وجود دارد یک طرف راک اند رول—مبارز هرج و مرج, Dionysian, خرابکارانه, محکوم رمانتیک—که همیشه به ادبی رمان نویسان, اما این است که نه تنها آن طرف. مقدار زیادی از دست اندرکاران آن را مناسب و معقول و موسیقی و شایسته شهر بدون احساس نیاز به درون واژگون سازی یا نادیده گرفتن هر چیزی در همه. و نه هر کس احساس مظلوم توسط افراد مشهور; همه که ستاره ساز ماشین آلات به stoked با چیزی و هر Dylanesque refusenik در جهان وجود دارد ده هزار داوطلب برای شهرت. چرا نباید آنها را دریافت ادبی, درمان بیش از حد ؟
در دیوید میچل و رمان "مدینه فاضله خیابان" (Random House) چهار چهره هایی—جوان منطقی با استعداد مشتاق به موفقیت—گرد هم می آیند به شکل یک گروه از این نام. آنها در حال معرفی به یکدیگر توسط یک حکیم و خیرخواه مدیر (شاید یکی از اولین در تاریخ راک رمان) نام Levon Frankland که به آنها نقاط بازی در دیگر subpar گروهها و دارای قوز خود را متفاوت تحت تاثیر موسیقی را به وجود آورده که آنها را صدا بزرگ با هم است. تمام این مجموعه در اواسط دهه شصت لندن هنگامی که و که در آن ممکن بود به این باور uncynically جدید که موسیقی می تواند جهان را تغییر دهید.
دوست داشتنی quartet—Griff Dean جن و جاسپر—واقعا به تغییر هر چیزی به جز بخت و اقبال خود را. آنها نمی sellouts توسط هر کشش; آنها نه فقط پرمدعا در مورد اهداف خود است. آنها می خواهند برای پیدا کردن مخاطب و به پیروزی که مخاطبان است. آنها حاضر به سازش با مدیریت در هر هنری تصمیم, اما آنها واقعا هرگز خواسته به دلیل وجود دارد هیچ چیز نگران کننده به اندازه کافی در مورد موسیقی خود را به هر کسی که سعی کنید به آنها را به آن را سازش. هر چند آنها fictionally زبان نزدیک به معاصران از Bucky Wunderlick این Garbo مانند راک خدا در قلب همین Linzi را "بزرگ جونز خیابان" آن را سخت به تصور کنید که هر یک از مدینه فاضله خیابان اعضای های Bucky را credo: "به همین دلیل ما خیلی بزرگ است. ما را سر و صدا. ما آن را بلندتر از هر کس دیگری و همچنین بهتر است. هر فرفری موهای پسر را می نویسم بر باد رفته ballads. شما باید برای درهم شکستن سر مردم. که تنها راه برای کسانی که درس گوش دادن."
در عوض این گروه می رود از طریق معمول جانشینی خشن کنسرتهایی در شپشو سالن (یک نزاع و جدال می شکند در یک زمانی که حمله صخره درامر می شود beaned توسط یک بطری آبجو به خدا ممنوع); آنها سفر بین درگیری در broken-down ون از روی علاقه به نام دلبر. آنها هیجان زده اولین بار آنها شنیدن یک ترانه از ایشان در رادیو و تلویزیون. آنها گوش در هیبت به "گروهبان. فلفل" هنگامی که آن بیرون می آید. در حالی که در تور یکی از آنها قربانی ساختگی تا مواد مخدر شارژ. آنها خوشحال تر از سرخورده به دنبال این مسیر کلاسیک. و برای مدتی تا زمانی که در اواخر کتاب که آن را بیشتر و یا کمتر از آن میریزد پوست این نوع وسایل رفاهی راک رمان به نظر می رسد که "مدینه فاضله خیابان" است علاقه مند در ارائه.
راک رمان به طور کلی کمتر در رابطه با ساخت موسیقی (یک تجربه سخت به ترجمه به نثر) از با اصالت نگرش: مهاجم تعهد به iconoclasm و افتخار گریزی به مزخرف. یک خط قوی گسترش از Linzi به جاناتان Lethem به جنیفر اگان به النور هندرسون به استیو اریکسون با بسیاری از عالی متوقف می شود در بین; جایی در طول راه هر چند تر-از-تو زهد که "اصالت" شد خسته کننده استعاره از خود را دارد. نگاه یکی از راه های میچل عدم علاقه به شورش (با وجود تنظیمات رمان خود را در این مجازی صفر از موسیقی به عنوان شورش) به منزله یک تازه را. متاسفانه در حالی که شخصیت های خوشحال-به-می شود-در اینجا پرنیان جالب اینجاست که نقش خرابکارانه دیگر جنبه های میچل صحنه تنظیم نمی کرایه نیز هست به خصوص وقتی که می آید به موسیقی خود را. تکنوازی گیتار ها "اتش بازی"; وروجک های کیبورد است که دو بار به عنوان بازی "اسلب هموند آکورد." میچل آهنگ عناوین نمی مانند صدا آهنگ عناوین و poundingly موزون شعر واقعا نمی مانند صدا شعر:
اما نگران کننده ترین بازی که برای گریزان صحت در می آید متعدد ظاهر cameo در روایت واقعی زندگی ستاره های موسیقی راک. و آنها نمی فقط خال خال از در سراسر اتاق و یا آنها می گویند همه چیز. David Bowie, برایان جونز, جان لنون, Steve Winwood کیت ماه شنی دنی سید برت و جیمی هندریکس و یا در این مثال لئونارد کوهن:
من پیدا کردن معابر مانند این mortifying هر چند من تشخیص می دهم که بسیاری از خوانندگان نمی خواهد. این روش از ترکیب واقعی مردم را به داستانی روایت تاسیس ادبی کنوانسیون یکی که مثل همه تکنیک می تواند خوب یا بد. هنوز هم آن است که یک چیز به چوب به دهان یک شخصیت از خود اختراع یک کلیشه خط از گفت و گو مانند "مشکل این است که اگر شهرت است که به مواد مخدر, آن را سخت به پا زدن" اما کاملا دیگری به خصوص اگر شما در مورد مراقبت موسیقی در تمام زمانی که ژن کلارک از Byrds—ژن کلارک که نوشت: "من احساس می کنم در کل خیلی بهتر است"!—ساخته شده است به آن می گویند. و یا زمانی که بویی می گوید به یک عضو از مدینه فاضله خیابان "ملاقات ما بر روی پله ها آخرین بار بیش از حد . . . من در راه من ، در حال حاضر من قصد دارم به پایین. این است که یک استعاره?" و یا زمانی که آلن گینزبرگ می گوید: "باور نمی کنم همه چیز شما در مورد من. . . . فقط بیشتر از آن." و یا زمانی که برایان جونز می گوید: "من آمده تا با تن از ایده ها برای میک و کیت اما من از آنها طعنه. من باید به نوشتن آهنگ ها, شما می دانید. حتی Wyman کردم یکی شیطانی Travesties. که حل و فصل آن است. من آغاز خواهد شد. فردا. هر گونه مواد مخدر؟"