در پایان "جرم و مجازات" که تکمیل شد در سال 1866 فئودور داستایوفسکی را قهرمان Rodion Romanovich Raskolnikov یک رویا است که پس از نزدیک نشان دهنده roilings از خود ما همه گیر یکی تقریبا کاهش از قدرت آن است. در اینجا بخشی از آن را در ریچارد Pevear و لاریسا Volokhonsky ارائه:
آنچه که در این پاساژ انجام وجود دارد, چند صفحه قبل از این رمان آمده است? به یاد بیاورید آنچه منجر به رویا. Raskolnikov بیست و سه ساله قانون-مدرسه ترک تحصیل قد بلند بور و "قابل ملاحظه ای خوب به دنبال" زندگی در یک "کمد" در سن پترزبورگ و بستگی به جزوه از مادر و خواهر. به دنبال پول او طرح و اجرا قتل یک بنگاه رهنی یک "بی فایده زننده مهلک شپش" را به عنوان او خواستار او و سپس او را می کشد نیمی از خواهر که تصادفا بر روی صحنه قتل. او باعث می شود با مرتهن کیف پول, اما پس از آن به طرز مرموزی دفن آن در خالی حیاط.
آیا واقعا این پولی که او می خواهد ؟ انگیزه های خود را کمتر مزدور از یکی ممکن است می گویند تجربی. او ظاهرا شده است خواندن هگل در "جهان تاریخی" آمار و ارقام. مردان بزرگ مانند ناپلئون او معتقد است که ارتکاب انواع جرایم در صعود خود را به قدرت; هنگامی که آنها به دست آمده آیت آنها مورد ستایش قرار داد به عنوان حامیان به انسان و هیچ کس دارای آنها مسئول اولیه خود را اعمال. می تواند او را مانند یک مرد ؟
در این روز پس از جنایت Raskolnikov vacillates بین نشاط و متناسب با گناه رفتار ریختن روح خود را در رویاها و توهمات. تحت هدایت یک هجده ساله, فاحشه, سونیا که مظهر چه Raskolnikov می بیند به عنوان "سیری ناپذیر شفقت" او در نهایت اعتراف به جرم و جنایت و فرستاده شده به یک زندان در سیبری است. که منتظر بازگشت او را در یک روستا در نزدیکی او بیمار می افتد و که تب رویا.
برای ما رویا به شمار اذیت کردن سوال: آیا این فقط یک مرضی گریز از مرکز جمع رمان و یا آن را نیز بی توجه به پیش بینی که در آن ما می رویم? داستایوفسکی یک نابغه بود با وسواس فروپاشی اجتماعی در زمان خود. او نوشت تا با زور و اجبار که Raskolnikov رویای مواجه می شوند در حال حاضر بیان آنچه که هستیم و آنچه ما از ترس ما ممکن است تبدیل به.
من برای اولین بار به عنوان خوانده شده "جرم و مجازات" در سال 1961 زمانی که من دانشجوی سال اول در دانشگاه کلمبیا به عنوان بخشی از ادبیات علوم انسانی یا روشن همهمه به عنوان هر کس خواستار آن مورد نیاز yearlong البته برای ورود دانش آموزان است. در کلاس های اول گذشتن از جمله توانمند قله به عنوان هومر و ویرژیل را حماسههای یونانی تراژدی متون مقدس آگوستین و دانته Montaigne و شکسپیر; Jane Austen وارد لیست در سال 1985 و سافو ویرجینیا وولف و تونی موریسون دنبال کرد. من در زمان این دوره دوباره در سال 1991 نوشتن یک گزارش در مورد تجربه است. در پاییز سال 2019 در مرز سن—من هفتاد و شش—من شروع به مصرف آن برای سومین بار و به صورت کاملا خودخواه, دلایل. در اواسط دهه هفتاد شما نیاز به یک تکان خوردن در حال حاضر و پس از آن و با این نسخهها کار مانند "Oedipus Rex" به شما تکان خوردن. آنچه که من تا به حال انتظار می رود, اما, بود, برای, برخورد فاجعه نه فقط در صفحات ما خواندن تکالیف اما فراتر از آنها.
در زمانی که کلاس شروع شد و هشت ساعت بحث و گفتگو در مورد "جرم و مجازات" پردیس بسته شده بود را برای چهار هفته است. این دانش آموزان وارد شده بود در نیویورک قبلی سقوط از طیف گسترده ای از مکان ها و زمینه های, و در حال حاضر آنها در حال بازگشت به آنها پراکندگی در سراسر کشور و جهان به برانکس به Charlottesville به جنوب فلوریدا به ساکرامنتو به شانگهای. من و همسرم می ماند که در آن ما در آپارتمان ما یک زن و شوهر از مترو متوقف می شود, جنوب, دانشگاه, منزوی, خالی از هدف و منتظر چیزی اتفاق می افتد. من ازمایش کرده listlessly در اطراف آپارتمان و آن را سخت به خواب بعد از یک روز طولانی عدم فعالیت. من loitered در آشپزخانه در مقابل صفحه تلویزیون مانند یک درخواست کننده تضرع کننده در انتظار حمایت از حاکمیت خود را. مراسم مذهبی می گویند, بیان معنوی ضرورت است. در 7 P. M.من ایستاده در پنجره فقط گذشته تلویزیون و در یک قابلمه با یک قاشق چوبی در این شهر ادای احترام به کارگران خط مقدم در این بیماری همه گیر. Raskolnikov شده است پر از سوراخ در اتاق خود را برای یک ماه در آغاز "جرم و مجازات است." سی روز را و یا بود و چقدر من قطع شده بود از زندگی زمانی که من شروع به خواندن این کتاب دوباره.