اسطوره هنری کیسینجر

کیسینجر در سال 1972 است. آثار اخیر در گسترده ادبیات او را مورد سوال مفروضات اساسی در مورد چشم انداز خود را.عکس

توسط NEWS-SINGLE در 23 اردیبهشت 1399
Kissinger in 1972. Recent works in the vast literature on him have questioned fundamental assumptions about his outlook.
کیسینجر در سال 1972 است. آثار اخیر در گسترده ادبیات او را مورد سوال مفروضات اساسی در مورد چشم انداز خود را.عکس توسط Karsh

در سال 1952 در سن بیست و هشت, هنری کیسینجر چه مشاغل فارغ التحصیل دانش آموزان انجام زمانی که آنها می خواهند به پرچین خود را در آینده علمی: او شروع به یک مجله. او را برداشت یک تحمیل نام—تلاقیو داوطلب خدمت سربازی نامی همکاران: هانا آرنت, Raymond Aron, لیلیان, اسمیت, آرتور شلسینگر جونیور, Reinhold Niebuhr. ناشر جیمز Laughlin که حامی این مجله در توصیف این جوان کیسینجر به عنوان "کاملا صادقانه فرد (خیلی جدی ژرمنی نوع) که در تلاش است خود را سخت به انجام یک آرمان است." خود را مانند دیگر تولید اولیه دانشگاه هاروارد سمینار بین المللی, یک برنامه تابستان که برگزار کنندگان از سراسر جهان—کیسینجر gamely داوطلب برای جاسوسی بر روی شرکت کنندگان برای F. B. I.—مجله کانال های باز برای او نه تنها با سیاستگذاران در واشنگتن بلکه با یک نسل از متفکران یهودی آلمانی که تجربه سیاسی تشکیل شده بود در اوایل سی سالگی زمانی که جمهوری وایمار بود جایگزین توسط رژیم نازی بود.

برای جنگ سرد لیبرال ها که دیدم این جنبشها را برای رسیدن فاشیسم در همه چیز از مککارتیسم به افزایش جرم, فرهنگ وایمار بود یک داستان اخطار اعطا خاصی اقتدار در کسانی که تا به حال جان سالم به در برد. کیسینجر کشت وایمار روشنفکران اما او تحت تاثیر چشم انداز خود را برای تحت تاثیر قرار. اگر چه او بعدها به استناد حافظه از نازیسم برای توجیه همه شیوه ای از قدرت نقش در این مرحله او ساخت یک شهرت به عنوان یک آمریکایی ماوریک. او وحشت زده به émigrés در حال اجرا در یک مقاله در تلاقی توسط ارنست فون سالومون دور rightist که تا به حال استخدام راننده دور شو برای مردانی که ترور جمهوری وایمار وزیر امور خارجه. "من در حال حاضر پیوست شما به عنوان یک کاردینال تبه کار در لیبرال دیوشناسی" کیسینجر گفت: دوست پس از آن شوخی که قطعه ای بود که گرفته شده به عنوان "نشانه ای از من توتالیتر و حتی نازی ها همدردی می کند."

برای بیش از شصت سال هنری کیسینجر نام شده است مترادف با سیاست خارجی دکترین به نام "رئالیسم." در زمان خود به عنوان امنیت ملی و مشاور و وزیر امور خارجه به رئیس جمهور ریچارد نیکسون تمایل خود را به صحبت رک و پوست کنده در مورد آمریکا را تعقیب قدرت در جهان پر هرج و مرج به او در هر دو تحسین و بد نامی. پس از آن پرونده ای علیه او ساخته شده تقویت شده توسط یک جریان محرمانه اسناد chronicling اقدامات در سراسر جهان است. سیمور هرش در "قیمت برق" (1983) به تصویر کشیده شده کیسینجر به عنوان یک unhinged paranoiac; کریستوفر هیچنز در "محاکمه هنری کیسینجر" (2001) مدل دهید حمله خود را به عنوان یک اتهام ورق برای تعقیب او به عنوان یک جنایتکار جنگی.

اما کیسینجر در حال حاضر نزدیک شدن به او را نود و هفتم تولد دیگر الهام بخش چنین گسترده نفرت. به عنوان سابق منتقدان رخنه کرد و به سمت مرکز سیاسی و به قدرت خود احساسات سرد می شود. هیلاری کلینتون که به عنوان یک دانشجوی حقوق در دانشگاه ییل دریافت کرد و صریحتر مخالف کیسینجر را بمباران کامبوج توصیف کرده است "دقیق مشاهدات" او با او زمانی که او وزیر امور خارجه نوشتن در یک effusive بررسی کتاب اخیر خود که "کیسینجر یک دوست." در یکی از سال 2008 ریاست جمهوری, بحث, جان مک کین و باراک اوباما هر ذکر کیسینجر به عنوان حمایت از خود (مخالف) حالت نسبت به ایران. سامانتا پاور مشهورترین منتقد آمریکا را شکست برای توقف نسل کشی بود نه بالا دریافت Henry A. Kissinger جایزه از او.

کیسینجر ثابت شده است زمینه مناسبی برای مورخان و ناشران. وجود دارد روانکاوی مطالعات بگویید-alls سابق, دوست دختر, compendiums از نقل قول ها و کسب و کار کتاب های خود را در مورد dealmaking. دو تا از مهم ترین اخیر ارزیابی به نظر می رسد در 2015: جلد اول از نیال فرگوسن مجاز زندگینامه که ارزیابی کیسینجر پرستانه از حق و گرگ Grandin را "کیسینجر سایه" که به او نزدیک انتقادی از سمت چپ. از مخالفت با دیدگاه آنها همگرا در بازجویی عمق کیسینجر را رئالیسم. در فرگوسن حساب کیسینجر وارد به عنوان یک جوان آرمانگرا که زیر هر پس از جنگ در سیاست خارجی مد و بارها و بارها متصل خود را به اشتباه نامزدان ریاست جمهوری تا زمانی که او در نهایت می شود بخت و اقبال با نیکسون. Grandin را کیسینجر با وجود صحبت به زبان واقع گرایان—"اعتبار" "پیوندی" "توازن قدرت"—نمایی از واقعیت تا اسب سوار به عنوان اساسا relativist.

بری Gewen جدید کتاب "غیر قابل اجتناب از فاجعه" (نورتون) متعلق به نه-لوث-او-و-احترام-او مدرسه Kissingerology. "هیچ کس فکر عمیق تر در مورد امور بین المللی" Gewen می نویسد و می افزاید: "کیسینجر تفکر اجرا می شود بنابراین مقابله با آنچه آمریکایی ها بر این باورند و یا مایل به این باور است." Gewen یک ویرایشگر در نیویورک تایمز نقد کتاباثری کیسینجر ترین مهم سیاست خارجی تصمیم گیری به تجربه خود به عنوان "فرزند وایمار." اگر چه Gewen است آگاه از مشکلات نسبت دادن بیش از حد به یک رژیم که قبل از سقوط خود را با موضوع دهمین سالگرد تولد او مجذوب ارتباط بین کیسینجر و émigré بزرگان که تجربه دموکراسی لیبرال ساخته شده آنها را از ترس دموکراسی ظرفیت برای تضعیف لیبرالیسم.

هاینز کیسینجر متولد شد و در سال 1923 در فورت یک شهر در آلمان است. خانواده اش فرار به نیویورک در مدت کوتاهی قبل از کریستال ناخت اقامت در واشنگتن ارتفاع یک محله با بسیاری از مهاجران آلمانی بود که گاهی شناخته شده به عنوان رایش چهارم. آنها به زبان انگلیسی صحبت کرد و هاینز هنری شد. در جوانی به او نمایش داده می شود چند قابل توجه کیفیت فراتر از شور و شوق برای ایتالیایی دفاعی در فوتبال تاکتیک و یک استعداد برای مشاوره دوستان خود را عاشقانه سوء استفاده. به عنوان یک نوجوان ، ager او در یک تراش-کارخانه برس قبل از مدرسه و آرزو برای تبدیل شدن به یک حسابدار.

در سال 1942 کیسینجر پیش نویس بود به ارتش ایالات متحده. در اردوگاه کلیبورن لوئیزیانا او دوست فریتز کرامر آلمانی-آمریکایی خصوصی پانزده سال ارشد خود را که کیسینجر را "بزرگترین اثر را در سال های شکل گیری." یک Nietzschean firebrand به نقطه self-طنز—او عینک یک عینک یک چشمی در چشم خوب را ضعیف چشم کار سخت تر—Kraemer ادعا کرد که صرف اواخر وایمار سال مبارزه با هر دو کمونیست ها و نازی ها قهوه ای پیراهن در خیابان. او دکترای علوم سیاسی و حقوق بین الملل و به دنبال یک حرفه ای امیدوار کننده در لیگ برتر از سازمان ملل قبل از فرار به آمریکا در سال 1939. او هشدار کیسینجر نه به تقلید از "cleverling" روشنفکران و خونریزی هزینه-سود تجزیه و تحلیل. اعتقاد کیسینجر به "موسیقی هماهنگ به تاریخ" او به او گفت: "تنها اگر شما نمی 'محاسبه' شما واقعا باید این آزادی که تمایز شما از مردم کم است."

برای همه imputations از کیسینجر را Germanness های ماندگار تجربه از جوانان خود را به خدمت شد و در 84 پیاده نظام لشکر به عنوان آن را از طریق اروپا است. "او بیشتر آمریکا از من تا کنون دیده اند هر آمریکایی" یک رفیق به یاد می آورد. کار از اشغال آمریکا با آن فرصت ها به سرعت با فرض موقعیت و اقتدار هیجان زده او. در سال 1945 کیسینجر شرکت در آزادسازی Ahmedrabea اردوگاه خارج هانوفر به دست آورده و یک برنز ستاره برای نقش خود در شکستن گشتاپو sleeper cell.

"آن را می گوید که می خواهد به انجام جدول کلمات متقاطع."
کارتون چارلی Hankin

در سال 1947 کیسینجر ثبت نام در دانشگاه هاروارد در G. I. لایحه به قصد تحصیل علوم سیاسی و زبان و ادبیات انگلیسی. او در بر داشت یک دوم مربی ویلیام Yandell الیوت به خوبی متصل استاد تاریخ از زنبور نخبگان که به توصیه یک سری از رئیس جمهور ایالات متحده در امور بین المللی. جوان کیسینجر کشیده شد کمتر به کلاسیک شارحان واقع گرانه مانند Clausewitz و بیسمارک نسبت به "فلسفه ی تاریخ" مانند کانت و anatomists از فروپاشی تمدن مانند آرنولد توین بی و Oswald Spengler. از این متفکران کیسینجر بنیاد با هم نظر خود را چگونه تاریخچه اداره می شود. این یک داستان از لیبرال پیشرفت و یا از آگاهی طبقاتی و یا از چرخه تولد و بلوغ و افول; بلکه آن را "یک سری از بی معنی حوادث" fleetingly شکل داده شده توسط نرم افزار از انسان خواهد شد. به عنوان یک جوان های انجام کیسینجر آموخته بود که فاتحان غارت تاریخچه برای تمثیل برای مطلا کردن پیروزی خود را در حالی که مغلوب به دنبال تاریخی علل بدبختی خود را.

فرگوسن و Grandin هر دو تصرف در یک جمله در کیسینجر را در مقطع کارشناسی پایان نامه با عنوان "معنای تاریخ": "قلمرو آزادی و ضرورت را نمی توان به جز آشتی با درون تجربه است." چنین عمیقا ذهنی جهان ممکن است به نظر می رسد تعجب آور در کیسینجر, اما, فرانسوی, اگزیستانسیالیسم وارد شده بود در دانشگاه هاروارد و پایان نامه ذکر شده Jean-Paul Sartre. هم سارتر و کیسینجر بر این باور است که اخلاق مشخص شد عمل است. اما برای سارتر اقدام به ایجاد امکان فردی و مسئولیت جمعی در حالی که برای کیسینجر اخلاقی عدم قطعیت بود که وضعیت آزادی انسان.

در سال 1951 در حالی که به دنبال فارغ التحصیل مطالعات کیسینجر به عنوان یک مشاور با ارتش و تحقیق در عملیات در اتاق که در آن او شد آشنا با وزارت دفاع امادگی برای جنگ روانی. به کیسینجر را با همسالان در دانشگاه هاروارد خیاطی خود را résumés به نیازهای ایالات متحده امنیتی دولت کار دکترای خود را در کنگره وین و عواقب آن—به نظر می رسید whimsically باستانی. اما او منتشر شده پایان نامه به استناد گرما سلاح در آن جمله اول و ارائه خوانندگان در واشنگتن با بی تردید تاریخی قیاس: بریتانیا و اتریش امپراتوری تلاش برای مهار ناپلئون فرانسه برگزار درس برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی.

کیسینجر است که گاهی اوقات به نام آمریکا, Metternich, یک مرجع به اتریش دولتمرد که جعلی پست-ناپلئون صلح است. اما در اینجا وزن مشاغل از مردان او نوشت: در مورد او تاکید کرد محدودیت های, Metternich, به عنوان یک مدل:

فاقد, Metternich, است این ویژگی را فعال کرده باشد روح به فراتر از بن بست در بسیاری از بحران ها تاریخ: توانایی تامل ورطه نه با جدا شدن از یک دانشمند بلکه به عنوان یک چالش برای غلبه بر—یا هلاک در این فرآیند است. . . . برای مردان تبدیل به اسطوره ها نه با آنچه که آنها می دانند و نه حتی از آنچه که آنها رسیدن به, اما با وظایف آنها خود را تنظیم.

کیسینجر در نظر گرفتن یک ضربه تند وشدید زدن در چشم روشن دانشمندان علوم اجتماعی اطراف او که فکر می کردم که این رویارویی مرگبار از جنگ سرد می تواند حل شود با تجربی و مدلهای رفتاری به جای اینکه با وجودی با تکبر راه رفتن.

در سال 1954 دانشگاه هاروارد ارائه نمی دهد کیسینجر تاریخ استادی او امیدوار بود اما ریاست دانشکده McGeorge باندی توصیه می شود او را به شورای روابط خارجی که در آن کیسینجر آغاز مدیریت یک گروه مطالعه بر روی سلاح های هسته ای. در آیزنهاور-عصر واشنگتن, تازه را بر روی سلاح های هسته ای می تواند نام خود را. در سال 1957 کیسینجر در کتاب منتشر شده است که تاسیس شده و او را به عنوان یک چهره عمومی "سلاح های هسته ای و سیاست خارجی است." آن استدلال کرد که دولت آیزنهاور نیاز به جراحی خود را به استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی در جنگ متعارف. برای ذخیره سلاح های هسته ای تنها برای روز قیامت حالات چپ آمریکا قادر به پاسخ قاطعانه به افزایشی شوروی تهاجم. کیسینجر در نظر گرفته شده پایان نامه خود را به تحریک آمیز بود و نمی توانست شناخته شده است که آیزنهاور را Joint Chiefs of Staff شده بود گفتن رئیس جمهور همان چیزی که برای سال.

اواخر دهه پنجاه کیسینجر نمی نیاز به انتخاب کنید که آیا به عنوان یک دانشگاهی و یک روشنفکر عمومی یک کارمند و یا یک سیاستمدار. هر حوزه از فعالیت افزایش ارزش خود را در دیگران است. او پس مشاور به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری; فرض کنید که امریکا زنبور اشراف ارائه likeliest مسیر به قدرت او صرف سالها تدریس خصوصی نلسون راکفلر در سیاست خارجی است. در سال 1961 باندی که در حال تبدیل شدن به رئیس جمهور جان اف کندی امنیت ملی و مشاور, استخدام کیسینجر به عنوان یک مشاور. کیسینجر همچنین در نهایت تصدی در دانشگاه هاروارد. اعضای هیات علمی که اعتراض خود را هسته ای-سلاح های کتاب unscholarly اما باندی تحت فشار قرار دادند انتصاب از طریق متقاعد کردن بنیاد فورد برای قرار دادن پول خود را برای استادی.

کیسینجر سخت است به جایی در میان سیاست خارجی متفکران زمان خود. آیا او تعلق با آمریکا منحصر به فرد و درخشان استراتژیست مانند George Kennan و نیکلاس Spykman? به طور معمول او با طبقه بندی کمتر "در دفاع از روشنفکران" مانند هانس Speier و آلبرت Wohlstetter. این مردان نقل مکان کرد دهیم بین سالن سخنرانی و برامدگی لبه طبقات سنگ شرکت آزمایشگاه که در آن آنها شکایت در مورد دانشجو معترضان داد و هشدار دهنده اسلاید نشان می دهد سخنرانیها در مورد آخرالزمان هسته ای.

Gewen ترجیح می دهد به قرار دادن کیسینجر در میان بالا تر فکر وایمار émigrés اگر چه "خانواده resemblances" او سخت به سنجاق کردن. آرنت هرگز گرم به او, اما آنها به اشتراک گذاشته ناامیدی در مورد ایالات متحده آمریکا در اوایل عملکرد در جنگ سرد. در کتاب خود "در انقلاب" آرنت نگران است که پس از استعمار ملل به جای انتخاب برای کپی کردن آمریکایی نهادهای سیاسی بودند زیر کمونیست اسکریپت اقتصادی آزادی از طریق انقلاب است. کیسینجر استدلال کرد که ایالات متحده نیاز به بهتر پخش آن ایدئولوژی و او را با انجیلی شور که رفت و فراتر از هر چیزی آرنت در نظر گرفته شده. "یک جامعه سرمایه داری و یا آنچه که برای من جالب تر یک جامعه آزاد است که بیشتر انقلابی پدیده از قرن نوزدهم سوسیالیسم" کیسینجر گفت: در مصاحبه با مایک والاس در سال 1958. "من فکر می کنم ما باید به روحانی توهین آمیز است." این ضربه نه بحرانی فکری اما کسی نیست سوال آمریکایی ماموریت جهانی.

این émigré نزدیک در منظر کیسینجر بود هانس Morgenthau, پدر, مدرن, سیاست خارجی رئالیسم. دو ملاقات در دانشگاه هاروارد و نگهداری حرفه ای دوستی که مومی و مشکلاتی روبرو بیش از چند دهه. "وجود دارد هیچ متفکر که به معنای بیشتر به کیسینجر از Morgenthau," Gewen می نویسد. مانند کیسینجر, Morgenthau حال تبدیل شدن به خوبی شناخته شده با کتاب محبوب در مورد سیاست خارجی "سیاست میان ملتها" (1948). و او به اشتراک گذاشته کیسینجر باور است که سیاست خارجی نمی تواند از چپ به تکنوکرات با فلوچارت و آمار. اما بر خلاف کیسینجر, Morgenthau تمایلی به قربانی خود را اصول گرا برای نفوذ سیاسی. در اواسط دهه شصت کار به عنوان یک مشاور برای جانسون دولت او علنا به انتقاد از جنگ ویتنام که به اعتقاد او به خطر افتاده است در امریکا وضعیت به عنوان یک قدرت بزرگ و جانسون تا به حال او را از کار اخراج شدند.

Morgenthau و کیسینجر هر دو مقاومت توصیف خود را به عنوان پزشکان از سیاست واقعگرایانه—کیسینجر عقب کشیدم و در اصطلاح—اما سیاست واقعگرایانه ثابت شده است قابل ملاحظه ای انعطاف پذیر مفهوم همیشه از آن پدید آمده در قرن نوزدهم پروس. سیاسی متفکران دست و پنجه نرم کردن با پروس افزایش در قاره شلوغ با رقابت قدرت های مطرح سویه های مختلف استراتژیک فکر می کردم. در به طور فزاینده ای بورژوایی جامعه دیپلماسی دیگر می تواند متناسب با هوی و هوس و رقابت سلطنتی دادگاه; محتاطانه سیاست خارجی مورد نیاز آماده همه چیز در یک دولت اختیار—پشتیبانی عمومی, تجارت, قانون—به منظور پروژه تصویر از قدرت نسبت به رقبای خود. طنز این است که این آموزه در ریشه تلاش برای تدوین چیزی است که خود را پیروان معتقد انگلیس و آمریکا دولتمردان در حال حاضر هم به طور غریزی. "ما آلمانی ها نوشتن حجم چربی مورد سیاست واقعگرایانه اما درک آن بهتر از نوزادان در یک مهد کودک" رئیس جمهوری جدید ویرایشگر والتر Weyl به یاد می آورد که گفته یک استاد آلمانی در طول جنگ جهانی اول. "شما آمریکایی ها درک آن به مراتب بیش از حد به خوبی به بحث در مورد آن."

امریکا هرگز کوتاه از دولتمردان قادر به برقراری ارتباط بینایی خود را از منافع ملی ، اگر کیسینجر یک رئالیست آن را در این معنا—ساخت تصویر-مدیریت از جنبه های سیاست خارجی در اولویت است. Morgenthau هر چند نیز تثبیت شده بر اساس شهرت یک قدرت دولت بر این باور است که که شهرت نمی تواند انشعاب بیش از حد از یک دولت توانایی به اعمال قدرت آن است. اگر آمریکا ناراحت این تعادل ظریف به عنوان او بر این باور بود که در ویتنام و کشورهای دیگر بیشتر واقع گرا در ارزیابی خود را استفاده. بهترین گرا می تواند انجام دهد انطباق با شرایط کار نسبت به دقت تعریف منافع ملی در حالی که در کشورهای دیگر مشغول به کار نسبت به آنان است. آرمان مفاهیم مورد پیشرفت بشریت تا به حال هیچ جایی در طرح خود. برای Morgenthau, Gewen می نویسد: "جنگ بود و نه اجتناب ناپذیر در امور بین المللی" اما "آماده سازی برای جنگ بود." جنگ برپا شده توسط واقع گرایان خواهد بود کمتر مخرب تر از آنهایی که برپا شده توسط آرمان گرایان که اعتقاد خود را به مبارزه برای صلح جهانی.

Morgenthau بود نا امید زمانی که کیسینجر در دفاع از جنگ ویتنام در مکان های عمومی, با وجود داشتن بخش خصوصی بستری برای او که ایالات متحده نمی تواند برنده. آن زمان کیسینجر نزدیک معاصر این نظریه پرداز سیاسی شلدون Wolin—یکی دیگر از پسر یهودی émigrés که مبارزه در جنگ و در دانشگاه هاروارد با ویلیام Yandell Elliott—به طور کامل تشریح کیسینجر را careerist غرایز. در سطح Wolin مشاهده کیسینجر را به نظر می رسد عدم تطابق برای ضد élitist نیکسون. اما جفت شدن کامل بود: Nixon نیاز به کسی که می تواند در بالا بردن فرصت طلبی خود را به یک هواپیما بالاتر از هدف و او را به احساس می کنم مثل یک شخصیت بزرگ در درام تاریخ است. به عنوان Wolin نوشت: "چه شده است می تواند آرامش بیشتری را به که بی ثمر و بی بند روح از شنیدن صدای معتبر از دکتر کیسینجر که صحبت می کرد به طوری که اغلب و آگاهانه در مورد" معنای تاریخ است.' "بعد کیسینجر دوست داشتم به ذکر است او تردیدی در مورد گرفتن کار با نیکسون: او شده است می خواهم آنقدر موفق در بسیج علمی شجره نامه در واشنگتن است که او به خوبی ممکن است منصوب شده اند به همان موقعیت حتی اگر نامزد حزب دموکرات هوبرت هامفری حال تبدیل شدن به رئیس جمهور به جای.

به عنوان اوایل به عنوان سال 1965 در اولین سفر خود به ویتنام کیسینجر تا به حال به این نتیجه رسیدند که جنگ وجود دارد که باعث از دست داده و نیکسون معتقد بودند همان. در عین حال آنها را به توطئه طولانی آن حتی قبل از رسیدن به کاخ سفید است. در پاریس در مذاکرات صلح در سال 1968 کیسینجر بود که در آنجا به عنوان مشاور گذشت, اطلاعات در مورد مذاکرات به نیکسون کمپین که شروع به ترس که جانسون پیشرفت به سوی یک حل و فصل خواهد آورد دموکرات ها پیروزی انتخاباتی. نیکسون کمپین سپس استفاده از این اطلاعات خصوصی در گفتگو با ویتنام جنوبی برای منصرف کردن آنها از شرکت در این مذاکرات.

داشتن برنده انتخابات امیدوار کننده "محترم پایان دادن به جنگ" نیکسون می خواستم به نظر می رسد به دنبال صلح در حالی که هنوز وارد آوردن آسیب به اندازه کافی در ویتنام شمالی برای دستیابی به سازش است. در ماه مارس سال 1969 او و کیسینجر شروع یک راز بمباران در کامبوج بود که یک مرحله بندی زمین برای Vietcong و ویتنام شمالی. در چهار سال ارتش ایالات متحده کاهش یافته است و بیشتر بمب در کامبوج از آن تا به حال در کل تئاتر اقیانوس آرام در طول جنگ جهانی دوم است. این کمپین منجر به کشته شدن حدود صد هزار غیر نظامی عجله ظهور پل پوت و جبران ناشدنی زده وسیعی از حومه شهر. آن را نیز کاهش یافت و تا کنون از آن اهداف استراتژیک که بیش از یک مورخ است تعجب که آیا کیسینجر—که شخصا بهینه سازی برنامه از بمب گذاری اجرا می شود و تخصیص هواپیما—تا به حال برخی دیگر از انگیزه. اما به عنوان Grandin می نویسد: "او تا به حال ساخته شده خود حرکت دائمی ماشین آلات; هدف از قدرت آمریکا برای ایجاد آگاهی از آمریکا هدف است."

Gewen گاهی اوقات دفاع کیسینجر رکورد بیشتر قاطعانه از کیسینجر خود را انجام داده است. او استدلال می کند که ادعا می کند در مورد نیاز به حفظ "اعتبار" شد ریشه در نگرانی های مشروع در مورد تامین امنیت آمریکا نظم جهانی. اما به عنوان Morgenthau دیدم کیسینجر استدلال استراحت در یک فاجعه پیش بینی غلط از امریکا كرد. چگونه خواهد اعتبار ایالات متحده افزایش توان با کشیدن یک جنگ علیه یک چهارم رای دادن قدرت ؟ چگونه به تفسیر جان کری, آیا شما از سی هزار سرباز آمریکایی به مرگ به طوری که سی هزار سرباز قبل از آنها نمی خواهد که درگذشت بیهوده ؟

"روزی همه این می تواند مال شما."
کارتون توسط میترا Farmand

آن را به عنوان هر پی در پی آمریکا ابتکار عمل فرسایش اعتبار به جای تقویت آن است. حتی کریسمس بمباران ویتنام شمالی در سال 1972 بزرگترین جنگ می تواند متقاعد کردن ویتنام شمالی به مذاکره مجدد. جوان Foreign Service officer جان نگروپونته ارائه شده معوج postmortem که کیسینجر هرگز بخشید: "ما بمباران ویتنام شمالی به پذیرش ما سازش است."

Gewen همچنین دفاع کیسینجر ایده که هر رویداد سیاسی در هر نقطه از جهان خواسته پاسخ در جایی دیگر مشاهده که در عمل ساخته شده و هر تماس به نظر می رسد به یک تهدید ملکه. زمانی که نیکسون و کیسینجر حمایت رئیس جمهور پاکستان یحیی خان کمپین نسل کشی علیه شرق پاکستان در سال 1971 آنها را به نمایش شوروی که امریکا شد "دشوار است." چهار سال بعد کیسینجر را ثبت کردن در اندونزی رئیس جمهور Suharto این کمپین نسل کشی در تیمور شرقی بود به سیگنال است که امریکا می خواهد بی هیچ حرفی پاداش کسانی است که تا به حال نابود کمونیست در درون خود برسد. در نگاهی به گذشته این تصور که همه چیز امریکا هم خواهد بود بموقع ثبت نام و در پاسخ به مخالفان خود و دوستان به نظر می رسد مانند یک بیان از جغرافیای سیاسی خودشیفتگی. در آن زمان سی و سه سال از سناتور جو بایدن متهم کیسینجر در سنا در جلسه از تلاش برای اعلام "جهانی دکترین مونرو."

با توجه Gewen اصرار بر کیسینجر را واقع گرایی آن است که عجیب و غریب است که او نمی ساکن بیشتر در این واقع گرایانه ترین قسمت کار خود را—پیگیری تنش زدایی با اتحاد جماهیر شوروی باز کردن روابط با چین و توسعه "شاتل دیپلماسی" شامل 1973 اعراب و اسرائیل جنگ—که هنوز هم به طور گسترده ای به عنوان جشن عمده دستاوردهای دیپلماتیک. تنش زدایی مورد نیاز کیسینجر برای غلبه بر سخت-بوش انداز از اتحاد جماهیر شوروی رهبری به عنوان ایدئولوگ خم در سلطه بر جهان و به دیدن لئونید برژنف را در کرملین به عنوان پر منطقی بازیگران. به جای Gewen اغلب کشیده به نظر می رسد دفاع از کیسینجر در نقاط خود را در حرفه ای که در آن دفاع سخت ترین. او باز می شود این کتاب با یک فصل در ایالات متحده در شیلی که به اوج خود رسید در یک کودتا در سال 1973. هنگامی که شیلی انتخاب سوسیالیست سالوادور آلنده به عنوان رئیس جمهور در سال 1970 نیکسون و کیسینجر حل برای خلاص شدن از او. این واقعیت است که آلنده منتخب مردم او را تنها خطرناک تر در چشمان خود را. "من نمی بینم که چرا ما باید برای ایستادن و تماشای یک کشور کمونیستی به دلیل بی مسئولیتی از مردم خود" کیسینجر مشاهده شده است. Gewen فکر می کند این کنایه قطاری غم انگیز معضل کیسینجر رابطه به دموکراسی و قدرت. "این بیانیه به نظر می رسد بسیار متفاوت است اگر یکی ظهور آدولف هیتلر در ذهن" Gewen می نویسد و نشان می دهد که حزب سوسیالیست شیلی باید گروه بندی با جمهوری وایمار به عنوان نمونه هایی از مردم رای خود را از یک دموکراسی است. Gewen لیست گناهان و حقانیت الند—از جمله "pernicious" افزایش دستمزد برای کارگران و indoctrinating جوان در "ارزشهای سوسیالیستی اومانیسم"—اما مانع از چنین موشکافی از جانشین او جناح راست دیکتاتور ژنرال آگوستو پینوشه که قدرت ایالات متحده در کمک به تحکیم و که اگر کسی تا ظهور هیتلر در ذهن به نظر می رسد نه بیشتر وابسته.

به طور مشابه سوال برانگیز است Gewen این ادعا که "نمی توان چیزی را رد کرد که نیکسون/کیسینجر نگرانی که شیلی تحت آلنده یک سنگ فرش در جاده ها به شوروی داده است." در واقع اتحاد جماهیر شوروی تا به حال کوچک پشت آن رقابت با ایالات متحده در جهان در حال توسعه که در آن مقابله با چین در حال حاضر رقیق منابع آن است. بحران موشکی کوبا در سال 1962 و یک تلاش ناموفق برای ایجاد یک پایه زیر دریایی در کوبا هشت سال بعد بود soured هر گونه امید برای توسعه واقعی نماینده دولت در آمریکای لاتین است. رهبری کرملین بود و تمایلی به افزایش مبلغ جزئي آن را به شیلی, دانستن که آلنده را صرف آن به شدت مورد نیاز آمریکا به واردات است.

اگر آلنده را نشان دهنده یک تهدید آن را تقریبا به طور قطع کمتر به انجام با هر شوروی از جاه طلبی های خود را با استدلال قوی به صورت جهانی توزیع منابع بسیار فراتر از چیزی است که واشنگتن آماده شد به لقاء. بر خلاف Morgenthau و Kennan که دیدم غیر صنعتی جهان به عنوان یک مرداب ارزش در امریکا توجه کیسینجر در نظر گرفته جهان سوم سوسیالیسم جدی دشمن قادر به اخلال در ایالات متحده است ظریف چهره با اتحاد جماهیر شوروی. او و نیکسون فرض درستی است که آنها می توانند پشت یک کودتا علیه آلنده با حداقل سر و صدا فقط به عنوان آیزنهاور دو دهه قبل تا به حال خلاص گواتمالا از آن جمهور منتخب دموکراتیک Hasancan Árbenz. هنوز عینک آلنده را حذف کرده بود یک نتیجه ناخواسته: آن روشن فتیله یکی از کیسینجر را با دوام ترین نارضایتی جهانی حقوق بشر و جنبش است.

در سال 1972 زمانی که روزنامه نگار ایتالیایی Oriana فالاچی خواسته کیسینجر به توضیح محبوبیت خود گفت: "نکته اصلی ناشی از این واقعیت است که من همیشه به تنهایی عمل کرده." منتقدان و مدافعان به طور یکسان تمایل به پذیرش این خود ارزیابی, اما رکورد او نشان می دهد که بیشتر دنیوی شکل که جذب غالب سیاست خارجی مفروضات. خود بحث برانگیز ترین حرکت را حذف پیش سازهای. رئیس جمهور جانسون تا به حال بمباران مخفیانه کامبوج بیش از حد و در سال 1965 او چشم پوشی Suharto را نسل کشی در اندونزی است که در مقیاس پیشی گرفته یکی کیسینجر مصوب در تیمور شرقی. ایالات متحده-حمایت مداخلات prefiguring آلنده را حذف شامل ده ها تن در امریکا لاتین و کارائیب به تنهایی.

پس از خروج از دفتر هم کیسینجر به ندرت به چالش کشیده اجماع اجازه دهید به تنهایی ارائه نوع ناخوشایند ارزیابی است که مشخص می شود این به بعد حرفه ای از George Kennan که هشدار داد رئیس جمهور کلینتون در برابر ناتو گسترش پس از اتحاد جماهیر شوروی سقوط. آموزنده است برای اندازه گیری کیسینجر را غرایز در برابر کسانی که از رئالیست مانند دانشگاه شیکاگو دانشمند علوم سیاسی John Mearsheimer. به عنوان جنگ سرد به پایان رسید Mearsheimer بود و بنابراین متعهد به "تعادل قدرت" اصل است که او ساخته شده قابل توجه پیشنهاد اجازه می دهد تکثیر سلاح های هسته ای در یک متحد آلمان و در سراسر اروپا. کیسینجر قادر به دیدن فراتر از افق جنگ سرد نمی تواند تصور کنید که هر هدف دیگر آمریکا قدرت از پیگیری برتری جهانی است.

اگر چه او با انتقاد از مداخله از نو محافظه کاران وجود دارد که به ندرت یک نظامی ایالات متحده ماجرا از پاناما به عراق است که ملاقات با تصویب خود را. در تمام تاملات در نظم جهانی است فکر کردن در مورد چگونه مشروط و پیش بینی نشده در امریکا افزایش به عنوان ابرقدرت جهانی واقع شد. هیچ چیز در این کشور جمهوری خواه سنت قبل از جنگ جهانی دوم خواستار آن است.

اگر چه کیسینجر ممکن است منشأ احکام برای او که بهترین است شناخته شده, آن سخت است برای پیدا کردن بحث از آنها که همین حالا با مراجعه به حرفه خود. به عنوان Grandin اشاره کرده است معاون رئیس جمهور دیک چنی یکی-درصد—دکترین این ایده که یک دولت اتحاد عمل در برابر دشمنان اگر حتی merest شانس است که آنها می توانند آسیب های آن—است که به طور کامل Kissingerian و هنگامی که کارل روو مشهور گفت: "ما ایجاد واقعیت خود," او بازتاب سخنان کیسینجر را از چهل سال قبل است. در سال 2010 دولت اوباما وکلا استفاده می شود سابقه نیکسون و کیسینجر را تهاجم به کامبوج به عنوان بخشی از استدلال خود را برای ایجاد پایه و اساس قانونی برای هواپیماهای بدون سرنشین و قتل آمریکایی تروریست مظنون بودند که در خارج از میدان جنگ در افغانستان. یک وزارت دادگستری یادداشت استدلال کرد که اقدام نظامی در مناطقی مانند یمن توجیه بود که به رسمیت شناخته شده و تهدید کرده بود در حال حاضر در حال گسترش وجود دارد. مغلوب ساختن پیشی جستن دولت اخیر ترور سردار ایرانی قاسم سلیمانی, نظر برای مرعوب کردن ایران به توقف میانه عملیات مطابق با کیسینجر وسواس با "اعتبار."

"مورخان می تواند به یادگیری زیادی در مورد سال های پس از جنگ جهانی دوم به سادگی با مطالعه و نشیب های کیسینجر مشهور," Gewen خطرات نسبت به پایان کتاب خود. یکی می تواند بیشتر: صفحه نمایش اصلی از کیسینجر را "رئالیسم" بود و در مدیریت خود شهرت خود را تحول متعارف عملکرد به یک نماد دیپلماتیک مهارت. این می تواند گاهی اوقات به نظر می رسد به عنوان اگر شده است وجود دارد ناخودآگاه جمع و جور بین کیسینجر و بسیاری از مخالفان خود. اگر همه گناهان آمریکا امنیت دولت می تواند لود شده بر روی یک مرد تمام احزاب گرفتن آنچه آنها نیاز دارند: کیسینجر وضعیت به عنوان یک جهانی-تاریخی شکل تضمین شده است و منتقدان می توانند توجه خود را در سیاست خارجی به عنوان استثنا و نه قاعده. این امر می تواند آرامش را به این باور است که آمریکا لیبرال قادر به دیدن که سیاست بیش از یک موضوع شخصی به سبک و ضبط پیروز خواهد شد اما پایدار فرقه کیسینجر نقاط به کمتر خوشایند امکان: کیسینجر ما است. ♦



tinyurlbitlyis.gdclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن