Steven Prince اولیه اسکورسیزی ستاره "بود که آن مرد با تفنگ"

در "پسر آمریکایی" مارتین اسکورسیزی است عمدا مزاحم انگیزه نویسنده از حضور اولین ضربه ای که او و استیون شاهزاده

توسط NEWS-SINGLE در 17 تیر 1399
Martin Scorsese with Steven Prince in a hot tub.
در "پسر آمریکایی" مارتین اسکورسیزی است عمدا مزاحم انگیزه نویسنده از حضور اولین ضربه ای که او و استیون شاهزاده به اشتراک گذاری یک وان آب داغ.عکس از اورت

در یک نقطه محوری در مارتین اسکورسیزی "راننده تاکسی" از سال 1976 جوانه زدن vigilante Travis Bickle مراحل به یک هتل منهتن اتاق با آسان اندی, سریع صحبت کردن "travelling salesman" که موارد نمونه کامل از سلاح گرم است. به عنوان تراویس تست کالا توسط نقشه کشی دانه در اهداف خیالی از طریق پنجره اندی میسازد پایین برخی اغوا کننده و تند تند در مورد توقف قدرت .44-کالیبر مگنوم و تطبیق پذیری .38-کالیبر گیری-بینی. ("در آن نگاه کنید. که یک اسلحه کوچک.") در این مورد فروش زمین نیست و در واقع لازم است; Travis فقط می خواهد به اندازه کافی اسلحه به ضربه یک سوراخ در جهان است. او با آرامش گوش و سپس می پرسد: "چقدر برای همه چیز؟" اندی شناخت فرصت upsells تراویس در "زیبا دست ساز چرمی, من تا به حال ساخته شده در مکزیک" چهل دلار و سپس می پرسد اگر او نیاز چمن, مخلوط, کک, mescaline, downers ، Nembutal آمفتامین یا "یک نام تجاری جدید کادیلاک با لغزش صورتی برای دو گرند."

اندی است که توسط Steven Prince, یک دوست از اسکورسیزی که پس زمینه گنجانده شده روی لئامت دادن به عنوان Neil Diamond جاده مدیر و سال سخت-استفاده از مواد مخدر. در سال متعاقب آن به عنوان اسکورسیزی با تلاش شخصی و حرفه ای و آشفتگی در حالی که خود را به مشکل موسیقی "نیویورک نیویورک" و فیلم کنسرت "آخرین والس" شاهزاده را تبدیل به یکی از نزدیک ترین خواص اشغال فضا جایی بین دستیار شخصی و عاطفی-پشتیبانی از سگ و رئیس امنیت کارگردان به طور فزاینده ای شبانه و جهان پر هرج و مرج. در پیتر Biskind را "آسان سواران Raging Bulls: چگونه رابطه جنسی-مواد مخدر-و-Rock 'n' Roll نسل را نجات داد, هالیوود" تولید کننده Jonathan Taplin توصیف شاهزاده اقدام به عنوان یک "محافظ" و "دربان" برای اسکورسیزی و اضافه میکند: "گاهی اوقات—مانند که Dirk Bogarde فیلم بنده—شما تا به حال احساس که او می تواند درخواست تجدید نظر به مارتی پارانویا در چنین راهی که او می تواند مارتی انجام کارهای. در آن حس او تا به حال بسیار کمی از قدرت است." این فیلمنامه Mardik Martin که شرکت نوشت: "Mean Streets" با اسکورسیزی قرار می دهد و آن را بیشتر به سادگی: "او مرد با تفنگ."

شاهزاده نیز غیر قابل مقاومت خود را اهدا و در سال 1977 اسکورسیزی مصاحبه او را برای ساعت ها در لس آنجلس خانه یک دوست مشترک به "Mean Streets" بازیگر جورج Memmoli. این فیلم تبدیل به فیلم مستند "American Boy: A Profile of Steven Prince" که باز در جشنواره فیلم نیویورک در سال 1978. متحرک و در عین حال sepulchral در صورتی دیسکو, پیراهن, برگزاری دادگاه برای مخاطبان که شامل Memmoli بازیگر Kathi McGinnis و نویسنده جولیا کامرون, شاهزاده می گوید یک سری از به طور فزاینده ای مو-بالا بردن داستان از زندگی خود را در نشان می دهد کسب و کار و داروی اموات از جمله یک حکایت در مورد احیای یک همکار-کاربر پس از مصرف بیش از حد با آدرنالین به ضرب گلوله به قلب است که کوئنتین تارانتینو برداشته بیشتر یا کمتر عمده فروشی برای فیلم "داستان عامهپسند". صحنه آشکار شدن بدون متن مربوط توسط خانه فیلم فیلم شاهزاده را به ظاهر خوشحال دوران کودکی مجموعه برای نیل جوان را "زمان محو دور" خشن هروئین آهنگ با احتیاطی کر به صراحت خوانده شده توسط یک پدر به فرزند: "پسر منتظر نیست / تا زمانی که استراحت روز / از آنجا که شما می دانید / چگونه زمان محو دور." این آهنگ امتیاز به این پرسش که چگونه بچه در خانه فیلم شد آن مرد در جورج Memmoli اتاق نشیمن; فیلم هرگز کاملا به ما می دهد یک پاسخ اما تاثیر این سفر در پرنس چشم در هر شات.

معرفی یک نشان از "پسر آمریکایی" در Turner Classic Movies, چند سال پیش اسکورسیزی—که کاهش یافته است به مصاحبه برای این داستان صحبت کرد و ضمن ستایش از شخصیت از "پرتره جیسون" مدیر شرلی کلارک دردناکی صمیمی فیلم از سال 1967 در مورد یک خیابان کلاهبردار و کاباره مجری به نام Jason هالیدی. این مستند قابل توجه است برای کلارک تصمیم به شامل کردن-دوربین باعث از موضوع در فاینال کات. در "پسر آمریکایی" اسکورسیزی است عمدا مزاحم انگیزه نویسنده از حضور اولین شات که در آن مدیر و موضوع به اشتراک گذاشتن یک وان آب داغ. (آنها با هم زندگی می کنند که در آن نقطه در یک خانه در Mulholland Drive با گروه رابی رابرتسون به عنوان یک semipermanent مهمان.) او در دوربین سراسر اعطا با Memmoli و فیلمبردار Michael Chapman هدایت این روایت آشکارا انجام دستکاری های که غیرداستانی فیلمسازی اغلب پنهان. هنگامی که شاهزاده دامن نقاط دردناک از یک داستان در مورد یک مکالمه با بیمار پدر اسکورسیزی درخواست دوم را پس از آن یک سوم: "هنگامی که شما گفت: آن را به من در هواپیما وجود دارد کمی بیشتر صداقت به آن است." در تماس با توجه به مدیر کلی در مقیاس آن پیش بینی اسکورسیزی "نورد تندر Revue: یک باب دیلن داستان" است که در آن دیلن خود را تامین narratorial عدم اطمینان. "پسر آمریکایی" نکات در اسکورسیزی آینده مسیر در راه های دیگر: شاهزاده قصه گویی پیش بینی خود indicting اسکورسیزی راویان از "رفقای خوب" 's هنری هیل برای "گرگ وال استریت" 's Jordan Belfort.

در فیلم شاهزاده مذاکرات در مورد استفاده از مواد مخدر در زمان گذشته; در واقع, او می خواهم صرفا روشن از هروئین به کوکائین و روی او عجیب و غریب درخشندگی کسی که به احتمال زیاد مرده در یک سال است. او از بین می رود از Biskind کتاب پس از تابستان 1978—زمانی که اسکورسیزی فرو می ریزد و با توجه به سال های سخت زندگی و شاهزاده راند او را به بیمارستان نیویورک -- و او نمی اندکی تا سال 2001 زمانی که او تا ظهور در ریچارد لینکلیتر "در زندگی بیداری" به بازگو یک "پسر آمریکایی" داستان در مورد تیراندازی می شود دزد در حالی که کار در یک ایستگاه گاز. آن "پسر آمریکایی" تا به حال تبدیل به یک نوع فرقه شی. آن را درخواست صدور مجدد در LaserDisc در سال 1990 بسته بندی شده با یک فیلم مستند کوتاه که اسکورسیزی ساخته شده بود در مورد پدر و مادر خود "Italianamerican" و خود را با دانش آموز فیلم "بزرگ اصلاح" از سال 1967; های بعدی دی وی دی بوده و از چاپ برای سال. به عنوان با بسیاری دیگر از "از دست رفته" فیلم در یوتیوب دوران آن را آسان تر برای دیدن آن به صورت رایگان آنلاین نسبت به پرداخت هزینه برای آن. اما در حال حاضر "پسر آمریکایی" است که در مقام گردش به عنوان یکی از پنج فیلم شامل یک معیار مجموعه های Blu-ray و دی وی دی بسته "اسکورسیزی کوتاه."

با وجود داشتن ستاره دار در دو زندگینامه مستند—"پسر آمریکایی" و همچنین "آمریکا شاهزاده" یک شبه, عاقبت, از سال 2009 توسط کارگردان و انیماتور تامی Pallotta که مشغول به کار در "زندگی بیداری"—شاهزاده هرگز کاملا داستان چگونه او زخم تا در مقابل اسکورسیزی دوربین در وهله اول. در مارس روز قبل از کالیفرنیا رفت و به مستند من سوار به اوهای که در آن شاهزاده هفتاد و دو زندگی با فیلمساز نادیا Szold مادر او بیست-ماه-پیر پسر سیدنی. Szold کارگردانی کرده است دو روایت امکانات و به تازگی به پایان رسید یک فیلم مستند در مورد 1983 انتخابات ریاست جمهوری از کلاهبردار بنیانگذار Larry Flynt بود که مجموعه ای برای نمایش در جشنواره فیلم ترایبکا و اسناد در تورنتو قبل از همه گیر رسید. Szold و شاهزاده با هم بوده است حدود نه سال; آنها ملاقات کرد زمانی که Szold دعوت شاهزاده به یک غربالگری از اولین فیلم "شادی de V" سرب بازیگر که تا به حال بر اساس عملکرد خود را به عنوان یک جوان هنرمند باهم در شاهزاده در "پسر آمریکایی." من آمد به بازدید روز چهارشنبه; آنها می خواهم ازدواج کردم که روز شنبه در یک مراسم مدنی در دادگاه در سانتا باربارا.

"نادیا گفت:" من شرط می بندم زمانی که او می آید در اینجا او به انتظار به شما در پیدا کردن در یک کلبه کوچک با مواد مخدر در جدول و اسلحه' " شاهزاده گفت. خانه خود شد و در واقع راحت پر نور پست و پرتو ، صحبت ما وجود دارد برای چند ساعت—برای اولین بار در اتاق نشیمن که در آن هر سیدنی به نظر می رسد در آرنج من مانند کوچک ساقی proffering برخی از اسباب بازی های چوبی و پس از آن در طول ناهار در اتاق ناهار خوری که در آن سیدنی طول می کشد وعده های غذایی خود را در یک صندلی بالا به طور مستقیم در مقابل یک "راننده تاکسی" لابی کارت Harvey Keitel در pimp کلاه و حلقه ای ساتن jabbing انگشت رابرت دنیرو را Bickle.

"سیدنی را به طور مداوم با اشاره به آن" Szold گفت: "و من رفتن, 'هاروی . . . بابی . . . هاروی . . . بابی . . ."

Szold نقل مکان کرد و به بیرون از اتاق در طول بعد از ظهر و گاهی اوقات nudging شاهزاده در مورد برخی از جزئیات و یا دیگر است که او می خواهم حذف شده از یک حکایت. او شنیده ام همه آنها را قبل از او را دوست دارد به شوخی که شاهزاده زندگینامه یا باید به نام "هشت و نیم زندگی استیون شاهزاده" یا "نه تنها من می دانم که در آن بدن به خاک سپرده شد—من دفن آنها."

خشن رئوس مطالب از داستان این کتاب ممکن است بگویید: شاهزاده به دنیا آمده است در سال 1948 و اگر چه "راننده تاکسی" یک روز جاوید او را به عنوان یک کلاسیک, نیویورک, خیابان, اتومبیل او در واقع یک پسر قابل توجهی امتیاز نسل نشان می دهد کسب و کار خانواده سلطنتی. عموی بزرگ خود را آبه Lastfogel کردم خود را شروع و در سال 1912 به عنوان یک اداره کار برای یک واریته عامل به نام ویلیام موریس; بیست سال بعد Lastfogel شد رئیس آژانس ویلیام موریس. در دبیرستان پرنس مدیریت تئاتر بخش و تاثیر گذار برخی از بازدید هنرمندان از نیویورک شکسپیر جشنواره; جو Papp شریک برنی Gersten او را ارائه می دهد ، او به پایان می رسد تا کار در Delacorte تئاتر برای دو تابستان, آموزش طراحی روشنایی. در طول سال اول خود را از کالج او با این نسخهها کار در پاسادنا تاتر که در آن او می شود با متامفتامین برای اولین بار پس از درخواست یک boundlessly پر انرژی نجار چه راز خود را است.

از طریق برادرش ران شاهزاده عضو یک Marx Brothers-سبک کمدی تیم به نام ترشی, برادران, Steven می شود به دانستن مترادف فرد Weintraub; با این نسخهها کار در ظرفیت های مختلف در Weintraub را Bleecker خیابان قهوه های تلخ و آن طبقه بالا رستوران قلع فرشته; و باد تا حال استخدام توسط یکی از Weintraub مدیریت, مشتریان, Neil Diamond که می خواهد کسی را به backstop جاده های خود مدیر برای چند هفته در تور است. چند هفته می شود یک سال و نیم است که در طی آن زمان الماس تبدیل به یک ستاره بزرگ: "منظورم این غول," شاهزاده گفت. "آغاز کردیم استیشن واگن و U-Hauls برای سازهای رانندگی از محل به محل کار عملا در هر روز است. به پایان رسید تا ما کار می کنند هر آخر هفته فقط آخر هفته. ما می خواهم خصوصی Learjets از فرودگاه سانتا مونیکا در روز جمعه انجام سه را نشان می دهد و دوباره پنج شنبه شب. ما تا به حال دو هواپیما—خوانندگان پشتیبان گیری, پشتیبان, بازیکنان, همه چیز. آن را سرگرم کننده بود."

او بیست و یک سال در این نقطه, اما هرگز احساس از عمق خود. "نه" شاهزاده گفت. "من فقط nastiest پسر کوچک در کل جهان است. چه نگرش من باید به حال. من به یاد داشته باشید من تا به حال واقعی, مو بلند, از آنجا که این چیزی است که در رواج و من تا به حال این آینه عینک آفتابی و من می خواهم با این مروج بودند که پنجاه سال و از آنها می خواهم شروع به صحبت کردن به من و من می خواهم به, هیچ, هیچ, هیچ, ما در حال انجام آن است که راه. ما میخوایم انجام آن راه یا دیگری شما هیچ Neil Diamond بازی امشب در اینجا.' "

با این نقطه شاهزاده نیز فعال معتاد به هروئین در "پسر آمریکایی," او می گوید اسکورسیزی که او هرگز رزرو تور پرواز برای الماس بیش از چهار ساعت به طوری که به ماندن یک قدم جلوتر از خروج. "من بسیار بالا-عملکرد" شاهزاده گفت. "که همچنین به من داد کمی از دلربایی—هنگامی که شما می خواهم که شما نمی خواهید را به guff از کسی. شما یک لبه کوچک بر شما." (در فیلم شاهزاده می گوید که هنگامی که الماس کشف این میزان مواد مخدر به او ارائه شده برای پرداخت به او ارسال به نوتوانی; شاهزاده کاهش یافته است.)

شاهزاده در دیدار اسکورسیزی در اواخر دهه شصت زمانی که مدیر جوان است که هنوز هم تدریس اندرو خواهد و "شوک راهرو" به دانشجویان دوره لیسانس در N. F. U. ، در ازای دسترسی به دوربین و تجهیزات. یک آخر هفته, یک دوست مشترک بیل Mankin به ارمغان می آورد "مارتی" به یک جلسه از یک گروه شناخته شده به عنوان مقیاس ریشتر جامعه است.

"ما با هم هر جمعه و شنبه و آن را یک فرد تعیین شده نوبت به خرید قابلمه" شاهزاده گفت. "آنها می آیند در با کیسه, و ما می دود و پس از آن ما خواهد نرخ آن در مقیاس ریشتر: 'این است که 7.2. پسر که 8.5.' "

مارتی مثل همیشه بی عیب و نقص کمد نشان می دهد تا به این لرزه مبنی پوشیدن یک شال گردن و پارچه مخملی ژاکت. "به دنبال بکر," شاهزاده گفت. "بنابراین من در راه رفتن و من به او نگاه کنید و من 'هی لایحه که بچه در صندلی؟' دوستان ما بودند که از دقیقه ،

بنابراین شاهزاده بخشی از اسکورسیزی صورت غیر رسمی ظرفیت به عنوان اسکورسیزی باعث می شود فیلم هایی که ایجاد او به عنوان یک کارگردان آمریکایی: "Mean Streets" از سال 1973 و "Alice doesn't Live Here Anymore" از سال 1974. سپس او را در "راننده تاکسی" ضرب و شتم "واقعی بازیگران" برای نقش آسان اندی. وقتی که می آید زمان به ساقه صحنه اسکورسیزی yells "عمل" و شاهزاده لرزاند, ضربات اول را; پس از آن وقتی پرسید که چه اتفاقی افتاده است, او می گوید اسکورسیزی "شما فریاد زد به من."

در "راننده تاکسی" شاهزاده گفت: "ما به همه نشستن در اطراف در شب پس از تیراندازی و من می خواهم بگویم داستان است." ایده برای گرفتن بهترین از این حکایات در فیلم های اسکورسیزی; او می گوید شاهزاده به نوشتن رئوس مطالب. (جولیا کامرون و Mardik Martin به کمک شکل این ماده و اعتبار به عنوان نویسندگان در این فیلم اما داستان پرنس.)

شاهزاده احضار به لس آنجلس توسط اسکورسیزی می رسد با طرح در دست می یابد و مدیر عمیق در مشکل تولید "نیویورک نیویورک" خود را وابسته به دان کیشوت تلاش برای پیوند زدن مدرسه قدیمی هالیوود موسیقی با بداهه روح آمریکایی موج جدید است. اسکورسیزی دست شاهزاده یک کپی از اسکریپت و یک جعبه از کاغذ, کلیپ آموزش او را به علامت هر صفحه ای که معنا ندارد; هنگامی که شاهزاده دست او را به عقب اسکریپت با "تقریبا سه ماهه گذشته از فیلم" پرچم به عنوان گیج کننده اسکورسیزی تصمیم می گیرد او را ضروری و او را استخدام برای کار بر روی فیلم است. شاهزاده می خواهد برای دریافت یک هزار دلار در هفته به علاوه یک دیم و یک ماشین—یک کوروت Stingray با صندلی چرمی. او اعتبار دو بار در تمام فیلم های خود را برای cameo به عنوان یک تهیه کننده موسیقی در حال اجرا یکی از Liza Minnelli جلسات و به عنوان "دستیار: آقای اسکورسیزی" یک عنوان است که به نظر می رسد که تحت پوشش گسترده و غیر معمول طیف وسیعی از وظایف. نسبت به پایان تولید و او را احضار به دفتر تهیه کننده ایروین وینکلر که به نظر می رسد از یک ماموت کامپیوتر-چاپ گزارش هزینه و می گوید به شاهزاده "می تواند به شما به من بگویید که چگونه ما صرف بیست و پنج هزار دلار برای برف لاستیک و ما هرگز به سمت چپ لس آنجلس؟" شاهزاده پاسخ می دهد که او می تواند اما این Winkler احتمالا نمی خواهید به می دانم.

ماه مه گذشته در "A24 پادکست" مدیر Joanna Hogg خواسته اسکورسیزی درباره "ماساژ" عجیب دوازده دقیقه Minnelli تعداد که به نظر نمی رسد در تئاتر برش از "New York, New York." "وجود دارد بسیاری از مشکلات مختلف در برش از تصویر و زندگی خود من که در آن زمان" اسکورسیزی گفت. "و من فکر کردم به یک قربانی نشان می دهد که من حال خود زیاده من آن را کاهش دهد."

"این وحشتناک قربانی" هاگ اظهار داشت.

"من می دانم" اسکورسیزی گفت و سپس افزود: با rueful خندیدن "من در بد شکل است."

"نیویورک نیویورک" بحرانی بود و شکست تجاری هنگامی که آن را باز کرد در سال 1977. شاهزاده گفت: خاموش-دوربین بیش از حد بود و نه مشکل. او گفت: اسکورسیزی اولیه چهار ساعت قطع شد یک شاهکار است که ممکن است کار کرده اند و به عنوان یک "ایرلندی"در مقیاس حماسی و یا یک miniseries, اما آن است که کاهش در ویرایش توسط از دست دادن آن شخصیت های جزئی. گفت: شخصیت های شامل شاهزاده رکورد تولید که یازده دقیقه از زمان روی صفحه نمایش در میان اولین برای رفتن. شاهزاده نیز شات پنج روز به عنوان مواد مخدر-برخورد ارتش ستوان در "آمدن به خانه" به کارگردانی هال اشبی یک بازدید کننده مکرر به همه شب فیلم جشنواره که برگزار شد در اسکورسیزی Mulholland خانه.

"من در روز اول این propman می آید و او می گوید: "در این اسکریپت شما باید دو opiated تایلندی چوب در جیب' " شاهزاده گفت. "من گفتم:" آره—چه کنیم دیگه استفاده کنید؟' او می گوید: "Opiated تایلندی چوب.' بنابراین ما این چیز. آن هیستریک—من smokin' مانند یک دیوانه وار. من خیلی سنگسار واقعا مسخره است. صحنه باز می شود. جین فوندا در می آید درب عقب و درب یخچال باز می شود بر روی درب عقب. من سر در یخچال و فریزر. او در می آید, ما در حال کوبیدن درب ها در یکدیگر—boom boom, عقب و جلو—و او می رود به اتاق خواب و بروس درن می رود به اتاق خواب و سپس من به اتاق خواب. آن را فقط واقعا چیزهای خنده دار."

هیچ یک از آن ساخته شده در final cut. "حتی یک نگاه اجمالی" شاهزاده گفت. او معتقد است که اشبی آورده بود او را در تا حد زیادی به روشن کردن خلق و خوی در چه حال تبدیل شدن به یک bummed کردن مجموعه ای از نمونه های دیگر از شاهزاده بودن وجود دارد برای پاسخگویی به نیاز از یکی از هفتاد سینما را auteurs هر آنچه در آن نیاز بودند.

"ما یک بار در سفر به اروپا و ترویج 'New York, New York' " شاهزاده گفت. "ما در فرانسه در موریس. آن را دو ساعت در صبح و تلفن زنگ میزند." آن اسکورسیزی. شاهزاده می گوید: مدیر زمزمه "من نمی دانم که در آن برای قرار دادن دوربین." این یک شخصی S. O. S. نه خلاق یک تماس پریشانی از محل شک و درد.

"من که پسر" شاهزاده گفت.

او خندید و در این ایده است که او تا به حال چیزی شبیه اسکورسیزی محافظ—"ما تا به حال محافظان" او گفت:—اما اذعان کرد که او ممکن است پر شده که نقش مهمی در برخی کمتر تحت اللفظی ظرفیت.

"شاید در یک حس معنوی" او گفت:. "منظورم این است که این مرد یک نابغه است. شبیه هیچ فیلم و فرد تا کنون بوده است. پس نوابغ نیاز به مقدار زیادی از مراقبت و مراقبت از."

من در این بعد زمانی که Szold به من می گوید در مورد شاهزاده سهم به عنوان یک تولید کننده در Flynt فیلم: "در مجموعه او بسیار خوب در نگه داشتن همه مشکلات دور از من."

در خانه در Mulholland آن بود که همیشه شب است.

"ما تا به حال این گیاهان است که یک شرکت می آیند و آب" شاهزاده گفت. "و آنها تضمین شده آنها ، بنابراین اگر آنها کشته شده اند, آنها می خواهم یکی را در همان اندازه است. و زن می آیند و می گویند, "من نمی فهمم که چرا این گیاهان در حفظ و در حال مرگ' من و گفت: "این ممکن است زیرا آنها هیچ نور است.' "

فرانسیس فورد کاپولا آمد به تماشای یک برش از "آخرین والس" و اسپاگتی برای شاهزاده اسکورسیزی و Robbie Robertson; پس از آن او را متوقف شاهزاده بر روی پله ها و به او گفت "شما رو به کسی در اینجا به طبخ برای شما. شما پسران بیش از حد نازک است." وجود دارد یک عکس در شاهزاده خانه—شاهزاده اسکورسیزی و رابرتسون پله در جشنواره کن در هفتاد و هفت در سفید مناسب—که در آن اسکورسیزی بسیار نازک است که او به نظر می رسد مانند مارتین اسکورسیزی bobblehead.

"در جدید غرب , مجله وجود دارد یک مقاله در مورد ما و خانه در Mulholland," شاهزاده گفت: "و آیا این رنگ یک تصویر خوب است. آنها اطلاعات, اما آنها وجود ندارد. پس از آن صدا مانند یک دسته از فسق—مست و دیوانه واقعا بد است. بنابراین رابی و من در آمده و مارتی را در گوشی صحبت کردن به وکلا: "من می خواهم به شکایت آنها. آنها نمی توانند چاپ یک مقاله و مانند آن است.' بنابراین رابی و من و ما گوش دادن در بر روی گوشی به این عقب و جلو. و یکی از وکلا می گوید: "مارتین وجود دارد این است که چیزی در مقاله ای که ما می توانیم می گویند غلط است, بنابراین ما می تواند پس از او.' [اسکورسیزی] می گوید: "وجود دارد این است که چیزی نادرست است. خانه در بال ایر. آن را در بورلی هیلز!' رابی می رود " برو او خاموش گوشی.' "

"پسر آمریکایی" به ضرب گلوله کشته شد در این زمینه شاید به ناچار آن را به عنوان بسیار خود پرتره از مدیر آن در یک دوره خشمگین خلاقیت آن را به عنوان یک پرتره از شاهزاده. اما اسکورسیزی حفظ نظارتی کنترل. او می داند که به اجازه یک لحظه نفس کشیدن. گاهی اوقات شاهزاده را به پایان داستان و من او را بی سر و صدا متوجه آنچه که او فقط می گفت و هر بار آن را به عنوان اگر تمام وزن خود را از زندگی کاهش یافته است او را دوباره. شاهزاده گفت که نبود اقدام است.

"برخی از کسانی که همه چیز من تا به حال گفت: در مدت زمان طولانی," او گفت:. "برخی از آنها مانند گاز-ایستگاه چیز با پسر"—سرقت است که در مورد شاهزاده کشتن یک مرد البته در دفاع از خود—"شما می دانید که من هرگز صحبت در مورد آن است. آن را فقط به نظر می رسید O. K. [اسکورسیزی] از آن ساخته شده پس از آن بود O. K. آن را انجام دهد."

شاهزاده نمی بینم هر یک از این فیلم در حالی که در حال ویرایش است. در آستانه جشنواره فیلم نیویورک در سال 1978—که در آن "پسر آمریکایی" بود که مجموعه ای برای باز کردن در کنار رابرت آلتمن را در "عروسی" و موضوعات ارائه شده از François Truffaut, Rainer Werner Fassbinder, اریک رومر و Claude Chabrol—اسکورسیزی راه اندازی یک اکران خصوصی برای شاهزاده. این فیلم تنها پنجاه و پنج دقیقه بعد از آن بود که شاهزاده رفت و در حدود دو ساعت است.

"وجود دو از من" شاهزاده گفت: از آنچه که از طریق رفت و سر خود را در آن پیاده روی است. "وجود دارد من من و فیلم من است. این فیلم به من نگاه می کند و می رود 'آره که واقعا خوب است. که واقعا استثنایی راه همه چیز بیرون آمد.' من من رفتن Oh-h-h."

سپس اسکورسیزی به نمایش در آمد آن را برای یک گروه از دوستان از جمله رابرتسون در "راننده تاکسی" فیلمنامه پل شریدر و documentarians Albert and David Maysles. پس از آن شاهزاده گفت: "آنها آمد به جایی که ما زندگی می کردند, در, گالری, خیابان پنجاه و هفتم و پارک خیابان. ما تا به حال یک حزب کوچک راه اندازی شده است. این Maysles برادران در آمده و گفتند که فوق العاده است. که یکی از درخشان ترین فیلم های مستند من تا کنون دیده ام.' بنابراین من قصد دارم ایست که خوب است. چگونه می تواند که بود بد راست?"

"و پس از آن رابی در می آید و می رود" چگونه می تواند شما باید گفت کسانی که همه چیز با یک دوربین در اتاق ؟ چه این موضوع را با شما ؟ و من آه-آه. که نه چندان خوب است."

پس از نمایش فیلم در جشنواره, شاهزاده و اسکورسیزی در زمان سوالات. شاهزاده خود را به من بدهید پاسخ "و سپس مارتی را" نه او فکر نمی کند که " عرضه و پاسخ خود را به عنوان اگر در پاسخ به یک پرس و جو در مورد جانی یا پسر Travis Bickle. شاهزاده می خندد در مورد آن; او از ذهن نیست. یک درجه جدایی بین خود و "استیون شاهزاده" سالم به نظر می رسید به خصوص از آنجا که او در حال حاضر می خواهم با تجربه جایگزین.

"پس از 'راننده تاکسی' شد" شاهزاده گفت: "من پایین بود در Bleecker خیابان با یک زن و شوهر از دوستان این مرد می آید تا به من در خیابان و می گوید:" من می خواهم به خرید یک تفنگ. پول کردم. من می خواهم به خرید یک تفنگ.' من گفتم: "خوب چرا شما بروید ببینید متصدی بار در ستاره شرق—او اسلحه.' او می رود در ستاره شرق, و ما اجرا میشه."

دوره اسکورسیزی زندگی که "پسر آمریکایی" قطاری خواهد بود بیش از قبل از بیش از حد طولانی است. رابرتسون رفت و خانه به همسر خود جدا و خانواده; اسکورسیزی تمیز کردن پس از بستری شدن در بیمارستان در سال 1978 و زندگی را "گاو خشمگین." شاهزاده بود و به اطراف برای ساخت آن فیلم; پس از آن او و اسکورسیزی جدا از راه حرفه ای اما شاهزاده گفت که وجود دارد هرگز یک سقوط است. "من را دیده اند او را در یک مدت زمان طولانی واقعا" او گفت:, "اما, من می توانم به شما بگویم که اگر من او را دیدم ما حق خواهد بود به عقب با هم."

در اوایل دهه هشتاد شاهزاده زخم زندگی در یک خانه شهر در سرزمین عجایب خیابان در Laurel Canyon با یک گروه از کوکائین نمایندگی که بعد از آن ساخته شده است این تصمیم سرنوشت ساز برای rip کردن یک باشگاه صاحب نام ادی نش. همان کسانی که نمایندگی مجاز و فروش شد و بعد از ضرب و شتم به مرگ در خانه خود توسط مردان ناشناخته گفته استخدام نش که ممکن است از متهم به هویت عاملان توسط دوست خود را از جان هولمز. زمان از آنچه شناخته شده به عنوان سرزمین عجایب, قتل شاهزاده در جای دیگر نقل مکان کرده بود; او آموخته است که آنچه تا به حال اتفاق افتاده است زمانی که او را دیدم او خانه قدیمی در اخبار شب.

در اوایل دهه هشتاد—از آن زمان او گفت:—شاهزاده ترک مواد مخدر در مراقبت از یک روانپزشک است. آنها یکدیگر را برای یک سال است. شاهزاده می گوید که او O. K. پس از حدود شش ماه اما او قصد نگه داشته چرا که روانپزشک بود "کامل مخاطبان است." آن را عادی داستان اما برای آن کیهانی و تاب است. یک روز شاهزاده به او گفت داستان دختر او بود دوباره با آدرنالین شات. او یک بازیگر بود که به نظر می رسد در "گرد و خاکی و شیرینی مک گی" فلوید Mutrux را مستند درام از سال 1971 در مورد یک جفت از L. A. معتادان به مواد مخدر; شاهزاده ذکر نام او و به او گفت که چه اتفاقی افتاده است. "او گفت:" این شگفت انگیز است چرا که من او دکتر است.' "او گفت: شاهزاده که او می خواهم در اثر مصرف بیش از حد در حالی که او می شده است درمان او.

در سال 1979 اسکورسیزی توصیف "پسر آمریکایی" به نویسنده و کارگردان مایکل هنری ویلسن به عنوان "یک فیلم در مورد بقا است." به سوی پایان صحبت من خواسته شاهزاده اگر او را ساخته اند آن را در اینجا به دهه هفتاد او به اوهای به این خانه که در آن او می خواند پسر خود "من می خواهم کلاه بازگشت" در یک پتو در اتاق خواب زیر یک غول جاده ها-نمایش پوستر برای "پسر آمریکایی" و "Italianamerican."

"یک کمی. یک کمی. من بسیار خوش شانس بود," او گفت:. "من هنوز هم خوش شانس."



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب