Ottessa Moshfegh را پرچین Meta-اسرار

کتاب در سومین رمان نویسنده دوباره بررسی زنان از quests برای کنترل بیش از داستان های خود را. .c-book-

توسط NEWS-SINGLE در 17 تیر 1399
مرگ در دست او توسط Ottessa Moshfegh پنگوئن پرس
جیک Belcher

"من مبدل به حقیقت زشت در یک نوع از هوش noir بسته" Ottessa Moshfegh گفت: در مورد اولین رمان آیلینمنتشر شده در سال 2015. متقاعد شده است که خوانندگان نمی انتخاب کنید تا یک رمان در مورد یک self-loathing با کمی تمایل لطفا دیگران او نقاب او را "عجایب کتاب" به عنوان یک رمز و راز است. به Moshfegh سرخوردگی خوانندگان هنوز هم تثبیت شده در grossness از آیلین—ملین-معتاد کارمند در یک زندان نوجوان که واضح خشونت آمیز افکار—پس از او قریب به همین ترتیب قرار دادن صفات به راوی دوم رمان من سال استراحت و آرامشاما به او به نظر می رسد از خارج از وظیفه ، ("سعی کنید به من بگویید او را نفرت انگیز!," او گفت: یک مصاحبه.) در آخرین رمان مرگ در دست او, Moshfegh بازگشت به قدیمی رسمی کلاهبرداری. این بار او با استفاده از یک متا-رمز و راز-رفته-دیوانه به کشف یک سوال است که امر به خود او آثار مفصل: چقدر کنترل می تواند زنان را بیش از روایت خود?

باز از مرگ در دست او حرکات حد نسبت افسانه به عنوان رمز و راز است. وستا گل است 72 ساله بیوه زندگی می کند که در یک منزوی سابق دختر پیشآهنگی کابین در جنگل با زن سگ او را "زنگ خطر و محافظ." یک روز در حالی که در یک سپیده دم رفتن او دچار سردرگمی توجه داشته باشید که می خواند: "نام او را Magda. هیچ کس تا کنون می دانم چه کسی او را کشته است. آن من نبودم. در اینجا این است که بدن مرده او." این notepaper است که به طرز مشکوکی بکر, طرز نوشتن غیرشخصی—نوع "شما می خواهم به استفاده از زمانی که ساخت یک نشانه برای فروش حیاط" وستا مشاهده. بیشتر گیج کننده وجود دارد و یا هر گونه نشانه ای از وجود داشتن یک بدن و وستا هرگز ملاقات ماگدا در شهر کوچک. داستانی که رخ—گفت: از unsympathetic کاملا غیر قابل اعتماد اول شخص منظر وستا—توسط وستا تلاش برای حل رمز و راز, یا, نه, رمز و راز از اینکه حتی یک رمز و راز را حل کند.

پنگوئن پرس

نیویورکر's جیا تلنتینو یک بار توضیح داده شده Ottessa Moshfegh به عنوان "جالب ترین معاصر نویسنده آمریکایی در موضوع زنده بودن وقتی که زنده بودن احساس وحشتناک است." در نور از آخرین رمان Moshfegh همچنین ممکن است به عنوان یک متین وقایع از چیزهای وحشی هستند تحت فشار قرار دادند برای انجام این کار در صورت از پوچی. وستا—که هیچ تلفن و اینترنت و یا دوستان—توقیف بر این توجه داشته باشید به عنوان یک خوش آمدید اختلال در او routinized جدا شده وجود دارد. او دیده می شود او سهم عادلانه از آگاتا کریستی فیلم اما به دنبال آیفون روش که به عنوان پوچ به عنوان مخمصه خنده دار با اعتقاد راسخ. در کتابخانه محلی او انواع "است Magda مرده است ؟" به Ask Jeeves و وقتی می گرداند که هیچ چیز از استفاده از کلیک در یک صفحه از "بالا راهنمایی برای رمز و راز نویسندگان!"

الهام وستا آغاز می شود تلاش برای حل رمز و راز با نوشتن این اختراع استادانه درست شده backstory برای ماگدا و برآمده بازیگران داستانی مظنون است. بیشتر او به کنکاش تخیل او بیشتر توطئه وستا تفکر می شود. تصادفی شعر در کتابخانه یک سرنخ سمت چپ فقط برای او مطمئن است; مردم او برخورد در شهر مظنون از لیست (لیست است که او را فراموش خالص است داستان). قبل از اینکه طولانی, Moshfegh متا-روایت می شود unhinged.

و در عین حال جدی تر موضوع ظهور از مسخره است. گرفتار در fantasizing, وستا می بیند عناصر گذشته او دوباره. علاقه خاطراتی از همسر مرحومش محترم دانشمند به نام والتر راه را برای آنهایی که تیره تر و ما یاد بگیرند که در سرزده جهش چگونه او تا به حال تحت الشعاع افکار و احساسات برای چند دهه. او "سرمازده حالات من در جوانه لحظه درد شدید و ناگهانی از هر چیز نامطلوب نشان داد در چهره او به یاد می آورد و او منع او از استفاده از قرص های ضد بارداری به دلیل "آنها sapped یک زن یکپارچگی است." یک سال پس از مرگ او والتر همچنان به ساکن وستا ذهن "مانند یک نصی دشمن" ظاهر می شود در daydreams به سرزنش و قضاوت او. به دام افتاده در داخل وستا را claustrophobic مغز ما تبدیل به کارآگاهان خودمان تلاش برای مرتب کردن آنچه اتفاق افتاده در گذشته آنچه که اتفاق می افتد در حال حاضر و آنچه که برخی از منحرف اختراع الهام گرفته شده توسط او ضربه ازدواج.

وستا را darkly کمدی روش پیدا کردن معنی به یاد کسانی که از نام راوی از یک سال استراحت و آرامش—با یک کلید و تاب است. وستا فرار به تخیل خود را به عنوان یک راه از تنهایی. در مقابل این زن 24 ساله که با فرار به بیهوشی در اوایل رمان است که به دنبال یک راه برای قطع اتصال از جهان است. یک کلمبیا فارغ التحصیل و "گردیده زیبایی" ادغام در منهتن صحنه هنر پر از "کنسرو counterculture تلخه" او را متقاعد شده است که او را ممتاز وجود شده است بی معنی. او راه حل این است که به "خواب [او]خود را به یک زندگی جدید" توسط خود درمانی برای یک سال. او می یابد یک روانپزشک در صفحات زرد برای نوشتن اسکریپت. (دکتر تاتل کنار می گذارد راهنمایی های پزشکی مانند "سعی کنید از دیدن یک کلیسا یا کنیسه برای درخواست مشاوره در صلح درونی" و "شماره گیری 9-1-1 اگر چیزی بد اتفاق می افتد.") سپس او شروع به ترکیب داروهای تجویزی با ذوق از یک آشپز بداهه یک دستور غذا.

این ایده از نویسندگی به عنوان یک وسیله کنترل مرکزی به هر دو کتاب. وستا می نویسد: رمز و راز را به انگیزه و قوس به خود وجود است. راوی از یک سال استراحت و تمدد اعصاب مردد برای خود حک در تلاش برای دوباره متولد می شود "یک فرد کاملا جدید." معنی و شتاب در حال پاک دور در این داستان که گوی است که تنها نیمه هوشیار مقدار از زمان بعد از مخلوط کردن قرص او از خواب بیدار در فواصل زمانی تصادفی برای پیدا کردن موهایش خرد کردن مبلمان خود بخواهند صفحاتی دوباره مرتب شده و یا خودش در Long Island Rail Road نمی, می کند و به طور معمول مراقبت به اندازه کافی به شکل از چگونه او زخم وجود دارد. او به ما می دهد کمی backstory به بافت خود پوچی—ذکر او "مرده پدر و مادر" تنها زمانی که توضیح داد که چرا او به پول و یا در حالی که درخواست روانپزشک بیشتر meds. برای فینال از مواد مخدر ناشی از خواب زمستانی او تلاش می کند به خواب برای همه اما 40 ساعت در چهار ماه—یک اراده عمل خواهد-lessness می شود که خطرناک است نوع عملکرد هنر است.

"خواب عمیق من به زودی وارد مورد نیاز به طور کامل خالی بوم اگر من به ظهور از آن به طور کامل تمدید کرد" او می گوید:—و او را جذب پرمدعا هنرمند جوان به نام پینگ یازدهم به خواب او "سرپرست." او به او اختیار تام به استفاده از تاریکی بیرون بدن برای کار خود را تا زمانی که او را ترک هیچ اثری از حضور او در خانه اش. ("وجود دارد به هیچ روایت است که من می تواند به دنبال هیچ قطعه برای من برای قرار دادن با هم.") هنگامی که او در نهایت بیدار, او ادعا می کند موفقیت: "وجود عظمت و فضل در سرعت swaying شاخه های درختان بید. ... خواب من کار کرده بود."

که ما شک ناگهانی او کشف عظمت در جهان به نظر می رسد Moshfegh قصد: حتی مواد مخدر-addled راوی هر چند او طول می کشد به افزایش با خورشید و تغذیه سنجاب در پارک به نظر نمی رسد به طور کامل خریداری شده است. او rhapsodizing توخالی است و صدای موج مانند یک تقلید مسخره امیز از خود به کمک ادبیات در امید بستن به خارج از ما متصل سرمایه داری جهان است. Moshfegh است بی رحم وقتی که می آید به vacuousness و خود جدی از دنیای هنر است اما هنر این است که هنوز هم تنها راه رستگاری او راوی می توانید ببینید. آن را عمیقا گریم پانچ خط که هنر -- هر چند آن را به طور خلاصه به او حس امید—ذخیره کند او را از درجه اعتبار ساقط است.

این بصیرتهای از مرگ در دست او به طور مشابه به دو لبه در یک بار مسخره و اگزیستانسیالیسم متهم شده است. به عنوان وستا تلاش برای حل رمز و راز آن را نه "دنج whodunit" که unravels اما خود عقل—و خواننده متوجه می شود که وستا سرنوشت نه ماگدا را در خطر است. پارانوئید که کسی پس از او وستا scrounges میان crudest از نوع داستانی کلاهبرداری در آنچه به نظر می رسد تلاش برای دفاع از کنترل بیش از خود او داستان: او دون نیمه شب-سیاه استتار onesie و مجموعه تله در خانه او بود و او می خواهم "دیده می شود انجام می شود یک بار در تلویزیون نشان می دهد." وستا موفق در مهندسی حس حرکت او به مدت طولانی گاهی اما هیچ طرح دستگاه می تواند کمک مالی به او agency او به دنبال یک مشکل نه بر خلاف یک رمان خود مواجه است. در این pulpier همراه به کتاب قبلی Moshfegh حملات غیر طبیعی تعادل بین پوچی و ضرورت است که باعث می شود برای propulsive خواندن در حالی که همه ساخت مسخره جدی در حال تعلیق است.

برای Moshfegh, که گفت که او شروع به نوشتن مرگ در دست او پنج سال پیش "به [خودش] را بر روی طرف دیگر از یک تجربه" از غم و اندوه تهیه این متا-داستانی رمز و راز بود که هدفمند کار می کنند. به تنهایی و بدون هدف در سان فرانسیسکو او خودش مجبور به نوشتن کلمات 1000 در روز "تا زمانی که [او] نتیجه رسیدیم چیزی" او به تازگی گفته نیویورک تایمز. در نتیجه کمتر احساس استادانه و ظالمانه اهل تفریح و بازی از داستانی در گذشته بوده. هنوز Moshfegh هدیه برای خیره کردن تاریکی—برای پیدا کردن بسته های هوش برای awfulness—نادر است و به طور غیر منتظره پرچین. اگر هنر نمی تواند اصلاح معلول pasts پاک کردن بی معنی آنهایی که یا وعده آینده بهتر یک نویسنده است که ما را نگه می دارد گوش دادن به بیگانه زن راویان شیفته سرنوشت خود را موفق شده است یک شاهکار است.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن