فلج قطعیت نمی دانستند که آیا شما مریض

ایده های زمانی که من در معرض ویروس ابولا من صرف ساعت در یک نوع عجیب و غریب از وحشت. Kena Betancur /

توسط NEWS-SINGLE در 11 اسفند 1398
Kena Betancur / گتی

هنگامی که شیوع کروناویروس شروع به ساخت عناوین اول من غریزه بود برای جلوگیری از همه پوشش از این بیماری همه گیر. تلاش برای جدا کردن اعتیاد به مواد مخدره رسانه از معتبر نگرانی بیش از حد احساس دلهره آور—و بیش از حد آشنا. شش سال پیش در حالی که bartending در بروکلین من گفته شد که من ممکن است در معرض ویروس ابولا است. برای چند ساعت بعد من به حالت تعلیق در یک نوع عجیب و غریب از وحشت. من ناخواسته آلوده هر کس من آمد در سراسر هر دو عزیزان و غریبه ای ؟ یا من embarrassingly پارانوئید? من کاملا خوب است ؟ و یا در مورد به مرگ یک مرگ دردناک? به عنوان این کروناویروس جدید آلوده بیشتر و بیشتر مردم من از ترس است که همان فلج عدم قطعیت ممکن است پریشان بسیاری از ما است.

در پاییز 2014 من رسیدگی نوار در بروکلین کوچه بولینگ به نام قطره قطره شدن. در سراسر اقیانوس اطلس بزرگترین اپیدمی ابولا در تاریخ بود ویرانگر غرب آفریقا با یک کشته و رسیدن به مراتب به هزاران نفر. اول چند مورد از ابولا در ایالات متحده تاييد شده بود در تگزاس: یک دکتر که درمان بیماران در خارج از کشور و دو پرستار که پس از درمان او در دالاس.

یکی drizzly اکتبر بعد از ظهر من مدیر texted me به من گفتن به او تماس بگیرید ASAP. من خیلی ترس من در مورد اخراج می شود, شاید برای گرفتن یک بیش از حد بسیاری از جیمسون عکس پشت نوار شب قبل از. من قطعا نمی انتظار شنیدن "آه وجود دارد این مرد که آمد به بار شب گذشته که آنها در حال حاضر فکر می کنم به ابولا." دکتر کریگ اسپنسر به تازگی به خانه بازگشت از گینه که در آن او شده است می خواهم درمان بیماران ابولا. او فکر کرد که او خوب بود به طوری رفته بود و بولینگ بود اما پس از آن از خواب بیدار شده تا با تب. او در حال حاضر در حال آزمایش برای ابولا.

بلافاصله سینه ام تنگ شده و من پالس شروع مسابقه. من به طرز عجیبی پرچ همه از پوشش خبری. ابولا به نظر می رسید خیلی دور و بعید است که تحت تاثیر قرار بنابراین من احساس امن خواندن در مورد شیوع, با وجود این بسیار واقعی ویران شد wreaking خارج از کشور. در حال حاضر من سعی کردم به یاد داشته باشید آنچه که من خوانده بود. من فکر کردم که ابولا منتقل شد از طریق مایعات بدن مانند بزاق. و اگر این دکتر آمده بود به نوار قبلی شب من تا به حال تقریبا به طور قطع برداشت بزاق خود را-rimmed شیشه ای. من تا به حال شنیده ام که ابولا تا به حال میزان مرگ و میر بالا و مرگ وحشتناک و دردناک: نمی برخی از بیماران در حال مرگ خونریزی از چشم خود را?

من سعی کردم به آن را نگه دارید با هم به عنوان رئیس من به من گفت که او تا به حال شده است در تماس با شهرستان در بخش بهداشت و درمان و همه چیز بود "احتمالا" خوب است. او همچنین گفت: خبرنگاران آغاز شد به ازدحام قطره قطره شدن پس از آن بسته شدن—عمدتا به دلیل خبرنگاران بلکه در مورد "هر چیزی است." سپس او گفت: وجود دارد یک فرصت است که کارکنان مشغول به کار است که شب را باید قرنطینه شود.

من تا به حال یک میلیون پرسش اما رئیس من نمی دانم بیشتر از این است.

پس از من آویزان, من سعی کردم برای ایجاد حس نقاط داده ها: همه چیز بود: "احتمالا خوب است." در عین حال خبرنگاران بودند swarming قطره قطره شدن نوار بسته شد و قرنطینه شد ممکن است ؟ چیز اضافه نمی کند من ترک به در نظر گرفتن این احتمال که رئیس من بود و کم اهمیت جلوه دادن خطر به طوری که I—a notorious خیالی—نمی خواهد که یک حمله وحشت.

من در حال حاضر در کار در شغل دوم رسیدگی نوار در Barcade در منهتن, تا زمانی که من آویزان من مسدود در entryway. من بالقوه عفونت نمی گذارد تنها من. من ساخته شده یک لیست ذهنی از تمام چیزهایی که من می خواهم به لمس در نیم ساعت گذشته: این پاینت, عینکی, دلار صورت حساب کارت اعتباری ورقه که قلم لیمو و لیمو ... من رفت و به دست سینک squirted gobs از صابون صورتی بر روی کف دست و پاک برای زندگی عزیز احساس کثیف و گناه. سپس من برداشت من کت و hissed چیزی درهم به من همکار گوش: ابولا, قطره قطره, من مجبور به رفتن در حال حاضر. من می توانم شنیدن درام و پوچی طنين انداز از طریق کلمات است. تقریبا comically زده نگاه عبور ،

بازگشت در خیابان من مطمئن هستم که اگر من باید مترو home—آیا این معنی افشای ده ها تن از straphangers به من توانی ابولا? من به نام من دوست پسر خود را برای رسیدن به آزادسازی کل داستان او به چشم من welled با اشک از سردرگمی است. پس از یک مکث طولانی او پیشنهاد کرد که من راه رفتن را هفت بلوک به دفتر خود را بنابراین ما می تواند به شکل وضعیت با هم.

راه رفتن در سراسر شهر در زیر باران افکار من منتقل شده از امکان آلوده کردن دیگران به چشم انداز خود من مرگ قریب الوقوع است که به نظر می رسید بیش از حد عظیم و احمق به درک. پر اب و تاب بازتاب flitted از طریق مغز من. من تا به حال تلف زمان بسیار است. من باید سفر بیشتر petted بیشتر سگ. من احساس دلخور در جهان برای اجازه دادن به من مردن در 34. سپس من سعی کردم برای پیدا کردن آرامش در این واقعیت است که آن را بیش از حد مضحک به فکر می کنم من می تواند اولین ساکن بروکلین به قرارداد ابولا. پس از همه, من یک adopter اولیه از هر چیزی; آی فون من است همیشه سال از تاریخ است.

من تصویر گوگل جستجو کریگ اسپنسر. من به رسمیت نمی شناسد او را از شب قبل; او مانند بسیاری از مردم که تا به حال شده است در این نوار که شب. اخبار گفت: ابولا تست شد و هنوز در حال پردازش است.

زمانی که من وارد من دوست پسر او سعی در آغوش من. من حمایت دور احساس تا حدودی با فضیلت برای انجام این کار, به عنوان من می تواند مورد استفاده قرار گیرد در آغوش گرفتن.

"شما نمی خواهید به من بدهید ابولا فقط با بغل کردن من. من فکر نمی کنم که چگونه ابولا کار می کند," او گفت:.

"شما مطمئن هستید؟" از من خواسته.

او پس از من نه در آغوش او. فقط به امن است. ما تصمیم گرفتیم بهترین عمل شد و برای رفتن به صفحه اصلی و تماس با مادرش یک پزشک برای مشاوره.

در حالی که انتظار برای بارگذاری ما ducked به لابی مجلل رستوران غذاهای دریایی در 19 خیابان. این روح ناهار خوری چوبی اتاق پر شده بود با آنچه در حال حاضر به نظر می رسید مانند موجودات از یک سیاره دیگر: بی خیال نیویورک در لباس کسب و کار عمل بالا بردن پیازی, عینک, chardonnay به لب خود را. من نمی تواند کمک کند تصور همه کسانی که شام خونریزی از چشم خود را. من متنبه خودم برای بودن بسیار چشمگیر است و پس از آن در دفاع از خودم به خودم. اگر تا به حال به حال شده است یک بار برای درام این بود.

در ضمن ما Uber راننده نمی تواند به نظر می رسد برای قرار دادن ما دوست پسر من لغو ماشین. شاید من فکر کردم راننده فقط ناخواسته نجات زندگی خود را.

ما پرچم یک تاکسی. همانطور که ما رو در من احساس یک فلش از همدردی برای راننده. من توجیه که حداقل من افشای تنها یک نفر به من کشنده ابولا نه کل ماشین مترو پر از مردم است. پس از ما به راننده ما آدرس من ثبت ترنج شماره تلفن من. فقط به امن است.

در طول که تاکسی سوار صفحه اصلی اضطراب من اوج خود رسیده. من سعی کردم برای جدا کردن پارانویا از معقول نگران بود که ممکن است پس از من در ذهن نگه داشته pinging در اطراف با جا به زمین. دوست پسر من رفتار عجیبی از آنجا که او وحشت زده بود—برای من ؟ برای خودش ؟ هر دو ؟ —که من می ترسم و حتی بیشتر. ما به عنوان عبور از پل ویلیامزبرگ من گوگل جستجو و در نهایت تبدیل به تیتر من می خواهم دنبال شده است: دکتر کریگ اسپنسر تا به حال آزمایش مثبت برای ابولا. اخبار پانچ به روده. ابولا تا به حال نفوذ شهر نیویورک است.

در خانه ما به نام من دوست پسر مادر. من احساس گناه در تماس با او و او و من و همراه خوب اما در اینجا من thrusting پسرش به مسیر خطر است. او سریع زنگ های فوری شد مرهم. او خنده.

"این مسخره آنها بسته نوار," او گفت:. "هیچ کسی وجود دارد شب گذشته در هر گونه خطر. منظورم این است که شاید اگر شما خود را تمیز خون کردن نوار. و یا اگر شما یک توالت تمیز او با استفاده از دست برهنه خود را." یک هزار عضلات کوچک در فک unclenched که من به او گفت من می خواهم انجام هیچ چیز. "ابولا آسان نیست برای گرفتن" او به من اطمینان داد. "حتی زمانی که بیمار مسری است. و اگر او تنها یک تب او نبود مسری شب گذشته. وجود صفر خطر است."

پس از حلق آویز کردن من می توانم احساس جهان من می خواهم شناخته شده reassert خود را در اطراف من جامد و قابل اعتماد دوباره. من به رسمیت شناخته شده چگونه خوش شانس من این بود که کسی به تماس برای اطلاعات معتبر کسی با توانایی برای آزادی من از برزخ. من احساس مسخره برای تسلیم به وحشت زمانی که من هرگز چیزی برای نگرانی در مورد. و در عین حال برخی از بخش کوچکی از من هنوز هم نمی تواند کاملا قبول اطلاعات و حاضر به اجازه رفتن از ترس.

روز بعد نمایندگان از وزارت بهداشت و درمان شد و قرار است به قطره قطره شدن برای اطمینان بخشیدن به کارکنان ما که همه چیز خوب بود. این ایده از یک جلسه برای اطمینان بخشیدن به مردم است که وجود دارد هیچ نیازی نیست برای این جلسه بود و در عین حال یکی دیگر از چیزی است که موفق به محاسبه اما من هنوز هم راضی به حضور در. مهم نیست که چگونه بسیاری از بار مردم به من گفت که من خوب بود تجربه فیزیکی از بیمار مطلع وحشت تسلیم شد در بدن من است. من مطمئن بود که اگر من توسعه یافته به عنوان یک sniffle در 30 روز آینده, من می خواهم یک بار دیگر تسلیم شدن به اضطراب.

قطره قطره شدن هنوز swarming با خبرنگاران از جان گذشته برای یک نقل قول برای داستان های خود را به طوری که در آخرین لحظه ما تغییر همه چیز است-خوب جلسه به من کوچک آپارتمان. مدیر بخش شهر نیویورک از سلامت و بهداشت روانی زنگ زد زنگ به من یک خوابه راه آهن. او ارائه شده کارکنان ما با کامل ظریف توضیح چگونه ابولا منتقل می شود, تقویت آنچه که من دوست پسر مادر به من گفته بود: ابولا آسان نیست برای گرفتن. شما نیاز به تماس مستقیم با مایعات بدن از فرد آلوده و علامتی است که به همین دلیل مراقبت های بهداشتی به کارگران هستند و منحصر به فرد حساس. یک بیماری همه گیر در نیویورک بود بسیار بعید است.

قطره قطره شدن قرار گرفتند تمیز کردن عمیق—عمدتا برای اپتیک و بازگشایی روز بعد اما کسب و کار در زمان ضربه. مشتریان ما مطمئن بودیم چقدر نگران مناسب بود یا نه و به نظر می رسید به خطا در کنار احتیاط با دور ماندن. خوشبختانه در هفته کریگ اسپنسر ساخته بهبودی کامل و کسب و کار آمد حتی اگر چند مشتریان نمی تواند کمک کند اما "E-کاسه-یک" جناس. جدید ابولا عفونت گزارش شده در ایالات متحده و این کشور نقل مکان کرد.

پوشش از شیوع کروناویروس آورده خاطرات من از عدم اطمینان: چه سطح مناسبی از وحشت ؟ چگونه در خطر هستم ؟ چه در مورد دیگران ؟ COVID-19 یک نوع بسیار متفاوت از از شیوع ابولا اما من نگران است که به زودی بسیاری از دیگران را احساس می کنید که فرد بی شکل نوع از وحشت احساس کردم که روز پاییز.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.detny.im
آخرین مطالب