تبدیل شدن به پدر و مادر ماه قبل از آنها آماده شده است. نوشتن یک کوره در رفته با کیفیت به آن—طولانی انتهایی جملات ناگهانی لحظات طنز و ترسناک. بود که به معنای منعکس عاطفی غلتک coaster این دو زندگی را از طریق ؟

بله, آن را منحصر به فرد عاطفی سوار. من به یاد داشته باشید هنگامی که راه رفتن را از طریق یک قبرستان و دیدن سنگ قبر از سه روز نوزاد و تعجب آنچه که دارای یک عزادار پدر و مادر به تتم یک کودک که تا به حال شده است در اطراف برای مدتی کوتاه در یک زمان. من را درک نمی کنند—تا زمانی که من چشم گذاشته در نوزاد تازه متولد شده و پس از آن من. بچه میآید و برخی از جنون سبقت شما. مرد در این داستان این است که آجیل و من او را در زمان, بنابراین من می دانم. داستان آیا گرفتن برخی از آن مانند یک پشه به دام افتاده در کهربا. من با بمباران متمرکز هيجان و اضطراب و فن آوری است. من به یاد داشته باشید بیش از یک بار در طول آن روز در بخش مراقبتهای ويژه نوزادانایستاده در مقابل یک بولتن هیئت مدیره که در آن عکس کوچک preemie نوزادان ارسال شده در کنار به روز رسانی عکس ها از همان بچه ها که می خواهم بازگشت و در پیروزی سال بعد برای تشکر از پرستاران خود را و نشان دادن نفیس خود را توسعه. من تصور که هر روز گذشت و دختر بزرگ شد قوی تر عکس ها از ما بر ما بازگشت. اما ما هرگز رفت و برگشت.

این داستان نیز به حدی طنز در مورد چگونه به بیمارستان در برخورد با پدر و مادر جدید ،

بله و قصیده را به محاصره قهرمان, بی حس شده پرستاران و پزشکان که رابط با یکی از احمقانه ترین جمعیت قابل تصور است: پدر و مادر جدید از بچه ها که هنوز از جنگل. دیوانه رها careening مایوس exultant و stupefied—همه ممکن است توصیف پدر و مادر در NICU نوزادان در هر لحظه است. که خلق و خوی پیشنهاد یک رویکرد طنز.

راوی بود فقط در مورد به پایان ازدواج خود را هنگامی که همسرش به او گفت که او باردار بود. آیا شما فکر می کنید این رابطه را نگه دارید ؟ اگر چنین است چه خواهد شد آن را نگه دارید با هم ؟

این درست است که راوی احساس توخالی و از جان گذشته در طول مبارزه خود را برای باردار شدن, اما من نمی دانم اگر او را دنبال کردهاید و از طریق خود تهدید به ترک. او تا به حال در واقع اشاره به ترک همسر خود را. من فکر می کنم که او با غرق گناه حتی با توجه به آن و قادر به بخشش و عفو خود را که برای ضربه. سپس به داستان باز می شود او افزایش می یابد, به مناسبت, به عنوان, وضعیت مطالبات, اما او همچنین اضافه کاری برای ریختن که گناه.

و اکنون که خود مادر متولد شده است, خدای من می داند که اگر آن را تاریخ و زمان آخرین ؟ من امیدوارم که از آن خواهد شد اما مردم آنقدر تعجب آور است. روابط خوب استراحت برای sanest و همچنین اشتباهترین دلایل. جالب است ببینید که چگونه واکنش نشان می دهند ارتباط جنسی, به چالش کشیدن وقایع است. برخی از رشد نزدیک تر است. برخی از آنها نابود شده است. هنگامی که شما در نظر هتک ابرو از ازدواج و روزانه در تلاش برای نگه داشتن چیزهای ماندگار, آن را سخت به تقصیر مردم است که به بالا. اما من فکر می کنم این احتمال وجود دارد که این محاکمه را به ارمغان خواهد آورد این زن و شوهر نزدیک و است که آنها را وحشت زده و سپاسگزار هر روز که به شرح زیر است, برای سلامتی و زیبایی خود را برروی جدید دختر.

شما برای اولین بار نوشت: یک پیش نویس از "کبد" در سال 2007 نه طولانی پس از "Adina آسترید Chipewee یاس" منتشر شد. چه ساخته شده شما قرار داده و آن را کنار گذاشته و سپس بازگشت به آن ؟

من نشان داد پیش نویس اولیه این قطعه برای خوانندگان و نمی توانید پاسخ من می خواستم بود و همه خیلی خوشحال به کنار گذاشتن آن است. داستان من از freaked و هنوز هم می کند. در حالی که چک کردن برخی از حقایق برای این قطعه من در زمان یک تور تصویری از دو یا سه NICUدر بیمارستان های مختلف و نزد کسانی که نقاط ضعف من است. من و نگاه قطعه ای یک یا دو بار در طول سال تعجب که چرا آن کار نمی کند و این پاییز گذشته کسی که می خواهم از من شنیده خواندن آن چند سال پیش در مورد آن پرسید پس من رفتم پشت در بود و قادر به قطع مقدار زیادی. من فکر می کنم قبل تکرار شد غرق جنگ است. داستان دارای یک موتور—ما ریشه برای یک کودک -- و من فکر می کنم من می خواهم خفه که با دیگر نیروهای غیر ضروری. اما داشتن برخی از راه دور از این داستان ساخته شده مشکلات آسان تر برای دیدن. توجه به نویسندگان: اگر شما در حال مبارزه با یک داستان آن را بر روی یک قفسه برای دوازده سال و voila.

شما نوشت: اولین رمان خود را "چه کسی توانگر است؟," در بین این دو پیش نویس این داستان. آیا شما فکر می کنم که تغییر چگونه شما آن را با نزدیک شدن بار دوم در اطراف ؟

نوشتن یک رمان به من کمک کرد تا تبدیل به قیمتی کمتر و بیشتر مایل به کار را از طریق موانع پس از آن احتمالا خوب بود آموزش برای هر چیزی من می خواهم برای رفتن به جلو.

آیا شما هر گونه علاقه داستان کوتاه در مورد تولد?

من نمی توانم فکر می کنم از هر گونه اما من برخی از بیمارستان های مورد علاقه روایات: Lorrie مور داستان "از مردم می خواهم که مردم تنها هستند در اینجا" و ارمیا جان سالیوان مقاله "پا در دود." مور استاندارد برای هر قطعه در مورد دیوانه پدر و مادر مراقبت از نوزاد در یک بیمارستان است. سالیوان در مورد خاطرات برادر خود را در سفر بازگشت از مرده است تمام انواع از شبه متافیزیکی چیزهایی که اتفاق می افتد این آستانه ای لحظه های که ارائه یک نوع گریس یک حس تعجب در معجزه از یک زندگی انسانی است. صرف وقت در بیمارستان ها می کند و ما را آگاه است که معجزه اما ما آنقدر هولناک با روانی خواسته است که ما به سختی متوجه و یا ما را متوجه اما پس از آن gleefully همه چیز را فراموش نکنید. در زندگی روزمره ما همه نوع از همه چیز اتفاق می افتد که ما در تلاش برای شکل دادن به یک کل منسجم و یا حتی به یک قطعه به ارزش نگه داشتن. ما را حس چیزهایی که لحظه ای اما پس از آن که از دست دادن حس از آنجا که وجود دارد هیچ کشتی برای آن است. اما در اینجا داستان رگ و اگر چه آن را زشت و دست و پا چلفتی روند, نویسنده برای پیدا کردن یک راه به آن را پر کنید.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.detny.im
آخرین مطالب