دو پنگوئن به ساحل رفت و صحبت به یک دلفین در مورد چگونه عجیب و غریب آن بود که کسی که در زمان آنها را به یک موزه شده است.
سه پنگوئن بودند اجازه ورود به Rock & Roll Hall of Fame در کلیولند پس از Jann Wenner برداشته حیوانات' عمر ممنوعیت این ادعا که "خرده کینه باید کنار در طول این زمان نامشخص است." (یکی از پنگوئن ها ظاهرا خجالت Wenner در مقابل لیندا Ronstadt در شرق ایجاد کرد حزب در سال 1979.)
یک پنگوئن رفت به یک کافی شاپ کار در آن کتاب پیشنهاد اما پرنیان نیست کاملا درست و آن را تا به حال تعداد زیادی از ایمیل برای پاسخ به هر صورت.
یک پنگوئن نوشیدنی با کسی که آن را به حال هرگز در واقع دوست داشتم قبل از همه گیر و گفت: "من فقط از دست این, شما می دانید ؟" چهار بار.
یک پنگوئن waddled پایین پرواز از پله ها از "بذله گو."
یک پنگوئن اجازه داده شد برای رفتن به آرایشگاه برای کوتاه کردن مو که مجبور پنگوئن را به خرد کردن تحقق است که آن را به حال سخاوتمندانه متورم حافظه خود را قبل از قرنطینه ظاهر شخصی در هنگام کوتاه کردن مو نمی باید به عنوان تحول یک اثر به عنوان انتظار می رود.
دو پنگوئن رفت و در یک تاریخ به یک کنسرت. آنها خسته کردم در طی این عمل باز و به خانه رفت.
یک پنگوئن در زمان یک عکس از یک دسته از پنگوئن های دیگر نیست-اجتماعی فاصله و ارسال آن به صورت آنلاین.
یکی ذهنی خسته پنگوئن اجازه داده شد برای آمدن به توقف توقف در مقابل یک نیمکت پارک و می گویند: "من فقط نیاز به یک دقیقه" به هیچ یک در خاص است.
یک پنگوئن راه می رفت به یک نوار. که در آن است. که شوخی است.
یک پنگوئن نر تلف یک پنگوئن ماده یک روز خارج از آکواریوم با صحبت کردن به او در مورد جدید Bob Dylan آلبوم.
سه پنگوئن رفت و به یک بازی بیس بال. در پنجمین دور یکی از آنها گفت: "من فکر می کنم من می خواهم به جای تماشای یخ ذوب" و همه آنها خندید اما بعد از آن سکوت سقوط کرد بیش از این گروه به صورت جداگانه به آنها فکر کردن در مورد چگونه بسیاری مانند بیس بال را درک امریکا دامنه توجه قطبی یخ که از آنها آمد در حال لغزش به دور در یک سرعت سریع تر از هر کسی می خواهد به اذعان.
یک پنگوئن رفت و به یک SoulCycle کلاس که در آن استاد بود کمی بیش از حد رو به جلو است.
یک پدر پنگوئن کردم به راه رفتن در اطراف خانه انبار و دوم او بوی که عجیب و غریب Home Depot بوی خود را کمی پنگوئن دم شروع به تکان دادن بیاختیار.
یک پنگوئن تدریس خود را به بازی شطرنج بر روی تلفن خود را در طول قرنطینه و سپس رو کاملا خرد شده هنگامی که آن را واقعی دیگر پنگوئن ها در پارک.
چهار پنگوئن رفت و به ریاضت و آن را دقیقا به عنوان شایان ستایش به عنوان شما می خواهم تصور کنید.
دو پنگوئن راه می رفت پایین خیابان چهاردهم. یکی از آنها سر خود را تکان داد و گفت: "نیویورک تغییر" و دیگر آگاهانه پاسخ داد: "بله" اما نه ارائه هر زمینه و هر دو وجود دارد نقل مکان کرد در سال 2015, پس, راستش, آنها چه هستند و حتی صحبت کردن در مورد ؟