مردی که اخراج رم

کتاب Alaric گت می خواستم به بخشی از امپراتوری. در عوض به او کمک کرد تا آن را پایین آورد. .c-book-in-

توسط NEWS-SINGLE در 20 خرداد 1399
Alaric گت: یک خارجی تاریخ از سقوط رم توسط داگلاس Boin W. W. Norton
illustration of Alaric the Goth
رودریگو کررل

تیاو گونی از رم توسط Alaric و گوت ها به اعمال آستین ، نفوذ در غرب تخیل. این یک رویداد ویرانگر و ارسال روانی پس لرزه ها در سراسر امپراتوری. در شب 24 اوت در سال 410 هزاران نفر از گوت ها ساخته شده راه خود را به شهرستان از طریق Porta Salaria نه چندان دور از جایی که سفارت آمریکا امروز نشسته. رم دیوار بودند تنومند و اخیرا تقویت شده; یک همدست در داخل ممکن است باز دروازه. مهاجمان ویران شهرستان به مدت سه روز کامل قبل از خروج با اسیران و غارت. با توجه به افسانه ای آنها در زمان دور مقدس غنائم رومیان به حال خود غارت از دوم معبد در بیت المقدس بیش از سه قرن پیش از آن.

رم دفاع شده بود نقض در 800 سال—و نه پس از یک کیسه با گول ها در آغاز قرن چهارم ب.c., قبل از رم تبدیل به یک قدرت امپراتوری. اخبار چه گوت ها انجام داده بود به سرعت گسترش یافته است. گونی دیده می شد به عنوان یک نشانه از پایان امپراتوری و یا حتی به عنوان برخی از آخرالزمانی مسیحی نویسندگان آن را دیدم, پایان خدا را زمینی ایجاد شده است. سنت جروم نوشت: نامه عاطفی ("به من دیکته, sobs چوک من گفته") از دور بیت لحم: "شهر را که یک بار اسیر دل و ذهن از جهان دستگیر شده است!" سنت آگوستین خواست مسیحیان به فرار از "اخلاقی بیماری" سکولار رم و قرار دادن ایمان خود را در یک شهرستان آسمانی که beckoned از فراتر از این زندگی. یک حافظه از اخراج لرزیدند سنین پایین. "این افتضاح فاجعه رم" ادوارد گیبون نوشت: در تاریخ انحطاط و سقوط امپراتوری روم, "پر شگفت زده امپراتوری با غم و اندوه و ترور است." ویکتوریا نقاشان تبدیل دوباره و دوباره به این موضوع slathering گلدان رنگ در سراسر هکتار از بوم. این توصیفاتی هستند نگران کننده عاشقانه: seminude مهاجمان در میان سوختن آثار preening با bloodlust و شهوت. گونی است تشدید این روز است. مورخ نیال فرگوسن استناد آن را در یک ستون منتشر شده پس از 2015 حملات تروریستی در پاریس اشاره کرد: "این دقیقا چگونه تمدن ها قرار می گیرند."

اما چه کسی این مرد, Alaric و آنچه دقیقا اتفاق افتاده در طول این سه روز در یک.d. 410? اینها سوالاتی است که مورخ داگلاس Boin نویسنده چندین تخصصی مطالعات در مورد اواخر دوران باستان مجموعه به پاسخ در Alaric گت: یک خارجی's تاریخ از سقوط رمهوشمند و کتاب به صورت کلی خواننده. Boin شده از برای او. Alaric در کنار آتیلا در میان رم بهترین و شناخته شده ، اما منبع مواد نازک نازک. چند حساب توسط نویسندگان با دست اول دانش زنده ماندن و بسیاری از این chroniclers یک نقطه چشم انداز—pro-امپراتوری یا pro-گت یا pro-آخرالزمان. حساب های دیگر تشکیل شده بودند 50 یا 100 سال بعد. تاریخی و آثار تعدادی از نویسندگان به ما می آیند فقط در بیت و قطعات.

بسیاری دیگر از چهره های تاریخی (کلئوپاترا چاسر شکسپیر) ارائه کرده اند مشکلات مشابه که منصرف نشده مورخان: بهم اعتماد بیت و نظری بیت به yeasty خمیر از هر چیز دیگری شناخته شده در مورد جامعه و متمرکز روایت می تواند پدیدار شود. "از این مجموعه از شانس و به پایان می رسد" Boin می نویسد که در روح و روان "ما سرقت یک نگاه اجمالی از یک شخص واقعی است." با این حال حتی زمانی که این کار انجام شده است با دقت نتایج کمی weasely—کافی استفاده از باید و می تواند به راحتی و سخت نیست که تصور کنید. روش کار بهترین زمانی که بافت تاریخی را فراهم می کند زمین جامد است که در قرن پنجم نیست. سیاسی, عصر بود و سرکش و مرموز—یک بازی شطرنج است که در آن بازیکنان آمد و رفت و قطعات در هیئت مدیره می تواند تغییر رنگ و هویت یک شبه. اما بی ثباتی و تغییر تعلقات نیز ضروری به داستان.

تیاو در اواخر امپراتوری روم—هنوز محاصره مدیترانه اما تقسیم به شرق و غرب حوزه—برگزار شد هم با رشوه, محل اقامت, deborah و زور اسلحه. شهر رم شد و بیش از 1000 سال قدمت و غنی اما عملکرد بیش از یک سرمایه نمادین; قدرت دراز با ارتش و امپراتوران می تواند در هر نقطه. (دیوکلسین شده بود امپراتور برای 20 سال قبل از او را دیدم رم برای اولین بار.) شبکه های نفوذ عبور از مرزهای سنتی از قومیت و مذهب است. در نظر گرفتن زندگی یک زن به نام Galla Placidia. او دختر یک امپراتور و نیم, خواهر, دو, دیگران, اما بزرگ شده در خانواده از یک کل به نام Stilicho از خرابکاری. Stilicho صادقانه مبارزه برای رم بود اما هرگز کاملا مورد اعتماد بود و پس از اعدام نظامی شکست. Galla Placidia شوهر (که همچنین ملاقات ناراضی پایان) بود نه رومی خون آبی, اما, گت, نام Athaulf—اتفاق افتاده است که به Alaric برادر در قانون.

آن زمانی بود که حکومت شکسته شد; بخش از امپراتوری به شرقی و غربی حوزه های قضایی است فقط یک مثال است. اصول قانون اساسی بودند یک حافظه دور. مسیحی نفوذ بالا رونده بود حتی به عنوان برجسته مشرکان جنگیدند به رعایت روش های قدیمی. تهدید به امنیت آمد از تمام جهات. قبایل ژرمن استخدام خود را به دفاع از امپراتوری در شیوه ای از شرکت های خصوصی امنیتی مانند بلک واتر سوئیچینگ طرف اگر قیمت مناسب بود. و بود که "روم" به هر حال ؟ پارس خرابکارها و هون همه مبارزه در رم طرف در زمان های مختلف. آنها همچنین مبارزه علیه رم و یکی دیگر.

هنوز قدرت نرم از Romanitas—یک مفهوم است که سخت به تعریف دقیقا اما شامل ارزش ها و امکانات و راه زندگی از سیستم امپریال—باقی مانده جذب می کند. بسیاری از "بربرها"—نه یک کلمه بسیار به نفع این روزها—شد شهروندان; خانواده های خود شده اند ممکن است شهروندان برای قرن ها. زمانی که مصلحت کل قبایل استقبال شد به امپراتوری و با توجه به برخی از مرتب کردن بر اساس وضعیت حقوقی. در یک.d. 212 امپراتور کاراکالا رکوع به واقعیت اعطای تابعیت به همه freeborn افراد در درون مرزهای امپراتوری. در میان ذینفع کاراکالا را رؤیت شد و یک سرباز خارجی از مخلوط میراث به نام Maximinus Thrax که شد امپریالیستی سرباز و در 235 اعلام شد امپراتور. خارجی ها نمی به دنبال ذخیره کردن زباله به رم; آنها می خواستند برای تبدیل شدن به خودی. در راه آنها عاشق رم به مرگ است.

Alaric یکی از این افراد—فکر نمی کنم از او به عنوان یک انسان در bearskins که پرستش خدایان جنگل. لخت طرح کلی از زندگی خود است نه در اختلاف است. او متولد شد و در شمال رودخانه دانوب به برجسته گوتیک خانواده در چه زمانی بوده است امپریال استان Dacia (تقریبا مربوط به مدرن رومانی). رومیان که از آنجا خارج شود اما خانواده اش آشنا شد و با رم و روش های آن. Alaric صحبت لاتین به عنوان زبان مادری خود زبان گوتیک. او شده بود غسل تعمید مسیحی حتی اگر اعتقادی میل قرار داده و او را در بدعت آرین اردوگاه.

به عنوان یک جوان Alaric عبور از دانوب به دنبال بخت و اقبال خود در ارتش شاهنشاهی آوردن دیگران با او و ثابت خود را یک رهبر طبیعی. در نبرد Frigidus در 394 او گوتیک foederati روز را نجات داد برای امپراتور تئودوسیوس. هزینه به گوت ها بالا بود: برخی از 10000 نفر کشته شدند. Alaric به نظر می رسد به احساس کرده اند که خود را قربانی—و خود نقش نبود قدردانی و یا حتی اذعان کرد. او انتقام عصبانیت با غارتگری از طریق یونان. به عنوان یک placatory ژست امپراتور Arcadius—پسر تئودوسیوس—نام او را به طور کلی از Illyricum یک امپراتوری استان گسترش از منطقه بالکان در جنوب به دریا. آن قابل توجه بود ، اما تقسیمات جدید اداری به زودی حذف موقعیت. Alaric حس شکایت شد و در حال حاضر در جوش.

او فرمان نیروی گوت ها بود که افزوده به عنوان زمان رفت و با رزمندگان از گروه های دیگر. او می خواست برخی از ترکیبی از احترام پول خاک را اشغال کند و یک صندلی در پشت میز. پس از یک تلاش شکست خورده او به رهبری نیروهای خود را به ایتالیا برای بار دوم رو به با پیروزی مصمم با شکست و همیشه به دنبال مذاکره با قدرت حاکم. اخاذی به طور کلی درگیر است. در نهایت او رسیده رم قرار دادن این شهر تحت محاصره کردن و برای دو سال. توانایی های خود را به interdict دانه محموله منجر به مشکلات در داخل دیوار. های بی شماری در تلاش برای خنثی کردن بحران نشان داد وعده اولیه و سپس سقوط—امپراتور Honorius مستقر در راونا ثابت pigheaded و دوگانه. سرانجام در اوت 24, Alaric نیروهای ساخته شده راه خود را در داخل.

Upbraided یک بار برای رفتار بد ساناز واو پاسخ داد: "تصور کنید که چقدر بدتر بود من می خواهم اگر من نمی کاتولیک." چیزی مشابه ممکن است گفت: Alaric. او از آریان تا مطمئن شوید اما خود را به عنوان یک مسیحی به عنوان Arians واقع شد. او مقرر کلیساها و اماکن مقدس به تعرض مصون داد و پناهگاه برای هر کسی که پناه وجود دارد. "او همچنین گفت: از مردان خود را" با توجه به Orosius یکی از ساده تر chroniclers "که تا آنجا که ممکن است آنها باید خودداری از ریختن خون در گرسنگی خود را برای غنیمت است." وجود دارد قطعا خشونت اغلب نسبت به سرکش هون در میان Alaric نیروهای, و بسیاری از آتش سوزی شد. کاخ ها و خانه های معمولی را غارت کردند. و در عین حال حتی منابع خصمانه به Alaric نظر خود را نسبت خویشتن داری حداقل با استانداردهای روز است. باستان شناسی است نه کشف شواهدی از تخریب گسترده. یک گونی رم کنفرانس برگزار شده در این شهرستان در سال 2010 نشان داد بسیاری از اختلافات میان مورخان اما رم با سرنوشت نمی شد که از کارتاژ یا درسدن. به یاد ماندنی ساختمان دست نخورده باقی مانده. رم بهبود تا به یک نقطه. اما آن را دیگر به عنوان غیر قابل تسخیر و دهه بعد خواهد بود اخراج دوباره. تدریجی depopulation آغاز شد.

هنگامی که خشم خود را صرف این پارس ها به دنبال Via Appia جنوبی و سپس نوسان کردن به پا از ایتالیا. به مقصد مورد نظر بود و آفریقای شمالی ناحیه سرسبز از رم که در آن پارس امیدوار است آنها ممکن است پیدا کردن یک محل به محل خود تماس بگیرید. آنها هرگز از آن ساخته شده: طوفان مجبور کشتی های خود را به نوبه خود. Alaric به طور ناگهانی در زمان بد—با چه هیچ کس نمی داند—و در چند روز مرده بود.

حالت خود را از دفن ظاهرا زیر گوتیک سنت شد این مسائل از بین ببرد ، یک رودخانه در نزدیکی حال و روز شهر Cosenza شد لحظه ای منحرف و قبر حفر شده در بستر رودخانه. Alaric بود دفن همراه با گنجینه ای از اشیاء با ارزش. سپس رودخانه ترمیم آن دوره است. که آیا این کار اعدام شدند consigning محل سایت را به فراموشی سپرده است. در طول سال گنج-شکارچیان از جمله هاینریش هیملر را جستجو کرده اند برای ذخیره کردن از Alaric. در سال 2015 Cosenza راه اندازی یک جستجوی خاص خود را دارد. تا کنون گنج اگر آن را تا کنون وجود داشته است ثابت گریزان تر از Alaric زندگی داستان.

آن است که به سختی داگلاس Boin گسل است که تعادل را در او روایت بین "مرد" و "بار خود را" هیچ موجودی در همه. مقیاس شیب به شدت نسبت به Alaric تایمز—غنی موضوع در حق خود و Boin ارائه سردرگمی از دوران بدون تکرار است که سردرگمی در نثر. Alaric هرگز نمی تواند ظهور به عنوان یک به طور کامل سه بعدی شکل اما در Boin دست او برداشته متقاعد کننده ای از قلمرو بی شعور, کاریکاتور.

هر چند Boin نیست پیشبرد صریح بحث اشتغال ذهنی کمین در زبان خود را. "Alaric اقدامات" او می نویسد: در یک نقطه "مجبور دشوار و طولانی سر رسیده مکالمه در مورد پذیرش متعلق و حقوق جوامع مهاجر." که بسیار 21 قرن فرمول. بود وجود دارد یک راونا ایده های جشنواره? جمعی مدت او استفاده می کند برای پارس خرابکارها هون ها و گروه های دیگر است که همیشه "مهاجران است." در صفحات ما روبرو می شوند "گشت مرزی" "border جدایی" "جوامع دردار" و "فرهنگی رزمندگان." او با اشاره به رودخانه دانوب به عنوان یک "حصار." او توضیح یک "جدید و قابل احتراق مخلوط از بیگانه ستیزی و برتری فرهنگی" که تشویق چهره های عمومی به کار "پوپولیسم و ناسیونالیسم را تشویق خطوط." Alaric گت نیست polemic. هرگز آن را فراخوانی دوران مدرن به صراحت. اما زبانی anachronisms غیر قابل اجتناب هستند. در نظر گرفته شده شاید به slyly allusive آنها در سراسر آمده به عنوان شکلک.

"Presentism" یک دام. قرن 21 است نه پنجم. اما تاریخ باید تحریک و Boin یک نقطه. جریان مهاجرت در سراسر جهان امروز بی امان. گروه بیعت مایع است و توزیع قدرت هوس باز. "ما" و "آنها" باقی می ماند اساسی دسته بندی. وجود دارد یک نسخه آمریکایی Romanitasو حتی آنتاگونیست می خواهید یک قطعه از آن. ژنرال جیمز Mattis یک بار به یاد می آورد بازجویی جهادی در عراق—که قبلا بین النهرین که قبرستان رومی رویاهای. مرد گرفتار شده بود کاشت بمب های کنار جاده ای. به عنوان او بود که منجر به زندان رفتن او خواسته Mattis یک سوال: زمانی که او از آنجا خارج می شود آن را ممکن است برای مهاجرت به امریکا ؟ Mattis قدردانی طنز. Alaric ممکن است بیش از حد.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن