من سقط جنین قبل از <em>Roe v. Wade</em>

ایده های محدودیت در سقط جنین را پرت من رو به وحشتناک زمان در زندگی خود من از یک و نیم قرن پیش یکی من هرگز

توسط NEWS-SINGLE در 19 اسفند 1398
شب استاندارد / گتی

Roe v. Wade در خطر است. محدودیت های جدید در سقط جنین وجود دارد در یک دوجین متحده است. ارائه دهندگان تهدید به زندان است. و این هفته دادگاه عالی شنیده می شود و در عین حال یکی دیگر از حمله سقط جنین در حقوق لوئیزیانا مورد ژوئن خدمات پزشکی v. Gee. به گفته مرکز حقوق باروری حاکم ممکن است ترک دولت 1 میلیون زن در سن باروری با تنها یک سقط قانونی خود را ارائه. و بسیاری از کشورهای دیگر آماده به دنبال کت و شلوار. این عجله به گذشته است و پرت من رو به وحشتناک زمان در زندگی خود من از یک و نیم قرن پیش یکی من هرگز انتظار می رود زنان امروز را به صورت.

در اواخر ماه دسامبر سال 1965 من 19 و در بروکلین خانه از کالج برای تعطیلات. من هم باردار است. من می دانستم که دقیقا چگونه باردار من بود چون من می خواهم صرف شکرگزاری با من دوست پسر, علامت, بود که در مقطع تحصیلات تکمیلی در ایندیانا است.

من به یاد داشته باشید همه چیز را در مورد این زمان, اما من خاطرات بسیاری از جزئیات بسیار واضح است.

در انجماد دوشنبه صبح درست قبل از سپیده دم, من ایستاده بود توسط خودم در گوشه خیابان در راوی, New Jersey. در جیب من بود یک پاکت سفید با پنج 100 دلار اسکناس که پدر و مادر من تا به حال خواسته من با توجه به پرداخت هزینه برای سقط جنین. من نگه داشته و چک کردن مطمئن شوید که پاکت بود هنوز هم وجود دارد که من منتظر یک غریبه به من را انتخاب کنید تا و من را به جایی که می دانستم از کجا ؟ —برای سقط جنین, من می خواهم برنامه ریزی شده روز جمعه قبل از.

شخص من ساخته شده بود قرار ملاقات با من هشدار داد که راننده نمی خواهد متوقف کردن اگر او فکر کرد که او می تواند به دنبال, پس از علامت پارک شده بود از چشم در اطراف گوشه در انتظار برای من به بازگشت. فرد در این گوشی همچنین به من گفت که من می خواهم به احتمال زیاد از دست دادن خون و که من نیاز گوشت قرمز. در خانه مادرم منتظر بود به طبخ یک استیک.

که من فکر کردم اگر من به خانه. آیا کسی تا به حال دیدن من دوباره زنده? یک روز قبل از آن من می خواهم به خواندن یک داستان در این مقاله در مورد زنی به نام ریتا شیا. او می خواهم یافت شده است مرده در ماشین او شده که سمت چپ پارک شده در مقابل خانه اش. او قربانی یک botched سقط جنین انجام شده در یک فرودگاه در نزدیکی متل JFK. این دانشجوی پزشکی است که تا به حال انجام سقط جنین دستگیر شده بود. من به یک فرودگاه متل بیش از حد ؟

من تا به حال شنیده ام داستان از زنان پس از جان گذشته برای سقط جنین است که آنها با استفاده از چوب لباسی. هنوز به عنوان یک طبقه متوسط کالج, دانشجو, من به اندازه کافی خوش شانس برای دسترسی به برخی از پول, بنابراین من در بر داشت راه من به شبکه های زیرزمینی وجود داشته است که برای دختران مثل من. اما داشتن به معنی سقط جنین تنها گام اول است. من نیاز به پیدا کردن یک دکتر که مایل به انجام یک روش است که غیر قانونی بود. یک پزشک انجام میدهد آن را به خطر انداخته زندان; من می خواهم دیده می شود فیلم در اخبار شبانه از پزشکان انجام perp پیاده روی با کت خود را بیش از سر خود را.

دکتر رابرت اسپنسر در اشلند پنسیلوانیا بود نجات دهنده بسیاری از دختران مثل من. حتی زنان در سواحل غرب—من دانش آموز در برکلی Califorinia—می دانستم که او ارائه سقط جنین برای دختران در مشکل. اما زمانی که من به دفتر او زن که در جواب به من گفت که او تا به حال فقط بازنشسته و که هیچ, با عرض پوزش, او نمی باید هر گونه پیشنهادات در مورد گزینه های دیگر. من تا به حال شنیده ام که دختران می تواند سقط جنین در پورتوریکو اما من یک اتصال وجود دارد. پدر و مادر من که گفتم حق دور در مورد بارداری و حتی تا به حال به خواسته خانواده ما دکتر یکی از دوستان پدر من از دوران کودکی اگر او می دانست که هر کسی. اما او این کار را نکرد.

سقط جنین بودند نه تنها غیر قانونی; آنها عمیقا شرم آور برای زنان مجرد بنابراین به دنبال کمک بود که باید انجام شود در زمزمه از دوست به دوست به دوست. به عنوان کلمه به بیرون رفت در مورد وضعیت من نزدیک ترین دوستان من جمله من هم اتاقی تنها نشان داد که درخواست برای کمک به "یک دوست از یک دوست." امیدوار کننده منجر نمی, تحقق, اما در عرض چند روز یک تکه کاغذ با یک ناخوانا نیوجرسی شماره تلفن—ساخته شده راه خود را در زیر ما خوابگاه-درب اتاق. من هرگز نمی دانستند که دقیقا از چه کسی آن آمد اما من می دانستم که حق دور آنچه در آن بود. و آن بود.

پس از بازگشت به نیویورک برای کریسمس شکستن من به نام شماره روز چهارشنبه است. زنی که در جواب خواسته تنها برای من برای اولین بار نام قبل از ساخت یک قرار ملاقات اولیه برای من روز بعد. او به من داد یک پزشک آدرس در اتحادیه نیوجرسی و گفت: من را به 100 دلار به صورت نقدی. او همچنین به من گفت که برای پیدا کردن یک تلفن در محله من و به تماس او با این تعداد هشدار من به مطمئن شوید که آن را یک کار تلفن, چون من می خواهم به گرفتن یک تماس وجود دارد در روز جمعه در ساعت 2 بعد از ظهر با اطلاعات در مورد گام های بعدی. علامت در بر داشت یک تلفن در یک ایستگاه گاز نزدیک در حالی که من منتظر مستقر در خانه و خانواده خود را تلفن. او به نام من و سپس به کاملا مطمئن شوید من او را به نام پشت.

هنگامی که علامت گذاری کردم و به اتاق انتظار مطب در روز پنج شنبه بعد از ظهر هر صندلی در نظر گرفته شد که عمدتا توسط دختران سن و سال من همه به دنبال افسرده. برخی از آنها به تنهایی است. دیگران بودند با دوستان و یا زنان مسن تر که ممکن است مادران آنها. چند ساخته شده چشم با احتیاط با من تماس بگیرید. هیچ کس به نظر می رسید به نگاه علامت بود که تنها مرد در اتاق.

او یک پسر خوب, دوست داشتن, حمایت. او می خواست ما را به ازدواج و این بچه. حتی با همسر و فرزند او می تواند همچنان در تحصیلات تکمیلی. من بلند پروازانه در مقطع کارشناسی در یک دانشگاه, هزاران مایل دور از ایندیانا و من فقط یک ترم از فارغ التحصیلی. با یک نوزاد در راه من می خواهم به رها کردن و ترک زندگی من خیلی سخت به شکل. من احساس colossally گناه و علامت احساس colossally صدمه دیده است. بعدا او به من گفت که چگونه او می خواهم تلاش برای درک این که چرا من را انتخاب کنید و این خطرناک ناشناخته روش بیش از یک زندگی با او. در عین حال او به رسمیت شناخته شده است که این پیچیده بود—برای ما هر دو—و او پشتیبانی تصمیم من.

از اتاق انتظار, من گرفته شد به یک اتاق که در آن دکتر در آمد و از من پرسید اگر من می خواهم به یک تست حاملگی (بله, من تا به حال). او مورد بررسی قرار گرفت و سپس او را ترک کرد. سقط جنین هرگز ذکر شده است.

هنگامی که این گاز-ایستگاه تلفن زنگ زد بعد یک صدای مرد به من اطلاعات برجسته. آنها را با استفاده از سدیم pentothal, بنابراین من می خواهم بیهوش و ناخودآگاه در طول D&C. من نباید خوردن هر چیزی پس از 9 بعد از ظهر روز یکشنبه. او به من گفت که در یک تقاطع در راوی که دوشنبه در 7 صبح و به همراه یک پاکت سفید با پنج 100 دلار اسکناس.

چگونه من می دانم که در آن به جمع آوری من بعد از این روش ؟

من خواهد شد به همان نقطه سه یا چهار ساعت بعد از من است می خواهم برداشت.

روز دوشنبه علامت مرا در تعیین تقاطع سپس سوار در اطراف گوشه به نگه داشتن چشم در من. چند دقیقه پس از 7 ساعت یک سدان چهار درب کشیده و راننده کوچک و شیک در یک سیاه پالتو کردم و رفت سریع در اطراف پشت ماشین به سمت من.

من دست او پاکت که او افتتاح شد حق دور به بازرسی صورتحساب. سپس با یک سریع nod او باز درب عقب. دو نفر در حال حاضر در خودرو—در پشت و یک دختر بچه در مورد سن و سال من در یک نیمتنه پوست حیوانات و در مقابل یک زن که به نظر می رسید به در خانه شاید در 30s.

من تضعیف به صندلی عقب کنار که من فکر کردم من به یاد, از, دکتر, اتاق انتظار. ما لبخند زد ضعیف در هر یک از دیگر در به رسمیت شناختن.

پس از 10 دقیقه در جاده, راننده تبدیل به یک پارکینگ زیرزمینی. ما نیست, در فرودگاه, اما که در آن بودند ، سه نفر از ما را کردم و به دنبال راننده به آسانسور و هنگامی که ما در نهایت, من می توانید ببینید ما در یک ساختمان آپارتمان.

در حال حاضر من آشکارا می لرزید. دختر در لباس قرمز parka فشرده بازوی من و زمزمه به من که همه چیز درست خواهد بود. من در او لبخند زد سپاسگزاری.

راننده رهبری برای درب سمت راست در کنار آسانسور و قفل آن است. هیچ کس را دیدم ما. در داخل آپارتمان اولین چیزی که من متوجه شده بود یک میز آشپزخانه—هیچ صندلی یا رومیزی و یا نمک و فلفل شیکر در بینایی آوردن به ذهن عجله هر داستان من همیشه می خواهم در مورد شنیده خونین سقط جنین انجام شده در جداول آشپزخانه. اما راننده از طریق آشپزخانه و متوقف در سر یک راهرو. در پایان یک حمام با یک درب در دو طرف.

ما منتظر. پس از یک یا دو دقیقه در آبی مالش و فولاد ماسک پا را از یکی از اتاق ها. او به دکتر ؟ او انجام او را در آغوش یک زن برهنه زیر کمر, چشمان بسته, لنگی به عنوان یک عروسک پوش. تامپون رشته dangled از بین پاهای او. خونین رشته است. او مرده است ؟

در مالش تحت فشار قرار دادند باز کردن درب مقابل خود را با شانه های بی اثر در آغوش او. یک دقیقه بعد او پدید آمده دست خالی و راننده سرشونو تکون دادن به راننده ما که به ما دست تکان دادند پایین سالن.

من نگاه به در اتاق که در scrubs برای اولین بار خارج شد. هیچ کس دیگری وجود دارد. او در واقع یک دکتر ؟ هر کس او بود و او تنها بود. من تو را دیدم یک بررسی و بر روی آن یک ورق با blotches از خون تازه. در اتاق دوم بودند شش تختخواب تاشو صف بازداشتگاه سبک عمود به دیوار.

زنان در سه تختخواب تاشو. من در حال حاضر می تواند ببینید که جدیدترین محض ورود به تنفس هر چند هنوز هم ناخودآگاه; دوم زن دراز کشیده بود در کنار او در نیمه هشیار و مست و سوم هوشیار نشسته بود تا او را ورق پیچیده شده در اطراف او. حتی در سپیده دم, ما تا به حال نشده با راننده اولین اجرا از روز است. به زودی او را به این دختران خود را به هر کجا که او می خواهم آنها را برداشت.

در ضمن در آبی مالش داده شده ما هر کدام به یک تخت و گفت: ما به تمام لباس های ما به جز ما برس. با جراحی خود را, ماسک, من می توانم ببینم او نبود دکتر من می خواهم به ملاقات روز جمعه. آیا پزشکان می گویند "برس"?

او به ما گفت به جای لباس های ما تحت ما كربس و قرار دادن بر روی لباس. سپس او به ما هر یک ساندویچ پلاستیک کیسه ای با قرص و گفتن ما آنها آنتی بیوتیک است که ما باید در لباس محلی ما در حال حاضر به دلیل ما خواهد بود بیش از حد مست به یاد داشته باشید پس از آن.

سپس او را ترک کرد و هنگامی که او آمد من تنها کسی بودم که به پایان رسید, آوردن لباس به شیوه, بنابراین او با اشاره به من به دنبال او در سراسر سالن. من تو را دیدم که او تا به حال برداشته خونین ورق از بررسی جدول و به جای آن با یک پاک. یک سطل پلاستیکی پر شده با ورق و سفید کننده, در حال حاضر رنگی صورتی بود ، بوی طاقت فرسا بود.

نوازش جدول مرد به من گفت برای صعود به بالا و دراز. وجود دارد هیچ ربطی به اما مطابق. پس از آن من به یاد داشته باشید او به من گفتن به شمارش معکوس از 10.

پس از آن من به یاد داشته باشید بسیاری از زمان من وجود دارد به جز یک فلش از بازگشت هوشیاری در تخت اتاق امواج تهوع احساس کردم که در مالش با عجله ما را به ما لباس و در خارج از آپارتمان و راننده نگه داشتن درب باز که ما رو به عقب به ماشین خود را. من می خواهم گذشته بوده است و خواهد بود ، وقتی که من را متوقف دختر در قرمز parka تکیه بیش از به آغوش من و من او را در آغوش گرفت و برگشت. او به من گفت که او به خاطر من از مطب دکتر و پرسید که آیا تا به حال شده دوست پسر من با من است. زمانی که من راننده سرشونو تکون دادن من تو را دیدم چیزی در بیان او که به نظر می رسید به مشورت به من یک نوع عجیب و غریب از وضعیت و از آن ساخته شده من می خواهم به گریه.

خاطرات من از ساعت و روز پس از سقط جنین هستند بیش از حد مبهم و مه آلود. من به یاد داشته باشید تسکین احساس کردم وقتی دیدم علامت انتظار برای من در ماشین خود را. در خانه مادرم کبابی استیک, اما من می توانم آن را بخورم. من نمی توانستم خودم را به بگویید علامت یا مادر من آنچه اتفاق افتاده بود که در آپارتمان. علامت ماند برای یک یا دو روز و سپس از چپ به صرف کریسمس را با خانواده خود را. پس از سال جدید من رفت و برگشت به برکلی است.

در این ماه است که به دنبال من سقط جنین یک حس مه مستقر در من بیش از من و اطراف من. در خاطرات من, من می توانم تنها خودم را به مراجعه به سقط جنین به عنوان "وحشت از ماه دسامبر است." من نگه داشته صحبت کردن در مورد "مایل به پارگی پرده خاموش" که من به معنای من می خواستم احساسات من به عقب. من دوره رفته بود و تقریبا یک سال بگذرد قبل از آن بازگشت.

که بهار را علامت و من را شکست.

من یکی از آنهایی که خوش شانس. من جان سالم به در برد. پدر و مادر من می دانستم که در مورد تصمیم من و از من حمایت. $500 آنها به من برای سقط جنین خواهد بود به ارزش 4000 دلار امروز است. علامت و دوستان من بودند همدلانه و حمایتی. به نحوی نمرات من نمی رنج می برند و من در رفت و به تحصیلات تکمیلی.

سقط جنین حتی زمانی که حقوقی تنظیم شده و امن عاطفی پیچیده است. سقط جنین غیر قانونی است و همچنین به طور بالقوه خطرناک است. اگر Roe v. Wade بیشتر سوخته یا لغو سقط جنین را یک بار دیگر محل را در سایه با زنان مجبور به ایستادن در گوشه و کنار خیابان در شهرهای عجیب و غریب تعجب که آیا آنها زنده 'تا وقتی که موقع ناهار.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب