پایدار عاشقانه شب قطار

شب قطار در حال ساخت باز گشت و حتی در زمان اجرا فراغت خود را دلتنگ لوکس و نهفته حس ماجراجویی آنها را کامل تخیلی

توسط NEWS-SINGLE در 17 اردیبهشت 1399
night trains
شب قطار در حال ساخت باز گشت و حتی در زمان اجرا فراغت خود را دلتنگ لوکس و نهفته حس ماجراجویی آنها را کامل تخیلی زیاده روی است.تصویر توسط Christoph Niemann

اگر در یک شب زمستان یک مسافر است که در مورد به هیئت مدیره قطار یک تقویت نوشیدنی از ذات است. نتیجه آن شد که من ایستاده در خط در برگر کینگ در اجتماع در خیابان ملکه ایستگاه در گلاسکو و خواسته برای یک چای داغ. تنها دلیلی که من به دنبال یک درام ویسکی بود که من در حال حاضر انجام می شود پس انداختن به یک میخانه در راه به ایستگاه. من به خوبی drammed تا به عنوان Glaswegian کنار من که تکیه بر مقابله و پرسید آنچه که من تا به. مصرف کالدونین جای خواب به لندن من پاسخ داد. او ثابت من با canny چشم و گفت: "آیا شما ترس o' wee ویروس؟"

جواب ابلهانه شد. من بیش از حد هیجان زده فکر o' ابتلا به اندکی قطار باید نگران ابتلا به هر چیز دیگری. آن را در اواخر شب در فوریه 28; از سال را به زودی جهش به بیست و نهم و لمس زمانی نادر اضافه شده به این مناسبت است. خروج یک قطار شب—تعریف یک نواختی رویداد برای کارکنان ایستگاه—دودی برای همه اما خسته ترین مسافران هیجان ناآشنا مراسم. روز اگر دیر اجرا می کنید به صورت یک قطار; اگر شما در اوه و آه در نیاز به درنگ ، در شب از سوی دیگر شما پرسه زدن و به عمد نشان می دهد تا در زمان خوب است. چرا ؟ نه به خاطر امنیت و کنترل گذرنامه و یا کارهای دیگر که توهین هواپیمایی مسافری کوتاه طبع و جنگیدن هر كس اما از آنجا که شما می خواهید به حل و فصل در و لذت بردن از نشان می دهد. صبورانه قطار در انتظار شما با یک تئاتر هوایی تعلیق و لحظه ای از آن ترک است شبیه به پرده افزایش. T. S. Eliot, برای یک, می دانستم که لحظه ای هست:

انگار زمزمه پایین خط در 11:39
وقتی که شب به ایمیل آماده به ترک

است که باز از "Skimbleshanks: راه آهن گربه" از "پیر صاریغ کتاب عملی و گربه" در سال 1939 منتشر شد. Skimbleshanks با "شیشه سبز چشم" است آرام بخش و نظارت بر حضور در لندن به گلاسکو خط. قطار حرکت مانند معدن در بیست دقیقه به نیمه شب است و او بیش از حد مصرف یک فنجان چای در مسیر "با شاید یک قطره از چسب." همانطور که برای الیوت حساب از خواب محفظه زیادی تغییر کرده است:

آه از آن بسیار لذت بخش زمانی که شما خود را پیدا کرده اند کمی دن
خود را با نام نوشته شده بر روی درب.
و اسکله بسیار شسته و رفته با یک تازه خورده ورق
و وجود دارد نه یک ذره گرد و غبار روی زمین است.
وجود هر نوع نور—شما می توانید آن را روشن یا تاریک;
وجود دارد یک دسته که شما تبدیل به یک نسیم.
وجود دارد کمی خنده دار به حوضه شما قرار است برای شستن صورت خود را در
و یک لنگ به بسته پنجره اگر شما عطسه.

اگر شما می خواهید کودک را به آموزش اصول اولیه onomatopoeia (و که نمی کند؟) این clickety-lickety-clack از الیوت را متر است یک جای خوب برای شروع است. زمانی که من برای اولین بار خواندن شعر در سن هشت یا نه, من فکر می کردم که صدای سنج ایجاد کردن از "حوضه" و "چهره" بود جالب ترین قافیه در تمام دوران است. چند دهه بعد و با وجود رقابت داغ از بایرون ترمینال منظوم در "دون خوان" من ایستاده است ، بیشتر از همه لذت بخش برای کشف که در من بسیار شسته و رفته اسکله در کالدونیای جای خواب, من در واقع در یک موقعیت برای شستن صورت من در یک حوضه.

اما آنچه موقعیت است ؟ در یک کلمه: قوز. فضاهای باز به یاد داشته باشید کسانی هستند که به سبز یا سنگی چیزهایی که خارج از قطار طراحی شده بود خیره شد از طریق پنجره. داخل تمام رومینگ محدود شده است. تنها بسیار به ندرت می تواند به شما نوسان یک گربه حتی اگر شما می توانید پیدا کردن یک گربه که موافقت خود را با چرخش شود و چگونه, کاملا, جیمز باند و SPECTRE-روت دشمن ساخته شده در یک اتاق خواب محفظه برای مبارزه مرگبار در "از روسیه با عشق" من هیچ نظری ندارم.

همانطور که برای چمدان را خسته نکنید. برای شروع با چمدان بزرگ است و باید آن را به قراضه بین شما و خود را Samsonite شما از دست خواهد داد. از این رو مطالب من کوله پشتی در کالدونیای جای خواب محدودتر هم به ضرورت برهنه: مسواک, خمیر دندان, تورگنیف, T-shirt, لباس زیر و جوراب. در هنگام تبدیل از پنجره به درب در محفظه من تا به حال به می گذرد در نقطه ای که اگر برشته عمودي تف و با وجود اینکه تنها سرنشینان هر دو تختخواب بوده و اجازه قفل شده است و به جای پیوست و توسط یک نردبان. چاپ شده متوجه ارائه مشاوره: "مهمان باید با استفاده از نردبان در شیوه سنتی توسط همیشه رو تخت به صعود آنها به بالا و پایین." دیگر چه شیوه ای وجود دارد ؟ تا به حال با قطار به تازگی میزبان بازیگران Cirque du Soleil, شاید, کسی که اصرار بر نزولی سر اول دستهایشان پس از crooking یک زانو به بالای پله?

کمتر گیج کننده بود اتاق سرویس منو. کیک پنیر, سوپ, دودی گوشت گوزن و آهو بر روی یک صفحه گرامافون و رژه از شراب و ارواح: همه این و بیشتر می تواند تقبل قایق از آب عبور به بالین. Caledoniaphiles بودند خواست به ناهار خوردن در "Haggis کارگردانی شده Neeps & Tatties"—neeps معنی شلغم tatties معنی سیب زمینی و haggis کارگردانی شده به این معنی که همه خود را عمیق ترین ترور پیچیده شده در یک حوزه معده پوست و سپس آب پز. دقیقا آنچه شما می خواهید برای میان وعده به عبارت دیگر در حالی که عبور از یک تونل در دو و نیم صبح است. کل جشن می تواند شسته شده با زنجبیل پسرک. نمی بپرسید.

سی و پنج سال پیش من تا به حال گرفته شده همان خط و در جهت مخالف. یک تجربه بسیار متفاوت: هیچ neeps هیچ از Wi-Fi بدون تخت. خدمت شد و سپس به عنوان شناخته شده شب سوار و سوار را خوار یک بازار مال فروشان. یک دسته از ما همه دانش آموزان نشسته اند و تغییر در صندلی که احساس به عنوان پشت گذاشته به عنوان lampposts. شجاعانه sallies راه اندازی شد به پردازنده میاره. ما برداشت به طور متوسط چهارده چشمک و در سفر پایان مبهوت چهارم به اسکاتلند سحر آنقدر تلخ است که آن را مسدود استخوان.

شما هنوز هم می توانید خرید ساده کرسی در کالدونیای جای خواب, و آنها هزینه کسری از یک یا دو اتاق. اقتصاد شب قطار در اروپا و جاهای دیگر استراحت بر روی دو پایه قضایای. برای اولین بار نزدیک شما پایبند به عمود کمتر به شما پرداخت. درست شب زنده داری در راهرو که در طی آن شما خیره به تاریکی و بی نهایت است و خاک ارزان. دوم هنگامی که شما انجام, دروغ, تخت, جمعی صافی است که مقدار بهتر از تنهایی. استاندارد سازش است couchette یک محفظه مجهز به چهار یا شش تختخواب: سرگرم کننده برای خانواده و rousingly غیر قابل پیش بینی زمانی که شما پرتاب به خورش از غریبه ها. افسانه های شهری وجود دارد. دست گفت: برای رسیدن از تختخواب سفری در زیر به شما در پاسخ به شما ثبتشده snores و ماهرانه عصاره کیف پول خود را. و من یک بار شنیده ام از غربت جوانان که پناه میبرند نوظهور با اصحاب در یک بازی دوستانه couchette ارائه شد یک فنجان قهوه در جنوب بلغارستان و بیدار شد دو روز بعد در آرام جانبداری خارج از تسالونیکی, عاری از هر اختیار به جز بوکسور خود را کوتاه. شما فقط نمی توانید که سطح خدمات در یک هواپیما.

نه این که بالا پایان خواب ها عاری از خطر است. Habitués از ونیز Simplon-Orient-Express به عنوان مثال که در سرپیچی از آن نام شاتل می تواند شما را از پاریس به استانبول را تشویق به "تجارت داستان با همکار مسافران در نوار ماشین به عنوان پیانیست بازی می کند." تصور کنید شنیدن همان حکایت از همان بازنشسته مدیر صندوق تمام راه را در سراسر قاره است. شما باید به کتاب کابین مجموعه "تشکیل شده از دو متصل دو کابین" به شما خواهد شد فرصت منحصر به فرد برای فروزان شامپاین-سوخت استدلال خود را با معشوق در شب اول. داشتن ناودان اتصال درب هر دو از شما می توانید و سپس اخم نهایی در لوکس برای پنج روز و برای همه سی و هفت هزار دلار است. هر یک از.

هیچ پنهان خارش است که درایوهای کالدونین دارای جای خواب. می خواهد آن را به یک هتل. چنین رفیع جاه طلبی است که در آن اصل ماشین خواب استوار است. پیشگام که اصل جورج پولمن. نه از موسیو Guillotin آمد تا با یک دستگاه برای ساخت سر بریدن بیشتر کاربر پسند است و یک فرد نزدیک شده است تا در ارتباط با یک محصول است. پولمن به دنیا آمد و در سال 1831 شد و یک مهندس که ایده از یک چالش بود به جک کردن تمام ساختمان ها در گل و لای-محدود خیابان های شیکاگو اجازه می دهد زهکشی سیستم های نصب شده در زیر. مشابه گریزی به ظروف سرباز یا مسافر و ناراحتی بود و یکی از انگیزه هایی که موجب او را به شما معرفی پولمن خواب خودرو در سال 1859. خانمها و آقایان او استدلال می پرداخت به راحتی سفر است; plusher راحتی بیشتر به سرعت مشتریان خود را ممکن است فراموش کنیم که آنها در سفر بودند. همه در همه ، خود را بسیار بهبود یافته مدل از سال 1865 به صندلی وبهلسترد در واقع تحت پوشش در مخمل خواب دار به همراه اتصالات برنجی و گردو دیوار.

به عنوان اگر به نشان می دهد که هیچ چیز حتی تراژدی می تواند وقفه های ملی نابغه برای کارآفرینی, تشییع جنازه قطار که انجام بدن از آبراهام لینکلن از واشنگتن به اسپرینگفیلد ایلینوی شامل یک پولمن خودرو در آخرین مرحله از سفر خود را. در آن قطار که در حال عبور از هفت متحده در حال تبدیل شدن به یک داستان به خودی خود است. بازار به دنبال عزاداری و در سال 1867 به پولمن کاخ خودرو شرکت تاسیس شد. ثروتمند و مشتاق وسط کلاس ارائه شد این شانس را به خواب در صلح و آرامش در حرکت بسیار خود را به عنوان قهرمان ملی شده بود سپرد و به او آرامش ابدی. معامله خواهد بود مهر و موم شده که پسر ارشدش, رابرت تاد لینکلن ساخته شد رئیس جمهور از پولمن در سال 1897 و سپس در سال 1911 رئیس هیئت مدیره.

تدریجی ارتقاء پولمن اتومبیل را می توان به عنوان خوانده شده به عنوان یک تب نمودار مصرف کنندگان می خواهد. در سال 1887 یک هشتی افتتاح شد که اجازه صاف دسترسی از یک کالسکه به دیگری و منجر به چنین دلخوشیها به عنوان اتاق نشیمن و اتاق سیگار معطر با خانوادگی. زنان مسافران در حال رشد در تعداد ارائه شد با اتاق پانسمان. تهویه مطبوع شروع به جریان در سال 1929 و نوزده-سی سالگی دیدم début از دوبلکس و Roomette—نه یک کلمه که من می تواند عصب خودم به مطلق در مقابل رزرو کارمند, اما, qua دوره با جزئیات آن حق ضربه محکم و ناگهانی و کلیک کنید. در "قطار شب" یک عاشقانه متبحر کتاب سال 2017, اندرو مارتین گزارش می دهد که پولمن اتومبیل نیز "مجهز به سالن های آرایش, اندام (برای خدمات کلیسا) و کتابخانه ها." هنگامی که یک قطار می تواند نیازهای هر خصوصی و مدنی نیاز, چرا شما تا به حال ؟

از توجه خاص در طول این فرایند بود استقرار تخت. در امریکا سفارشی بود و به جای آنها lengthways, به طوری که بدن خود را هنگامی که افقی چاک دار به قطار مثل یک گلوله در نقض یک تفنگ. اگر شما می خواهید برای دیدن این ترتیب در محل کار خود پاکیزگی گریه کردن برای طنز اختلال, من به شما مراجعه به "Some Like It Hot" است که در آن شیرین سو و گروه صدر توسط یک خواننده به نام قند (مرلین مونرو) را به جای خواب از شیکاگو به فلوریدا. مستقر در دو طرف خودرو مرکزی راهرو هستند صفوف تختخواب های بالا و پایین هر یک از آنها محافظت demurely اما بیفایده بود با پرده. یک شبانه, پارتی انداخته است در سفری شماره 7 با Manhattans مخلوط لاستیک داغ-آب بطری. شما می توانید نگه دارید خود را Orient Express.

در اروپا و از سوی دیگر تختخواب در یک قطار شب به طور سنتی در مجموعه نود درجه به جهت سفر مانند دندان های شانه. (از بسیاری از gulfs بین دنیای قدیم و جدید, این می تواند بیشتر سردرگم. آیا آمریکا به مسافران ساخته شده از sterner هدف ترجیح می دهند thrustful احساس بودن رو?) یک عکس از سال 1888 نشان می دهد خصوصی محفظه با دو تا از عرضی تختخواب در محل و آماده برای عمل است. هر سطح از جمله کف و تشک است sumptuously الگو و نرم, به عنوان اگر برای وادار اهسته hush. این نام برای چنین یک پناهگاه بود "خلوتگاه خودرو" و شما می توانید ببینید که چرا آن را تنفس چه رسمی و خشک و با عنوان Englishwoman تکبر به عنوان "فضای مبتذل تباهی" غالب است که در قطار de luxe. نام او با راه بود بانوی وراج.

را انتخاب کنید راه خود را از طریق بقایای بزرگ اروپا قطار درجه یک وظیفه بسیار برای مورخان از حمل و نقل به عنوان برای دیرینه شناسان. آن است که یک جهان از دست رفته است که در آن تزار نیکلاس دوم می تواند یک گاو خودرواگر شما لطفا متصل به خود را شخصی با قطار در سفر به آلمان برای حفظ امپراتوری کودکان مبله با شیر تازه. چشم انداز این Trainaceous عصر بود کهنه با جنایتکاران و مجرمین chancers متفکرین و tightfisted هوازن. دیدار با سرهنگ ویلیام d dr tim fox مان قبلا از پنجم میشیگان سواره نظام که ابداع خلوتگاه ماشین; پادشاه بوریس بلغارستان که لباس سفید میپوشید و ایستاده بود کنار موتور درایور برای ساعت ها در پایان ور با قطار lust; و ژرژ Nagelmackers های خستگی ناپذیر بلژیک که تاسیس La Compagnie بینالمللی des واگن-Lits (et des Grands بیان Européens) در سن بیست و هفت. قطار در حال اجرا در زیر این بنر بودند با شکوه جانوران و برخی از غالب شکارچیان ذکر شده توسط اندرو مارتین:

در سال 1883 پس از مذاکرات با هشت دولت Nagelmackers شروع در حال اجرا اکسپرس که اتوبوس راه خود را از پاریس به قسطنطنیه. در سال 1886 آمد کاله-Mediterranée بیان استاد معروف قطار آبی. در سال 1887 آمد Sud اکسپرس (پاریس-مادرید-پرتغال) و در سال 1890 رم اکسپرس (کاله-رم) که رفت و از طریق منت Cenis تونل اتصال فرانسه و ایتالیا.

که عصر جور مجلل به مدت طولانی پس از پژمرده به نزدیک اما مهم نیست. خجسته با وقایع از کمال هدیه آن زنده می ماند و سربی در صفحه:

یک شب در طول سفر در خارج از کشور در پاییز سال 1903 به خاطر دارم که دو زانو بر من (flattish) بالش در پنجره یک ماشین خواب (احتمالا در طولانی منقرض مدیترانه قطار de Luxe که شش اتومبیل تا به حال از قسمت پایین بدن خود را به رنگ قهوه مایل به زرد و پانل در کرم) و دیدن با اضطراب سخت و ناگهانی غیر قابل توضیح تعداد انگشت شماری از افسانه چراغ که beckoned به من از دور دامنه کوه.

که توسط Vladimir Nabokov در "صحبت های حافظه." آن را نمی تواند هر کس دیگری. خانواده اش در قبل از انقلاب روسیه مخفی در قطار به او پروانه ها و فرار به کریمه توسط راه آهن زمانی که لنین به قدرت رسید; Nabokov ادعا می کند که فرسوده spats و یک دربی در هیئت مدیره به عنوان اگر امتناع از صدمه و از ظرافت است. دامنه کوه چراغ از دوران کودکی خود بازگشت با especial درخشش در "شکوه" یک رمان بیش از حد اغلب نادیده گرفته شده است. قهرمان آن مارتین Edelweiss نقاط مشابه با "گردنبند چراغ" به ما گفته شده, از دیدگاه خود در یک شب قطار در جنوب فرانسه است. در هوی و هوس او می شود خاموش در ایستگاه بعدی با قطار "بازدم آه" و می پرسد در مورد منبع نور. گفت که این روستا به نام Molignac او پیاده روی وجود دارد و خرج می کند در حالی که زحمتکش در این زمینه قبل از اصلاح خود گام به دره زیر و شبانه روزی شب بیان. او به نظر می رسد برای چراغ:

"مردم در پیاده رو شبیه عصبانی مورچه ها که فقط به حال شراب ریخته شده بر روی آنها است."
کارتون توسط P. C. Vey

در اینجا آنها آمد دور ریخته جواهرات در سیاهی باور نکردنی lovely—"به من بگو" مارتین خواسته هادی "آن چراغ وجود دارد—که Molignac آن نیست؟" "چه چراغ ؟" مرد پرسید اجمالی در پنجره اما در این لحظه همه چیز بسته شد با افزایش ناگهانی تیره بانک. "در هر صورت, آن را Molignac گفت:" هادی. "Molignac نمی تواند دیده می شود از آهن است."

اما چرا یک شب قطار در تمام ؟ چرا پرواز درایو و یا درخواست خود را به نزدیکترین جن سحر و جادو-carpet ride, ترجیحا با یک صندلی در راهرو? بهترین دلیل عرضه شد توسط من پدرخوانده بود که یک نظامی وابسته در مسکو در طول نوزده-دهه هشتاد. اگر او می خواست برای رفتن به لنینگراد با قطار, بلیط خواهد بود صادر شده برای او تنها برای سفر در شب. روشن است که ممکن است فراهم نمایی از تاسیسات حساس بود و از حد.

کمتر انسانهای با duller, مشاغل, سه دلیل برای انتخاب یک قطار دارای جای خواب. برای اولین بار از این است لجستیکی. می گویند شما در بورس در میلان. شما باید یک جلسه برای رزرو روز شنبه, سپتامبر 8th, این سال, در مرکز پاریس در ظهر. (چون شما خوش و یک مرد سخت و از آنجا که شما در حال حاضر به پنهان کردن خود را در آپارتمان پاینده در ماکارونی از شربت خانه خود را و دیگر قادر به گرفتن پیراهن خود را در سراسر شهر به طور متمرکز توسط خود نود ساله و مادر شما انتظار باقی می ماند ویروس رایگان.) شما باید یک انتخاب: هوایی یا ریلی? هوا به این معنی که در اوایل شروع با یک تاکسی به میلان Linate فرودگاه 08:25 پرواز Alitalia صبح روز سه شنبه. هشتاد و پنج دلار در, مربی, اما هی شخص دیگری پرداخت و این ایده که تقسیم از پرولتاریا توسط یک نایلون پرده هنوز هم به شما می دهد یک ضربه پس از یک کسب و کار صندلی آن است. سه صد و پنجاه دلار است.

برای رفتن توسط راه آهن مقابل, شامل ناهارخوری در خانه و سپس ابتلا به ده گذشته یازده شب دوشنبه از میلان ایستگاه مرکزی. دوباره فضای خود را با یک محفظه به خودتان گران خواهد شد, در دو صد و هفتاد دلار است. اگر شما نمی ذهن های با این قیمت کاهش مییابد و به نود و سه دلار است. یک سرقت. متاسفانه شما فراموش ذهن از آنجا که دیگر خود مرتعش تخیل است که مطمئن شوید که به یک مورد از insomniac با پیچیده معده مسائل و featherlight ، یک دزد.

بنابراین از نظر هزینه هواپیما و قطار و ارقام. همان می رود برای ورود زمان: 09:50 در فرودگاه اورلی یا سیزده دقیقه زودتر در Gare de Lyon نه چندان دور از Place de la Bastille. و مالش وجود دارد. شب ترین قطار قرار دادن شما به هسته یک شهر در حالی که هواپیماهای سپرده شما در بهترین حالت در بیرونی پوست. یک تاکسی به پاریس از اورلی (یا بیشتر تحریک کننده هنوز از فرودگاه شارل دوگل) در ساعت شلوغی است که در نقطه مقابل و شما نمی ممکن است تصور schlep توسط حمل و نقل عمومی. شعله ور از قطار شب, اگر چه, و شما را پیدا خواهد کرد le Tout-پاریسآماده به شما خوش آمد می گوید. بودن در هیچ عجله شما amble همراه پلت فرم برای صبحانه در یک رستوران بنابراین خسروانه طلاکاری شده بر روی دیوار و سقف که زرده تخم مرغ را آب پز تخم مرغ را مثل آفتاب می درخشید.

دلیل دوم برای سفر با قطار شب است flygskam. این کلمه به معنی "پرواز شرم" در سوئد و نشان دهنده گناه است که آدمی را—و یا باید به درستی تحلیل رفتن—در اعضای حیاتی و موثر بدن خود را هنگامی که شما متوجه است که توسط گزنده از برلین به ایبیزا در EasyJet می گویند برای یک جمجمه-jolting هفته در سالن, شما, اما, به طور غیر مستقیم تسریع سفید از دیواره بزرگ مرجانی است. اگر شما می توانید گسترش شرم مجبور مشهور به منشور قایق بادبانی خود را در یک جا از وجدان بسیار بهتر است. معاون پرواز در نتیجه در معرض باعث متقابل فضیلت: tågskrytیا "قطار لاف زدن" را به عنوان تمرین توسط کسانی که نه تنها مبادله آسمان برای راه آهن اما پس از قربانی go on Instagram و به دوستان خود بگویید در مورد آن.

علم جامد است. اگر ما میلان کارگزار پرواز به پاریس (در فاصله حدود چهار صد مایل) او را—شخصا البته مگر اینکه او خواست برای کمک دوم osso buco شب قبل از انتشار یک صد کیلوگرم دی اکسید کربن به اتمسفر است. که شمارش تاکسی سواری به Linate فرودگاه در یک پایان و از اورلی در دیگر احتمالا در یک کالایی دندان قروچه کردن ترافیک. باید برود یک شب با قطار سفر بیشتر خواهد بود مستقیم و شاید سی مایل دیگر, اما این شرکت2 خروجی را تحت چهار کیلو. که کاملا یک تفاوت و آن را واقعا سخت به نقطه نزولی, مگر اینکه آن را آزار دهنده هاله اخلاقی خود رضایت بالای مسافر ،

خواهد flygskam هر گونه اثر ماندگار در شرکت های تجاری? نشانه هایی هستند (یا بودند قبل از ظهور COVID-19) و مجزا امیدوار کننده است. جدید Nightjet قطار از وین به بروکسل ایجاد شده توسط اتریش و راه آهن و یا Ö.B.B., و ستایش آن C. E. O. Andreas Matthä به عنوان "دوستدار محیط زیست گزینه سفر به E. U. سرمایه" تا به حال افتتاحیه آن اجرا در ژانویه 19. جدی سفر در بیش از چهارده ساعت. Ö.B.B. تخمین می زند که بقیه از آن شب شبکه در حال حاضر به نجات جهان دوازده هزار و کوتاه-مسافت پرواز یک سال: خوشمزه طنز با توجه به نحوه ورزیدن بودجه شرکت های هواپیمایی خورده اند به سفر با قطار در دهه های اخیر. بیشتر resurrections پیش رو نه جدید sleeper خدمات از وین و مونیخ به شهر آمستردام قرار است در ماه دسامبر این سال است. یکی می تواند اما امیدوارم که چنین دلخواهی طرح در نظر گرفته شده برای رسیدگی به بحران آب و هوا را نمی توان متوقف در آهنگ های خود را با رقیب گرفتاری که از طریق آن ما در حال حاضر عرق.

دلیل سوم برای انتخاب یک پاپوش—و قانع کننده ترین—هیچ عملی تر از طعم هلو. در خطر است, شما ممکن است می گویند یک حس نهفته ماجراجویی. اگر چه بعید است که شما جغ از طریق شب که هر چیز از توجه شما خواهد رسيد چشم انداز است که آن را می تواند احساس همیشه حاضر فقط از دید فراتر از بعدی منحنی از مسیر. به بیدار باقی می ماند به که امکان حتی به عنوان ما به معنای خواب است افتخار است که اشاره به برخی از ما بازگشت سال پس از سال به این بی دست و پا و جذاب نقل و انتقال.

جای تعجب نیست که قطار و فیلم را چنین دنج bedfellows—خیلی دنج که یک قطار زیپ را از طریق تاریکی با ویندوز نورانی در واقع به نظر می رسد مانند یک نوار فیلم. توطئه گذاشته روی ریل داش تا کنون به بعد; پیش بینی افزایش می یابد مانند بخار. در نظر Claudette Colbert در "پالم بیچ داستان" چه کسی می افتد با داد و بیداد کن میلیونرهای از آل و بلدرچین باشگاه. فراگیر او را به عنوان یک طلسم و شبانه روزی 11:58 از پن ایستگاه با یک بسته از سگهای آنها فکر می کنم هیچ چیز از شلیک تفنگ ساچمه ای خود را در کراکر پرتاب توسط یک نوار مباشر مانند کبوتر خشت. همانطور که برای هیچکاک "بانوی ناپدید" بانویی در سوال این است که یک grandmotherly راز که قبل از او از بین می رود daubs نام او در misted پنجره ماشین ناهار خوری. مسخره روش در هر زمان و مکانی از ترک علامت خود را در یک قطار شب, هر چند به نظر می رسد تنها درست و مناسب.

اگر شما من را باور نمی, شما باید به این باور کری گرانت. در "شمال غربی" (بیشتر هیچکاک) او تخته قرن بیستم از نیویورک به شیکاگو بدون بلیط. شانس و یا پس او فکر می کند—او در دیدار اوا ماری سنت برای اولین بار در راهرو و سپس در ناهار خوری که در آن به او دستور گیبسون و در توصیه های ماهی قزل آلا بروک. دو نفر از آنها بازگشت به محفظه که در آن در طی یک بازرسی پلیس او پنهان گرانت در foldaway تختخواب سفری بالا. بعد از آن به عنوان نور روز نتواند آنها تکیه به دیوار از محفظه و بوسه بارها و بارها دست او را نوازش پشت گردن خود را. "ضربان پرواز نمی کند ؟" او به او می گوید. مطمئن می کند.

خواب یک خواب است آسان تر از انجام گفت. در "من می دانم که در آن من قصد دارم!," جادویی فیلم از سال 1945 قهرمان, بازی های برگزار شده توسط وندی هیلر, گیر افتاد, این شب با قطار از منچستر به گلاسکو عنوان برای عروسی خود را در جزایر غربی. و او قطعا خواب—دروغ گفتن در محفظه و خواب از tartan-کفن تپه به عنوان لباس عروس خود را در یک رک با تحت تأثیر حرکت قطار. اما کسانی که رویاهای شلوغ امور intercut با عکس از پیستون و چرخ و او وارد بیشتر دست پاچه از تجدید. سی سال بعد در "قتل در شرق اکسپرس" همان بازیگر محجبه شد و لرزش گراند کدبانو ياوه یک تیغه به murderee قبل از قطار متوقف شد با برف. آن را به عنوان اگر شب قطار به صراحت طراحی شده برای کمک به خواب ضمنی بیش از حد بسیاری از فعالیت های دیگر ابتدا با عشق و مرگ به راستی خواب الود.

حالت ایده آل, من می خواهم استدلال می کنند که یک هذیانی چرت فلفلی با متناسب و شروع می شود—این چرت مثلا از آنا کارنینا که می شود یک صندلی اما بدون تخت در سفر خود را از مسکو به سنت پترزبورگ. برف خارج است در جنجال و هیاهو اما محفظه گرم شده توسط اجاق: "او گذشت کاغذ-چاقو بیش از چهارچوب پنجره گذاشته و سپس آن را صاف, سرد, سطح, به گونه اش." شما تقریبا می توانید آن را بشنوند صدای خش خش. آنا می افتد به یک fevered خیال که از او پدیدار می شود تنها به عنوان قطار می کشد به یک ایستگاه. چنین تناقض هایی که در انتظار شب-قطار تازه کار: شما بر روی بروید و شما از خواب بیدار زمانی که شما را متوقف. (هر کسی که را لرزاند گهواره را دوم این مشاهده است.) در اوایل صفحات "Stamboul قطار" که روایت پاف از اوستند به قسطنطنیه گراهام گرین با اشاره به این عجیب و غریب سکسکه در قوانین فیزیک: "در عجله طنين انداز اکسپرس, سر و صدا آنقدر منظم است که آن را معادل سکوت جنبش بود بنابراین پیوسته که پس از یک در حالی که ذهن آن را پذیرفته به عنوان سکون." آیا ذهن ملوانان جای خود را با سهولت برابر به مواج دریا ؟

من برای اولین بار یک فرصت برای تست گرین در, پایان نامه در یک پیش دانشگاهی زیارت از لندن به آتن توسط راه آهن و با یک نیمه راه شکستن در سالزبورگ. پس از آن غیر روحانی terra incognita, برای بلوک کمونیست بود و هنوز هم دست نخورده است. من در سفر, خود ارضایی, در یک couchette از شش; همکار من-coucheurs شد قاچاقچیان با گستاخی سقز کیسه های غربی تجملات—رژ لب سکسی و قهوه در سراسر مرز به آنچه پس از یوگسلاوی. من فرض بر این است که آنها تا به حال رشوه هادی که خالی بالا و پایین خودرو در جوراب و سمت چپ ما تا حد زیادی به تنهایی. تاریخ باید اواسط ماه مه سال 1981 برای یک قاتل بود و فقط سعی در کشتن پاپ: یک رویداد از جمله وزن است که قاچاقچیان و من که مشترک بدون زبان مشترک reënacted جرم و جنایت در مسیر. (جای تعجب آنها تا به حال هیچ اسلحه در میان آنها بود, بنابراین من به ضرب گلوله توسط یک سیگار روشن.) داشتن فرماندهی فوقانی اسکله من غیر روحانی وجود دارد خواندن "Wuthering Heights" دست خوش پیشامد میشه و گردش بیدار بیبهره از بلبرینگ هر زمان که قطار متوقف شد. من به خاطر عمل کشیدن لبه کور مشابه به نور و دیدن یک زن کاملا هنوز هم با یک بسته نرم افزاری از چوب بر پشت او. این بود که اگر ما گرفته بود یک شاخه خط به دنیای بروگل.

چه مدت قبل از آن بود خسته قطار crawled شده به لاریسا ایستگاه, در, آتن, من نمی دانم. اما فروع از کسانی که روز و شب (تا جایی که من می توانید به آنها بگویید از هم جدا) واصل دور برای همیشه لطفا برای در مغز من. یک سفر با جای خواب نیازمند یاد می شود در حالی که یک شبه پرواز چیزی است که شما می خواهید را فراموش کرده ام. اگر سابق ممکن است سپرده شما بی حس شده در عجیب و غریب پلت فرم در یک اسفبار ساعت, شما به نوعی احساس جسارت و آماده به رول در حالی که دومی به شما برگ curdled با misanthropy, تماشای هر کس توشه اما مال شما دور و دور در یک سیاه گردونه. قرمزی چشم است که بسیار بدتر از خاکستری چهره.

ماه گذشته من خودم را در لیسبون. آن دوشنبه, مارس 9. این coronavirus مشغول شمال ایتالیا بود و در عین حال به نوبه خود توجه خود را به پرتغال و سرمایه بود و هنوز هم هست peopled. در Praça do Comércio, خوش تیپ مربع است که پهلوها شمال ساحل رودخانه تاقوس کافه ها انجام شد یک تجارت تند هر چند سر و صدا و به آرامی به عنوان من رفتم شمال به خیابان کوچک که باد و صعود از طریق Alfama منطقه. با فرود از غروب حواس من بیدار شد. این امر می تواند آخرین شانس برای پر پیچ و خم قبل از مرز بسته شده و همه چیز به اوج و شارژ. من بوی درختان پرتقال در کنار کلیسای جامع قبل از من آنها را دیدم و vinho تینتو من نوشید در شام بود و قدرت بیشتر از هر چیزی ضبط شده بر روی برچسب آن. من تا به حال یک قطار به گرفتن به مادرید و اجتناب ناپذیر شکسته شب جلوتر بنابراین نیاز به پر کردن بود نه به مقاومت است. بو خون سوسیس سبز شراب ؟ آن را در آورد.

قدم زدن از Alfama به بابا Apolónia ایستگاه راه آهن شما در گذشته یک موزه اختصاص داده شده به fado که نجیب فشار پرتغالی آهنگ که نزدیک تر از هر موسیقی, فرم تخمین انسان هق هق. به صداقت, من متقاعد شده بود در پس از رسیدن به ایستگاه که کارکنان به تازگی از سه ساعت fado تمرین پایین جاده. هرگز به من دیده sorrier خدمه. سرگردان به و وپیش مانند خاک سپرده نشده بودند روح در عالم اموات آنها عینک, غم انگیزترین مدرسه شناخته شده به مرد: کت و شلوار خاکستری, خاکستری, پیراهن, کراوات خاکستری و خاکستری کفش. نیمی از من انتظار می رود آنها را به ترک یک دنباله از خاکستر. همکار من-مسافر چند بود; یکی از آنها لادن با کیسه های پلاستیکی مدعی شده اند به سرقت قبل از خروج او اجاره آپارتمان و خواسته به قرض گرفتن بیست یورو است. اولین چیزی که از من استقبال که من سوار شد و نه یک لبخند مباشر اما اسراف تنگ تخلیه. این یکی از آن شب.

ما به دور کشیده و به من ایستاده بود در درب من کالسکه در علاقه valediction چیزی به من رخ داده است: درب باز شد. پلت فرم تضعیف با تسریع تک مرحله دور است. شاید این شرکت عمل تعیین مسئولیت برای مشتریان. اگر چنین است, چه چیز دیگری بود ما bidden کنم ؟ خوش گذرانی سوت? تخت? در مورد کودکان وجود دارد روی من چرخش درب بسته. با سنگین, صدای جرنگ جرنگ, آن را قفل شده است; دسته جامعی به سمت بالا زده و من انگشت وسط. من خونریزی زیر ناخن, ادای سوگند مانند یک استوکر و ما حتی از ایستگاه. چه کسی می گوید که عاشقانه از سفر مرده است ؟

متعاقب آن شب تا به حال نه یک تکه از زرق و برق. هیچ برف باد اورد به ارمغان آورد و موتور را متوقف کند. هیچ جاسوسان به دانش من بودند روحیه و یا در قطار. بدون نام غریبه مواجه من سپرده من با مقالات حیاتی یا پیشنهاد مارتینی خشک. تنها ساکنین رفع خستگی ماشین شد و سه نفر از مردان خاکستری و خلق و خوی خود را با مته سوراخ دارد که از آل و بلدرچین. در نیمه گذشته شش صبح tiptoeing به پایان دور از حمل من در بر داشت یکی دیگر از درب باز است. این نشان داد که داخل یک محفظه وجود دارد و در پایین تختخواب سفری دراز هادی به طور کامل لباس, چهره پایین. برای یک لحظه من متاسفم که می گویند من نا امید شده بود نه به غنی منبت کاری قبضه خنجر بیرون زده از بین تیغه های شانه. در حقیقت او را به قتل رساندند اما صرفا چرت زدن احتمالا داشتن گریه خودش را به خواب.

چنین بود غیر رویداد از این سفر است. در عین حال من لذت می بردند هر مایل از آن کشیدن گسترده پرده در witching hour که من خار دندان من را به فاش کردن یک پلت فرم خالی و علامت "Caxarias–فاتیما" در درخشان رقیق; ترک آنها را باز as I lay روی تخت نتیجه اعتراف افکن ماه کامل; و در آخرین پله به مادرید صبح به عنوان تازه به عنوان افزایش خمیر. در نه ساعت در سمت جنوب پرادو کنار باغ گیاه شناسی سه یا چهار شهروندان راه می رفت سگ خود را در هوا ترد. یک ساعت بعد من وارد موزه و صرف نهایی من کشش آزادی بیشتر یا کمتر به تنهایی در شرکت تیتان و Veronese. چند روز پس از آن جهانی مستند آغاز شد.

هیچ یک از ما حتی به کسانی که فرار از سرایت خواهد شد در سمت چپ بینام با مصیبت. زندگی که قطع آتش سخت به تمایل. من حدس می زنم آنچه در آن ارزش است که صندلی مسافران را مدیریت کند بهتر از اکثر; راه آهن متعصب دسکتاپ خود را فشار می آوردند با جدول زمانی خوشحال هستند برای برنامه ریزی برنامه های استادانه درست شده است که آنها می دانند که آنها ممکن است هرگز دنبال در سراسر زمین است که آنها به هیچ وجه قصد بازدید. من شک دارم که آیا من همیشه باید Andean اکسپلورر شامل "ساخته شده اکسیژن اضافی برای راحتی در ارتفاعات بالا" از Cusco به پونو و از خواب بیدار در طلوع آفتاب برای تیره و تار چپ در دریاچه تیتیکاکا.

من فراموش معنی را برای سوئد هر چند یک بار ویروسی مه برداشته شده و به سفر از پا به بالا—از مالمو در جنوب تا نرویک فقط بیش نروژی مرزی و درون دایره قطب شمال. و یا چگونه در مورد بلگراد به نوار در Montenegrin coast, شایعه یکی از زیبا ترین یک شبه ، بیست و شش دلار یکی از راه های به علاوه هفت برای couchette. زیبایی ارزان می آید و در سبک ماه آن را به خودی خود نشان می دهد با سپیده از روز است.

یک پیشنهاد برای شما اجباری ساعت از اوقات فراغت: انتخاب یک خشکی دریافت نگه دارید از یک نقشه و اجرای انگشت خود را در امتداد شفا زخم از راه آهن خطوط تعیین محل ایستگاه و شروع به طرح. گردنبند چراغ است در خارج وجود دارد در جایی پیچیده در مخمل از تاریکی. شما ممکن است هرگز آنها را پیدا کنید; شما ممکن است از دست آنها به طور کامل زود گذر تا خیلی دیر از پنجره قطار خود را; شما ممکن است خواب را از طریق آنها ساکت با صدای لالایی چرخ. اما شکار برای جواهرات است بی پایان و بی بها و شب خود را به شرکت conspirator است که در اینجا برای کمک به. ♦



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب