"هنگامی که شما در کسب آن آنها می توانند آن را دور": مصاحبه با Pam Grier

در هفتاد و بازیگر Pam Grier تا آرامش به کشور ساده زندگی او همیشه گاهی هر چند او داستان زندگی پر است از ذهن ترا

توسط NEWS-SINGLE در 11 اسفند 1398
Pam Grier
در هفتاد و بازیگر Pam Grier تا آرامش به کشور ساده زندگی او همیشه گاهی هر چند او داستان زندگی پر است از ذهن ترا درهم میشکنند قصه.عکس توسط Rikkí رایت برای نیویورکر

Pam Grier آمد به هالیوود در سال 1970 به عنوان صنعت فیلم بود زور زدن برای گرفتن با counterculture سوخت توسط آزادی جنسی زنان آزادی و قدرت است. Grier یک بچه بداخلاق و لوس ارتش که تا به حال رشد در دنور کلرادو و در پایگاه های نیروی هوایی در سراسر جهان هر چند او بیشتر در خانه احساس در مزرعه پدربزرگ در وایومینگ. در عرض چهار سال او یک نماد blaxploitation: off-the-wall سیاه فیلم که ساخته شد در ارزان اما شرکت به طور متوسط سالانه میلیون ها دلار. پس از چند دهه که در آن زنان به طور معمول به نظر می رسد در فیلم به عنوان خدمتکاران Grier شکست این قالب به طور کامل. در فیلم هایی مانند "Coffy" و "Foxy Brown," او با بازی قدرت که قهرمانان مبارزه علیه قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر و دالالن—در حالی که اغلب پیچ در پیچ در ظالمانه کشتی. (این فیلم شد, بعد از همه, ساخته شده توسط مردان است.)

یکی از طرفداران او بود کوئنتین تارانتینو که دو دهه بعد به Grier نقش یک عمر در "جکی براون" را به عنوان یک همراه پرواز که می شود در قاچاق دزدی. از آن پس Grier به نظر می رسد در پی اس سری "L Word" و منتشر شد زندگینامه "ترشیده: زندگی من در سه پرده" است که در حال حاضر در حال توسعه به عنوان یک بیوگرافی-عکس. در این کتاب او نشان داد سابقه تجاوز جنسی را در سن شروع, شش, زمانی که او مورد تجاوز قرار گرفته توسط یک گروه از پسران است. این حادثه چپ او عمیقا زخم خورده بود و او هرگز کاملا راحت بودن نماد رابطه جنسی که هالیوود می خواست او را به بود. پس از یک سرطان ترساندن در اواخر دهه هشتاد او خریداری یک مزرعه در کلرادو که از آن او رفت و آمد به لس آنجلس هنگامی که وجود دارد کار می کنند.

من Grier در مجموعه ای از طنزهای تلویزیونی ABC "برکت این ظروف سرباز یا مسافر" co-ایجاد و بازیگران, Lake Bell, در مورد یک زن و شوهر شهرستان که نقل مکان به یک مزرعه در نبراسکا. Grier نقش کنستانس صاحب محلی general store و شهر کلانتر. او نگاه بخش: سیاه و سفید کلاه کابوی, یک حاشیه گوزن-مخفی کردن قنتد, ژاکت, فیروزه طلا و جواهر. ما در کوه های سانتا کلاریتا کالیفرنیا در یک نسخه هالیوود از خیابان اصلی, U. S. A. با صفی از تراکتور و عدل یونجه. "این مرا به یاد خانواده من راه بازگشت در وایومینگ" Grier گفت: نشستن کنار پنجره در شخصیت خود را ذخیره کنید. به عنوان ما صحبت می کرد کمی وجود دارد اثری از Foxy Brown. در هفتاد Grier تا آرامش به کشور ساده زندگی او همیشه گاهی هر چند داستان زندگی خود را—به خصوص در دهه هفتاد بخشی—آشغال با ذهن ترا درهم میشکنند قصه. در این دوره از دو ساعت او صحبت کرد در یک جوشان جریان از آگاهی دست خوش پیشامد میشه از حال به گذشته و پس از آن دوباره. مکالمه ما ویرایش شده و تغلیظ شده.

هنگامی که شما در این نسخه هالیوود از یک روستایی در شهر شما زندگی می کنند در یک مزرعه در کلرادو. چه خود را روز به روز زندگی بود ؟

من در سه یا چهار قبل از خورشید می آید. من قهوه و تمام سگ و ما را به انبار کاه و بررسی بر روی اسب است. من آنها را بوسه و در آغوش گرفتن آنها. چون من یک بازمانده سرطان, من می گویند: "اگر شما از خواب بیدار تنفس شما در حال رفتن به یک روز خوب." سپس من به عقب بروید تا بررسی نرده ها. همه حیوانات غذا خوردن قبل از من انجام دهید: در اینجا دانه خود را در اینجا یونجه خود را. ما خیلی خوشحالم که برای دیدن هر یک از دیگر برای بیست و چند سال. که طولانی تر از روابط من!

چه شهر به نام?

آن را نه یک شهر; این یک unincorporated منطقه یک تقاطع واقعا. اما اگر من به شما بگویم, شما باید همه در خارج وجود دارد رفتن "وجود دارد هیچ لوله کشی!" من تازه, تمیز, کوه آب از من هست که من دوست دارم.

آیا شما تا به حال به دفع حیات وحش?

ما احترام به یکدیگر را در فضای باز. من می دانم که زمانی که آنها در حال hibernating و من می دانم که زمانی که آنها باردار هستید. من می دانم که زمانی که fauns به دنیا آمد. آنها واقعا به من نزدیک چون آنها می دانند که من نمی خواهد به آنها آسیب برساند و سگ در حال تدریس به تهاجمی. وجود خرس و شیر کوه و شغالها و بابکتس اما ما به یکدیگر احترام زیستگاه.

آیا این درست است که Snoop Dogg بازدید شما در مزرعه?

آنها تا به حال یک کنسرت—او و Xzibit و Dr. Dre و تمام خدمه—بنابراین من گفت: "بیا برای صبحانه!" آنها در یک ون حدود دوازده یا پانزده نفر از آنها را. من در مرتع پرورش احشام خانه کوچک خانه آجر. آن را کم رنگ به طوری که آنها سوار توسط. آنها تبدیل به اطراف کرد و گفت: "ما فکر کردیم که کمک به خانه." من گفتم:"من هستم کمک!" آنها انتظار می رود شما می دانید, Pam Grier ده هزار فوت مربع خانه با دیوار به دیوار فرش. هیچ. من چوب سخت که باید با حیوانات. پاکسازی آسان.

بنابراین آنها با باز کردن درب و دود billowed ، این آمار در صورت. او گفت: "آه که بوی تند است." همه آنها تا به حال munchies بعد از آن و آنها خوردند حدود یک هزار تخم مرغ و پنجاه گالن آب پرتقال.

چرا شما اصل حرکت وجود دارد ؟

من همیشه وجود دارد. به عنوان یک کودک من رفته بودم تا به من پدربزرگ ملک در وایومینگ که در آن همه بود و هماهنگ عناصر و زمین است. این که چگونه من مطرح شد. و سپس می توان آن را محروم دور هنگامی که شما حرکت می کند به شهر چون همه چیز را به شما داده می شود. شما رفتن به فروشگاه برای همه چیز. من تعادل بستگی دارد من از رفتن به خانه به یک محل آرام.

چرا شما اول بیا به هالیوود و آنچه در آن بود در سال 1970 ؟

یک سیاره دیگر است. من قرار دادن خودم از طریق مدرسه در شهری دانشگاه دولتی در دنور و در همان زمان بود که جنبش زنان با گلوریا استاینم و بلا Abzug و شرلی Chisholm و باربارا اردن. بنابراین من نیاز به انجام آنچه که من می خواستم برای انجام. من گفتم به من استاد روانشناسی "من مانند تلویزیون است. من دوست دارم فیلم. من نمی دانم آنچه که به نام." او گفت: "این فیلم مدرسه."

بنابراین من به کالیفرنیا رفت به سعی کنید به U. C. L. A. ماند و با بستگان خود که یک گاراژ است که من می تواند خواب. من در پایگاه های نظامی در تمام دوران کودکی من تا به بیرون آمدن به کالیفرنیا و رانندگی بلوار غروب آفتاب—رفتم تو شوک. من نمی دانم که در آن من بود. و من برخی از فیلم دانش آموزان بودند که بارگذاری یک ون با کابل و دوربین. من تا به حال در یک پیراهن پارچه پیچازی و احتمالا همان کفش تیمبرلند که من در حال حاضر با آفریقایی. که ظاهر شد بسیاری از افراد عادت کرده اند به دیدن. به من گفت: "من در اینجا تلاش برای رسیدن به مدرسه فیلم." و به آنها گفت: "خوب چرا شما به ما بپیوندید دیدن اگر شما آن را دوست دارم؟" آنها بسیار فراگیر است. من نبودم "سیاه". My heart is beating, چرا که من احساس می کنم همان چیزی که در قلب من است که من پس از تماشای آنها. من گفتم: "اوه خدای من این همان چیزی است که من می خواهم به انجام است."

و سپس ناگهان شما را در فیلیپین, بازیگران در زنان-در-زندان فیلم برای راجر Corman.

من گفتم: "راجر من ترک سه شغل, و من می خواهم به مدرسه فیلم, و شما می خواهید به استخدام من ؟ من نمی دانم هر چیزی در مورد بازیگری است. من نمی خواهم به ترک این شغل و تو آتش من است." اما به یک معنا او حمایت من برای یادگیری هر آنچه که من می تواند. من خودم آرایش. من به عنوان خوانده شده Stanislavski که من مقدس است. و این که چگونه من یاد گرفتم چه یک بازیگر می کند.

شما باید یک خط را در کتاب خود را که به من علاقه مند. شما انجام شد "The Big Doll House" که خود را بزرگ نقش در یک فیلم—

بدون سینه بند!

—و شما نوشتن "جک هیل"—مدیر—"تا به حال به من گفت که من نیاز به رسیدن به دل و روده من نه ذهن من برای پیدا کردن احساسات واقعی. من شنود گذاشته به شدت و راجر هیجان زده شد که من می تواند خیلی آلی نا امیدی و عصبانیت به عملکرد من." شما تا به حال توصیف خود را به عنوان یک دختر بچه است که راحت ترین در اطراف اسب. کجا که خشم آمده است ؟

آن بود که حمله کردند به عنوان یک کودک توسط جامعه مردسالار که با آن می O. K. سیلی به مادر خود و یا فشار زنان در اطراف و یا سرزنش آنها. شما می بینید که در بسیاری از خانواده ها و, به عنوان یک کودک مرد یا زن که سوء استفاده شد و فقط ترسناک. شما احساس آن را در دل و روده خود و شما نمی توانید هر چیزی می گویند. که طبیعت وحش در دهه پنجاه و شصت.

من فقط فکر می کردم چگونه می توانم روند همه از این ؟ من نمی رفتن به مدرسه, من تا به حال هیچ چیز به عقب نشینی—اگر من فقط می تواند قصه گوی خوب! من گفتم: "راجر, من می خواهم برای دیدن آنچه که شما انجام, بنابراین اگر من آن را در مقابل من یک موقعیت ، چون من زیباترین. من بلندتر از نصف بچه ها." و من به دست اورد وزن, بنابراین من می تواند انجام دهد بیشتر کمدی. این واقعا جالب است که شما باید وزن. مردم واکنش نشان می دهند متفاوت نسبت به زمانی که من اندازه 4 زمانی که همه سرازیر شدن آب دهان در آسانسور و من "از من."

در کتاب خود می نویسد در مورد این واقعا وحشتناک حوادث, تجاوز به عنف, شروع زمانی که شما شش هنگامی که شما ضرب و شتم توسط برخی از محله پسران—

و شما می دانید چه ؟ آنها فکر می کردند من بسیار زیبا بود و من نبودم. من فکر نمی کنم من شد و آنها به من حمله کردند. در شش سال در هجده و بیست. و یا آنها فکر می کردند من خیلی ساده است که من نمی خواهد می گویند هر چیزی و که من قبول قربانی که بسیاری از زنان انجام داد.

و تجربه خود را با تجاوز جنسی به عنوان یک فرد جوان ساخته شده شما توسعه پس از سانحه لکنت.

من هنوز هم آن را داشته باشد.

شما می گویند شما را تبدیل به خارج احساس بودن قشنگ بودن انگیز بود—

یک آهنربا برای حمله کردند.

راست. پس چگونه شما شکستن آن و—

من نمی.

—تبدیل شدن به این اعتماد به نفس, پورنو حضور روی صفحه?

به شما و به هر کس دیگری. اما من پیدا نکردم خودم پورنو و یا بسیار. من حتی اصلاح پاهای من. به این روز فکر نمی کنم از خودم به عنوان یک نیکول کیدمن و یا یک Angela Bassett. من به یاد داشته باشید استیون اسپیلبرگ زمانی که من تست برای "رنگ بنفش" او گفت:, "پم هرگز نمی توانید دندان های خود را ثابت چرا که شکاف در دندان های خود را فقط زیبا است." و من می خواستم به او نوشتن و گفتن "استیون ده بیشتر تولید کنندگان به من گفت من باید دندان من ثابت شده است. چه خبره?" آن را متفاوت با هر نقش. وجود دارد برخی از نقش های من می توانید با یک شکاف در دندان من و دیگر نقش های من به نگاه مانند آنجلا باست.

می توانم بپرسم شما در مورد Kareem Abdul-Jabbar که شما مورخ در اوایل دهه هفتاد? این بود که قبل از شما بودند و او تبدیل به اسلام و شما می خواستم به همسر خود. بنابراین شما مجبور به انتخاب بین این زندگی و یکی از شما بودند پیشرو بود که به عنوان یک ستاره اکشن بود که با الهام از جنبش فمینیستی و قدرت. چگونه شما تصمیم می گیرید که راه را ؟

من می خواهم دیده می شود که اعتبار توسط مردان و ازدواج. برخی از مردم سقوط در عشق با این ایده از ازدواج: "شما می توانید یک بازیکن بسکتبال است و شما باید ثروت و پول و بچه ها و شما نمی خواهد که به کار!" آره, اما چگونه می توانم شما را در چسبیدن به آن است ؟ که آنچه در آموزه های گلوریا استاینم و جنبش زنان به من گفتن. اگر کسی به چیزی به شما است که شما نمی, کسب درآمد, آنها می توانند آن را دور. هنگامی که شما در کسب آن, آنها نمی توانند.

عکس توسط Rikkí رایت برای نیویورکر

و این تصمیم را به این باور نکردنی یک لحظه زمانی که او گفت: "من ازدواج با کسی که فردا مگر اینکه شما—"

نه امروز! "من ازدواج با کسی که این بعد از ظهر." او به من در روز تولد من است. ذهن شما, او به من ارسال کارت پستال در فیلیپین, چرا که او نمی توانست باور کند که من تا به حال گرفته شده و رفته تمام راه را در سراسر جهان به یاد استقلال است. و او می گوید: "شما تا به حال سه ماه برای تصمیم گیری است. من به شما داده ام این کتاب است. من در اینجا در معبد و اگر شما متعهد به ازدواج با من و تبدیل شدن به یک زن مسلمان ازدواج خواهد شد کسی که این بعد از ظهر که آماده شده است برای من."

"آماده برای من است." که کاملا یک عبارت است.

برای او این یک افتخار برای آماده برای یک مرد است. اگر مردان در اتاق شما باید به راه رفتن. شما باید به یک chaperone. [Abdul-Jabbar نوشته شده است در مورد چگونه مشاهدات خود را در اسلام و روابط جنسیتی تغییر کرده پس او در بیست سالگی او.]

من فقط گفت: "مرسی." بدون همه که او انسان کامل است. او عاشق موسیقی جاز. او عاشق ورزش. او یک دانشگاهی. او می توانست که اولین عشق.

به نظر می رسد مانند شما تا به حال به مبارزه با بسیاری چگونه به حفظ استقلال خود را در حالی که در روابط با مردان بودند که عکس های بزرگ مانند Richard Pryor و Freddie Prinze—هر دو کمدین با مشکلات مواد مخدر.

آنها را مواد مخدر در اطراف من. آنها در تلاش برای تغییر خود را به نگه داشتن من در زندگی خود را. اما من نمی توانستم آنها را تغییر دهید. من مبارزه با آن, با اجازه دادن به رفتن. وقتی کسی شما اجازه دهید آنها را بروید. و آنها در حال رفتن به می آیند.

با ریچارد او گفت که او می خواهم برای رفتن سرد ترکیه و او دوست داشت این واقعیت از رفتن به کلرادو و خالص است. و من گفتم: "اما شما در یک جهان از مردان است. شما نمی خواهید برای گوش دادن به من." من می دانستم که.

و آن را به سر آمد و در این حقیقی راه هنگامی که اسب خود را مورد حمله قرار گرفت توسط یک بسته از سگ.

این یک مینیاتور اسب که ریچارد شده بود با استعداد توسط یکی از دوستانش برت Sugarman. من دریافت تماس—اسب خونریزی. و من فکر ریچارد رفتن به سقوط واگن. من فقط می دانستم که وجود دارد رفتن به یک زمان بد اگر این اسب می میرد. او گریه از هسته از بدن خود را. او در حوله تن پوش و او بسیار آشفته است. برخی از مردم نمی بینیم و خود را شریک در این راه مگر مرگ. به من گفت: "ما باید رفتن. دامپزشک می تواند در نمی آیند. ما باید برای قرار دادن زنجبیل [اسب] در صندلی عقب." او گفت: "اما این یک جگوار!" او در سر از پنجره به بیرون دم کردن پشت. من مثل "اوه خدای من ریچارد را برای رفتن به یک حمله قلبی. اسب در حال رفتن برای مردن و من قصد دارم به تصادف در اتوبان!"

من می خواهم به اشاره است که هر کسی عبور اتومبیل خود را دیده اند Pam Grier در صندلی راننده, Richard Pryor, گریه در یک حوله تن پوش در مسافر صندلی و پس از آن یک دم اسب پرواز از صندلی عقب. که آجیل است.

بله در آن بود. دامپزشک گفت: "همه ما در حال رفتن به خارج هنگامی که شما رانندگی تا آنجا که ما می خواهم برای دیدن این." آنها به بیهوشی و بخیه و جراحی و همه چیز را و او جان سالم به در برد.

اما که او نیز لحظه ای که شما متوجه شما نمی تواند مراقبت از ریچارد?

همیشه وجود دارد رفتن به چیزی. زمانی که او سقوط کردن واگن آن بود که از دوستی خود با مردان بسیار قوی که دستکاری و یا او را مجبور و یا او را تحت تاثیر قرار. فرض آنها این است که من به او گفته بود نه و بود که آن را در همه. زمانی که من راه می رفت به خانه من احساس کردم که من مورد حمله قرار. در اینجا من ایستاده تا شش بسیار قوی مردان است. زمانی که ریچارد sheepishly گفت: "شما در حال صحبت کردن اشتباه است." ما هر دو نگاه در بیش از چاقو در مقابله و من گفت: "نگران نباشید. من قصد ندارم برای چاقو."

مردم از ترس شما به خاطر blaxploitation شخصیت?

خوب که واقعا نبود blaxploitation. که بیشتر هنرهای رزمی است. برخی از مردم می دانستند که من می توانم از خودم دفاع کنم اما من می خواهم به جای ترک اتاق بی سر و صدا از کسی به طور جدی آسیب.

"Coffy" و "Foxy Brown" در حال فرقه کلاسیک در حال حاضر, اما در آن زمان آنها به طور کامل پاکسازی و ظالمانه و—

زبان-در-گونه. شما می توانید می گویند tongue-in-cheek! شما تا به حال سرگرم کننده است. شما نمی تواند نمایشی که در یک فرهنگ است که نیاز به خنده.

آنها خنده دار است. من عاشق این صحنه در "Foxy Brown" که در آن شما مبارزه راه خود را از یک نوار. که فقط دیوانه.

آن است که دیوانه نیست! اگر من مجبور به قرار دادن یک اسب در صندلی عقب من جگوار, شما می دانید, من مبارزه من راه—با جان لنون در Troubadour? بزرگ مبارزه با ؟

که حق است! شما و جان لنون رو پرتاب از نغمه سرای سیار هم در سال 1974.

در مراسم اسکار تمرین آنها از من خواست تا آنها را به پیوستن به دیدن Smothers برادران—John Lennon, هری نیلسون و Peter Lawford. من می خواهم هرگز به نغمه سرای سیار. این Smothers برادران آمدند و به همه گفت: "جان آرام باشد." آنها شروع به نشان می دهد و او رو به من کرد و گفت: "آنها لعنتی خسته کننده است." و من رفتم "Sh-h-h!" مدیر آمد و گفت: "جان بیا. هیچ کس این کار را انجام دهند به شما. لطفا." مدیر دور پیاده روی و جان می گوید: "پم c'mon let را بخوان!" من رفتم "نه جان لطفا همین حالا بخوان! من تنها شخص سیاه و سفید در کل این باشگاه است. من نمی توانم این کار را بکنم." بنابراین او شروع به آواز خواندن و مدیر می آید تا دوباره و چیزی که بعد از شما می دانید صندلی پرتاب شد و مشت پرواز بودند و من در وسط آن است. من تا به حال به مبارزه راه من وجود دارد.

بخشی از آنچه که من در مورد فیلم هایی مانند "Foxy Brown" و "Coffy" است که احساس خود را از آزادی. آنها انجام می دهند چیزهایی که آنها نمی تواند انجام داده اند در فیلم فقط چند سال زودتر: رابطه جنسی و مواد مخدر و خشونت است. اما جالب است ببینید که چگونه افراد مختلف پاسخ داد در آن زمان است. وجود دارد برخی از منتقدان که فکر می کردند که تداوم کلیشه های از فروشندگان مواد مخدر و دالالن.

من مدام به آنها "که در آن شما فکر می کنم که ما آنها را دریافت کنید ؟ کسانی که نه کلیشه. ما آنها را از واقعیت است. ما می خواهم آنها را به آدرس و تصحیح آنها در صورت امکان." آن را مانند وقتی که یک زن طول می کشد خاموش گوشواره و کفش او را برای رفتن به فریاد خود را پشت سر گذاشت. به طوری که در فیلم, O. K.?

فرهنگ های خاص درک کنند که. و فرهنگ های دیگر فکر می کنم آن را استثمار: "ما مبارزه نیست! ما محافظه کار مردم سیاه و سفید—ما که نیست!" جهنم شما نیست. سیاه, بهره برداری شد, برچسب, سیاه و مدیران تبلیغات در آمریکا بین المللی تصاویر. که تنها راه آنها می تواند به مردم آن سیاه و اصطلاحات موسیقی سیاه, سیاه فرهنگ است. نبود منفی به دلیل آن را به اقامت در یک تئاتر فیلم تقریبا هشت هفته بیش از هر فیلم دیگر. قبل از من انجام داده بود من فیلم وجود دارد شاید بیست نر blaxploitation, فیلم, اما آنها نمی آنها را blaxploitation زیرا آنها نیست بنابراین ،

مانند "شفت" و "پرواز فوق العاده."

Fred Williamson, جیم کلی, و آیزاک هیز و تمام بازیگران دیگر—آنها بسیاری از فیلم حتی بیشتر از گور و سکس و مواد مخدر. اما زمانی که من راه می رفت در یک مرد با کفش, در حال حاضر من برداری ؟ هیچ کس دعوا برای ما. او را به مبارزه برای خودش.

هنگامی که شما و کوئنتین تارانتینو ترویج شد "جکی براون" گفت: یکی از چیزهایی که او دوست داشت در مورد فیلم های خود را که شما نمی باید معادل آن در سینما. وجود دارد هیچ سفید-دختر قهرمان اکشن در حالی که مردان از blaxploitation فیلم بودند و معمولا در مقایسه با همتایان سفید. بنابراین شما یک اصل درست.

این درست است. در این پایگاه به حال بسیاری از زنان سفید پوست, دوستان, و آنها مجاز به صحبت می کنند به شوهران خود مانند یک زن سیاه و سفید خواهد بود. آنها مانند "خدا من آرزو می کنم من می توانم می گویند که به شوهر من. من آرزو می کنم من می تواند من گوشواره و من کفش و پرتاب آنها را." بنابراین وجود تفاوت های فرهنگی. سپس آنها را تبدیل به یک بازار است. شما می توانید تعداد زیادی از فیلم امروز است که باید blaxploitation اما آنها نمی خواهد آن را که. آنها در اتومبیل های جدیدتر و گران تر قصرها و من نمی دانم اگر تمایلات جنسی به عنوان خام است.

نگاه خود را روی صفحه نیز پیشگامانه. شما عینک آفریقایی در همان زمان که آنجلا دیویس انجام داد. بویژه آنچه شما فکر می کنم که تا به حال فرهنگی?

خوب, من فقیرتر بنابراین من تا به حال ارزان آفریقایی. دیگر مردم آن را بیشتر تصفیه شده. آنها می توانند آن را دریافت coiffed. بلوز شد, معدن, شلوار جین معدن بودند. من عینک بسیاری از چیزهای خود را. من فقط به حال راه های مختلف از نزدیک شدن به هالیوود آن را پر اب و تاب, زرق و برق. Roger Corman گفت: "انرژی خود را کامل است. شما در میانهی شب خراب شده کسب و کار."

من خواندن یک قطعه در مورد شما از سال 1975 در نیویورکو شما صحبت کردن در مورد جاه طلبی های خود را و آنچه شما می خواستم برای انجام بعدی.

خواب!

می گفت: "من فکر می کنم من می خواهم و نه فقط ساختن فیلم برای افراد سیاه و سفید. شما می دانید فقط راضی باشد با آنچه من انجام می دهند. اما من نمی توانم. من بیش از حد بلند پروازانه. من می خواهم همه تحسین." چرا شما تصمیم به حرکت به دور از blaxploitation?

آنها می خواستند من را به ادامه و به من گفت: "این داستان به پایان رسیده است. وجود دارد خیلی بیشتر. وجود مری زمینه سیاه برای اولین بار زن دلیجان راننده از پست الکترونیکی مسیر در مونتانا. من می خواهم به بازی با او." این استودیو گفت: هیچ کس باور وجود دارد یک زن سیاه و سفید دلیجان راننده—حتی اگر آن را در کتاب. آنها گفت: باند دختران بیشتر جالب و حالا. نیازهای هالیوود متفاوت از آنچه که من نیاز دارد.

امروز پس از من تو را دیدم "بمب" من گفت:, "اوه خدای من این همان چیزی است که من را از طریق رفت." متفاوت است در حال حاضر آن را پنهان اما حداقل ما در حال فیلمبرداری آن است. آن را نمی شود پنهان.

شما باید این داستان در مورد سامی دیویس جونیور که در حال حاضر احساس می کند مانند یک #MeToo داستان اگر چه در این راه قبل از هر کسی که تا کنون استفاده می شود که مدت. اساسا او برخورد شما در مقابل همسرش Altovise در یک مهمانی شام و شما تا به حال به Liza Minnelli برای کمک به شما فرار.

این درست است. Altovise و لیزا به من کمک کرد. من مخفی در حمام و سامی بیرون آمد دنبال من. و لیزا و [شوهرش] جک هیلی جونیور کشیده تا خود را کبود رولز رویس و آنها سیگنال برای من به اجرا و پرش به صندلی عقب ماشین او پنهان با خز و آنها می خواهم درایو من وجود دارد. من فقط فکر کردم این شد. من بسیار ناراحت کننده است. و من نمی خواهم به او صدمه دیده است. من نمی خواهم او را به تماس با من و من ضربه محکم و ناگهانی.

بسیاری از افرادی که کمتر از چهل و برای اولین بار به می دانم که شما از طریق "جکی براون." ما در حال صحبت کردن در چند روز پس از اسکار و متذکر شدم که شما نمی شد, نامزد دریافت جایزه برای این فیلم. و البته شما برگردید و نگاهی به لیست و آن را یک #OscarsSoWhite سال هر چند که با عبارت نبود در وجود ،

من تعجب می کنم که چرا آنها باید به قاب که مانند "این خیلی سفید" هنگامی که آن را هنر.

چگونه شما تفسیر است که در این زمان ؟

من اصلا تفسیر هنر است.

اما شما نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب و سپس آن را به بیست و سفید بازیگران برای اسکار. Samuel L. Jackson, نیز, نیست, نامزد, اما خود را سفید co-star, Robert Forster شد.

من نمی فهمم روند رای گیری و یا رای بدن. این می تواند یک رای. من هرگز می دانم. هنر نیست رنگ. من احساس میکنم که "انگل" برنده خواهد بود. از آن می ترسم مرا به مرگ و من آن را دوست داشتم.

در همان زمان در این سال وجود دارد و اجرای برنامه توسط جنیفر لوپز و Lupita Nyong زن نما, زن کیردار, که, نیست, نامزد شده است. مردم را دیدم که به عنوان یک bellwether برای هالیوود چگونه در حال انجام در شرایط ورود به مطالعه. چگونه می توانم به شما فکر می کنم این صنعت در حال انجام است ؟

من فکر می کنم آن را انجام می دهند ، اگر شما نگاهی به "پلنگ سیاه" آن خیره کننده بود. من فقط مارول انیمیشن به نام "ماه دختر و دیو اژدها" و من به این بازی بزرگ که یک ابرقهرمان و من نوه به ارث برده است قدرت ابرقهرمان و من می خواهم به او میآموزد که چگونه به مراقبت از بشریت است. بنابراین تا آنجا که گرفتن متنوع کار من ارائه می دهد.

داستان زندگی خود را در حال توسعه به عنوان یک بیوگرافی-عکس. که شما می خواهم به بازی شما دارد ؟

آه! من نمی دانم چه کسی می تواند بازی من—که می تواند آواز خواندن و بازی (درامز) و انجام هنرهای رزمی ؟ می توان آن ناشناخته است. من واقعا نمی دانم که رفتن به آن را.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب