زن در عکس به نظر می رسد در من با چهره ای پر از خستگی و سعادت است. در دست او گهواره متمایل به رنگ ارغوانی, خونین, بسته نرم افزاری از یک کودک تازه متولد شده. آن را یک جشن تصویر وجود انسان به عنوان خام و خالص و با نشاط به عنوان هر چیزی دیده می شود از طریق منظم مربع یک Instagram ارسال می شود. من نظیر آن را در تاریکی و صدای خش خش-زمزمه: "چطور جرات کردی."
وجود دارد بسیاری از راه های به خزش این روز است. یکی از راه های ساده تر این است که به دنبال مردم در رسانه های اجتماعی نسبت به کسی که با شما احساسات است که دیگر گرم است. این صدا ممکن است مانند یک نفس طولانی شرح نفرت-دنبال اما "نفرت" است که کمی مقدار توضیحات عاقلانه برای آنچه که من احساس. این زن با یک بغل از نوزاد تازه متولد شده نیست دقیقا شایسته از نفرت. خانواده او زندگی می کند تا به مقدار زیادی از هیپی کلیشه ها: off-grid زندگی های متعدد تولد صفحه اصلی مدرسه در منزل های (داغ!) پدر در یک گروه خیالی نام کودکان است. او و شوهرش جوان خالکوبی و خوب به دنبال, اما یک هاردی outdoorsy سبک است که نه بیش از حد محاسبه شده و یا سرپرستی. روز خود را به نظر می رسد روستایی پر از گل و لای کیک و مرغ و هنر است. من احساس می کنم بد هر بار که من به آنها نگاه کنید. زمانی که تمرین این نوع رسانه اجتماعی شیارهای شما به خودتان پیدا کنید احساس کوچک به دو روش: شما را در درک خود را به عنوان کمتر از زندگی یک زندگی است که تقریبا به عنوان سرگرم کننده و جالب و یا ارزشمند به حساب شما به دنبال و شما نیز حس که شما یک خرده فرد با کشیدن روی صفحه نمایش در حالی که huffing دود از خود صالح نفرت و بیزاری.
هنگامی که من به پایان رسید خواندن شرح unmedicated, زایمان در خانه تنهاست که همراه با عکس, آن را غیر ممکن بود و نه به خاطر خود من زایمان تجربه می کنند. من فقط یک کودک—من در واقع بسیاری از Instagram-خزنده فر در بستر او به من نوازش او به خواب و من به هنگام تولد به طور منظم در یک بیمارستان. من نوشتن یک لیست از تولد تنظیمات; آن را به من زده به عنوان پس متکبر بنابراین غیر عاقلانه به ضمیمه خودم عاطفی به یک مجموعه خاص از امید-راه هایی که تولد می تواند به. با خودم می گفتم که من بیشتر فقط می خواستم به ترک بیمارستان با زندگی کودک و ترجیحا نه بیشتر و نه کمتر حفره از من در آمد ، من هم می خواستم به من نشان می دهد ob-gyn که من یک بازیکن خوب تیم بود که من در کنار او در گرفتن کار انجام می شود—مثل زمانی که من پیدا کردن من از waitressing غرایز لگد زدن در رستوران ها و من شروع به طور خودکار انباشته صفحات به سمت میز در راحتی bussed شمع.
تولد من به پایان رسید تا بودن بد نیست; من آب را شکست زود هنگام و من در بیمارستان وارد 9.5 سانتیمتر متسع شده بسیار بیش از حد همراه برای مواد مخدر از هر نوع. دختر من بود رو به بالا و گیر کردم; آنها با استفاده از یک خلاء و یک دکتر فشار من مثل یک لوله خمیر دندان. من با زانو من با گوش من و هرگز آن را به من رخ داده است بپرسید اگر من می تواند حرکت در اطراف در همه و یا به نحوی مستقیم روند. پزشکان و پرستاران می دانید آنچه آنها انجام می دهند و چه نه-درد-در-به-الاغ من ، من خواهد بود خوب لوله خمیر دندان! واقعا ناخوشایند بخشی پس از زمانی که من جفت موفق به bloop به درستی خارج از رحم و ob-gyn رسیده وجود دارد و چیتی آن توسط fistful تبدیل من به طور خلاصه به انسان دست نشانده که دست نشانده دهان گفت: چیزهایی مانند: "بانو بانو شما رو به خارج وجود دارد."
من بازی کردم این داستان برای خنده, اما آخرین بار به من گفت که داستان در مکالمه با دوستان من یک زن و شوهر که بچه های خود را, آنها به من نگاه کرد زده به عنوان اینکه من توصیف یک واقعه. "من خیلی متاسفم که برای شما اتفاق افتاده" شوهر گفت: بی سر و صدا. من متوقف در آهنگ های من. برای من اتفاق افتاده ؟ ساخته شده است که آن را صدا مانند من یک قربانی بودم. شستشو شرم از طریق رفت و من در این فکر است که من ممکن است ارائه شده خودم را به عنوان چنین است. من شکایت; من در گفتن یک داستان خنده دار در مورد زمان من یک عروسک خیمه شب بازی! که این اتفاق افتاد به جسمی دردناک ترین چیزی که من همیشه می خواهم تجربه کرده بود کاملا کنار نقطه.
من فکر می کنم در مورد آن گفتگو به من نگاه زن و نوزاد. آنچه ممکن است اتفاق افتاده اگر نوزاد مثل من شده بود رو به راه اشتباه در کانال تولد? او شوهر فربه به اندازه کافی به فشار او را مانند یک لوله خمیر دندان ؟ یکی از چیزهایی که من می دانستم که برای مطمئن شوید که: او را به حال هیچ علاقه ای به اثبات چقدر خوب او در گرفتن سفارشات. او قطعا به عنوان خوانده شده تمام خانه-تولد کتاب; او احتمالا یک اختری اتصال به قانون مهاجرت و ملیت ممکن است Gaskin; او احتمالا چیزهایی مانند "گوش دادن به بدن" نقل مکان کرد و در راه بودند که "کمک به این روند است." ببینید که چگونه غیر ممکن است من آن را به لیست خوب و هوشمند چیزهایی که او بدون نورد چشمان من? این خاتوله سلیقه خیلی افتضاح مثل حسادت. وجود دارد یک جسارت در انجام همه چیز را دقیقا به عنوان شما را مشاهده کنید مناسب, و من می دانم که در قلب من است که من واقعا لحظات بی پروا شده اند و چند دور بین.
این تمایل به ثابت من می توانید به نگه داشتن چهره ای شاد در آن است که من تشخیص به عنوان یک ضربه وحشتناک. این ضربه ای است که می گوید: "من نمی خواهم از تمام کسانی که whiny سگ." که این اصرار برای اثبات خودم در برخی از نوع خوب-سرباز ظرفیت می آید من نمی دانم. من قطعا پرداخت می شود به اندازه کافی خدمات لب به ایده ايميل قدرت به عنوان یک بچه. انگار ته کلاس, خشم قطعا—البته این زنان ثروتمند رول به اتاق زایمان با چیزهایی مانند "تولد برنامه" و به دستور "معاون کشیش بخش خود تجربه"—اما بسیاری از نگرش من این است که سمی lady-مردانگی. که در آن بهتر است به بالا را در خود درونی سمیت از Instagram? صبر کنید من در واقع می تواند پاسخ دهد که: توییتر بدیهی است. اما Instagram بهتر است تصاویری.
من تفکر از زندگی این rustically هیپ خانواده طول می کشد در "این یا آن ؟" کیفیت این ترفند نقاشی: این یک پیر زن باطل و یا یک جوان در یک کلاه ؟ در حال انتخاب هیپ خانواده باعث می شود متکبر و یا الهام بخش? احمق یا شجاع ؟ شاید آنها هم در راه است که من رسم است که هر دو به طور همزمان. کنار من چشم در نئو-پیشگام شیوه زندگی است که همراه با یک مضراب زدن از حسادت برای آزادی زندگی خود را (که با این نسخهها کار? است وجود دارد یک صندوق در بازی در اینجا و یا آنها که فقط خوب در زندگی در خارج از زمین؟) و جان و شرم و پر از به رسمیت شناختن اختلاف بین خود را قوی شایستگی و من آشکار فقدان آن است. که شما می خواهید به لینک بالا با در آمدن آخرالزمان است ؟ داغ, مناسب, خانواده دوست داشتنی است که می داند که چگونه به ساخت یک خانه با دست یا چاق میانسال گسترده است که حتی نمی توانید رانندگی کنید ؟ دقیقا. من توانایی ارائه معوج تفسیر در مورد خود من رحم است که یک دارایی مفید تنها در قبل از سقوط جامعه است.
در Instagram من ظرفیت برای حسادت بی حد و حصر است. اما من نمی خواهید این خانواده بیمار در حداقل. بر خلاف من می خواهم آنها را به شکوفا. هنگامی گه بازدید فن من در جایی نیاز به اجرا شود. زمان من در تاریکی های مشابه در گوشی من خواهد بود بسیار بهتر صرف گفتن, تماشای فیلم های یوتیوب در مورد چگونه خود را برای ساخت آسیاب بادی یا مانند تغییر یک تایر. شاید این احساسات بد هستند سیگنال های که از آن زمان به تجدید نظر در رویکرد من به افراد دیگر و شاید حتی به زندگی خود را به تبدیل شدن به بیشتر باز سخاوتمندانه تر بیشتر در هماهنگی با طبیعت و کمتر در رابطه با خوب بودن لوله خمیر دندان و سپس سرگرم کننده از خودم برای آن است. شاید که. یا شاید من می تواند فقط امیدوارم که آنها ضد vaxxers و از آن طریق خود را به حماقت من خرده نفرت و بیزاری در نهایت خواهد بود بازخرید.