L. A. فیلارمونیک Revisits جمهوری وایمار

Esa-Pekka Salonen دوست دارد برای منزوی محوری لحظه و فضا در تاریخ موسیقی.Illustration by Eleni KalorkotiFaceboo

توسط NEWS-SINGLE در 20 اسفند 1398
Illustration of EsaPekka Salonen.
Esa-Pekka Salonen دوست دارد برای منزوی محوری لحظه و فضا در تاریخ موسیقی.Illustration by Eleni Kalorkoti

در گفتمان مدرن و به اصطلاح "جمهوری وایمار" conjures یک lurid میزبان انجمن تعداد کمی از آنها مربوط به شکوه قدیمی, آلمانی, وابسته به دوک شهر وایمار. یکی فکر می کند در عوض از افسانه ای برلین از نوزده-بیست سالگی: رقص سالن ها و کاباره های عمیق زیرزمینی, جنگ خیابانی میان کمونیست ها و نازی ها برخورد بین یک منحط آزادی و منحط counterreaction. واقعیت پیچیده ای از وایمار عصر به طول انجامید که از سال 1918 تا 1933 به فیلتر از طریق محبوب reimaginings: Christopher Isherwood را "برلین داستان"; موسیقی و فیلم "کاباره" بر اساس Isherwood; تجدید حیات از "The Threepenny Opera"; و اخیرا مجموعه تلویزیونی "بابل برلین." آن است که به راحتی فراموش کرد که آلمان در جمهوری تاسیس شد و در روح روشنگری; قانون اساسی مجلس ملاقات در وایمار که در آن گوته و شیلر تا به حال یک بار تزریق این شهر با زیبایی خود را آغاز کند.

آهنگساز و رهبر ارکستر, Esa-Pekka Salonen شاید بیشتر به طور مداوم نیروی تخیلی مدرن, موسیقی کلاسیک را دوست دارد به قرار دادن با هم جشنواره که جدا محوری لحظه و فضا در تاریخ موسیقی. در گذشته او به سازمان سری اختصاص داده شده به پاریس و وین به ترتیب در نوبه خود از قرن بیستم. در اوایل فوریه از بازگشت او به لس آنجلس فیلارمونیک که او رهبری از سال 1992 تا 2009 در حال حاضر به یک جشنواره با عنوان "جمهوری وایمار: آلمان 1918-1933." Salonen ارائه شده از این مفهوم در لندن و او را تلافی آن را در فصل آینده در سان Francisco Symphony که در آن او را به عنوان مدیر موسیقی. افزودن پهنا به L. A. رویداد بود و اطراف آن برنامه از نمایشگاه تاسیسات کمکی حوادث, فیلم و نمایش, همه زیر جهت هنر داران استفانی بارون و نانا Bahlmann. بیشتر آمریکایی ارکستر باید دنبال این نوع cross-disciplinary نامزدی که می کشد انتزاعی, ایده های موسیقی را به جریان تاریخ است.

اگر چه L. A. وایمار سری شامل یک واجب کاباره شب آن را در زمان یک دیدگاه گسترده تر از دوران را تأمین سبکی روند. بله ما تا به حال کمک سخاوتمندانه از کورت ویل که ایجاد تلخی hummable موسیقی متن فیلم برای چه آلمانی ها تماس طلایی سالگی. اما Salonen داد برابر وزن Paul Hindemith که تنظیم سرعت برای موسیقی اختراع در وایمار دوره است. Hindemith به خصوص در سال های اولیه اش بود عجول و بی پروا مواد سوزاننده حتی Dadaistic. او همچنین احترام به سنت و به خصوص در سال های بعد رعایت بیشتر منظم انسان فلسفه است. او چپ آلمان نازی در سال 1938 اما نه قبل از فکر امکان از یک موضع رسمی و در نهایت حل و فصل در ایالات متحده است. مخلوط رادیکال و محافظه کار گونه های در Hindemith و خوی می دهد وفادار تصویر از جمهوری وایمار به عنوان آن را واقعا بود—یک دولت مدرن در تلاش برای غلبه بر یک upwelling از هرج و مرج و خشم. نیازی به گفتن نیست, عینک نگران کننده است آشنا.

جشنواره آغاز شد و با بی داد و بیداد از Hindemith را "کهنه زمان (Well-Tempered)," یک, جاز, عصر شوخی در sainted باخ. Hindemith آن را نوشته است در سال 1921 در زمانی که او خود را افزایش گروه با زنگ هشدار آژیر درخواست sopranos به فریاد در بالای ریه های خود را و گفتن نوازندگان که "زیبایی صدا است که در کنار نقطه است." موضوع اصلی "زمان کهنه" است مشتق شده از C-جزئی فوگ از باخ "Well-Tempered Clavier" کتاب اول در یک برنامه یادداشت برای "Rag زمان" Hindemith پیشنهاد می کند که "اگر باخ زنده بودند امروز او به خوبی ممکن است که اختراع تکان تکان خوردن و یا حداقل جذب آن را به احترام و موسیقی است." در همراهی با مدارا که سخن گفتن نمره بیشتر شبیه داد و بیداد کن راهپیمایی-گروه موسیقی از هر چیز در آفریقایی-آمریکایی سنت است. Salonen و L. A. فیل wallowed در انبوه صدا در حالی که طنز سالم و دست نخورده به طوری که کار به نظر می رسید در درجه اول به عنوان یک شوخی در خود دارد.

ویل در مقابل, شد و برای اولین بار مواجه می شوند در هوشیار فکر حالت—که از شدید آهنگساز جوان که تا به حال مورد مطالعه با و ferruccio Busoni و بت آرنولد شونبرگ. ویل را کنسرتو برای ویولن و وزش ارکستر تشکیل شده در سال 1924 توسط یک تمرین در سکوت و ابهام از بین بردن و رمانتیک بیش از حد و نوازنده نمایش. پیش بینی کار می کند که شوستاکوویچ می نوشتن سال بعد از آن به تناوب بین meandering, brooding, قسمت و شیوع bristling انرژی در یک نقطه این گروه کاهش می یابد به یک چیز عجیب و غریب سه نفر از سنتور چوبی و دو-basses. چالش در چنین نمره برای ایجاد مسیر که در آن متعارف روایت الگوهای وجود ندارد. Carolin Widmann این سولیست در بر داشت خود را tensely رسا موضوع در دخمه پرپیچ و خم. Salonen بدستآمده ترسناک زیبا sonorities از ویل عجیب و غریب ارکستراسیون—برای مثال یک حرکت آهسته نیا-مینیمالیستی روشن و خاموش شدن از باد در جنبش سوم.

Hindemith را "Mathis der ملر" سمفونی (1934) که به دنبال آن پس از تنفس است که از opera به عنوان یک پرتره از رنسانس نقاش ماتیاس Grünewald و تلاش خود را به ریشه خود را در "اولیه خاک" از مردم. چنین میهنی موضوع باید یافت به نفع آلمان نازی اما هیتلر گرفته بود دوست ندارم به این آهنگساز در موسیقی و اجراهای "Mathis" شد ندارد. در اپرا و سمفونی به طور یکسان brattiness از enfant terrible می دهد راه را برای تمیز کردن به صف monumentality با plangent کر از برنج یادآور سمفونیک ارگاسم از آنتون بروکنر.

در برخی موارد "Mathis" کنجکاو است برای انتخاب یک وایمار جشنواره از قطعه ناشی از اوایل دوره نازی. اما آن partakes از همان urbane دینداری است که نشانه خاصی خلق از جنبش باوهاوس: Lyonel Feininger را woodcut "کلیسای جامع" به نظر می رسد بر روی جلد Walter Gropius بیانیه از سال 1919. Salonen در تفسیر deëmphasized این سمفونی را ژرمنی زمینه داد و آن را مدرن شین. L. A. Phil ارائه یک صدا است که به نظر می رسید به تب و تاب بودن از درون نقشه کشی برق از ریشه های عمیق غرب سنت و نه از سیاسی تحریف آن است که سنت قرار گرفته است.

Salonen دوم برنامه شروع به پریدن کرد به هرج و مرج وایمار موسیقی تئاتر. انگلیسی بازیگر-کارگردان Simon McBurney و آهنگساز-محقق جرارد McBurney ابداع یک برنامه با عنوان "شب هنگام" با یک آستانه از فاجعه تم. اول آمد Hindemith را جوان brutalist یک عمل اپرا "قاتل امید زنان" (1919) است که بر اساس وحشتناک Expressionistic متن توسط Oskar Kokoschka. نمره آغاز می شود و با شاخ و ترومبون وافغان یک نیمگام ناهماهنگی مانند یک موتور شاخ در یک کابوس شهر می رود و در از وجود دارد. که شعله ور عینک پژمرده قبل از تلخ اشراف از ویل را "برلینر مرثیه" (1928) و سرایندگی cantata در اشعار برشت Bertolt. این memorialized ارقام شامل قتل رهبر کمونیست رزا لوکزامبورگ یک سرباز گمنام جنگ جهانی اول و یک زن جوان که مرده است با خودکشی. در نهایت آمد کوتاه رقص باله-اپرای "هفت گناه مرگبار" که ویل و برکت ایجاد شده در بخش اول از سال 1933 به زودی پس از تبدیل شدن به تبعیدیان. متن خارق العاده یک آمریکایی سفرنامه با صحنه مجموعه در ممفیس لس آنجلس و بوستون; ویل را آهنگسازی است غیر مستقیم و کنایه امیز در "Threepenny" شیوه است.

فرز بازیکنان L. A. فیل به کار گرفته تغییرات سریع سبک با سهولت به عنوان انجام شده گروهی از خوانندگان از جمله نورا فیشر, Madeleine بردبری Rance, کریستوفر Purves و اعضای L. A. استاد Chorale. ناامیدی بود McBurneys' تولید است که به ندرت گل رز بالاتر از استاندارد شماره وایمار پیکرنگاری. برکت اصرار داشت که تاریخی تنظیمات باید استفاده شود به نظر در حال حاضر روز و او انتظار می رود هر گونه احیای این قطعه روشن به تیره تر جریان آمریکایی و اروپایی سیاست هیچ یک از که می توانست او را شگفت زده کرد. ما تو را دیدم, در فیلم, عکس و لباس از جمله قدیمی هالیوود فیلم شلیک کنید. تنها واقعی پشت سر هم سیاسی انرژی در تنفس از اولین کنسرت, زمانی که اعضای این گروه فعال رد فاشیسم افراشتند ضد مغلوب ساختن پیشی جستن بنر در صندلی پشت سر ارکستر. ژست دریافت دور از کف زدن از مخاطبان اما آن را خوب است برای دیدن همان خشم روی صحنه. ♦



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.detny.im
آخرین مطالب