نسبت به پایان سال سوم خود را از کالج جوی جزایر قرارداد یک تب از یک صد و سه درجه است. هنگامی که آن را نمی فروکش پس از چند ماه پدر و مادر خود را برگرفته و او را از آپارتمان خود در بروکلین و با عجله او را به یک مرکز درمانی در نزدیکی خانه خانواده خود را در کوئینز. جزایر صرف ماه آینده تحت بررسی سونوگرافی و تکنسین های فولاد انکولوژیست که مستطیلی تومور گیر به عصب سیاتیک است. از پشت سر از این کشف حیرت زده او را. یک دانشجوی رشته هنر در زمان سلیمان نشسته بودند از ترم های آخر کلاس با آنچه که او فکر بد بود سرد.
در بیمارستان او مستند غیر قابل تشخیص روز از درمان با یک دوربین. "گاهی اوقات پرستاران نمیکرد من و بگو دور آن' " سلیمان گفت: من به تازگی. "و گاهی اوقات آنها می خواهم به من ترحم کنید و ببینید من نیاز به یک حواس پرتی." یک پرتره از که تابستان را نشان می دهد جزایر در افزايش ورق gurney رنگ پریده و خوابیده به پشت او گوشت festooned در لوله و انگشتان خود را از عقد سیم از یک جفت سفید earbuds. سلیمان پس از آن بیش از حد ضعیف برای نگه داشتن دوربین خود را به طوری که او خواسته پدرش را به گلوله بست. در آن زمان او منتشر شد و دو ماه بعد او دیگر نمی تواند راه برود.