Esperanza بلند در نیویورکر

Facebookتوییترایمیلنسخه قابل چاپصرفه جویی در داستانصرفه جویی در این داستان برای بعد.Esperanza Boland آخرین سهم

توسط NEWS-SINGLE در 10 اردیبهشت 1399
Esperanza Boland آخرین سهم به مجله بود, اتفاقا, منتشر شده در بعد از مرگ او.عکس لیندا A. سیسرو \ استنفورد

نفوذ ایرلندی شاعر Esperanza بلند درگذشت و روز دوشنبه در سن هفتاد و پنج. اشعار او که به نظر می رسد در نیویورکر برای بیش از سی سال limn میراث تاریخ در کشور و فراتر از آن و روی چیزی حساب کردن به خصوص با سرکوب زنان دستاوردهای واقعیت و زندگی درونی. بلند که تدریس نسل از دانش آموزان در دانشگاه استنفورد که در آن او بود مدیر خلاق-نوشتن برنامه مداخله ملی در روایت ادبی با روشن ساختن بافت معمولی کار روزانه و صمیمیت.

بلند شد و تحسین نویسنده در زمان نیویورکر منتشر شده "سیاه و سفید توری فن مادرم به من" در سال 1987 است. شعر را عنوانی مصنوع آگهی بلندگو به تامل شب آن را در اصل استعداد برای مادر "در پاریس پیش از جنگ"; کوتاه بی پیرایه جملات ایجاد یک حس پیش بینی, به طوری که به عنوان شعر به نظر می رسد عقب از در حال حاضر, آن را نیز به نظر می رسد به جلو نگاه از گذشته: "خیابان ها تخلیه شد. گرما به قتل. / او فکر فاصله بوی باران و رعد و برق." اما به ظاهر قریب الوقوع رویداد—عاشقان قرار ملاقات گذاشتن تابستان طوفان وقوع جنگ—هرگز نمی آید. "و به هیچ وجه در حال حاضر به دانستن آنچه که اتفاق افتاده است و سپس— / اصلا—مگر, البته, شما بداهه نوازی" بید بلند می نویسد. ارث او را یک داستان ناگفته یادآور می شود که جزئیات این گذشته تقریبا به عنوان به عنوان مبهم آینده—اما آن را نیز دعوت به تصور کنید به ترک از تجویز انتظارات. نهایی بند شیفت تمرکز به "blackbird در این شرجی صبح / در تابستان" که "پیدا کردن جوانه, کرم ها, میوه / احساس گرما. ناگهان او قرار می دهد از او بال— / کل, کامل, مخ زن span آن"—یک حرکت جسورانه است که به صورت بصری پژواک اما اساسا repurposes تصویر توری فن. این مثال از تعجب بداهه گره به Boland را گسترده تر شاعرانه پروژه تبدیل یک دقت گردد, حافظه-لادن شی به یک وایلدر ابزار قدرت پرواز و آزادی است.

دیگر اشعار از بید بلند در مجموعه "خارج از تاریخ" مانند "بهار در لبه غزل" و "کوه زمان" نیز مذاکره جنسیتی تنش بین طبیعت و فرهنگ. سخنران از "زالزالک سفید در غرب ایرلند" شناسایی با "تیز گل" اما نگه داشته است و در فاصله توسط سفارشی "نه به آن را در داخل خانه به خاطر // شانس / جمله محدودیت خواهد رسانید." او حسد زالزالک آن fetterless, unselfconscious وجود ("یک روانی / تنها آب است") به عنوان "سازمان"و مانند آب قادر به دوباره تعریف کردن زمین"). آن است که خود مختاری که سخنران اشتیاق و که نویسنده در نهایت ادعا می کند در عمل از نوشتن شدن و یا حداقل تلاش برای تبدیل شدن به "رایگان به نظر می رسد می شود // . . . / تنها زبان گفتاری در این بخش است." شعر "ریشه های ما در دریا," "آنچه که ما از دست رفته" و "شب از دوران کودکی" منتشر شده با هم در نیویورکردر سال 1989 کردهاید ریشه های بلند هنر در fevered, نیمه اداره قلمرو اسطوره و حافظه و جوانان که در آن عنصری برداشت و انگیزه معاشرت با و در عین حال باقی می ماند و فتح های سفت و سخت ساختارهای اجتماعی کنوانسیون و تاریخ است.

چنین ساختارهای دریافت سرما نقد در "عروسک' موزه در دوبلین" که slant-قافیه رباعی را محکوم سرنوشت که محدود جنسیتی نقش محدود زنان—"گروگان جهل / طول می کشد از زمان و زیور از سرنوشت." محروم از این فرصت و ظرفیت خود را بیان ظلم و ستم این زنان محکوم "به زمان حال از گذشته است . . . / . . . اما آن را احساس نمی کند. و نه آن را می دانم." برای Boland, دوباره, عمل خلاق است که اعلام استقلال یک شفاعت در برابر فراموشی; این اجازه می دهد تا دسترسی به اولیه مهار نشده فضایی که زنان اغلب تکذیب کرد اما همچنین تسهیل ارتباطات بین فردی با تجربه و بزرگتر روایات. "انار" منتشر شده در نیویورکر در سال 1993 استخدام افسانه سرس و Persephone به تأمل در مادری و daughterhood این غم خاص برای هر نقش و چگونگی ارتباط بین آنها مشخص شده است با تغییر و از دست دادن: "آن جهان دیگری است. اما چه چیز دیگری می تواند یک مادر به دخترش اما چنین / زیبا شکاف در زمان؟" در "عشق" سخنران آدرس ، "در سراسر ما روز به روز و عادی فاصله / ما به سادگی صحبت می کنند. ما با شنیدن هر یک از دیگر به وضوح" او می نویسد: در عین حال:

من شما را به عنوان یک قهرمان در یک متن
تصویر دنباله دار و لبه های طلاکاری شده—
و من به گریه کردن حماسه سوال
عزیز من همراه:
ما تا به حال زندگی می کنند به شدت دوباره ؟

Boland استخدام استعارههای از اساطیر به تار آن و یا حتی از گرو در اوردن مشترک مبارزات مردم عادی—اما نه به نشان می دهد که چگونه کسانی که استعارههای و مبارزات ذاتا در هم تنیده حتی و به خصوص که در سابق به نظر می رسد به مالیات غیر مستقیم یا خیال بافی دومی. "قرنطینه" که به نظر می رسد در نیویورکر در سال 2001 می گوید از یک زن و شوهر در طول ایرلندی قحطی: "بدترین ساعت از بدترین فصل / از بدترین سال از کل مردم است." بلند می نویسد: "در صبح آنها هر دو مرده یافت. / سرد. از گرسنگی. از سموم در کل تاریخ است." مبادا خواننده تمایل به از آنها شهید و یا احساساتی نمادهای اما او مؤکدا:

اجازه هیچ شعر عشق همیشه بیا به این آستانه است.
هیچ جایی وجود دارد در اینجا برای inexact
ستایش از آسان زینت و نفس اماره از بدن است.
تنها وجود دارد برای این زمان بی رحم موجودی:
مرگ خود را با هم در زمستان سال 1847.
و همچنین آنچه را که آنها رنج می برد. چگونه آنها زندگی می کردند.
و آنچه که وجود دارد بین یک مرد و یک زن است.
و در آن تاریکی آن را بهترین می توان ثابت کرد.

می شود شعر عشق است متین خشونت آن "بی رحم موجودی" است که منبع آن فضل و عدالت: Boland اجازه نداده شعر قلاب از تاریخ است. بحث در مورد کتاب او "در برابر عشق شعر" که شامل "قرنطینه" Boland ذکر "مخالفت" با ایرلندی شاعرانه سنت—"آن دلاوری و مقاومت آن به معمولی آن موضع بالا." این استدلال بر چنین اشعار به عنوان "ازدواج برای هزاره" و "خطوط نوشته شده برای سی امین سالگرد عروسی" که پیش زمینه چه بلند خواستار "treasurable بخش هایی از یک ازدواج است که در واقع منعکس کننده زمان است." او ارزش این "مقدس inattentions" گسترش گذشته زمینه ازدواج در اشعار مانند "یک مرثیه برای مادرم که در آن او به ندرت به نظر می رسد" و "هنر از دست رفته از نوشتن نامه" که سوگواری نه تنها منقرض شده و یا حداقل در معرض خطر ادوات و سرگرمی و نه فقط جهان که به آنها تعلق دارد بلکه مردم به آنها اهمیت—و هنوز هم موضوع و ممکن است در عین حال توجه به یک روز. "یک مرثیه برای مادرم . . ." به پایان می رسد:

. . . و در اینجا من
حتی به دنیا آمد و در حال حاضر حفاظت از منابع طبیعی
با هیچ چیز به من کمک کند اما آخرین
و بیشتر افسانه جانوران—زبان—
که می داند که من آن را خیلی دیر شده
به رکورد از دست دادن این چیزها اما خب به هر حال
و نگرانی در مورد سهام آن سرنوشت خود را.

Boland آخرین سهم به مجله بود, اتفاقا, منتشر شده در بعد از مرگ او. به خصوص رزونانس در این لحظه از بحران جهانی "اخراج" است که به عنوان روشن مصمم و صالح در آن خشم به عنوان بهترین کار به دنبال به حساب برای زندگی که به آن تاریخ بی تفاوت است. "یک زن برگ دادگاه در اشک. / یک ملت در حال افزایش است به نور. / تاریخ یادداشت دوم, برای اولین بار," او می نویسد. "توجه من است / هیچ آژانس هیچ در تمام. نه خشم."

یکی دیگر از جدید شعر از Esperanza بلند در آینده مجموعه "مورخان" خواهد بود منتشر شده در مارس 11, 2020, شماره نیویورکر.



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب