جری Noonan زد اولین ماراتن بوستون در سال 1985 و دوم خود را در سال 2003. در سال 2016 او پیوست دونده به عنوان نژاد زخم از طریق Wellesley لغزش در کنار دختر خود را به سرعت خود را از طریق آخرین سیزده مایل است. او در خارج از بوستون به کالج رفت و در بوستون و هنوز هم در بوستون زندگی می کند. ماراتن رشد کرده با او: وجود بیش از پنج هزار دونده در سال 1985 بیست هزار در سال 2003 و بیش از سی هزار رسمی کسانی امروز. اما در این دوره به شرح زیر همان جسمی مجازات 26.2 مایل از طریق حومه شهر تا دل شکستگی تپه و به مرکز شهر—به عنوان آن را از سال 1924. (قبل از آن کاهش یافت و یک زن و شوهر مایل کوتاه است.) رقابتی صلاحیت زمان است که هنوز هم مورد نیاز برای اکثریت قریب به اتفاق دونده. مسابقه همیشه می افتد در سومین روز شنبه در آوریل پرستان' روز یا ماراتن بعد از آن تماس بگیرید. مدارس تعطیل هستند و حتی در یک سال نرمال و میله ها پر شده است. Red Sox بازی در اوایل بازی در Fenway.
در سال 2013 Noonan بود راه رفتن با همسر خود را از Fenway جایی که آنها تا به حال فقط تماشا Red Sox ضرب و شتم Tampa Bay Rays) 3-2 زمانی که آنها تصمیم به سر به خط پایان و تماشای دونده در آمده است. آنها چند بلوک دور در نوبوری خیابان و Fairfield, زمانی که آنها شنیده ام صدای دو انفجار. جمعیت تبدیل شده و رسید به سمت آنها در حال اجرا در ترس از خط پایان. یک جفت بمب رفته بود. سه نفر کشته و دو صد و هشتاد و یک مجروح شدند. یکی دیگر از زن و مرد و M. I. T. افسر پلیس به نام شان A. ذغال سنگ کشته شد در طول manhunt به طول انجامید که به مدت چهار روز. سرانجام عاملان دو برادر جوان در Tamerlan و Dzhokhar Tsarnaev—دنبال شد پایین. وجود دارد یک تعقیب و گریز یک تفنگ نبرد. پسران پرتاب بمب دست ساز و یک I. E. D. ساخته شده از یک اجاق گاز فشار در پلیس. Tamerlan شد ضرب مجروح; برادر کوچکترش فرار کرد. یک پناهگاه در محل سفارش صادر شده برای این منطقه است. در نهایت بمبگذاری کشف شد, مخفی شدن در داخل یک قایق در حیاط کسی. سال بعد Noonan و همسرش رفت و به ماراتن دوباره. آنها ایستاده بود در خط پایان. وجود دارد "بسیاری از بیم و هراس" او گفت:. اما مردم هنوز هم رفت. "آن زمان را به عقب شهرستان" او به من گفت.
Noonan فکر بمب گذاری و پیامدهای آن در ماه گذشته زمانی که اجتماعی-فاصله گرفتن محدودیت های صادر شده در بوستون—به عنوان آنها شده است در سراسر کشور—با توجه به coronavirus بحران است. به تعقیب او بود "تنها قابل مقایسه با تجربه," او گفت: برای این راه است که زندگی شده است به طوری مختل شود. البته این تهدید بسیار متفاوت است. هیچ نتیجه ای برای حس جدید از محاصره و برای آنچه به آن نیاز نیست—با هم اما با فاصله. آخر هفته پس از او آموخته است که ماراتن بوستون شده بود دوباره در ماه سپتامبر 14th, Noonan رفت و در حال اجرا در امتداد رودخانه چارلز. این اولین بار در تاریخ تغییر کرده است در صد و بیست و سه سال سابقه در این مسابقه است. Noonan آمد از اجرا خود را و گفت: به همسر خود "من نمی توانم تصور کنید که بهار در بوستون بدون ماراتن روز است."
در علاوه بر این به ارائه بهانه ای برای نوشیدن بیش از حد و فریاد زدن در غریبه ورزشی ارائه یک نوع اجتماعی ریتم شبانه روزی. آنها یک, سفارش, ساز, یک راه برای تنظیم ساعت. هر فن بیس بال می تواند به شما بگویم روانی اهمیت روز افتتاحیه. هر شناگر و ژیمناست می داند که معنای واقعی این عبارت "هر چهار سال یک بار." در بوستون ماراتن سالانه تنظیم مجدد. در سطح بالا و رقابتی در حال اجرا است یک تو رفتگی در دیوار تفریح و سرگرمی به حداقل می گویند; اکثر مردم در مورد آن فکر نمی کنم بقیه سال. اما برای یک روز در بوستون به نظر می رسد تنها چیزی است که مهم است.
این مسابقه دارای یک élite زمینه—آن است که یکی از شش ماراتن در سراسر جهان است که جذب جهان بالا دونده. اما برای بیش از حد بالا وجود دارد رقابتی استاندارد; به سادگی مقدماتی یک دستاورد است. اموزش پرکینز یک مربی در حال اجرا در پویالاپ واشنگتن توصیف آن را به من به عنوان "بازی های المپیک به طور متوسط برای دونده." تام شت که اجرا نوزده ماراتن از جمله تمام شش ارز اصلی (بوستون نیویورک و شیکاگو و توکیو و لندن و برلین) آن را به نام "ماراتون را در مکه" و اضافه میکند: "این سخت ترین. نه لزوما بزرگترین اما قدیمی ترین و سنتی ترین و وحشیانه جسمی از شش." چه چیزی باعث می شود بزرگترین تفاوت او گفت: این جمعیت است. "تمام شهر ماراتون آن روز" او به من گفت.
در سال 2018 زمانی که Sarna بکر فرار از آن شرایط بودند موسمی مانند. بکر حال اجرا و پیگیری برای استنفورد بود و هنوز هم بلند پروازانه رقابتی دونده. که هر روز یک تقلا کردن. حدود پنج مایل او شروع به برنامه ریزی استراتژی خود برای ترک نژاد. سپس لحظاتی بعد او با یک دونده او شده است می خواهم انتهایی و آنها شروع به صحبت کردن. آنها تصمیم به اجرای آن را با هم. در مسیر هشت تماشاگر به او خشک جفت Red Sox و او کشیده و آنها را بیش از او خام دست های سرد. او به من گفت که زمانی که او به خط پایان رسید و پس از یکی از آرام ترین نژادها از زندگی خود فکر کردم من در صلح با قرار دادن من در مسابقه حرفه ای به بقیه. او آن را به نام یکی از به یاد ماندنی ترین تجربه های زندگی او است.
هنگامی که به تعویق افتادن این مسابقه اعلام شد, این یک ضربه برای روروک مخصوص بچه ها البته همه آنها شده و برخی برای بسیار طولانی است. "بسیاری از ورزشکاران احساس می کنم مثل این کار این است که نوع هدر رفته" پرکینز گفت. "من نگه داشتن یاد آنها که تناسب اندام است که همیشه با ارزش است." راجر اسمیت بود که مجموعه خود را به اجرا اولین ماراتن بوستون در این سال به من گفت: "به جای در حال اجرا از بیست مایل آخر این هفته من چهار رفقا زد سیزده در سرعت آهسته صحبت کردن در مورد بوستون تمام وقت است." در ابتدا آن را تسکین بود برای بسیاری از دوندگان که در این مسابقه شده بود دوباره به جای لغو شد اما تدارکات نگاه پیچیده: بوستون و برلین و لندن و شیکاگو و نیویورک شهرستان ماراتن در حال حاضر برنامه ریزی شده به اجرا در شش هفته طول این سقوط. برخی از نخبگان روروک مخصوص بچه ها امیدوار به اجرا در بوستون و همچنین یکی دیگر از این دوره شد و در حال حاضر رفتن به مجبور به انتخاب بین آنها را. و حتی اواسط ماه سپتامبر آغاز شده به نظر می رسد خوش بینانه برای یک رویداد است که به ارمغان می آورد سی هزار دونده از سراسر جهان با هم در جایی بین یک و نیم میلیون و یک میلیون تماشاگر.
بخشی از آنچه که باعث می شود یک ماراتن ویژه, بعد از همه, خود صمیمیت است که تولید آن. پایدار تصویر از ورزش ممکن است به تنهایی دونده در یک جاده خالی اما ماراتن جمعی. دونده نیست از هم جدا شده توسط خطوط به عنوان آنها در یک مسیر است. حرکت آنها در توده ها و در درون آن بسته آنها را گول زدن و پیش نویس است. تماشاگران همیشه نیست منظمی محاصره—آنها نمی نشستن در کرسی اختصاص داده و آنها لازم نیست بلیط. آنها تنه با یک دیگر. آنها رسیدن به مسابقه به بالا ارائه سپاس یا فنجان آب است. از تمام رویدادهای ورزشی, عمده ماراتن باز به همه دوندگان و تماشاگران ممکن است یکی از سخت ترین و کمترین را.
و در عین حال ماراتن بوستون است که برای من همچنان ادامه دارد و به نظر می رسد با وجود همه چیز فقط در اطراف گوشه. بخشی از آن این است که من زندگی می کنند چهار مایل از خط پایان. بخش دیگری از آن است که در حال اجرا است که یکی از چند چیز از زندگی سابق به پایان رسید که در اوایل ماه مارس که ما هنوز مجاز به انجام است. هر روز صبح من سر. من پوشیدن گتر گردن به جلو و بیش از بینی و دهان را کمتر سفر راه و نگرانی در مورد پیش نویس و وزش جریانات و نگه داشتن فاصله و آن است که آیا واقعا امن برای اجرا. اما هنگامی که پای من پیدا کردن ریتم خود را من خودم را در آن و برای کمی در حالی که من احساس می کنم حس حال پیشرفت است.