کشف یکی از Wittiest کتاب تا کنون نوشته شده

Facebookتوییترایمیلنسخه قابل چاپصرفه جویی در داستانصرفه جویی در این داستان برای بعد.جقویم ماریا Machado de Ass

توسط NEWS-SINGLE در 13 خرداد 1399
جقویم ماریا Machado de Assis را شاهکار جشن جوک های زندگی است.عکس از Alamy

شوخ طبعی فراز قرن ها و نیمکره. آن را جمع آوری نمی کند و گرد و غبار و زمانی که حق انجام آن را ندارد و نه سن. "این خاطرات پس از مرگ از برص Cubas" توسط جقویم ماریا Machado de Assis, یک مورد در نقطه است. فراموش شده توسط بسیاری آن را یکی از wittiest بیشتر اهل تفریح و بازی و در نتیجه بیشتر زنده و نا محدود کتاب تا کنون نوشته شده است. این یک داستان عشق—بسیاری از داستان های عشق واقعا—و آن را یک کمدی از کلاس و رفتار و نفس و آن را بازتابی در یک ملت و یک زمان و یک متین نگاهی به مرگ و میر و در حالی که همه آن را صمیمی و نشئه اکتشاف داستان سرایی خود را. این یک پر زرق و شاهکار و کامل لذت به عنوان خوانده شده, اما بدون هیچ دلیل خوبی در همه تقریبا هیچ یک انگلیسی زبان در قرن بیست و یکم باید آن را بخوانید (و من برای اولین بار خواندن آن را تنها به تازگی در سال 2019).

اما زنده می ماند و باید خواندن برای موسیقی از آن نثر و بیش از هر چیز دیگری به صورت رسمی آن بازیگوشی. یک ترجمه جدید توسط فلور تامسون-DeVeaux یک هدیه با شکوه به جهان به دلیل آن بارقههای چون آن آواز می خواند چرا که آن را بسیار خنده دار و موفق به تصرف ماچادو را بی نظیر تن در یک بار و خورنده و دقیق خود lacerating و عاشقانه است. آن راوی برص Cubas مرده است. او داستان زندگی اش را از قبر و شاید به این دلیل که او هیچ چیز از چپ به از دست دادن—که مرده و همه به او می گوید این داستان دقیقا به عنوان او می خواهد به کنوانسیون سر در گم می شود. رمان آشکار در مختصر روشن فصل درخشان بیشتر با بی پایان خود referentiality و شک به خود. "من شروع به تاسف است که من تا به حال زمان برای نوشتن این کتاب" برص Cubas می نویسد: در یک فصل به نام "نقص در کتاب." "نه این که آن را به من لاستیک" او همچنان ادامه دارد. "من هیچ چیز دیگری به انجام و اعزام چند ناچیز فصل به جهان دیگر است که همواره یک بیت از یک حواس پرتی از ابدیت است."

داستان در هسته خود است که تقریبا معمولی یک قرن نوزدهم اشرافی مثلث عشق. برص Cubas قراردادن موشواره در لبه از شهر ریو دو ژانیرو moneyed کلاس اما فاقد اراده برای ازدواج (خواهر خود را از وسواس) و یا جاه طلبی به افزایش در درون دولت (پدرش مایل). او عبور می کند در یک فرصت به ازدواج با زیبا Virgília می شود و یکباره به زندگی عمومی قدرتمند او ، به جای یک مرد محترم با نام Lobo Neves طول می کشد هر دو Virgília دست و پدرش آموزشی, و آن را تنها پس از آن است که برص Cubas شروع به احساس کشیده شده به Virgília. آنها شروع به امر و سعی کنید نه خیلی سخت واقعا به نگه داشتن آن مخفی از Virgília را بیش از حد اعتماد ، به زودی همه در ریو جامعه به نظر می رسد که با خطر کشف تنها رسم عاشقان نزدیک تر است.

در ضمن برص Cubas اندیشد معنای زندگی (از قبر) با کمک دوست خود Quincas بربا که در تلاش است به پسند عامه فلسفه به نام Humanitism طراحی ماچادو می نویسد: "برای خراب کردن بقیه." در هسته ی اصلی آن است که اعتقاد به درستی از هر چیز انسان است. برص Cubas اذعان می کند که این Panglossian اما در می یابد یک آرامش خاصی در رادیکال مفهوم است که انسان باید مجاز به انجام هر کاری انسان به طور طبیعی انجام دهید که هر آنچه ما انجام دهید ما به معنای—با احترام خاص برای ساخت بیشتر از انسان است. "عشق برای مثال" او می نویسد: "یک روحانیت; مثل یک مراسم. پس از زندگی بیشترین بهره را از این جهان می تواند ببخشد . . . این شرح است که انتقال از زندگی به دور از اینکه فرصتی برای gallanting است عالی ساعت معنوی جرم است. از این رو واقعا وجود دارد تنها یک بدبختی در زندگی: هرگز متولد می شود."

ماچادو veers بین کتاب داستان عشق و متافیزیکی ترجمه با سهولت در بخشی به دلیل اینکه این کتاب است که به صورت جدی مورد همه چیز—عشق, زندگی, خود, قطعیت مرگ—هرگز از آن طول می کشد به طور جدی. در فصل چهارم "ثابت ایده" ماچادو آغاز می شود grand قیاس مقايسه کمتر انسان تلاش خود را برای کسانی که اکو از طریق سنین. "به ارائه یک فقیر قیاس آن است که مانند اراذل و اوباش پناه در سایه قلعه فئودالی; قلعه سقوط کرد و اراذل و اوباش باقی مانده است. در واقع آنها شد بزرگ در حق خود واقعی دژ . . . بدون قیاس واقعا خوب است." به عنوان فصل خود را خلع سلاح. یک فصل به درستی به نام "اما کوتاه" است که توسط "کوتاه اما خوشحال" است که هر دو. وجود دارد یک فصل اختصاص داده شده به چکمه های دیگر به نویسنده پاها در حالی که دیگری است به نام "نه به جدی گرفته شود." فصل CXXX با عنوان "به توان به فصل CXXIX" و در پایان آن نویسنده می پرسد که خواننده قرار دادن آن بین اول و دوم جملات را از فصل قبل. نیز وجود دارد یک توهم مربوط به یک کرگدن.

به نوعی هیچ یک از شوخی و intertextual سرگرم کننده می کند هر چیزی به کاهش قدرت داستان است. روابط عاشقانه بین برص Cubas و Virgília قانع کننده است و شدید تغزلی. احساس ما بی خبر Lobo Neves واقعی است و جرم و جنایت است که راوی و Virgília ارتکاب او هرگز مجازات—در زندگی یا مرگ. و این کلیدی است. این یک الحادی کتاب که در آن هیچ قاضی اما یک وجدان و که در آن مجرم نهفته است به تنهایی در یک جعبه ساده و کرم بازگویی زندگی خود و شکست بدون هیچ آسمانی نتیجه. این خنده دار است ، آن است که کاملا اصلی و بر خلاف هر چیزی غیر از کتاب های بسیاری که پس از آن و به نظر می رسد که آگاهانه یا نه اقتباس از آن است.

خوانندگان یک بهشت گونه و هر چند دهه ما را از خواب بیدار به این باور است که یک نویسنده پرداختن به خواننده به طور مستقیم و یا بازی با فرم و یا از جمله ارجاع به نویسنده و یا کتاب در این کتاب جدید است و باید دارای برچسب پست یا متا و یا هر آنچه که مایه تاسف و محدود ترم بعدی خواهد آمد. اما واقعیت این است که یک outsized تعداد آثار کلاسیک جهان استخدام یک یا بسیاری از این به اصطلاح پست/meta دستگاه. آن آغاز شد و با سروانتس که اجازه دون کیشوت و سانچو Panza آگاه در کتاب دوم که در آنها شخصیت های کتاب I. "Candide"—که ماچادو بسیاری از مراجع نیوز—بی وقفه خود آگاه و Thackeray در "Vanity Fair" باعث می شود بسیاری از منابع به نویسنده حضور و قدرت و علم او که یک خواننده دست می دهد تعداد. جویس و آستن و Nabokov و Sterne—نیز اشاره شده توسط ماچادو—و استین و پسوآ و سپاه بیشتر تجربه با قالب رمان قرار داده شده اند و خود را مورد سوال انگیزه نویسنده از قدرت و تمایل خود را برای آزمایش و به برخی از پاپ با رابطه بین نویسنده و خواننده و کتاب خود را نگه داشته اند به شکل تازه و شگفت آور و بنابراین باید آن را زنده نگه داشته.

اما در حال حاضر آن متفاوت است. در حال حاضر به طرز عجیبی چندان عجیب—ما زندگی می کنند در زمان عمیقی سنت گرایی در ادبیات, و آن را سخت به توضیح دهد که چرا. من تا به حال لذت های عظیم چند سال پیش برای قضاوت در یک مسابقه به نام سال بهترین رمان و کمیته به من گفته بود به طور غیر منتظره ای خوب زمان انجام این کار است. وجود دارد بنابراین بسیاری از درخشان کتاب. اما از چهار صد و یا آمریکایی رمان از ما خواسته شد به عنوان خوانده شده که در سال تنها چند ده می تواند به نام خنده دار, تنها چند می تواند به نام بازیگوش و من شمارش دقیقا دو بودند که به هیچ وجه قابل تجربی. اگر که نه نشانه ای از کلی ترس از جدید تردید به شانس و شگفت انگیز و نابخردانه خود جدیت در مورد رمان من مطمئن هستم که چه است. این است که می گویند که تمام رمان یا حتی بیشتر باید یا می تواند به عنوان اهل تفریح و بازی به عنوان یکی از این, اما آن را نمی خواهد صدمه دیده است به چند مطلب است که اجازه می دهد انسان ها—شخصیت های خوانندگان و نویسندگان حتی به خنده. انکار جوک در زندگی و شوخی از زندگی خود بسیار غم انگیز است.

این مقاله کشیده شده بود از این مقدمه به "خاطرات پس از مرگ از برص Cubas" است که در ماه ژوئن از پنگوئن کلاسیک.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب