این مستند درس از "جنایت و مکافات"

برای خوانندگان در انزوا رمان را به ترس ترس را می بندد ، تصویر توسط تام Gauldدر پایان "جرم و مجازات" که تکمیل ش

توسط NEWS-SINGLE در 3 تیر 1399
reading crime and punishment
برای خوانندگان در انزوا رمان را به ترس ترس را می بندد ، تصویر توسط تام Gauld

در پایان "جرم و مجازات" که تکمیل شد در سال 1866 فئودور داستایوفسکی را قهرمان Rodion Romanovich Raskolnikov یک رویا است که پس از نزدیک نشان دهنده roilings از خود ما همه گیر یکی تقریبا کاهش از قدرت آن است. در اینجا بخشی از آن را در ریچارد Pevear و لاریسا Volokhonsky ارائه:

او خواب بود که تمام جهان محکوم به سقوط قربانی به برخی از وحشتناک که هنوز ناشناخته و نهان طاعون به اروپا از اعماق آسیا است. هر کس به هلاک به جز برای برخی, بسیار, چند, انتخاب آنهایی که. برخی از جدید trichinae تا به حال به نظر می رسد موجودات میکروسکوپی که تسلیم خود را در مردان بدن. اما این موجودات ارواح وقف با دلیل و خواهد شد. کسانی که دریافت آنها را به خود بلافاصله برخوردار شده و رفته.... اما هرگز تا به حال مردم در نظر گرفته خود را به طوری هوشمند و متعصبانه در حقیقت به عنوان انجام این آلوده هستند. هرگز تا به حال به آنها فکر خود قضاوت علمی خود نتیجه گیری اخلاقی خود اعتقادات و باورهای بیشتر متعصبانه. تمام شهرک های یهودی نشین در تمام شهرستانها و سازمان ملل خواهد بود آلوده و دیوانه. همه مضطرب شد و هیچ کس درک هر کس دیگری با هر فکر به حقیقت موجود در خود را به تنهایی و رنج نگاه دیگران خود را ضرب و شتم سینه گریستم و واپیچیدن دست خود را. آنها نمی دانند چه کسی و یا چه به قاضی نمی تواند توافق بر آنچه به عنوان شر آنچه به عنوان خوب. آنها نمی دانستند چه کسی را متهم می کنند که برای پشتیبانی کردن.

آنچه که در این پاساژ انجام وجود دارد, چند صفحه قبل از این رمان آمده است? به یاد بیاورید آنچه منجر به رویا. Raskolnikov بیست و سه ساله قانون-مدرسه ترک تحصیل قد بلند بور و "قابل ملاحظه ای خوب به دنبال" زندگی در یک "کمد" در سن پترزبورگ و بستگی به جزوه از مادر و خواهر. به دنبال پول او طرح و اجرا قتل یک بنگاه رهنی یک "بی فایده زننده مهلک شپش" را به عنوان او خواستار او و سپس او را می کشد نیمی از خواهر که تصادفا بر روی صحنه قتل. او باعث می شود با مرتهن کیف پول, اما پس از آن به طرز مرموزی دفن آن در خالی حیاط.

آیا واقعا این پولی که او می خواهد ؟ انگیزه های خود را کمتر مزدور از یکی ممکن است می گویند تجربی. او ظاهرا شده است خواندن هگل در "جهان تاریخی" آمار و ارقام. مردان بزرگ مانند ناپلئون او معتقد است که ارتکاب انواع جرایم در صعود خود را به قدرت; هنگامی که آنها به دست آمده آیت آنها مورد ستایش قرار داد به عنوان حامیان به انسان و هیچ کس دارای آنها مسئول اولیه خود را اعمال. می تواند او را مانند یک مرد ؟

در این روز پس از جنایت Raskolnikov vacillates بین نشاط و متناسب با گناه رفتار ریختن روح خود را در رویاها و توهمات. تحت هدایت یک هجده ساله, فاحشه, سونیا که مظهر چه Raskolnikov می بیند به عنوان "سیری ناپذیر شفقت" او در نهایت اعتراف به جرم و جنایت و فرستاده شده به یک زندان در سیبری است. که منتظر بازگشت او را در یک روستا در نزدیکی او بیمار می افتد و که تب رویا.

برای ما رویا به شمار اذیت کردن سوال: آیا این فقط یک مرضی گریز از مرکز جمع رمان و یا آن را نیز بی توجه به پیش بینی که در آن ما می رویم? داستایوفسکی یک نابغه بود با وسواس فروپاشی اجتماعی در زمان خود. او نوشت تا با زور و اجبار که Raskolnikov رویای مواجه می شوند در حال حاضر بیان آنچه که هستیم و آنچه ما از ترس ما ممکن است تبدیل به.

من برای اولین بار به عنوان خوانده شده "جرم و مجازات" در سال 1961 زمانی که من دانشجوی سال اول در دانشگاه کلمبیا به عنوان بخشی از ادبیات علوم انسانی یا روشن همهمه به عنوان هر کس خواستار آن مورد نیاز yearlong البته برای ورود دانش آموزان است. در کلاس های اول گذشتن از جمله توانمند قله به عنوان هومر و ویرژیل را حماسههای یونانی تراژدی متون مقدس آگوستین و دانته Montaigne و شکسپیر; Jane Austen وارد لیست در سال 1985 و سافو ویرجینیا وولف و تونی موریسون دنبال کرد. من در زمان این دوره دوباره در سال 1991 نوشتن یک گزارش در مورد تجربه است. در پاییز سال 2019 در مرز سن—من هفتاد و شش—من شروع به مصرف آن برای سومین بار و به صورت کاملا خودخواه, دلایل. در اواسط دهه هفتاد شما نیاز به یک تکان خوردن در حال حاضر و پس از آن و با این نسخهها کار مانند "Oedipus Rex" به شما تکان خوردن. آنچه که من تا به حال انتظار می رود, اما, بود, برای, برخورد فاجعه نه فقط در صفحات ما خواندن تکالیف اما فراتر از آنها.

در زمانی که کلاس شروع شد و هشت ساعت بحث و گفتگو در مورد "جرم و مجازات" پردیس بسته شده بود را برای چهار هفته است. این دانش آموزان وارد شده بود در نیویورک قبلی سقوط از طیف گسترده ای از مکان ها و زمینه های, و در حال حاضر آنها در حال بازگشت به آنها پراکندگی در سراسر کشور و جهان به برانکس به Charlottesville به جنوب فلوریدا به ساکرامنتو به شانگهای. من و همسرم می ماند که در آن ما در آپارتمان ما یک زن و شوهر از مترو متوقف می شود, جنوب, دانشگاه, منزوی, خالی از هدف و منتظر چیزی اتفاق می افتد. من ازمایش کرده listlessly در اطراف آپارتمان و آن را سخت به خواب بعد از یک روز طولانی عدم فعالیت. من loitered در آشپزخانه در مقابل صفحه تلویزیون مانند یک درخواست کننده تضرع کننده در انتظار حمایت از حاکمیت خود را. مراسم مذهبی می گویند, بیان معنوی ضرورت است. در 7 P. M.من ایستاده در پنجره فقط گذشته تلویزیون و در یک قابلمه با یک قاشق چوبی در این شهر ادای احترام به کارگران خط مقدم در این بیماری همه گیر. Raskolnikov شده است پر از سوراخ در اتاق خود را برای یک ماه در آغاز "جرم و مجازات است." سی روز را و یا بود و چقدر من قطع شده بود از زندگی زمانی که من شروع به خواندن این کتاب دوباره.

در روز سه شنبه و پنج شنبه ها به جای ساخت راه کالج در سراسر راه رفتن و از پله ها بالا و به اتاق سمینار در همیلتون سالن من وارد شده به ما از کلاس صفحه اصلی. سلام در ابتدای هر کلاس بودند مانند آه—را شکست داد اما wan. معلم ما مثل همیشه بود نیکلاس Dames ثابت در کلمبیا فارسی در بخش. استاد Dames جمع و جور است در اواخر چهل سالگی, با, تاریک, عمیق-مجموعه ای از چشم و لمس تیره سبیل و ریش تیره در اطراف لبه فک خود را. او تدریس شده است روشن همهمه و برای دو دهه بوده است. او یکی از کسانی که تمرین معلم صدای کمی خشک اما نافذ و غیر قابل تعویض هدیه ای از هرگز خسته کننده بودن. در ابتدای کلاس چهره اش سایه توسط دو خودنمایی ویندوز در دو طرف او مبارزه برای یک لحظه با زوم. "این را احساس نمی کند مانند تجربه همه ما امضا برای," او گفت:. او نمی تواند بشنود دانش آموزان تنفس یا احساس می کنید آنها را تغییر در صندلی خود و یا تماشای آنها را یادداشت و یا بی اراده کار کردن. اما صدای او را از طریق شکست تیره.

"او شما را دوست دارد . . . آره . . . آره . . . آره . . ."
کارتون توسط اوان لیان

نیک Dames رهبری به دانش آموزان از طریق نزدیک خوانش فردی معابر ارتباط آنها را با پایان کلاس به ساختار کل کتاب است. او همچنین یک historicist و انجام کار گسترده در زمینه های اجتماعی از ادبیات. او می خواست ما را به می دانم که در قرن نوزدهم پترزبورگ—که داستایوفسکی به طور معجزه آسایی رندر هر دو به عنوان یک شهر واقعی و به عنوان یک بدخواه فانتزی—چشمگیر بود فاجعه. در اوایل قرن هجدهم پیتر بزرگ بود فرمان ارتش از معماران و یکبار مصرف سرف برای ساخت این مکان را به عنوان یک "منطقی" سرمایه گذاری در نظر گرفته شده برای رقیب بزرگ پایتخت از غرب اروپا است. اما استاد Dames گفت: "محیط زیست آن را یک شکست بود." مستعد ابتلا به جاری شدن سیل در این شهر با مشکل دفع فاضلاب است که اغلب در بر داشت راه خود را به نوشیدن آب; در سال 1831 پترزبورگ ویران شد توسط یک اپیدمی وبا و شهروندان عادی ضرب و شتم قرنطينه و cordons جمع شده بودند در تظاهرات که تبدیل به شورش. پس از سال 1861 زمانی که الکساندر دوم لغو بردگی استاد Dames گفت: دهقانان آمد ریختن در به دنبال کار می کنند. آن ناسالم و آن "ساخته نشده بود برای مردم آن را شروع کرده اند." او با قرار دادن یک اسلاید بر روی صفحه نمایش با یک نقل قول از "کلان شهر و زندگی ذهنی" (1903) توسط جامعه شناس آلمانی Georg Simmel:

روانی اساس شهری نوع فردیت شامل تشدید عصبی تحریک است که در نتیجه سریع و بدون وقفه تغییر بیرونی و درونی محرک . . . سریع ازدحام تغییر تصاویر تیز انقطاع در درک یک نگاه unexpectedness از onrushing برداشت.

"این rootlessness که Simmel مورد می نویسد: می آید از جدا شدن و بدهی" استاد Dames گفت. "و آن را به تولید یک ثابت پارانویا—یک بافت غیر منطقی است. و در آرزوی تبدیل شدن به بسیار مهم است."

داستایوفسکی نادیده شکوه شاهنشاهی ساختمان های عمومی بزرگ مربع. او می نویسد: در مورد خیابان زندگی—روان drunks, از دست رفته, دختران و کودکان گرسنه سرگرم کننده برای kopecks. او در پترزبورگ می آید به عنوان یک کارناوال دنیا بدون شادی یک جامعه است که نه سرمایه داری و نه کمونیست اما گیر در برخی از inchoate انتقالی وضعیت—امپریالیستی شهر بدون بسیاری از طبقه متوسط است. به نظر می رسد از دست رفته یکی از جنبه های زندگی است که بیمه بقا: کار. "با استثنائات بسیار کمی همه در رمان اجاره" استاد Dames مشاهده شده است. "آنها به طور مداوم در حال حرکت در میان آپارتمان ها است که آنها نمی تواند استطاعت." روابط اجتماعی ساییده شده بودند. "و عدم وجود ساختار اجتماعی خانواده ها را از بین می برد," او گفت:. "به حدی است که خانواده ها وجود داشته باشد آنها واقعا متخلخل."

بازیگران در این Raskolnikov خشم در برابر مرتهن نگاه کاملا متفاوت است. او و چند تن از شخصیت های دیگر به سختی چسبیده به بقایای وضعیت یا ثروت: مشکوک ارتباط با استانی نجیب زاده; شکننده چشم انداز یک کار بی معنی; یا یک نیمه با ارزش در اختیار داشتن مانند یک دیده بان. جای تعجب نیست که آنها نفرت مرتهن که کمک می کند تا به نگه داشتن آنها را شناور Alyona Ivanovna, "یک, کوچک, خشک کردن, پیر عجوزه حدود شصت با تیز کینه توز کمی چشم." Raskolnikov در خشم از سلب مالکیت.

این شهر که داستایوفسکی با تجربه و Raskolnikov مسکونی به حال مدت طولانی است که یک گلخانه از اصلاح طلب و رادیکال ایده های. در سال 1825 پترزبورگ مرکز Decembrist شورش است که در آن یک گروه از افسران led سه هزار مرد در برابر نیکلاس من که تا به حال فقط فرض تاج و تخت است. تزار را شکست شورش با آتش توپخانه. در اواخر هجده چهل سالگی داستایوفسکی و سپس در بیست سالگی عضو Petrashevsky دایره یک گروه ادبی مردانی که به طور منظم دیدار به بحث در مورد سازماندهی مجدد جامعه روسیه (که برای برخی از اعضای شامل سرنگونی رژیم تزار). دستگیر و در معرض وحشتناک اعدام مصنوعی و ارسال به سیبری جایی که او pored بیش از عهد جدید. زمان بازگشت او به سن پترزبورگ در سال 1859 به اعتقاد او در روسیه و کلیسای ارتدکس روسیه و نفرت هر دو افراط گرایی و لیبرالیسم بورژوایی. او قرار داده خود را تغییر ایدئولوژیک به عالی مزیت: او در حال حاضر استاد از هر دو رادیکال و ارتجاعی طبایع. "جرم و مجازات" است که یک مذهبی نویسنده مفهوم آنچه که اتفاق می افتد به ناپایدار مرد جوان برخوردار شده توسط آرمانی فکر کردن. داستایوفسکی قطعا می دانست چه بود نهفته در زیر سطح: در ماه مارس سال 1881 یک ماه پس از رمان نویس درگذشت دو بمب-ثرورس از انقلابی گروه ترور اصلاحات تزار الکساندر دوم در سن پترزبورگ. سی و شش سال بعد لنین به شهر بازگشت از تبعید و رهبری بلشویکها به قدرت است. Raskolnikov بود شکست خورده و در عین حال معنوی قابل توجهی spectre فراموش نشدنی مداوم فاجعه است.

پر جنب و جوش بحث در اطراف ما سمینار جدول در اوایل سال سخت برای حفظ در میان بسیاری از صفحه نمایش; دانشجویان شد و اغلب سکوت را جداگانه محوطه. اما به عنوان استاد Dames طبقه بندی شده اند از طریق فرم رمان و بسیاری از تناقضات و از Raskolnikov یک دانش آموز که من تماس بگیرید آنتونیو پشت سر هم خارج از فضای مرده.

"او متکبر" آنتونیو گفت. "صالح خود." او اشاره کرد که Raskolnikov به نظر می رسید بی بند و بار توسط قوانین که محدود دیگران است. "اما چیزی وجود دارد بسیار جذاب در مورد این بزرگ مرد ایده" او جرأت. "آیا این ممکن است ؟ می تواند کسی مجسم 'جهان روح' با قتل دو زن با تبر و دور شدن با آن را بی وقفه? که برخی از ما در حال ریشه کن برای Raskolnikov بازتابی از این سوال. کسی که واقعا قادر به توجیه چنین وحشتناک عمل ؟ پس از قرن بیستم این می شود یک سوال به چالش کشیدن. چه نوع از شخص شما باید به دور با آن؟"

آنتونیو از ساکرامنتو بود و باریک و یک دونده با عینک و لبخند تابشی. او تا به حال خوب آموزش و پرورش در مدرسه یسوعیون و در نوزده او متبحر و توجه فراوان در جملات که صدا به عنوان اگر آنها می تواند نوشته شده است. گوش دادن به او, شما شنیده سوسو زدن از شناسایی با تئوری فکر قاتل است.

برای همه Raskolnikov را عبوس خودآگاهی او لحظات همکار-احساس و خشم برحق. خانواده و دوستان او را میپرستم; حتی حیله گر و استادانه محقق Porfiry معتقد است که عزیز Rodya ارزش مبارزه را دارد. ما در کلاس Raskolnikov احساسات در مورد آسیب پذیری زنان—یک مسئله مهم در "جنایت و مکافات"—هم زده تعدادی از دانش آموزان به خصوص یکی من تماس بگیرید جولیا که اغلب بازگشت به موضوع است. ماده وجود دارد Raskolnikov خواهر Dunya یک استانی زیبایی بسیار باهوش اما تقریبا فقیر و در نتیجه قربانی گستاخ پولی مناقصه برای او دست از دو نفرت میانسال خواستگاران. وضعیت incenses Raskolnikov.

"او به شدت معتقد است که او prostituting خودش" جولیا گفت. "او آنچه که به نظر من بسیار رادیکال و حتی مترقی فکر ازدواج یک فرم از فحشا شکلی از برده داری. این نوع از Catharine MacKinnon."

جولیا که از یک کاتولیک کوبا خانواده شده بود یک بحرانزده فمینیستی در جنوب فلوریدا دبیرستان بود که با MAGA پسران. در کلاس او تردید برای یک لحظه اما پس از آن ، grinning در همدستی با خودش نقل مکان کرد و به سرعت از طریق پیچیده فمینیستی و اجتماعی-عدالت ایده های. Raskolnikov یک پازل برای او. "او با استفاده از این فلسفی دفاعی برای جدا کردن خود از قتل" او گفت:. در عین حال او می خواهد برای محافظت از زنان نه فقط خواهر او اما بیچاره دختران جوان در خیابان. بود منافع خود را مورد نر "triumphalism"—راه افزایش قدرت خود را بیش از زنان با کمک به آنها را? داستایوفسکی را مورد نوشتن تابع وضعیت زنان بود که خشم به عنوان چیزی Brontës تا به حال تولید شده با روسیه افزودنی مداوم خشونت است. شخصیت مرد داستان در jocular تن فرض کنیم حق خود را به ضرب و شتم زنان است. "'او من ملک,' " جولیا تقلید. "من می توانستم او را مورد ضرب و شتم بیشتر." "در این دوره از رمان سه های مختلف زنان با توجه به عجیب tirades—یک داستایوفسکی تخصص—سقوط از هم جدا و مرگ در اوایل سن متوسط است.

من نمی توانستم فرار رمان بزرگتر موضوع کاهش: incoherence از پترزبورگ تفکیک اجتماعی روابط مستی و خشونت است. در لحظه ای که در شهرستان خود ما احساس تا حد زیادی خالی اما من اغلب تصور خیابان های آمریکا پر از بیکاری مردم چسبیده به امید بازگشت به کار بسیاری از بدون چنین امیدوار است. ما در نیمه راه از طریق رمان نیمه راه به سردرگمی و افتخار جنون از Raskolnikov رویای. خواهد ما به نیم دیگر? جولیا فمینیستی مطالعه جدید برای من باز هنوز اتصال دیگر. روزنامه ها گزارش شد که استفاده داخلی رفته بود تا در میان زوج های به هم قفل شده. زنان در حال حاضر مجازات به عنوان منتقد ژاکلین رز را یادداشت اخیر آزادی آنها تا به حال به دست آورد.

به دنبال حال و روز طنین من می دانستم که بود تیره و تار و محدود راه از خواندن این کار. "جرم و مجازات" است که در مورد بسیاری از چیزها—روانشناسی جرم, سرنوشت خانواده و غرور و غم و اندوه از مردان مجرد شناور. اما در نیمه راه از طریق کتاب داستایوفسکی را writerly سرزندگی allayed نگرانی های من. او یک الهام بخش سرگرم کننده با خود گیج کننده سبک کمدی. شخصیت خود را نشان می دهد تا خواندن مشکلات خود و دودمان زندگی خود را "حلق آویز کردن خود به زبان" به عنوان منتقد V. S. Pritchett آن قرار داده است. من در حال حاضر منزوی در یک انبوه خیانت و وفاداری شایعات و نظر: همه فن حریف با فضیلت و باطل مردم در این کتاب بر این باورند در رفتار اما آنها هرگز متوقف صحبت کردن در مورد یکی دیگر. حتی این شرکت از داستایوفسکی را buffoons رهایی بخش بود.

و داستایوفسکی را اندام—وحشیانه خود را باطن خود آخرالزمانی feverishness—هرگز احساس تا راست. چگونه بسیاری از میلیون ها نفر شد و در حال حاضر قفل شده است و در اتاق خود غرغر ننگین افکار به خود و یا تعجب در مورد نقطه ای از وجود خود را? او نوشت: در مورد مطلق عقلانیت از شر و پوچ ضرورت خوبی است. او با کف دست خود و خوانندگان خود را با نگران کننده گزاره: چه اتفاقی می افتد به انسان بدون خدا و جاودانه زندگی ؟ پرسش های بزرگ می تواند منجر به ابتذال اما زمانی که یک ایده قرار داده است به جلو در داستایوفسکی داستان آن می رود جایی اجرا می شود تا در برابر یک مخالف یک یا توسعه یافته است و رد دو صد صفحه بعد. چنین تناقضات قابل توجه وجود دارد در شخصیت. داستایوفسکی تبدیل Raskolnikov را ناخودآگاه به میدان عمل.

دانش آموزان در حال بازگشت به محیط آشنا (سگ barked در پس زمینه) اما آنها تا به حال سه یا چهار دوره های دیگر—نه به ذکر است تمام نگرانی از آینده مخاطره آمیز—با ادعا. خود را در کالج حرفه خراب شد تا دوستی خود را قطع شده خود را به فعالیت های دانشگاهی و کارآموزی تابستان از بین برود. ما به عنوان خوانده شده با هم در دانشگاه در بیمارستان نیویورک-پروتستان بود پر از قربانیان این بیماری همه گیر. در سراسر شهر صدها نفر از آنها در حال مرگ در هر روز است. بسیاری از عناصر تمدن ما تا به حال تعطیل: کلیساها و مدارس و دانشگاه; کتابخانه ها و کتاب فروشی ها و موسسات تحقیقاتی و موزه ها; شرکت اپرا, کنسرت, سازمان ها و فیلم خانه; تئاتر و گروه های رقص; گالری استودیو و هنر محلی گروه از همه نوع (نه به ذکر است میله های محلی). چه کسی می دانست چه هلاک و چه خواهد آمد ؟

"به اندازه کافی از این. اجازه دهید به چند تکه کردن یک مبل."
کاریکاتور جولیا مناسب

دانشجویان شد discomfited اغلب آرام و تقریبا abashed. در بین کلاس های آنها فرستاده استاد Dames پاسخ خود را به خواندن و او با استفاده از یادداشت های خود را به جلو آنها را به گفتگو. همانطور که ما با نزدیک شدن به رویای نهایی و آن افتضاح تصویر اجتماعی شکست من همچنان در جستجوی رمان برای نشانه ای از آنچه که می تواند احضار طوری وحشتناک یک چشم انداز—و نیز از آنچه که پیشنهاد آن مخالف احتمالا بیشتر خیرخواه جهان بود که همچنین presaged توسط داستایوفسکی را چرخش contraries. در کلاس مکالمه تبدیل نسبت به سوالات اخلاقی بی تفاوتی و همدردی. چه تعهدات آیا ما باید به یک دیگر ؟ وجود دارد هر گونه رستگاری ارزش در رنج است ، برای آمریکایی ها که آخرین سوال عجیب و غریب بود حتی دافع اما در اواسط آوریل زبان سختی بود و همه در اطراف ما.

آنتونیو باقی مانده مجذوب این ایده است که ممکن است رسیدن به عظمت با انجام اشتباه در سرویس های بزرگتر درست است. اما در جرم و جنایت خود را Raskolnikov می افتد به یک انتزاعی نزدیک به خلسه می کند و یک چیز احمقانه پس از دیگری. آنتونیو اشاره کرده بود که Raskolnikov ایستاده در یک ایستگاه پلیس faints مرده دور زمانی که کسی اشاره مرتهن: "بدن خود را خاموش. عواقب ناشی از این عمل تبدیل شدن به توقف حتی اگر شما سعی می کنید به رویکردهای فکری برای خودتان جلوگیری از گرفتار شدن." آنتونیو در لاس زنی با قاتل کوتاه بود.

Raskolnikov blurts بسیاری از غم و جاه طلبی است اما هرگز قادر به می گویند دقیقا چه چیزی رو اقدامات خود را. داستایوفسکی نمی خواهم خواننده را به حل رمز و راز: او باعث می شود جرم و جنایت هر دو overdetermined و incoherently با انگیزه است. این سخت بود برای قضاوت در مورد یک مرد جوان آنقدر پیچیده تشکیل شده و زمانی که استاد Dames پرسید: "آیا ما می خواهیم او را به دور با آن؟," او بهتر از یک مخلوط پاسخ. Raskolnikov می خواهد و نمی خواهند برای فرار از مجازات است. او سولفورو تک گویی درونی طور متناوب برای تحقیر دیگران و تحقیر برای خود. استاد Dames, پاسخ سوال خود را, گفت که داستایوفسکی ایجاد تعلیق فوق العاده ای اما روانی و تعلیق: "او در حال رفتن به کرک؟"

داستایوفسکی در نظر گرفته شده اخلاقی تعلیق و همچنین: خواهد Raskolnikov آمده است به رسمیت شناختن است که چه او کاملا اشتباه است ؟ در گذشته سوم از رمان آرام اما مداوم سونیا ارائه می دهد یک راه برای او. "او را از آمدن به Raskolnikov از موضع قضاوت" استاد Dames گفت: "نه از موضع ضمنی برتری اخلاقی. او گفت: "ما دو گناهکاران.' "عمیقا مذهبی او گرفته بود به کار و خیابان در تلاشی ناموفق برای نجات او فاسد شده و باید تحمل Raskolnikov را طعنه زدن است که او داده است تا شادی خود را به هیچ چیز. در بازگشت او پرس از او سخت: او قادر به اذعان خود بدبختی? پس از آن تبدیل snarling سابق دانشجویی به سونیا دکترین—ضرورت رنج و رستگاری از طریق مسیح است که شاید بیشتر مصمم فاقد خاصیت جنسی, فتنه انگیزی در تمام ادبیات. چه چیزی می تواند از آن برای ما چیست ؟

در کلاس بعدی ما هدایت می شدند از طریق خاتمه است. Raskolnikov است در یک اردوگاه زندان و داستایوفسکی را روایت شیفت به یک برداشته سوم شخص صدا. "برای اولین بار ما در حال خارج Raskolnikov سر در پایدار راه" استاد Dames گفت. "ما جدا از روانشناسی و آن احساس از دست دادن." اما جولیا گفت که او احساس "امداد" و به نقل از راوی سخن گفتن در مورد Raskolnikov: "به جای دیالکتیک وجود دارد زندگی است." توسط دیالکتیک, داستایوفسکی, معنای تمام تئوری های بودجه سابق ، یک مرد جوان با یک سر کهنه پر از ایده Raskolnikov مورد نیاز "هوا."

و چه شد "هوا" در این claustrophobic رمان? کلمه استاد Dames گفت: "یک بیان چیزی متعالی قطعا مذهبی است." جولیا راست به هدایت ما به خط "به جای دیالکتیک وجود دارد زندگی است." آن را مهم ترین جمله در رمان. "اما آنچه به معنای "زندگی"?" استاد Dames پرسید. Raskolnikov تلاش می کند تا قاطعانه به شکل است که از زندگی, اما در پایان, برتری می آید از تسلیم فردیت و نه ادعای آن است. "رمان قوی ملامت به شادی های فردی و حقوق فردی و استقلال," او گفت:. در پایان کلاس زوم مسدود بر استاد Dames و او همچنان بی حرکت بر روی صفحه نمایش خود را تیره چشم خیره میماند. همه ما نیاز به هوا است.

فینال رویایی است که تسلیم در رمان را خاتمه است. رویایی که یک خزنده اختراع فراخوانی ژانرهای علمی تخیلی و ترسناک: "در اینجا وجود دارد و مردم گروه با هم توافق میان خود به انجام کاری سوگند هرگز به بخشی—اما بلافاصله شروع به چیزی کاملا متفاوت از آنچه آنها خود را به حال فقط پیشنهاد شروع متهم یکی دیگر مبارزه با سلاح سرد." مبارزه اتحاد شوم dénouement: معدود بازماندگان این بیماری هستند "خالص و انتخاب مقصد برای شروع نسل جدیدی از مردم و یک زندگی جدید است." رویای ارائه یک چشم انداز جامعه و حتی بیشتر وحشی از نویسنده ارائه پترزبورگ قبلا در این رمان است. مطمئنا این هم یک افراطی بیان Raskolnikov ذهن: با داشتن به قتل دو نفر او در حال حاضر می خواهد به قتل انبوه. اما آیا این مخالف هست ؟ بیان Raskolnikov را همدردی بی حد و حصر ترحم برای فروپاشی جهان ؟ او همچنان پیچیده و متناقض به پایان است.

من تنها خواننده در ماه آوریل به احساس خطر رویای ناشناخته "و نهان طاعون." به عنوان جولیا نوشت: من در یک e-mail, رویای شد, علمی تخیلی, اما , سیاسی, علمی تخیلی; مفهوم چند ویژه بازماندگان پیشنهاد یک استاد مسابقه یک شکل جدید از سفید نر امتیاز. او نیز شاهد رویا به عنوان منعکس کننده در ایالات متحده است. "من متوجه شده است که افراد آلوده که خیره در باورهای خود را به نقطه جنون خرس شباهت قابل توجه به آمریکایی ها در تلاش برای بحث سیاست," او نوشت. "اوباش از مردم شرح داده شده توسط داستایوفسکی به یاد می آورد عکس دیدم از محافظه کار مردمی در میشیگان اعتراض stay-at-home سفارشات در کنگره. این عبارات را در چهره خود و خود را فریاد می زند بنابراین معتقد است که اعتقادات اخلاقی صحیح هستند." و آنتونیو به من نوشت که "مردم نمی توانند توافق بر آنچه درست و غلط در مورد ما, ما می دانیم که ابهام در مورد آینده می تواند مردم را بی قرار و بسیار حزبی که دلیل و شفقت است آنچه مورد نیاز در این وضعیت است." امید این بود که "ما می توانیم خودمان فروتن به اندازه کافی به درک که رفته ایم اشتباه به پرتاب خودمان را در پا از 'سیری ناپذیر شفقت' است که نشان دهنده سونیا و ظهور مردم بهتر است. اگر ما می توانید انجام دهید که پس از آن ما نمی خواهد که به سادگی زنده ماندن."

دو ماه بعد از همکلاسی های من تا به حال جان سالم به در یک آزمایش—غرابت صمیمی خواندن از طریق آموزش از راه دور. اما مبارزه برای وضوح و درک حال تشدید در بسیاری از جبهه ها. من فکر کردم تمام مردم اقدام با شجاعت و سخاوت نه تنها در خط مقدم رزمندگان و غیر خودی که با عجله به نیویورک برای کمک به هنگامی که شیوع آغاز شد اما بسیاری از مردم که ایجاد جوامع از ایمان یا هنر آنلاین و یا ارسال تمام شیوه ای از توصیه های مفید در مورد چگونه به مقاومت در برابر ناامیدی. راهپیمایان در اعتراض به قتل جورج فلوید و تمام است که آن را نماد خطر بیماری برای ابراز همبستگی با یکدیگر است. به عنوان تابستان آغاز شد, آنتونیو, به, پول, کار در نزدیکی یک باشگاه های کشور—تمیز کردن کف و پنجره و چرخ دستی گلف. او به من گفت که آن را سخت برای او به "فکر می کنم در مورد آینده به دلیل وضعیت فعلی با تظاهرات و همه گیر" اگر چه او نمی رد کردن یک شغل در دولت است. جولیا کارآموزی به صورت قانونی و غیر انتفاعی و برنامه ریزی برای تبدیل شدن به یک بشر-حقوق, وکیل, شاید برای سازمان عفو بین الملل.

هر روز در مغلوب ساختن پیشی جستن امریکا به نظر می رسید به عنوان اینکه ما در آینده نزدیک به نابودی آشفتگی—مخلوط دولت از ازار و ترس در Raskolnikov رویای. این بیماری همه جا بود و آن را تنها به اوج جهان ما را شکاف و نابرابری. بیش از یک صد هزار نفر تا به حال کشته, دهها میلیون نفر بیکار بودند بسیاری از گرسنه بودند و در آن زمان این کشور به نظر می رسد ریشه. برخی صحبت از نژادپرستی به عنوان یک "ویروس" آمریکا ویروس و زبان از بیماری هر چند آن miscasts یک انسان ساخته شده و معضل به عنوان یک پدیده قطاری چقدر عمیقا آن نفوذ کرده و زندگی کشور است. رئیس جمهور هر بیانیه در ضمن طراحی شده برای گسترش هرج و مرج است. او صحبت از نیاز به "تسلط" و بسیاری از ما مصمم به سلطه. ما نمی خواهد از دست دادن فردیت مانند فقیر قاتل در تبعید. اما نه می تواند ما فرار از مسئولیت برای ظروف سرباز یا مسافر ما تا به حال ساخته شده است یک ظرف غذا ما تا به حال وقف به دانش آموزان و به همه نسل های بعدی. من نگهداری از بازگشت به داستایوفسکی, کتاب, به دنبال نشانه هایی از چگونگی جمعی هدف می تواند التیام بخش اجتماعی و بی عدالتی, stoking امید و حل و فصل در کنار ترس از هر چیزی که پیشی جان آنومی که Raskolnikov رویای حال مصرانه خواست: "در شهرستانها زنگ زد در تمام طول روز: هر کس که احضار اما هیچ کس نمی دانست که آنها را احضار و یا چرا." ♦



tinyurlbitlyis.gdclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن