وجود دارد یک dismayingly لیست طولانی از فیلمسازان فعال که تا به امروز ساخته شده اند تنها یکی از بزرگ نمایشی از ویژگی های از جمله بیلی Woodberry, Wendell, B. هریس جونیور جولی داش Zeinabu ایرنه دیویس و راشل Amodeo. از آن بدتر اما تعجب آور با توجه به تعصبات در هر سطح از صنعت فیلم که برای اولین بار چهار فیلمسازان در لیست سیاه و سفید هستند و سه زن هستند. به این لیست باید پیوست یکی دیگر از نام کریستوفر سنت جان " که یک و تنها داستانی از ویژگی های "بالای پشته" منتشر شد و در سال 1972. (این جریان در Tubi و آمازون است.) من با نوک انگشتانش کردن به آن را در توییتر این هفته و آن را به یک کشف بزرگ—سبک-پیچش داستان که نیمکتها روانی و سیاسی خشمها در چشمگیری پررنگ تخیلی شکوفا می شود.
سنت جان که سیاه و سفید است, این فیلم است و تهیه کننده و نویسنده و کارگردان و ستاره. در نقش سرب به عنوان یک واشنگتن دی سی افسر پلیس به نام جورج Lattimer او به خودش می دهد این فیلم اولین خط از گفت و گو—"مزخرف!"—به عنوان بخشی از خود را parodically با شکوه مقدمه: در این صحنه باز سخت hatted کارگران ساختمانی در حال حمله به هیپی در میان شیب از یک صنعتی انداز گل به عنوان جورج و دیگر ماموران مبارزه برای جدا کردن مبارزان. جورج خود aggrandizing حس قهرمانی است که به سرعت تمسخر زدم و از او هنگامی که او را به زمین انداخته و یک معترض بازدید او را با ادرار پر از آب ، بسیار زیاد عاطفی ریزه کاری از صحنه و آن هرج و مرج و خشونت مجموعه تن برای کل فیلم.
جورج است که متأسفانه به ششم (فلورانس سنت پیتر) اقامت در خانه که نا امید خود را جدا از خانواده زندگی او است که با داشتن رابطه با یک شب-باشگاه خواننده (Paula Kelly). ششم متهم جورج از "بازی بزرگ پلیس" punctuating توهین با N-word—و جورج در شهر سیاه جامعه است در چلیپا از فیلم. با انتخاب جورج آثار قبرستان shift با شریک زندگی خود را بابی (لئونارد Kuras) که سفید و که warmheartedly چموش و معمولی فاسد (تکان دادن پایین نوار-باشگاه صاحب سرقت پول نقد از فروشندگان مواد مخدر). جورج بخشی از معتاد به پول کثیف است. او حرفه ای بلند پروازانه با وجود دانستن این که تلاش خود را برای ارتقاء به گروهبان در حال خنثی سفید خود را کاپیتان (جان الدرسون) و توسط گروه بزرگ است. هنگامی که او انجام یک مجسمه نیم تنه مواد مخدر دو مظنون که هم سیاه, طعنه زدن به او. (یک تماس او را "آقای خوک سیاه و سفید.") در یکی از فیلم فوق العاده ترین صحنه های, مجموعه ای در یک شهر, اتوبوس, رویارویی با مسافری که تهدید راننده منجر به جورج بودن به اشتباه متوقف شود توسط یک افسر سفید پوستی که به عنوان جورج آشکار است آگاه است و به دنبال بهانه ای به او شلیک کنید.
جورج آلوده است و عذاب خشونت که حل نشدنی بخشی از پلیس زندگی است. فرم خود را از فساد نیست رشوه خوار به عنوان بابی است; آن ، با نشان جورج می گوید: "من می توانم هر goddam چیزی که من می خواهم" که به معنی grievously, ضرب و شتم یک فروشنده مواد مخدر و پرتاب وزن خود را در اطراف در یک باشگاه که در آن او شروع می شود یک مبارزه است که شامل هیچ چیز سرگرم کننده و یا اهل تفریح و بازی—آن را frighteningly, وحشیانه, با درآوردن چشم و کلیه و مشت و لگد به بدن است که منجر به جسمی و روانی آسیب. این gratifications از خشونت نیز دچار روان زخم کردن و اگزوز او همه بیشتر از آن با آگاهی که آنچه او را به انجام به عنوان یک مرد سیاه و سفید است که بخشی از یک عمدتا سفید زور و سفید-اجرای کشور است که صرفا "برای مبارزه با این مرد جنگ است." او دوربرد نگرانی که وزن او روزانه این است که آیا به ماندن در نیروی خود را فوری بحران عاطفی است متمرکز در اخیر مرگ مادرش و جنگ بر سر اینکه آیا برای حضور در مراسم تشییع جنازه در شهر خانه خود را از Waltersville در روستایی Alabama.
جورج گسترده جاه طلبی و حس خود را از ارزش خود, با این حال نا امید شده توسط حرفه ای و درگیری های داخلی و فشارهای—نقش خود را استادانه درست شده فانتزی زندگی که سنت جان dramatizes در astoundingly گسترده توالی که در مرکز جورج Walter Mitty مانند جذب در خود تصور counterlife به عنوان یک فضانورد آموزش برای یک ماموریت به ماه. این قمری-فانتزی subplot آغاز می شود با جورج در یک فضا-آموزش jumpsuit ورود به ناسا آموزش-اتاق log book (با عنوان "بالای پشته") و آن پیشرفت به استادانه درست شده و بی moon walk مملو از چنین عجایب به عنوان کاشت وارونه پرچم بابی حول یک سگ داغ بر روی سطح ماه پس از اینکه قادر به خوردن آن به دلیل کلاه خود و جورج سکندری به دهانه. آن را نیز شامل sardonically تحریف و سیاسی اشاره کرد و نسخه های برنامه های فضایی را تبلیغ ماشین—یک کنفرانس مطبوعاتی که در آن جورج توصیف او به عنوان "انزوا مانند انتظار در صندوق پستی خود را چک رفاه"; یک تعقیب پلیس او را در یک پارکینگ که در آن او با پوشیدن فضای خود را کت و شلوار و کلاه; ضد خشونت در گفتار است که او می دهد و در مقابل پرچم آمریکا festooned با جمجمه اندود و مرگ و خطر; گیج کننده صدای تیک تیک-نوار رژه در Waltersville; و مسخره آخرالزمانی قمری از خود گذشتگی.
این تمدید و عجیب بیرونی-فضا عناصر و دنیوی خود phantasmagoria به نوبه خود "بالای پشته" را به یک کار بسیار مهم از Afrofuturism—و فقط به عنوان در کار خورشید Ra که اظهارات که "فضا جایی است که" شدت نشان می دهد شکست از زمین برای مردم سیاه, St. john's رویایی توصیفاتی از جورج ناسا توهمات بیرون کشیدن رادیکال رد از چند راه است که باز به جورج در زندگی زمینی است. خود را کارتونی اما مرگبار-جدی تلون مزاج است درهم با دیگر جنبه های جورج زندگی خیالی از جمله وابسته به عشق شهوانی آنهایی که (این فیلم پر از جورج نمادین مسخره soft-core توهمات و همچنین برخی از عضلات جنسی, ژیمناستیک) و توالی مجموعه در Waltersville یکی از فراموش نشدنی ترین موارد سینمایی سورئالیسم من دیده ام در در حالی که. او در می یابد خیابان های این شهر ترک احترام به خواسته و برای داشتن راه می رفت در ماه (یک دیوار آجری با وسترن یونیون تلگراف درگیر است) و رسیدن به یک عرفانی متافیزیکی مراسم با اواخر خود را با راه sinuously نورد خزید تصاویر (با تشکر از فیلمبردار, Richard A. Kelley), مجموعه ای متنوع و جذاب jazz-محور نمره توسط trombonist و آهنگساز J. J. Johnson.
در کمتر از فیلم های Alain Resnais, "بالای پشته" نیز به ارمغان می آورد آن شخصیت درونی زندگی را به روی صفحه نمایش از راه های مبتکرانه تقریبا پنهان چشمک می زند از حافظه (ویرایشگر مایکل Pozen) است که از طریق شکستن سطح از عمل به تصویر کشیدن عمق ذهن در عذاب است. باز آب-بالون تحقیر عود هنگامی که او می بیند یک هیپی-مدل دهید با یک پرچم آمریکا بر روی صندلی شلوار; بابی صحبت از مشکلات پول او را به یاد ششم خود شکایت خود را ناچیز درآمد و به عنوان او با ششم در مورد ترک نیروی, تصاویر نژادپرستانه و توهین و درگیری های خشونت آمیز است که او متحمل riffle از طریق ذهن خود را مانند یک عرشه از دو کارت در.
سنت جان نیز زینت فیلم با ریز دانه محدوده منحصر به فرد و رزونانس رفتاری لمس. جورج دختر (نام او هرگز صحبت) mellifluously پژواک به گیتار خود همراهی جورج تلخ recriminations. یک افسر بازنشسته به نام تیم (با بازی پاتریک McVey با hard-bitten folksiness که فیوز جیمی استوارت و جیم بکوس) ارائه تلخ, بازتاب, در, پیر سنی: من "پس لعنت به تنهایی من می شنوید من دندان پوسیدگی." اموال راننده تاکسی (آلن گارفیلد) معذرت خواهی برای خشونت فوران دارد با خشونت است. عجیب و غریب moon-راه رفتن تمرین محور در یک دبیر از دست رفته مداد و جورج است تعجب برای پیدا کردن در خانواده, آشپزخانه, یک شیشه تنگ. نیز وجود دارد شما مناسب پارانوئید اکو Nixonian وسواس (با impersonator Richard M. دیکسون در کوچک اما به یاد ماندنی نقش).