در 860 Grand تلاقی چند خیابان یا جاده یک آپارتمان مسکونی ساختمان در برانکس, دربان پست فقط در داخل درب جلو در یک فرود بین دو پرواز از پله ها. یکی از آنها منجر به دفاتر یک دندانپزشک و یک وکیل است که به همراه چند پزشک اجاره فضای تجاری. دیگر آگهی های گذشته دو جفت طلا-رنگ ستون به لابی اصلی که در آن یک سرویس آسانسور هفت طبقه با یک صد و یازده آپارتمان. روز سه شنبه از طریق شنبه بین هشت صبح و پنج در شب, مستاجران بالا آمدن یا پایین از لابی می تواند انتظار تبریک از اصلاح punctilious با نزدیک نابود و لگدمال ، او عینک یک نیروی دریایی-لباس آبی رنگ آویزان است که آزادانه خود را خاموش شانه های باریک. نام او در ژوئن Sanabria.
وجود دارد یک هنر به Sanabria را درود. دانا Frishkorn که زندگی در این ساختمان به مدت سه سال و نیم مینماید که او به نام او نام وقتی او وارد شد و هرگز نتوانست به او بگویید "مراقبت" و هنگامی که او را ترک. در عین حال به نحوی Sanabria می دانستند که آنتونی تاکر که صرف پنج سال در ساختمان ترجیح داده می شود به نام خود و نام خانوادگی. "هی پهلو," Sanabria می گویند گسترش دست خود را برای یک مشت دست انداز. زمانی که تونی چن اجرا می شود که یک بوتیک تور شرکت و زندگی در طبقه هفتم, خمیده به ساختمان یک روز صبح addled توسط التهاب غلاف کف پا Sanabria به او نشان داد یک پا کشش است که کمک کرده است. در یکی دیگر از بعد از ظهر زمانی که مستاجر نشان داد تا در مقابل درب با یک کاناپه بزرگ را به آپارتمان خود را حتی اگر ساختمان قوانین موظف به استفاده از یک درب سمت Sanabria ایستاده بود به تماشای مطمئن شوید که یک meddlesome همسایه نمی پرسه ،
"با خوان شما همیشه به این معنا که او آگاه تر از او اجازه دهید در" Georgeen mark morin که زندگی در این ساختمان برای نزدیک به پنجاه سال به من گفت. عکاسی استاد در CUNYاو توصیف Sanabria به عنوان یک "mensch که قدردانی ironies." او خواهد او را mámiو چشمک هنگامی که او از طریق لابی. آن را فقط که شما خوشحال برای دیدن او, او گفت:. "اگر شما نمی بینید او شما را می خواستم به می دانم که در آن او بود. زمانی که او در اطراف شما احساس است."
نحو نامشخصی, Sanabria نبود در اطراف آخرین هفته از ماه فوریه است. او هشتاد و دو ساله و مادر کسی که با او به اشتراک گذاشته یک آپارتمان در اگدن خیابان بود که مبتلا به آمفیزم; او شده است می خواهم او را به نزدیک ترین بیمارستان. هنگامی که کلمه رو در اطراف ساختمان که Sanabria او بیمار بود و هیچ کس تعجب به یاد بگیرند که او در کنار او. "این بود که او بود" جیمی منتالوو یکی از دیگر doormen به من گفت. منتالوو و Sanabria شد همسایه—منتالوو کردم کار خود را در ساختمان از طریق Sanabria سه سال پیش—و اغلب به حال صبحانه با هم در گوشه bodega; Sanabria همیشه آوردن مواد غذایی برای مادرش منتالوو گفت. "او در زمان مراقبت خوب از او." حتی زمانی که Sanabria بود دور از 860 Grand Concourse, در طول یک استراحت و یا در روز خود را خاموش او به این تصور که او هرگز دور بود. جیمز Tirado کوچکترین و جدیدترین دربان در کارکنان استفاده می شود برای دریافت تماس ها و متون از Sanabria, چک کردن او. "چگونه بعد رفتن؟" Sanabria بپرسید. "همه چیز را از رفتن O. K. برای شما؟"
در زمان سلامت مادر خود بهبود یافته بود و Sanabria بازگشت به کار در مارس 3rd, او شروع به احساس بد خود را. هنوز هم وجود دارد بسیار کمی برای عموم شناخته شده COVID-19 موارد در شهر نیویورک و نشانه ها—سرگیجه و خستگی—هنوز رتبهدهی نشده است به طور گسترده ای در ارتباط با این بیماری است. او سرفه و او نمی باید یک تب. او به خانه رفت و به هر حال به استراحت برای چند روز. روز شنبه, مارس 9th, را روز بازگشت او به 860 بزرگ اجتماع به مشورت با یک دکتر در طبقه اول—خود را "دکتر دوست" او به نام او. او احساس بدتر و در حال توسعه سرفه. Tirado او را متوجه خس خس سینه به عنوان او گذشت دربان پست.
در حالی که او منتظر دکتر Sanabria به نام یکی از stepdaughters, Walkiris کروز-پرز یک پرستار در دانشگاه کلمبیا-پروتستان به دنیا آمد. او در جمهوری دومینیکن در زمان گرفتن کار دندانپزشکی انجام می شود اما او نگران بود به اندازه کافی به او تماس بگیرید و آمبولانس. "او هرگز تماس یکی برای خود," او گفت:. "اما من او را وعده من یک چیز است. من به او گفت: "برو به کلمبیا. به من بیمارستان. آیا رفتن به لینکلن.' "او با اشاره به برانکس بیمارستان که در آن Sanabria متولد شد و برگزار شد که او تقریبا در superstitiously اعتماد به نفس بالا. لینکلن بود که در آن او خود را یک هفته زودتر و از آن جایی که یکی از بهترین دوستان خود مرده بود چند سال قبل است. او حتی در نظر گرفته درخواست برای یک کار پاره وقت وجود دارد به عنوان یک گارد امنیتی.
در آن زمان حدود بیست دقیقه آمبولانس رسید و برای پرستار را به بار او را به عقب. هنوز تب او اصرار داشت—در حد معمول رواقی راه—که او احساس فقط خوب است. چه گفتن هر چند این واقعیت است که او نمی شی را گرفته و به بیمارستان; تقریبا اضطرارا محافظ دیگران او شد و در نهایت واگذاری کنترل به شخص دیگری که زده Walkiris به عنوان نگران کننده است. او صحبت کردیم او را از طریق وضعیت در FaceTime به عنوان Tirado تماشا از درب. آن خواهد بود که آخرین بار کسی از ساختمان دیدم Sanabria.
در این روز پس از Sanabria مرگ خود مستاجرین سابق و همکاران مبهوت بین شوک و غم و اندوه. کمک به بیش از همه حس از دست دادن جمعی خود را تحقق است که در حالی که هر یک از آنها احساس بسیار به او نزدیک آنها در واقع می دانستم که کمی در مورد او. منتالوو مثلا مبهم بود آگاه که Sanabria تا به حال در ارتش خدمت کرده است و در عین حال او هرگز آموخته است که هر یک از جزئیات. یک مستاجر در ساختمان سی-هشت-سال-پرستار و نیروی دریایی reservist به نام فرانکی همیلتون دانست و در مورد Sanabria زمان در نیروی دریایی زیرا آنها جابجا داستان در مورد آموزش در یک مرکز در نزدیکی Throgs گردن در برانکس. اما او نمی داند هر چیزی در مورد Sanabria خانواده. در یک نقطه دیگر از مستاجر به من گفت: "من حفظ شنوایی که او یک دختر است که یک پرستار بود اما همچنین که او دختر بود و یک پلیس. آن بود ؟
او تا به حال دو stepdaughters در واقع یک پرستار و یک N. Y. P. D. افسر. او به صحبت در مورد هر یک از آنها به طور مداوم با یک بی شرم و حتی نوشتاری ساده به شمار میآید حس غرور و افتخار است. در عین حال او به اشتراک گذاشته شده داستان در مورد آنها را در راه های مختلفی را برای افراد مختلف. جولیا Donahue-صبر کنید یک پرستار ثبت شده خودش می دانست که همه چیز در مورد Walkiris حرفه ای. اما او خواهد بود در محل کار در طول روز زمانی که Sanabria دیگر خوانده Waleska اغلب کاهش یافته و در دیدار با او را برای ناهار. Waleska را در حوزه های چهل و چهارم شامل کشش Grand تلاقی چند خیابان یا جاده که در آن Sanabria کار کرده است. چند بار در هفته آنها رفت و به یک اغذیه فروشی پایین خیابان و خوردند در اتاق استراحت در ساختمان است. "هنگامی که من نمی باید ما را ایستاده در درب جلو و بحث در مورد پسر من" Waleska به من گفت. مکالمات خود را حول یکی از سه چیز به او گفت: فرزند خود و یا کار خود را. "او دوست داشت که من یک پلیس. او همیشه به من گفتن در مورد چیزهایی که اتفاق می افتد در اطراف محله."
Sanabria, پسر پورتوریکو پدر و مادر رشد کرد و تا نزدیکی های قدیمی استادیوم یانکی در برانکس. پس از دبیرستان به عضویت نیروی دریایی که در آن او خدمت برای بیست سال آینده. سفر یک وسواس خود را در خدمت او صرف زمان در فیلیپین و باهاما—اما او نیز دوست داشت ساختار و حس معمول است. "من استفاده می شود به او می گویند, 'خوان شما فقط عجیب و غریب!' "میمی روم خود را قدیمی ترین دوست به من گفت. (دو نفر از آنها متولد شد و در همان روز: 13 اوت سال 1967.) "او به همه چیز در نظم. او می خواهم همیشه باید راه خود را از انجام کارها است." پس از او مبتلا به بیماری سلیاک یک اختلال گوارشی است که ارائه شده به او حساسیت به گلوتن او تنظیم رژیم غذایی خود و به آن گیر کرده. "این بود که همیشه همه چیز در حد اعتدال" رومی گفت.