اگر در یک شب زمستان یک مسافر است که در مورد به هیئت مدیره قطار یک تقویت نوشیدنی از ذات است. نتیجه آن شد که من ایستاده در خط در برگر کینگ در اجتماع در خیابان ملکه ایستگاه در گلاسکو و خواسته برای یک چای داغ. تنها دلیلی که من به دنبال یک درام ویسکی بود که من در حال حاضر انجام می شود پس انداختن به یک میخانه در راه به ایستگاه. من به خوبی drammed تا به عنوان Glaswegian کنار من که تکیه بر مقابله و پرسید آنچه که من تا به. مصرف کالدونین جای خواب به لندن من پاسخ داد. او ثابت من با canny چشم و گفت: "آیا شما ترس o' wee ویروس؟"
جواب ابلهانه شد. من بیش از حد هیجان زده فکر o' ابتلا به اندکی قطار باید نگران ابتلا به هر چیز دیگری. آن را در اواخر شب در فوریه 28; از سال را به زودی جهش به بیست و نهم و لمس زمانی نادر اضافه شده به این مناسبت است. خروج یک قطار شب—تعریف یک نواختی رویداد برای کارکنان ایستگاه—دودی برای همه اما خسته ترین مسافران هیجان ناآشنا مراسم. روز اگر دیر اجرا می کنید به صورت یک قطار; اگر شما در اوه و آه در نیاز به درنگ ، در شب از سوی دیگر شما پرسه زدن و به عمد نشان می دهد تا در زمان خوب است. چرا ؟ نه به خاطر امنیت و کنترل گذرنامه و یا کارهای دیگر که توهین هواپیمایی مسافری کوتاه طبع و جنگیدن هر كس اما از آنجا که شما می خواهید به حل و فصل در و لذت بردن از نشان می دهد. صبورانه قطار در انتظار شما با یک تئاتر هوایی تعلیق و لحظه ای از آن ترک است شبیه به پرده افزایش. T. S. Eliot, برای یک, می دانستم که لحظه ای هست:
است که باز از "Skimbleshanks: راه آهن گربه" از "پیر صاریغ کتاب عملی و گربه" در سال 1939 منتشر شد. Skimbleshanks با "شیشه سبز چشم" است آرام بخش و نظارت بر حضور در لندن به گلاسکو خط. قطار حرکت مانند معدن در بیست دقیقه به نیمه شب است و او بیش از حد مصرف یک فنجان چای در مسیر "با شاید یک قطره از چسب." همانطور که برای الیوت حساب از خواب محفظه زیادی تغییر کرده است:
اگر شما می خواهید کودک را به آموزش اصول اولیه onomatopoeia (و که نمی کند؟) این clickety-lickety-clack از الیوت را متر است یک جای خوب برای شروع است. زمانی که من برای اولین بار خواندن شعر در سن هشت یا نه, من فکر می کردم که صدای سنج ایجاد کردن از "حوضه" و "چهره" بود جالب ترین قافیه در تمام دوران است. چند دهه بعد و با وجود رقابت داغ از بایرون ترمینال منظوم در "دون خوان" من ایستاده است ، بیشتر از همه لذت بخش برای کشف که در من بسیار شسته و رفته اسکله در کالدونیای جای خواب, من در واقع در یک موقعیت برای شستن صورت من در یک حوضه.
اما آنچه موقعیت است ؟ در یک کلمه: قوز. فضاهای باز به یاد داشته باشید کسانی هستند که به سبز یا سنگی چیزهایی که خارج از قطار طراحی شده بود خیره شد از طریق پنجره. داخل تمام رومینگ محدود شده است. تنها بسیار به ندرت می تواند به شما نوسان یک گربه حتی اگر شما می توانید پیدا کردن یک گربه که موافقت خود را با چرخش شود و چگونه, کاملا, جیمز باند و SPECTRE-روت دشمن ساخته شده در یک اتاق خواب محفظه برای مبارزه مرگبار در "از روسیه با عشق" من هیچ نظری ندارم.
همانطور که برای چمدان را خسته نکنید. برای شروع با چمدان بزرگ است و باید آن را به قراضه بین شما و خود را Samsonite شما از دست خواهد داد. از این رو مطالب من کوله پشتی در کالدونیای جای خواب محدودتر هم به ضرورت برهنه: مسواک, خمیر دندان, تورگنیف, T-shirt, لباس زیر و جوراب. در هنگام تبدیل از پنجره به درب در محفظه من تا به حال به می گذرد در نقطه ای که اگر برشته عمودي تف و با وجود اینکه تنها سرنشینان هر دو تختخواب بوده و اجازه قفل شده است و به جای پیوست و توسط یک نردبان. چاپ شده متوجه ارائه مشاوره: "مهمان باید با استفاده از نردبان در شیوه سنتی توسط همیشه رو تخت به صعود آنها به بالا و پایین." دیگر چه شیوه ای وجود دارد ؟ تا به حال با قطار به تازگی میزبان بازیگران Cirque du Soleil, شاید, کسی که اصرار بر نزولی سر اول دستهایشان پس از crooking یک زانو به بالای پله?
کمتر گیج کننده بود اتاق سرویس منو. کیک پنیر, سوپ, دودی گوشت گوزن و آهو بر روی یک صفحه گرامافون و رژه از شراب و ارواح: همه این و بیشتر می تواند تقبل قایق از آب عبور به بالین. Caledoniaphiles بودند خواست به ناهار خوردن در "Haggis کارگردانی شده Neeps & Tatties"—neeps معنی شلغم tatties معنی سیب زمینی و haggis کارگردانی شده به این معنی که همه خود را عمیق ترین ترور پیچیده شده در یک حوزه معده پوست و سپس آب پز. دقیقا آنچه شما می خواهید برای میان وعده به عبارت دیگر در حالی که عبور از یک تونل در دو و نیم صبح است. کل جشن می تواند شسته شده با زنجبیل پسرک. نمی بپرسید.
سی و پنج سال پیش من تا به حال گرفته شده همان خط و در جهت مخالف. یک تجربه بسیار متفاوت: هیچ neeps هیچ از Wi-Fi بدون تخت. خدمت شد و سپس به عنوان شناخته شده شب سوار و سوار را خوار یک بازار مال فروشان. یک دسته از ما همه دانش آموزان نشسته اند و تغییر در صندلی که احساس به عنوان پشت گذاشته به عنوان lampposts. شجاعانه sallies راه اندازی شد به پردازنده میاره. ما برداشت به طور متوسط چهارده چشمک و در سفر پایان مبهوت چهارم به اسکاتلند سحر آنقدر تلخ است که آن را مسدود استخوان.