در هفته گذشته بسیاری از سان فرانسیسکو در حالت انکار است. بسیاری از فن آوری شاتل تا به حال متوقف سرویس و یک تخته سنگ از محلی کنفرانس لغو شده بود. هنوز هم من دریافت ایمیل از یک محله ورزشگاه محلی درمانگاه و چندین سالن مو اطمینان مشتریان که آنها برای باز کردن کسب و کار. "بیایید سالم و خوب" یک e-mail از یک حمام خانه در Japantown بخوانید. "اجازه دهید بلند لرزش در سطح جهانی اجازه می دهد تا این زمان بهبود است." مجلل رستوران آمریکایی جدید در ماموریت شناخته شده برای آن فهرست شراب و فصلی کرایه نوشت: به می گویند که آن را به طور موقت به تعویض سوپ-فقط منو: مارچوبه vichyssoise با رندولف خرچنگ; هویج و زنجبیل با ماست یونانی; اهل توسکانی وماکارونی با pancetta و نخود فرنگی. "این است که درخشان غذایی-ایمنی استراتژی گفت:" من به دوست پسر من با جدیت. من هم مشکل خواندن بین خطوط.
روز پنج شنبه من رفتم از آپارتمان من به تئاتر در نزدیکی شهر جایی که من برنامه ریزی برای انجام یک رویداد—گفتگو با نویسنده است. قهوه خانه ها و فروشگاه ها ساکت تر از حد معمول اما parklets کامل بودند. این احساس کمی مانند سوزاندن مرد در هفته شهرستان سالانه بازدم, هنگام تخلیه هزاران نفر به خارج از دق. ساعتهای تغییر کرده بود و آن را هنوز هم آفتابی و گرم و آهسته اسلاید به تابستان است. من احساس gaslit با آب و هوا. من متوقف به بررسی گوشی من خارج از یک نانوایی که در آن دو مرد با پوشیدن عینک آفتابی و آرام در پیاده رو جدول خوردن شیرینی. شاید این همه در حق من فکر پیمایش از طریق عناوین که به من گفت در غیر این صورت. یکی از مردان سرفه و من پشت من به او.
تئاتر و زیبا نوزده-بیست سالن, حال, هنوز, هوای سرد از آرامگاه. سازمان دهندگان این رویداد تا به حال تصمیم به زندگی می کنند جریان این رویداد به جای لغو آن آشکار و تمیز کردن خدمه دو نقل مکان کرد و در سکوت از طریق تنگ ردیف زرشکی صندلی مطابق با اصول بهداشتی. چند دقیقه قبل از این رویداد بود که میله میله برای شروع ما در زمان ما صندلی روی صحنه در دو صندلی قرار زیر گرم عکاس, چراغ, عنوان اگر, نما مبلمان کاتالوگ. من احساس ثابت gnawing وحشت. من نمی تواند نگه داشتن یک ایده است. من می خواستم به گریه اما من در سی سالگی و در جریان زندگی می کنند.
"من شنیده ام مردم نشان می دهد که مردمی در دره سیلیکون شد شاید کمی جلوتر از منحنی زیرا آنها واقعا خوب شهودهای به صورت نمایی پروسه" دیگر نویسنده گفت. "آیا شما فکر می کنم که بنیانگذار یک شبکه اجتماعی در واقع چیزی در مورد یک بیماری همه گیر است که می گویند یک سیاستمدار نمی خواهد؟" من احساس بین من طولانی نظرات و تحولات اخیر. برای هفته سرمایه گذاران و موسسان شده بود به tweeting در مورد خود prescience, نسبت دادن آنها اقدامات احتیاطی برای آشنایی با این نوع از رشد نمایی منحنی به نمایش گذاشته و موفق راه اندازی است. من مهم نیست این هشدار بود که اساسا مفید; من فکر این smugness مفهوم برتری و یا استثنایی. در همان زمان, در صورت عدم اعتماد مقامات دولتی شرکت های فن آوری شده بود جلوتر از منحنی: بسته شدن دفاتر توقف شاتل لغو همایش تعلیق سفر مصرف آن را به طور جدی. من خیلی قانع ، خجالت من عصبی خندید و در همه خود من جوک. (در جریان زندگی هر شوخی بمب.)
آن شب من به شام رفت با یک گروه از مردم من نمی دانم که هست. در راه وجود دارد, من گذشت یک شب باشگاه با باز کردن درب. در داخل گروه بود بازی را به خوبی به اندازه جمعیت در خیابان, یک مرد با یک ماسک دار به دور گردن خود سیگار دودی. رستوران شد و نیمی از مردم خوردن به اشتراک گذاشته شده از صفحات; این احساس دست پاچگی شدت یافته است. به عنوان نشستیم کسی پرسید: اگر من یک مادر. من یک مادر به من گفت: احساس عجیب گناه در مورد آن. "شما نیاز به در مامان موضوعات" او به من گفت helpfully. او بازگو یک قطعه از اطلاعات است که به تازگی به اشتراک گذاشته شده در یکی از گروه چت: نوشیدن آب در هر پانزده دقیقه, او گفت:, خواهد خیط و پیت کردن ویروس پایین دستگاه گوارش و سپس اسید معده خواهد آن را بکشند. این صدا نیست کاملا حق من گفت: برداشتن یک لیوان آب و تخلیه آن است. من عذر خودم را به سرعت نگران من می خواهم که یک حمله وحشت. وقتی که من به خانه من در زمان و نگاه کردن مادر-موضوع مشاوره. گوگل بازگشت و چندین مقاله هشدار دهنده در برابر آن را به عنوان یک جعل است. صبح روز بعد از خواب بلند شدم تا به یک e-mail از یکی از بستگان حاوی همان اطلاعات غلط. من فکر می کردم. آن ویروسی رفت.
من ماندم خانه. من ماندم خانه. من ماندم خانه. در شب جمعه ما نیاز به همه چیز. در خارج همه چیز هنوز هم وجود دارد: باور نکردنی یک معجزه است. این خورشید در حال غروب بود. من راه می رفت به نزدیک ترین بازار مواد غذایی عبور از یک گروه از شش یا هفت نفر بودند که ایستاده در خارج از یک ساختمان آپارتمان قروچه می خرم. "صبر" است. "او چطور است؟" من یک زن و شوهر سن و سال من اسلحه قفل شده و سر خم با هم آواز بی سر و صدا و آهسته تئاتر مختلط پایین بلوک. توسط بازار یک رستوران تازه باز شد به خوبی روشن و شلوغ. در یک جدول ده نفر شاید یک بین نسلی خانواده را جشن گرفتند.
بازار به خوبی مواجه نگردند و مشغول نیست. فراوانی شگفت انگیز بود. وجود سبد مرکبات, قفسه, حبوبات, ظروف از جوانه پیاز و سیر. من دور تولید به عنوان اگر آن سمی است. پس از هر مشتری پرداخت کرده بود و در سمت چپ صندوقدار کشیده تازه و ضد عفونی کننده پاک از نزدیک لوله و مالیده همه چیز پایین: ثبت نام مقابله با اعتباری-کارت خوان. حتی با این اندازه گیری دنیوی point-of-sale مراسم--توزیع بیش از من کارت ثبت رسید پرندگان همه چیز را به یک بیمار به اندازه حمل و نقل کردن کیسه--احساس اطمینان بخش است. در راه رفتن به عقب, من گذشت یک هل دهنده در یک جلیقه بازتابنده. تحویل-برنامه پیک خارج شد یک وانت سفید راه می رفت تا مراحل crisply نقاشی ویکتوریا و سپرده یک کیسه از مواد غذایی در ایوان.
من می خواستم به دانستن آنچه که همسایگان ما انجام شد. آمازون از طریق ماژول تبلیغات "روند عناوین" نزدیکی من پیشنهاد عجیب و غریب و نقطه چشم انداز: دستمال مرطوب ضد عفونی کننده سرفه-و-داروی سرد کباب با طعم مخلوط دانه ها. یک دوست در لس آنجلس فرستاده می گویند که او لغو مراسم عروسی خود را. یک دوست در New Orleans, عمومی, مدافع, نوشته شده در Instagram, داستان, درخواست کمک های مالی خود را برای کمک به زندانی و مشتریان ارسال به قید وثیقه و خرید هنر صابون. دوستان در نیویورک اعلام کرد که تعطیلی موقت خود را از رستوران ها; دوستان در نقطه ریس اعلام کرد: بسته شدن موقت از کتابفروشی. مسواک زدن دندان های من به تماشای یک گروه سه نفره از مورچه ها راه خود را در سراسر لبه ، آنها نمی دانید ؟ من فکر آشفته.
در اینترنت هر تب باز شد یک دریچه به برخی از جدید ترسناک: ونتیلاتور کمبود death-toll, پیش بینی اخراج از دیزنی لند, رخصتی بهار. هنوز هم رسانه های اجتماعی بود اثبات خود مفید در یک بحران. بودجه درایو برای گذاشته شدن کارگران راه اندازی شد. صفحات گسترده و اسناد گوگل ترسیم استراتژی برای کمک متقابل پاسخ منتشر شد. یک Instagram account اجرا توسط داوطلب پیک خاست ارائه خدمات به بیمار یا در معرض خطر. "من تمام هفته من در دسترس می داند هیچ محدودیتی وجود ندارد:" زن در سان فرانسیسکو شده است. داوطلبان در ونکوور, Bozeman, دالاس, Indianapolis, لس آنجلس و پورتلند گفت که آنها می تواند ارائه رایگان سگ پیاده روی, مواد غذایی, خرید, نگهداری و حمل و نقل; یکی از ارائه حمایت عاطفی تاروت خوانش شعر, خوانش, غذا, دبستان تخصصی لیست پخش. یک سرمایه گذار قرار دادن یک تماس برای ویروس های مرتبط با استارتاپ ها و پروژه ها به صندوق. "ژله مخفی است که در اینجا برای شما" آکواریوم خلیج مانتری توییتی با یک لینک به آن زندگی جریان نمایشگاه. این شهر موزه ها پیوست اجتماعی-رسانه, کمپین #MuseumFromHome ارتباط به کار هنری و اشیاء در مجموعه های دیجیتال را که از جمله یک ژاکت چرمی متعلق به آلبرت انیشتین. "نگاهی به یک استراحت از رسانه های جریان اصلی هرج و مرج خود را خاموش تلویزیون و از دست رفته در موسیقی" یک e-mail از سان فرانسیسکو دیسکو حفظ جامعه غیر انتفاعی صوتی archive پیشنهاد شده است.